عباس كيارستمي در گفتوگو با با نيويوركتايمز درباره فيلم جديدش و ديگر آثارش به گفت وگو پرداخت. كيارستمي فيلمساز سرشناس ايراني كه با فيلم كپي برابر اصل در بخش رسمي و رقابتي شصت و سومين دوره جشنواره فيلم كن براي كسب نخل طلاي اين فستيوال اروپايي با 18 فيلم ديگر رقابت ميكند در پاسخ به اين پرسش كه بسياري از مردم معتقدند كه فيلم كپي برابر اصل با آثار قبلي شما متفاوت است، آيا شما با آنها همعقيدهايد؟ گفت: «من در جايگاهي نيستم كه نظري جهاني در مورد كار خودم داشته باشم. من فيلمهايم را يكبه يك ميسازم و درحال حاضر آنقدر به اين فيلم نزديك شدهام، كه از فوكوس من خارج است، نميتوانم آن را به وضوح ببينم و بنابراين نميتوانم در مورد حاصل كار نظر بدهم.
او در ادامه گفت: براي مثال درباره فيلم «باد ما را خواهد برد» محصول سال 1999 بايد بگويم كه بعد از ساخت اين فيلم، آن را فقط ديدم و اما اخيرا به بازكشف آن پرداختهام. بعد از گذشت 10 سال، هماينك احساس ميكنم ميتوانم با بازانديشي غيرمتعصابه در اين فيلم ، در مورد آن قضاوت كنم.
كيارستمي در پاسخ به اين پرسش كه اين نخستين فيلم داستاني شما بود كه آن را در خارج از كشور ساختيد و علاوه بر اين برخلاف معمول كه از بازيگران معروفي در فيلمهايتان استفاده نميكرديد، در اين فيلم از بازيگران سرشناس استفاده كرديد كه نه تنها به يك زبان كه به سه زبان صحبت ميكردند، آيا در اين فيلم رويكرد متفاوتي به فرآيند نگارش فيلمنامه و فيلمبرداري داشتيد؟ گفت: مثل هميشه فيلمنامه را به فارسي نوشتم و تمركزم روي اين مسأله نبود كه قرار است فيلمنامه ترجمه شود و بازيگران به زبانهاي مختلفي صحبت كنند. حتي حين فيلمبرداري، شرايط متفاوت اما روال كار اساسا يكسان بود، دغدغهي اصلي من كاركردن با ژوليت بود كه خود يك ستاره است. احساس كردم كاري جديد و متفاوت خواهد بود.
وي با اشاره به نحوهي همكاري ژوليت بينوش در اين فيلم گفت: بازيگرهاي حرفهاي معمولا مرتب ساعت را چك ميكنند و جوايز خود را برميشمرند. آنها بيشتر با اتكا به حرفهشان و نه از روي علاقه و احساس به سوي شما ميآيند و هميشه جمعي دور آنها حلقه ميزنند، درست مانند ايران، اما ژوليت اينطور نبود. او خودش بود. ژوليت با كولهباري از مهارت و تجربه آمده بود و اين فوقالعاده بود. او دقيقا مثل افرادي بود كه قبلا با آنها كار كرده بودم، او با علاقه و احساس كار كرد.
عباس كيارستمي درباره اين كه آيا محصول نهايي به فيلمنامهي اوليه نزديك است يا حين فيلمبرداري تغييراتي در آن ايجاد شده است گفت: ما براساس يك سير زماني پيش رفتيم و فيلمبرداري كرديم. بخش اول نوشته شده بود و ما دقيقا مراحل كار را ميدانستيم و اين تا جايي ادامه يافت كه مسير فيلم تغيير كرد. ما مشغول بازنويسي بخش دوم فيلم شديم، بعضي صحنهها حذف و برخي ديگر كاملا بازنويسي شد.
اين كارگردان در پاسخ به اين پرسش كه «در بسياري از فيلمهاي شما، شاهد گفتوگوهاي طولاني در اتومبيل هستيم، در فيلم كپي برابر اصل هم چنين صحنهاي وجود داشت، در صحنههاي رانندگي طعم گيلاس خود شما راننده يا مسافري بوديد كه ديده نميشد، آيا در اين فيلم هم اينگونه بود؟» گفت: اين بار من با تصويربردار، مدير صدا و مترجمان شفاهي روي صندلي عقب ماشين دراز كشيده و پنهان شده بوديم؛ چراكه بازيگران حرفهاي بودند و به حضور من نيازي نداشتند. در طعم گيلاس با افرادي كار ميكردم كه در صحنههايي كه تنها بايد جلوي دوربين ميرفتند، به حضور من نياز داشتند.
كيارستمي با بيان اينكه فيلم بعدي من هم در جاده خواهد بود، گفت: در فيلم «10 روي ده» توضيح ميدهم كه چرا در فيلمهايم صحنههاي رانندگي را به تصوير ميكشم. در ماشين احساس راحتي ميكنم و ماشين يكي از مكانهايي است كه حضور دوربين در آن بسيار كم حس ميشود.
وي با اشاره به فيلم « دوئل» ساختهي استيون اسپيلبرگ افزود: يكي از بهيادماندنيترين فيلمها براي من بود. شايد اين فيلم مرا به ياد هيچكاك بيندازد، اما من «دوئل» را بيشتر از فيلمهاي هيچكاك دوست دارم.
عباس كيارستمي در بخش ديگر گفتوگويش خطاب به خبرنگاران گفت: اگر شما مرا با يك دوربين و شايد يك بازيگر در ماشين حبس كنيد، اعتراض نخواهم كرد و قول ميدهم از ماشين بيرون نيايم.
وي همچنين مطرح كرد: اگر روزي به دردسر بيافتم و مرا بخواهند به زندان ببرند، پيشنهاد ميكنم كه به جاي حبس كردن من در زندان، مرا در ماشين حبس كنند.
او در ادامه گفت: براي مثال درباره فيلم «باد ما را خواهد برد» محصول سال 1999 بايد بگويم كه بعد از ساخت اين فيلم، آن را فقط ديدم و اما اخيرا به بازكشف آن پرداختهام. بعد از گذشت 10 سال، هماينك احساس ميكنم ميتوانم با بازانديشي غيرمتعصابه در اين فيلم ، در مورد آن قضاوت كنم.
كيارستمي در پاسخ به اين پرسش كه اين نخستين فيلم داستاني شما بود كه آن را در خارج از كشور ساختيد و علاوه بر اين برخلاف معمول كه از بازيگران معروفي در فيلمهايتان استفاده نميكرديد، در اين فيلم از بازيگران سرشناس استفاده كرديد كه نه تنها به يك زبان كه به سه زبان صحبت ميكردند، آيا در اين فيلم رويكرد متفاوتي به فرآيند نگارش فيلمنامه و فيلمبرداري داشتيد؟ گفت: مثل هميشه فيلمنامه را به فارسي نوشتم و تمركزم روي اين مسأله نبود كه قرار است فيلمنامه ترجمه شود و بازيگران به زبانهاي مختلفي صحبت كنند. حتي حين فيلمبرداري، شرايط متفاوت اما روال كار اساسا يكسان بود، دغدغهي اصلي من كاركردن با ژوليت بود كه خود يك ستاره است. احساس كردم كاري جديد و متفاوت خواهد بود.
وي با اشاره به نحوهي همكاري ژوليت بينوش در اين فيلم گفت: بازيگرهاي حرفهاي معمولا مرتب ساعت را چك ميكنند و جوايز خود را برميشمرند. آنها بيشتر با اتكا به حرفهشان و نه از روي علاقه و احساس به سوي شما ميآيند و هميشه جمعي دور آنها حلقه ميزنند، درست مانند ايران، اما ژوليت اينطور نبود. او خودش بود. ژوليت با كولهباري از مهارت و تجربه آمده بود و اين فوقالعاده بود. او دقيقا مثل افرادي بود كه قبلا با آنها كار كرده بودم، او با علاقه و احساس كار كرد.
عباس كيارستمي درباره اين كه آيا محصول نهايي به فيلمنامهي اوليه نزديك است يا حين فيلمبرداري تغييراتي در آن ايجاد شده است گفت: ما براساس يك سير زماني پيش رفتيم و فيلمبرداري كرديم. بخش اول نوشته شده بود و ما دقيقا مراحل كار را ميدانستيم و اين تا جايي ادامه يافت كه مسير فيلم تغيير كرد. ما مشغول بازنويسي بخش دوم فيلم شديم، بعضي صحنهها حذف و برخي ديگر كاملا بازنويسي شد.
اين كارگردان در پاسخ به اين پرسش كه «در بسياري از فيلمهاي شما، شاهد گفتوگوهاي طولاني در اتومبيل هستيم، در فيلم كپي برابر اصل هم چنين صحنهاي وجود داشت، در صحنههاي رانندگي طعم گيلاس خود شما راننده يا مسافري بوديد كه ديده نميشد، آيا در اين فيلم هم اينگونه بود؟» گفت: اين بار من با تصويربردار، مدير صدا و مترجمان شفاهي روي صندلي عقب ماشين دراز كشيده و پنهان شده بوديم؛ چراكه بازيگران حرفهاي بودند و به حضور من نيازي نداشتند. در طعم گيلاس با افرادي كار ميكردم كه در صحنههايي كه تنها بايد جلوي دوربين ميرفتند، به حضور من نياز داشتند.
كيارستمي با بيان اينكه فيلم بعدي من هم در جاده خواهد بود، گفت: در فيلم «10 روي ده» توضيح ميدهم كه چرا در فيلمهايم صحنههاي رانندگي را به تصوير ميكشم. در ماشين احساس راحتي ميكنم و ماشين يكي از مكانهايي است كه حضور دوربين در آن بسيار كم حس ميشود.
وي با اشاره به فيلم « دوئل» ساختهي استيون اسپيلبرگ افزود: يكي از بهيادماندنيترين فيلمها براي من بود. شايد اين فيلم مرا به ياد هيچكاك بيندازد، اما من «دوئل» را بيشتر از فيلمهاي هيچكاك دوست دارم.
عباس كيارستمي در بخش ديگر گفتوگويش خطاب به خبرنگاران گفت: اگر شما مرا با يك دوربين و شايد يك بازيگر در ماشين حبس كنيد، اعتراض نخواهم كرد و قول ميدهم از ماشين بيرون نيايم.
وي همچنين مطرح كرد: اگر روزي به دردسر بيافتم و مرا بخواهند به زندان ببرند، پيشنهاد ميكنم كه به جاي حبس كردن من در زندان، مرا در ماشين حبس كنند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر