گفت‌و‌گوی خبرآنلاین با شهرداد روحانی: با جان و دل در ایران کار می‌کنم

سمیه قاضی زاده: برای خیلی از ما ایرانی‌ها، کنسرت یانی در فضای باز معبد پارتنون آکروپلیس آتن اولین برخورد با شهرداد روحانی، رهبر ارکستر ایرانی بود و آن ویلن پرشوری که در پایان آن کنسرت نواخت، کافی بود تا نامش برای همیشه در ذهن ما ایرانی‌ها ماندگار شود. این کنسرت نه تنها در ایران اینقدر دیده شد که در آمریکا هم به عنوان پربیننده‌ترین برنامه پخش شده از تلویزیون این کشور، و دومین برنامه پر فروش موسیقی- ویدئوئی در تاریخ، پس از موزیک ویدیوی تریلر مایکل جکسون بود.

پیش از آن تنها نام روحانی که در موسیقی ایران شنیده شده بود از آن "انوشیروان روحانی" خالق سلطان قلب‌ها و برادر بزرگ شهرداد بود. با این حال شهرداد روحانی که نام اصلی‌اش شهداد است، خیلی پیش‌تر از آن کنسرت، در وین درس موسیقی خوانده بود و رهبری خیلی از ارکسترهای درست و حسابی دنیا از جمله ارکستر سلطنتی فیلارمونیک لندن، ارکستر سمفونیک مینه‌سوتا، کلرادو، سن دیگو، ایندیاناپولیس، نیوجرسی، فیلارمونیک زاگرب، جوانان آمریکا و. . . را انجام داده بود.

حتی در سال ۱۹۹۸ او موسیقی مراسم افتتاحیه سیزدهمین دوره بازی‌های آسیایی را ساخت که بعدها به عنوان محبوب‌ترین آهنگ این بازی‌ها انتخاب شد. در کنار اینها او همیشه آهنگسازی می‌کرده و طی این سالها آلبوم‌های خیلی زیادی را هم در آنطرف آب منتشر کرده است. آلبوم‌هایی که متأسفانه هیچ کدامشان تا به حال در ایران منتشر نشده‌اند. جایزه‌هایی هم برای برخی از قطعاًتش دریافت کرده. با این حال بیشتر وقتش صرف رهبری میهمان شدن ارکسترهای مختلف دنیا و تنظیم موسیقی فیلم می‌شود.

امسال هم با رفتن صهبایی از ارکستر سمفونیک تهران، بار دیگر روحانی به ایران سفر کرد تا ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کند. ارکستری را که خیلی‌ها بیم تعطیل شدنش را مثل خیلی از ارکسترهای دیگر ایرانی دارند. با این تفاوت که ارکستر سمفونیک تهران تنها و تنها ارکستر سمفونیک ایران است. روحانی بعد از چندبار تمرین در کنفرانس مطبوعاتی اعلام "همه چی آرومه" کرد و اینکه اعضای ارکستر هیچ مشکلی ندارند و خیلی هم خوب می‌نوازند. اما اینطور که از حرف‌هایش در این گفت‌وگو برمی‌آید، خیلی هم همه چیز بر وفق مراد نیست.

می دانم که بیش از 30 آلبوم در خارج از ایران منتشر کرده‌اید که هیچکدامشان در اینجا منتشر نشده‌اند مگر به صورت قاچاقی. چرا هیچوقت به فکر انتشار آنها در ایران نیفتاده‌اید؟
من این چند سال اینجا نبودم و وقتی آدم جایی نیست دیگر نمی‌شود از این کارها انجام داد. اما در آینده انشالله اگر فرصتی شد با همان کیفیت خوب این کار را اینجا انجام می‌دهم. مثلاً یک سی دی دارم که تمام کارهای موسیقی کلاسیک من طی 20 سال گذشته در آنها گنجانده شده است. اینجا مردم از من بیشتر قطعاًتی چون "رقص بهار" وهمکاری‌ام با یانی را می‌شناسند، کارهایی است که خیلی عامه پسندند ولی با کیفیت ضبط خیلی خوب منتشر شده‌اند. اما من آثاری دارم که شاید در اینجا هزار تا کپی هم از آنها فروش نرود چرا که برای شنوندگانی که بیشتر به موسیقی کلاسیک علاقه دارند، نوشته شده‌اند. کارهایی از قبیل کنسرتو پیانو یا کنسرتوی ویلن که آهنگسازی‌شان کرده‌ام. زمانی که من در اتریش بودم باید اصلاً قطعاًتی می‌نوشتیم که درسماًن را بتوانیم تمام کنیم.

"رقص بهار" و یانی و اینجور کارها را که نمی‌شود در آن فضای جدی کار کرد. به هر حال هر آهنگسازی طی زندگی هنری‌اش مجبور است فعالیت‌هایی را انجام دهد، تجربه‌هایی تازه‌ در زمینه‌های مختلف موسیقی. در کنسرت ارکستر سمفونیک تهران قطعه‌ای اجرا می‌کنیم که آن را من برای پدرم رضا روحانی که ویلنیست بودند نوشته‌ ام. در واقع قطعه‌ای است برای ویلن سلو و ارکستر که پیش از این آن را با ارکستر سمفونیک لندن ضبط کردم. اجرای این قطعه شناخت دیگری از من به مردم می‌دهد وعلاقه شخصی خودم هم این است که مردم با این نوع کارهای من هم آشنا شوند چرا که خیلی‌هایشان تنها همان آثار دیگر من را می‌شناسند.

البته آلبوم آکروپلیس رسماً 13 میلیون کپی فروش داشته است. حالا جدای از کپی‌هایی که در خیلی جاهای دنیا و ایران دست مردم به صورت غیررسمی انتشار پیدا کرده و اصلاً در این آمار حساب نمی‌شود. خب این موفقیت بسیار بزرگی است. یادم می‌آید که در همان روزها که مشغول آماده کردن این کنسرت در یونان بودم، سازمان توریسم یونان برای این برنامه تبلیغ زیادی انجام داد و از ما کلی تشکر کرد و برای ما توری ویژه ترتیب داد. در این تور من و یانی و نوازندگان حضور داشتیم و در آنجا رئیس این سازمان به من گفت که شهداد تو می‌دانی که رهبری تو به عنوان یک ایرانی که ما سابقه تاریخی خیلی خوبی با هم نداریم در این محل و در اینجا یک اتفاق تاریخی محسوب می‌شود؟

هنوز با یانی در ارتباط هستید؟
بله، اما راهمان کمی از هم جدا شد. به مدت سه سال ما با هم تور می‌رفتیم. وقتی که این تورها شروع می‌شد من بین 6-8 ماه در سال وقتم گرفته می‌شد. چه در زمینه رهبری و چه تنظیم کارها که بسیار زمان‌بر بود. خودتان بهتر می‌دانید که یانی اصلاً نت بلد نیست و نمی‌تواند کارها را تنظیم کند. البته الان با وجود سینتی سایزرها و سازهای الکترونیکی می‌شود یک کارهایی را انجام داد اما کیفیت لازم را ندارند. وقتی قرار است که شما برای ارکستر سمفونیک یا یک آنسامبل بنویسیدباید متخصص بود و یانی این تخصص را نداشت. بنابراین همه این کارها به دوش من می‌افتاد. از تنظیم قطعاًت تا تمرین آنها با ارکستر تا انتخاب نوازندگان و. . . من به مرور دیدم که هر سال 6-8 ماه به این تورها اختصاص پیدا می‌کند و من نمی‌توانم به کارهای خودم برسم. خب واقعاً بهتر بود که این کار را کم کنم و به فعالیت‌های خودم برسم.

آن برنامه هم موفق‌ترین برنامه یانی بود و بعد از آن در کنسرت‌ "تریبیوت" و کنسرت‌های بعدی هیچوقت آن موفقیت تکرار نشد.
یک چیز جالب من به شما بگویم. آلبوم آکروپلیس که در ایران به نام "سرزمین مادری" شناخته می‌شود، در آمریکا 10 میلیون نسخه فروش داشت. این طبق آمار رسمی است که توسط انجمنی در آمریکا که موظف به ارائه گزارش فروش آلبو‌هاست داده می‌شود. اما یانی در آلبوم بعدی‌اش که مربوط به کنسرت چین و تاج محل بود و یک میلیون نسخه کپی فروش رفته بود، این موفقیت را تکرار نکرد.

با اینکه این آلبوم به این دلیل که در دو کشور ضبط شده بود بسیار پرهزینه‌تر از آلبوم قبلی بود. خیلی از طرفداران آلبوم آکروپلیس از این آلبوم جدید استقبال نکردند. با اینکه بسیاری از نوازندگان ثابت بودند و نوازندگان خوب دیگری هم اضافه شده بود. برخی به تنظیم ملودی بی‌تفاوت هستند و نمی‌دانند که چقدر یک تنظیم متفاوت می‌تواند یک ملودی را زیر و رو کند. خیلی از موسیقیدان‌ها می‌توانند ملودی بنویسد اما برای تنظیم یک ملودی نیاز به تخصص ویژه‌ای است.

شما کار ثابتتان آنجا چیست؟
همین رهبری میهمان ارکسترهای مختلف. در کشورهای دیگر اصلاً اینقدر زمان نمی‌گذارم مثل ایران. در کشورهای دیگر ماکسیمم بین 10 روز تا دو هفته حضور دارم. ایران که می‌آیم هم به دلیل علاقه شخصی و هم به این دلیل که تمرین بیشتری نیاز است حداقل 4 هفته را می‌مانم. سفر فعلی‌ام هم از این قاعده مستثنی نیست. کارهای دیگری هم هست که بیشتر پروژه‌ای هستند نظیر همکاری با یانی و دیگران. به جز اینها باز در مواقعی به عنوان رهبر میهمان برای ضبط آثار برخی از آهنگسازان دعوت می‌شوم. البته این درباره آهنگسازانی است که من کارشان را می‌شناسم و نه دیگران. بیشتر زندگی من به آهنگسازی و رهبری ارکستر می‌گذرد.

بیشتر برای کجا آهنگسازی می‌کنید؟
خیلی وقت‌ها برای پروژه خاصی نیست. کاری است که خودم دوست دارم انجام دهم و همیشه آن را انجام می‌دهم. یعنی تصمیم می‌گیرم که مثلاً قطعه‌ای برای ویولن و ارکستر بنویسم. اما اینکه این قطعاًت چه زمانی اجرا و ضبط شود اصلاً مشخص نیست. از طرفی دیگر من با ارکستر سمفونیک لندن قراردادی دارم که در آن سالانه قطعاًتی را با آنها ضبط می‌کنم و تا به حال چندین سی دی با این ارکستر منتشر کرده‌ام.

همکاری‌تان با علیرضا عصار هم در چارچوب همین قرارداد بود؟
من به ایران آمده بودم و با کارهای عصار آشنا شدم. تصمیم گرفتیم که با هم کار کنیم. من هم ارکستر سمفونیک لندن را برای ضبط این کار انتخاب کردم. اما ربطی به این قرارداد نداشت صرفاً بر اساس آشنایی خوب من با این ارکستر بود. در حال حاضر پروژه‌ای دارم که از تایلند سفارش داده شده است و در حال تنظیم قطعاًت آن هستم که نهایتاً قرار است در اروپا ضبط شود.

الان دیگر در دانشگاه فعالیت ندارید؟
تا چند سال قبل در دانشگاه یو سی ال‌ای تدریس داشتم، در واقع تا زمانی که استاد خودم هم آقای "دان ری" زنده بودند و من هم به عنوان دستیار ایشان تدریس می‌کردم و هم خودم درس رهبری فیلم می‌دادم. این ماجرا حدود سالهای 2003 و 2004 است. اما بعد از آن به خاطر زیاد شدن مسافرت‌ها و تورها آن کارها را رها کردم. الان فقط گاهی به صورت خصوصی من به آهنگسازانی که می‌خواهند رهبری یاد بگیرند و در واقع کارهای خودشان را رهبری کنند تدریس می‌کنم اما در هیچ دانشگاه یا انستیتویی درس نمی‌دهم.

خیلی‌ها بیش از آنکه رهبری ارکستر را به عنوان یک حرفه و یا شاید یک رشته تحصیلی علمی بشمرند، نقش تجربه را در آن خیلی پررنگ می‌بینند. شما هم نظرتان همینطور است؟
کار رهبری ارکستر واقعاً یک علم است اما مانند علم آهنگسازی نیست. شاید تکنیک رهبری ارکستر را بشود در یک ماه یاد گرفت و اینکه مثلاً ریتم‌ها را چطور به نوازنده‌ها نشان بدهی. مثلاً این ریتم سه ضربی است و این یک چهارضربی. آن خیلی سخت نیست اما رهبری جزو آن کارهایی است که شما اگر فقط بخواهید جلوی آینه تمرین کنید این حرفه را یاد بگیرید. مثل نوازندگی نیست که شما در اتاق را ببندید و برای خودتان ساعت‌ها تمرین کنید تا همه چیز درست شود. شما در رهبری به یک آنسامبل احتیاج دارید. باید شما از نزدیک با نوازندگان در تماس باشید.

ضمن اینکه هر ارکستری روانشناختی خاص خودش را می‌طلبد. شما نمی‌توانید همان رفتاری را که با ارکستر سمفونیک تهران دارید با یک ارکستر دیگر داشته باشید. اینها چیزهای فرموله‌ای نیست. الان شما می‌دانید مسائلی که در ارکستر سمفونیک تهران هست با دیگر ارکسترها فرق دارد. در نتیجه یک رهبر ارکستر خوب غیر از اینکه باید کار خودش را خیلی خوب بداند باید ارکستر را از نظر روانی هم بشناسد. در این راه تجربه مهم‌ترین چیز است. به نظر من رهبرهای خیلی خوب دنیا آنهایی بودند که آهنگسازی هم می‌دانسته‌اند. به نظر من مهم‌ترین وظیفه یک رهبر این است که اثر آهنگسازی را که دارد رهبری می‌کند بشناسد و بتواند منظور آهنگساز را به بهترین وجهی به نوازندگان منتقل کند.

فقط این نیست که نت‌ها درست اجرا شوند. به عنوان مثال نسخه‌های مختلفی از سمفونی 9 بتهوون در بازار موجود است. اما چطور می‌شود که شما از یک اجرا بیشتر خوشتان می‌آید و از یکی کمتر. با این که نت‌ها یکی است و یک رهبر ارکستر که نمی‌تواند نت‌های آن اثر را تغییر دهد با این حال ممکن است شما یک اجرا را به اجرایی دیگر ترجیح دهید. چرا که یک رهبر شناخت عمیق‌تری از یک قطعه داشته و یکی دیگر نه. نت که همه‌چیز را نمی‌گوید. صفحه‌ای است که شاید صرفاً حکم نقشه راه را بازی می‌کند. اما یکدفعه می‌بینید که اثری با اجرای یک رهبر خاص تأثیرگذارتر است. الزام نیست که رهبر آهنگساز باشد اما اگر باشد بهتر است. حتی اگر تجربه نوازندگی در ارکستر را هم داشته باشد، حتماً روی کارش تأثیر مثبت می‌گذارد.

جدای از اینها رهبر جز اینکه باید کارش را بلد باشد، باید روانشناس خوبی هم باشد چرا که هر ارکستری قلقی دارد. اگر قرار است من امروز ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کنم و فردا ارکستر لندن را بلافاصله متوجه می‌شوم که خواسته‌های این نوازنده‌ها با هم فرق می‌کند. نکته جالب اینجاست که خود نوازنده‌ها هم در عرض پنج دقیقه این را می‌فهمند آن کسی که آن بالا ایستاده کارش را بلد است یا نه. این را امتحان کرده‌ام که می‌گویم و واقعاً بیشتر از 5 دقیقه 10 دقیقه لازم نیست. اگر خیلی هم دستتان هم درست باشد و نت‌ها را خوب بدانید کافی نیست. باید با مسائل دیگر هم آشنا باشید. شما با یک گروه طرف هستید.

با این حال گاهی من فکر می‌کنم برخی از مشکلات ارکستر سمفونیک تهران در زمینه کار با رهبرهای مختلف ریشه تاریخی دارد. اینکه کلاً ما ایرانی‌ها خیلی در کارهایمان تحمل بالادست را نداریم. رهبر ارکستر هم کارش همین است که بالای دست نوازنده‌ها باشد. ماجرای رهبر ثابت نداشتن ارکستر، پشت سر هم حرف زدن‌ها و. . . شاید در ارکستر سمفونیک به همین ماجرا برگردد.
بله، واقعاً شاید اینطور باشد. من که نمی‌توانم درباره فرد خاصی اظهار نظر کنم اما این را می‌دانم که اگر کسی که آن بالا ایستاده واقعاً فکر کند که حالا واقعاً اتفاقی افتاده و او بالا ایستاده مطمئناً کار شکست می‌خورد. اتفاقا شاید علت اینکه کار من به گفته خیلی‌ها با ارکستر موفق پیش می‌رود این است که خودم را یکی از اعضای ارکستر می‌بینم. ببینید اگر نوازنده‌ای نباشد یک رهبر می‌خواهد چه کسی را رهبری کند؟ همانقدر که آنها به شما وابسته هستند شما هم به آنها وابسته‌اید. اگر با این پیش فرض کار کنید و جلو بروید مشکلی پیش نمی‌آید. چون هم نوازندگان و هم رهبر ارکستر هدف مشترکی دارند، اینکه به بهترین نحو نظر آهنگساز برآورده شود. اگر با این هدف شما آن بالا بایستید هم احترام شما نگاه داشته خواهد شد و هم نوازندگان با علاقه خاصی قطعاًت را می‌نوازند.

خب، بخشی از این داستان به رهبر برمی‌گردد اما بخشی دیگر دست رهبر نیست.
شما باید وقتی آن بالا می‌ایستی از کار خودت مطمئن باشی. اشتباه هم در کار پیش می‌آید اما شما باید به اشتباهت اذعان کنی. برای من پیش آمده است که در تمریناتم با ارکستر سمفونیک تهران اشتباه کنم اما بلافاصله گفتم ببخشید من اینجا را اشتباه کردم. اما مشکل وقتی است که اشتباه کنی و نفهمی یا خودت را به آن راه بزنی! همانقدر که آنها در حال یادگیری هستند من هم دارم یاد می‌گیرم. اینها تجربیاتی است که طی کار کسب می‌شود. هنوز من هم یک دانشجو هستم و در حال یادگیری. تا زمانی هم که از این دنیا برویم همچنان در حال یادگیری هستیم. اگر شما معتقدید که همه چیز را یاد گرفته‌اید و دیگر چیزی نیست که یاد بگیرید دیگر پایان عمرتان فرا‌رسیده. در ارکسترهایی که من رهبری می‌کنم خیلی وقت‌ها نوازنده‌ها ده برابر من می‌دانند.

مثلاً در ارکستر سمفونیک لندن نوازندگانی هستند که هم از من بزرگترند و هم سالهای بیشتری ساز زده‌اند، مطمئناً ده برابر من هم می‌دانند و بزرگترین رهبران دنیا را هم دیده‌اند. اما چرا بعد از ده دقیقه تمرین با جان و دل همکاری می‌کنند؟ از سویی باید کارت آنقدر خوب باشد که نوازنده بتواند به رهبری شما اعتماد کند. رهبر باید کارش را مثل نفس کشیدن بلد باشد. هرچقدر هم که خوش اخلاق باشید افاقه نمی‌کند. ممکن است اگر اشتباه هم کنید به رویتان نیاورند اما مشکل سرجای خودش باقی می‌ماند. تنها در صورتی آنها شما را به عنوان بالا دستی خودشان می‌پذیرند که بدانند شما واقعاً کارتان را بلد هستید.

شما با استفاده از میکروفون در اجراهای ارکستر سمفونیک موافق هستید؟
نه اما دیده‌ام که این کار انجام می‌شود. مثلاً در سالن هالیوود باول که یک سالن 18 هزارنفری فضای باز است چاره‌ای جز استفاده از میکروفون نیست. اما این میکروفون‌ها برای این کار طراحی شده‌اند. من سالنی را که برنامه ما در تهران در آن اجرا می‌شود را دیدم و فکر می‌کنم به خاطر آکوستیک این سالن مجبور هستیم که از میکروفون و سیستم صوتی این سالن استفاده کنیم و نقشه‌ای را برای جاگذاری میکروفون‌ها طراحی کرده‌ام.

البته تالار وحدت هم بی‌ایراد نیست، من خودم همیشه ترجیح می‌دهم در رودکی برنامه اجرا کنم چرا که برای این کار طراحی شده است و رفلکتورهای چوبی‌اش صدا را خیلی خوب منعکس می‌کنند. به اصطلاح باز می‌کنند. اما به هر حال شما گاهی در شرایطی قرار می‌گیرید که راه انتخاب کم می‌شود. باید بهترین را با همین شرایط موجود به وجود آورد.

شما به اجرای قطعاًت باکلام علاقه ندارید؟
چرا، اینطور نیست که اجرا نکرده باشم، مثلاً با ارکستر سمفونیک کوتا (COTA) تمام آریاهای موتزارت را با خواننده‌های اپرا اجرا کردم یا همین همکاری با آقای عصار.

چرا هیچوقت آن برنامه را در ایران اجرا نکردید؟
هیچوقت تا به حال فرصتش ایجاد نشده است. از زمانی که برای تحصیل از اینجا رفته‌ام، تا به حال شرایطم طوری بوده که فقط برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران به ایران می‌آمدم. این برنامه‌هایی هم که با ارکستر سمفونیک تهران دارم اینطور نیست که کنسرت من باشند. صرفاً من به عنوان همکاری با ارکستر سمفونیک تهران به ایران می‌آیم. در کنفرانس خبری از من پرسیدند که چرا شما رهبری دائم را قبول نمی‌کنید؟ من هم گفتم برنامه من برای ایران همیشه باز است.

شما در بخش‌هایی از صحبت‌هایتان به مشکلات ارکسترهای آنطرف آب اشاره کردید. می‌دانم که مشکلات آنها از جنس مشکلات ارکستر سمفونیک تهران نیست اما واقعاً چه چیزهایی هستند؟
آنها مشکلات حقوقی را به هیچ وجه ندارند. جمعیت آمریکا حدودا 4-5 برابر ایران است اما در این کشور 2500 ارکستر سمفونیک رسمی و تمام وقت وجود دارد. در حالیکه ما در ایران تنها یک ارکستر سمفونیک داریم. در همین لس‌آنجلس 8 ارکستر سمفونیک وجود دارد. اینها ارکسترهایی هستند که حقوق می‌گیرند، ثبت شده‌اند و کاملاً حرفه‌ای هستند. 2500 ارکسترسمفونیک برای جمعیت 350- میلیونی. غیر از اینها هم آنسامبل‌هایی هستند که به صورت داوطلبانه اجرا می‌کنند.

مثلاً منطقه شهرک غرب ارکستری داشته باشد متشکل از پیرمردها و نوازندگان آماتور که هفته‌ای یک بار دور هم می‌نشینند و تمرین می‌کنند، حالا شاید در سال دو بار هم اجرایی نداشته باشند. آن ارکسترهایی که ثابت هستند مشکلات مالی ندارند اما مشکلاتی از جنس رقابت نوازندگان با هم دارند. مثلاً بعضی وقت‌ها نوازندگان ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس در ضبط‌های موسیقی فیلم شرکت می‌کنند و درآمدهای بالایی از این راه دارند. اما مشکل بزرگی که همه این ارکسترها دارند تعداد زیاد آنهاست.

یک جمعیت 350 میلیونی اصلاً 2500 ارکستراحتیاج ندارد. کافی است شما اراده کنید که یک شب در لس آنجلس به کنسرت بروید، در هر شبی چندین ارکستر سمفونیک اجراهای مختلف دارند. حق انتخاب بسیار بالاست. غیر از این هر دانشگاهی ارکستر خودش را دارد. مثلاً ارکستر دانشگاه یو سی ال‌ای که همه نوازندگانش دانشجو هستند و در سطح بالایی است. از سویی آمریکا کشوری است که فرصت در آن زیاد است تنها در لس آنجلس کتابی قطور به نام "یونیون بوک" وجود دارد که در آن بهترین نوازنده‌ها آگهی داده‌اند و دنبال کارهستند. بهترین نوازنده‌هایی که در هیچ ارکستری عضو نیستند و منتظرند تا کسی از آنها دعوت به کار کند. یکی از دلایلش هم این است که غیرآمریکایی‌های زیادی عضو ارکسترهای ثابت هستند.

همانطور که گفتم با وجود اینکه آنجا به سرزمین فرصت‌ها شهرت دارد شما زیاد می‌بینید بهترین نوازنده‌هایی را که در رستوران در حال گارسونی هستند چون کار نیست و بحران اقتصادی هم روی این مسائل تأثیر گذاشته. نکته دیگری که وجود دارد درباره کمک مالی دولت‌هاست. در آمریکا برعکس اتریش که کشور سوسیالیتی است و من در آن تحصیل کرده‌ام و دولت بسیار به فعالیت‌های فرهنگی-هنری کمک می‌کند، در آمریکا دولت به هیچ عنوان کمک نمی‌کند. حالا شما فکر کنید که همه این ارکسترها خودشان باید خرج خودشان را دربیاورند. بودجه ارکستر سمفونیک لس آنجلس در سال 40 میلیون دلار است اما یک سنتش را هم دولت نمی‌دهد بلکه فقط افراد متمول و هدایای مختلف مالی سازمان‌ها و شرکت‌های خصوصی است که ارکستر را سرپا نگاه می‌دارد. بسیاری از این افراد متمول یا سازمان‌های تجاری به جای اینکه مستقیماً به دولت مالیات بدهند، مالیاتشان به صورت کمک به سازمان‌های فرهنگی و هنری رااز جمله ارکستر سمفونیک‌ها پرداخت می‌کنند.

هنوز ویولن می‌زنید؟
نه، فقط پیانو می‌زنم آن هم چون با پیانو آهنگسازی می‌کنم. در آن برنامه آکروپلیس هم باور کنید که 8-9 سال بود که دست به ساز نزده بودم. بعد قرار شد که ویلنیستی را برای آن بخش برنامه در نظر بگیریم. من دیدم که فقط رهبری می‌کنم و از سویی تنظیم همه آهنگ‌ها به عهده من است. کسی هم که حرفه‌ای نباشد اصلاً این ماجرا را نمی‌بیند. از اول تا آخر برنامه هم که پشتمان به مردم است. یک قسمتی هم هست که در ویدئو یا در واقع در فاینال کات نگذاشته‌اند، اما من خودم ویدئویش را دارم. در آن بخش یانی به مردم می‌گوید که "من در اینجا از شهداد می‌خواهم که پیانو بزند و من رهبری کنم. من از کودکی آرزو داشتم مثل شهداد رهبری کنم و حالا می‌خواهم این کار را انجام بدهم. " در حقیقت رهبری یانی حالت نمایشی داشت. برای آن بخش آخر ما دونوازی ویلن درنظر گرفتیم.

من به یانی گفتم که خودم می‌توانم این کار را انجام دهم اما باید فرصتی برای تمرین داشته باشم. برای یک ماه در لس آنجلس معلم ویلن گرفتم. دوباره شروع کردم و بعد از یک ماه آماده شدم و شد آن اتفاقی که شما در کنسرت دیدید. همه روزنامه‌ها در آن روزها نوشتند که آن بخش، ‌های لایت برنامه بود و من هنوز آن روزنامه‌ها را نگه داشته‌ام. خوشحالم که اینقدر گل کرد. به خصوص اینکه من قبل از نواختن آن بخش تمام مدت در حال رهبری بودم در حالیکه کاریج تمام وقت در حال نواختن بود. آن هم اجرای زنده و بداهه‌نوازی که واقعاً کار را مشکل‌تر می‌کرد.

ظاهراً قرار است که آلبوم مشترکتان با تهمورث پورناظری همین روزها منتشر شود. اینطور که شنیده‌ام تلفیقی است از موسیقی ارکسترال و موسیقی ایرانی که اتفاقا این روزها خیلی در دنیا مد شده است. از یویوما گرفته تا کار روی اشعار مولانا توسط خواننده‌های پاپ. گرایش به تلفیق موسیقی شرقی خیلی زیاد شده است. این کار هم در همین راستاست؟
به هر حال همه کار نو را دوست دارند. حالا چه درباره خود تم موسیقی باشد چه درباره موزیسین‌های اجرا کننده آن. تلفیق موسیقی شرقی و غربی همیشه بوده البته این روزها بیشتر شده. ماجرا اینجاست که من همیشه به ساز تنبور علاقه ویژه‌ای داشتم. آقای پورناظری هم سال قبل برای تور کنسرت‌های گروه شمس به آمریکا آمده بودند و ما در آنجا به طریقی با هم آشنا شدیم. یکروز سازشان را آوردند و برای من زدند.

من فکر کردم که چقدر این ساز جا دارد که روی آن کار کرد. به خصوص اینکه این ساز که قدیمی‌ترین ساز ایرانی است ربع پرده ندارد و خیلی خوب می‌شود تلفیق ارکسترال روی آن انجام داد. از ایشان خواستم که چندتا قطعه‌ای را که نوشته‌اند به من معرفی کنند و من هم آنها را برای ارکستر فیلارمونیک اسلواکی تنظیم و ضبط کردم و باید بعداً تنبور را رویش بگذاریم. آنقدر این قطعاًت مورد استقبال واقع شدند که بعد از اتمام کار چندتا از نوازنده‌های ارکستر پیش من آمدند و گفتند که خیلی علاقه دارند وقتی این کار تمام شد آن را بشنوند به این دلیل که در آن آواهای ایرانی آمده بود. تازه وقتی به آنها گفتم که هنوز ساز اصلی که همان تنبور است را شما نشنیده‌اید بیشتر علاقمند شدند.

قرار است تنبور به صورت سلو ارکستر را همراهی کند؟
نه قرار است که گروه شمس با هم تنبور بزنند. در واقع قطعه‌ای شده برای ارکستر و تنبور. این از آن کارهایی است که همه ارکسترهای دنیا دنبالش هستند.

چند قطعه است؟
سه قطعه است که دوتای آن باکلام است و یک قطعه‌سازی است.

شما قطعاًت را نوشته‌اید؟
تهمورث ملودی‌ها را نوشته و من آنها را تنظیم کرده‌ام. در چنین کارهایی اغلب آهنگسازی مشترک فرض می‌شود.

آوازش را چه کسی می‌خواند؟
به احتمال زیاد سهراب پورناظری روی اشعاری از مولانا می‌خواند. من خودم از این همکاری بسیار راضی هستم و فکر می‌کنم آنطرف هم خیلی استقبال شود.

تصمیم دارید آنجا هم آلبوم را منتشر کنید؟
حتما این آلبوم را آنطرف منتشر می‌کنم اما اول در ایران منتشر می‌شود و بعد آنجا.

» ادامه مطلب

گزارش تصویری نشست خبری «رونوشت برابر اصل» کیارستمی در جشنواره فیلم کن









» ادامه مطلب

گوینده معروف رادیو از ایران رفت

فردا نوشت:یک گوینده سرشناس رادیو از ایران رفت. فرشید منافی، گوینده سرشناس رادیو از ایران به مقصد کشوری نامعلوم خارج شده است. وی پیش تر از رادیو خارج شده بود و در تلویزیون کار می‌کرد و اخیرا رادیو خصوصی اینترنتی خود را راه‌اندازی کرده بود. منافی در استودیوی متعلق به خود بیشتر تبلیغ‌ شرکت ایرانسل را انجام می داد. او در فیس‌بوک خود نیز خروج از ایران را با عبارت «خداحافظ ایران» تائید کرد.
» ادامه مطلب

مدير شبكه يك از پشت صحنه «آسمان هميشه ابري نيست» بازديد كرد

«مهدي فرجي» مدير شبكه اول سيما در حاشيه بازديد از پشت صحنه سريال «آسمان هميشه ابري نيست»در خصوص ساخت و توليد مجموعه‌هاي تلويزيوني شبكه اول سيما اظهار داشت: با توجه به پايان رسيدن مجموعه‌هاي در حال پخش شبكه اول (كلانتر، آشپزباشي، در چشم باد) مصمم هستيم چند مجموعه ديگر را آماده و به پخش برسانيم.
فرجي افزود: سريال «آسمان هميشه ابري نيست» به احتمال قريب به يقين به شكل هر شبي يا يك شب در ميان روي آنتن شبكه اول سيما خواهد رفت.
مدير شبكه اول سيما در ادامه ضمن اظهار رضايت مخاطبان از مجموعه‌هاي در حال پخش شبكه اول خاطرنشان كرد: با توجه به نزديك شدن به جام جهاني اين شبكه در نظر دارد هر روز بازيهاي روزي قبل در برنامه‌اي تحليل كند.
فرجي در پايان ادامه داد: تصميم داريم با تغييرات ساختاري در آثار شبكه اول در بخش‌هاي مختلف (گفت‌وگو محور، مسابقات تلويزيوني، مستند و ...) سطح كيفي آثار را بالا ببريم.
بازيگران اصلي اين مجموعه به ترتيب حروف الفبا عبارتند از: سپند اميرسليماني، بهنوش بختياري، ليلا بلوكات، تيما پوررحماني، حديثه تهراني، سميرا حسيني، كاوه خداشناس، افسانه خشتي، شيوا خنياگر، جعفر دهقان، مهران رجبي، مختار سائقي، مريم سرمدي، شادي شايان‌فر، مهرداد صحيحي، سپهر عالم‌زاده، حسن عباسي، شمسي فضل‌اللهي، آتنه فقيه‌نصيري، سيامك قاسمي، ماريه ماشااللهي، شبنم معززي، ناصر ممدوح، عباس موسوي، طوفان مهرداديان، فريبا نادري، افسانه ناصري، فلور نظري، مينا نوروزي‌فر، حامد وحيد و...
اين سريال بي‌واسطه حرف‌هاي ناگفته نسلي جوان را بازگو مي‌كند كه در تقابل با گذشته، آينده و خانواده به دنبال بسياري از پاسخ‌ها مي‌گردد و شايد به روايتي به دنبال هويتي پنهان است. اين مجموعه هم‌زمان توسط محسن توكلي تدوين مي‌شود و چند بازيگر ديگر نيز به اين پروژه اضافه خواهند شد.
» ادامه مطلب

آقاخانی هم نود شبی می‌سازد

سعيد آقاخاني مجموعه تلويزيوني «قاپ‌زني» را براي پخش از شبكه سه سيما كارگرداني مي‌كند. مهران مهام كه تهيه‌كنندگي مجموعه تلويزيوني «قاپ‌زني» را بر عهده دارد دراین باره گفت: طرح اين مجموعه در شبكه سه سيما به تصويب رسيده و از هفته آينده نگارش فيلمنامه آن توسط عليرضا كاظمي‌پور و سعيد جلالي آغاز خواهد شد.
او با بيان اين كه سريال 50 قسمت داشته و براي پخش هر شبي ساخته مي‌شود، افزود: سعيد آقاخاني كارگرداني اين سريال كه فعلا با نام موقت «قاپ‌زني» شناخته مي‌شود،‌ را برعهده دارد. مهام كه به همراه ايرج محمدي تهيه‌كنندگي سريال را برعهده دارد، اظهار داشت: اين سريال اولين طنر روتين هرشبي است كه قصد داريم آن را در شيوه‌‌هاي نوين و به طريقه غير آپارتماني بسازيم.
او ادامه داد: «قاپ زني» خلاف ساير سريال‌هاي طنز كه فقط در لوكيشن هاي داخلي ساخته مي‌شوند، در لوكيشن‌هاي متفاوت خارجي ساخته خواهد شد و متمركز بر يك لوكيشن نيست. مهام درباره زمان پخش سريال نيز گفت: پيش بيني‌ها براي زمان پخش «قاپ زني» شب‌هاي پاييز است.
» ادامه مطلب

دختران از فردا اکران می‌شود

غلامرضا فرجی یکی از اعضای شورای صنفی نمایش از ثبت قرار داد اکران عمومی "دختران" از چهارشنبه 29 اردیبهشت ماه در گروه سینمایی آفریقا خبر داد.
غلامرضا فرجی یکی از اعضای شورای صنفی نمایش درباره جلسه امروز به خبرنگار مهر گفت: فیلم "هفت دقیقه تا پاییز" ساخته علیرضا امینی نیز بعد از فیلم "دختران" در گروه سینمایی آفریقا به روی پرده می رود. در جلسه سوم خرداد ماه نیز با حضور اعضای شورای صنفی نمایش تکلیف رئیس شورا مشخص خواهد شد.
"دختران" داستان سرگشتگی و روزمر‌گی سه دختر نوجوان به نام‌های یاسی، مانلی و شوکا است . صوفیا دژاکام، شیدا خلیق، شهرزاد جعفری، ارشیا زرین، صدرالدین شجره، کتانه افشار‌نژاد، فرداد صفاجو، خاطره حاتمی، آزاده مهدی‌زاده و... ازبازیگران این فیلم هستند.
عوامل تولید این فیلم عبارتند از:کارگردان، طراح صحنه، تدوین: قاسم جعفری، فیلمنامه: پریسا شمس، قاسم جعفری، مدیر فیلمبرداری: فرزاد جودت، مدیر صدا برداری: حسن زاهدی، طراح چهره‌پردازی: سارا صحرا پور، مجری طرح و مدیر تولید: صدیقه صحت، مشاور عملی: دکتر شهرام رفیعی فر، صداگذاری و میکس: محمود موسوی نژاد و موسیقی: همایون رضا عطاردی،
» ادامه مطلب

برومند مجموعه "آب پریا" را برای شبکه دو تهیه می‌کند

با انصراف بهروز خوشرزم از تهیه‌کنندگی مجموعه تلویزیونی "آب پریا"، تهیه و کارگردانی این پروژه بر عهده مرضیه برومند است.
بهروز خوشرزم در این باره گفت: قرار بود من مجموعه "آب پریا" را برای شبکه دو تهیه کنم، اما به دلیل تداخل کارهایی که برای سیمافیلم انجام می‌دهم از تهیه‌کنندگی این مجموعه انصراف داد. خانم برومند تهیه و کارگردانی این پروژه را بر عهده دارد.
راضیه برومند و گیتی مرتضوی فیلمنامه این مجموعه را با نظارت مرضیه برومند نوشته‌اند. مضمون "آب پریا" محیط زیست و آداب نگهداری درست از محیط زیست است.
مرضیه برومند کارگردانی مجموعه‌های "همه بچه‌های من"، "هتل"، "قصه‌ها تا به تا"، "کارآگاه شمسی و مادام"، "کتابفروشی هدهد"، "خودرو تهران 11" و ... را در کارنامه دارد.
» ادامه مطلب

فیلم جدید فینچر

دیوید فینچر فیلمساز نامدار آمریکایی نسخه‌ تازه سینمایی رمان "20000 فرسنگ زیر دریا" را می‌سازد. به گزارش توتال فیلم این اقتباس تازه از رمان ژول ورن توسط استودیو لایف لاین و با بودجه ای معادل 150 میلیون دلار تولید می شود.
قرار بود سال گذشته استودیوی دیزنی این فیلم را که نخستین اقتباس از رمان نامدار ژول ورن در دو دهه گذشته است تولید کند. اما با کناره گیری ریچارد راس از مدیریت دیزنی این پروژه متوقف ماند. اسکات جی برنز که اخیرا فیلم " خبرچین!" با فیلمنامه او روی پرده سینما ها بود ، نگارش فیلمنامه نسخه جدید "20000 فرسنگ زیر دریا" را بر عهده دارد.
هم اکنون فینچر مشغول مذاکرات نهایی با استودیو است و فیلمبرداری نیز از اواخر سال 2010 آغاز می شود.
در کارنامه سینمایی فینچر ساخت فیلم های ستایش شده ای چون "هفت" ، " باشگاه مشتزنی" ، " اتاق امن" ، "زودیاک " و " مورد عجیب بنجامین باتن " دیده می شود.

» ادامه مطلب

نمایشگاه عکس "رنگ و نور" در نگارخانه سینما آزادی

25عکس آیتای شکیبافر با عنوان "رنگ و نور" و با سبک آبستره در نگارخانه سینما آزادی به نمایش گذاشته شد. به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، عکس های به نمایش درآمده در این نمایشگاه، فرم رنگ محلول در آب را درغلظت‌های گوناگون، تشکیل می‌دهند که شکیبافر با استفاده از یک بشقاب شیشه‌ای حاوی آب، یک منبع نور زیر بشقاب و تونالیته رنگی غالبا آبی، موفق به ثبت آنها شده است و در نگاه اول، اجرام سماوی وسحابی کهکشانی را در ذهن تداعی می‌کند.
شکیبافر در خصوص این شیوه ابتکاری عکاسی گفت: ایده اولیه این شیوه فرم گرا درعکاسی، از تابش نور ماه به سطح شیشه که روی آن یکه رنگ قرمز پاشیده شده بود و به وجود آمدن فضای رنگی نور در زیر آب، به ذهنم خطور کرد.
او ادامه داد: بهره گیری از تجارب دو عکاس خارجی در خصوص عکاسی از فرم رنگ محلول در آب، مرا ترغیب کرد که این شیوه را در تنوع رنگی و با غلظت‌های مختلف نیز آزمایش کنم که حاصل تلاش هشت ماهه من در ثبت عکس‌هایی با این روش، بسیار خارق العاده بود و مجموعه آنها را در قالب 25 فریم عکس در این نمایشگاه به نمایش گذاشته‌ام.
این نمایشگاه که شنبه، 25 اردیبهشت افتتاح شد تا 25 خرداد در نگارخانه سینما آزادی واقع در طبقه هشتم سینما آزادی به نشانی خیابان شهید بهشتی، نبش خیابان خالد اسلامبولی (وزرا) دایر است.
» ادامه مطلب

فیلمبرداری "جرم" کیمیایی هفته اول خرداد آغاز می‌شود

فیلمبرداری فیلم سینمایی "جرم" به کارگردانی مسعود کیمیایی هفته اول خرداد آغاز می‌شود. مسعود کیمیایی بیست وهشتمین فیلم سینمایی خود را هفته اول خرداد در تهران کلید می‌زند. پیش‌تولید این فیلم همچنان ادامه دارد. کیمیایی این روزها در حال انتخاب بازیگران "جرم" است. همه بازیگران این فیلم به جز یک بازیگر تاکنون انتخاب شده اند و اسامی آنها هفته آینده اعلام می‌شود.
عوامل پشت صحنه "جرم" هم مشخص شده‌اند که از میان آنها می‌توان به تورج منصوری به عنوان مدیر فیلمبرداری، اسحاق خانزادی صدابردار، تینا پاکروان مدیر تولید، محمدعلی جناب دستیار اول کارگردان وبرنامه‌ریز در این فیلم اشاره کرد.
حضور عزت الله انتظامی در"جرم" به دلیل مراسم بزرگداشتی که قرار است به زودی برای وی در تورنتو برگزار‌ شود و امکان دارد که با زمان فیلمبرداری سکانسهای زندان در فیلم تداخل داشته باشد هنوز قطعی نشده است. انتظامی مدتی قبل با حضور در منزل کیمیایی و خواندن فیلمنامه برای بازی در نقش رفعت که یک زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد است با کارگردان صحبتهایی در ارتباط با دومین همکاریش بعد از "حکم" انجام داده بود. بیست وهشتمین فیلم سینمایی مسعود کیمیایی داستان مردی را روایت می‌کند که به سیاق دیگر فیلمهای کیمیایی نمی‌خواهد از اصول وعقیده‌ای که دارد بازگردد. تهیه‌کنندگی "جرم" نیز مانند چند فیلم قبل برعهده کیمیایی است.

» ادامه مطلب

ایناریتو : مهم ترین بیماری جهان نفرت است

آلخاندرو گونزالس ایناریتو در نشست مطبوعاتی آخرین فیلمش گفت که مهم ترین بیماری جهان معاصر نفرت است. جدید ترین فیلم آلخاندرو گونزالس ایناریتو با عنوان نامتعارف " بی یو تی فول" دیروز در سه نوبت در جشنواره کن به نمایش درآمد و مورد استقبال منتقدین و تماشاگران قرار گرفت.
ایناریتو که همراه با خاویر باردم در نشست مطبوعاتی حاضر شده بود از فیلم و به ویژه پایان بندی آن ابراز رضایت کرد.
ایناریتو گفت : معمولا اولین منتقد فیلم هایم خودم هستم.اما نسبت به این فیلم خودم احساس خوبی دارم.هر بار که آن را می بینم لایه های تازه ای درفیلم کشف می کنم.
فیلمساز مکزیکی در ادامه با اشاره به اینکه "بی یو تی فول" نسبت به دیگر فیلم هایش لحن امیدوارانه تری دارد افزود: فکر می کنم بخشش فراوانی در فیلم وجود دارد."بی یو تی فول" درباره ویروس سیاه زخم و تروریسم و ایدزبه عنوان خطرناک ترین بیماری های جهان امروز نیست.خطرناک ترین بیماری جهان معاصر نفرت است.
ایناریتو با اشاره به فن آوری های معاصر مثل شبکه های اجتماعی و تلفن همراه گفت: با همه اینها انسان معاصر تنها تر شده و ارتباط های نزدیک بشری محدود تر شده اند.
در فیلم "بی یو تی فول" بیماری سرطان به عنوان استعاره ای از وضعیت جهان معاصر در نظر گرفته شده است.فیلم شباهت های مضمونی بسیاری به فیلم قبلی ایناریتو یعنی "بابل" دارد و در یک شهربا فرهنگ ها و زبان های گوناگون جریان می یابد.هر چند همه وقایع حول محور یک شخصیت اصلی ( با بازی خاویر باردم) می چرخد.
ایناریتو در این باره گفت : از گشتن دور جهان خسته شده بودم .از زبان های ژاپنی ، مراکشی ( عربی) و انگلیسی خسته شده بودم و می خواستم دوباره فیلمی به زبان مادری ام یعنی اسپانیایی بسازم.
خاویر باردم هم که در نشست حضور داشت گفت : ایناریتو سر صحنه از بازیگران حمایت می کند.او به شدت مراقب جزییات بازی بازیگران هست.او در پاسخ به پرسشی درباره اینکه نقش های با مزه را ترجیح می دهد یا به ایفای نقش شخصیت های افسرده علاقه مند است گفت : کدام نقش بامزه ؟ در هر حال به فیلم های عمیق علاقه مندم.در وهله بعد میزان دستمزد برایم مهم است و در آخر اینکه فیلمبرداری در کدام کشور انجام می شود.
» ادامه مطلب

محمدجليل عندليبي: آلبوم «گرفتار» با صداي ‌افتخاري به انتشار دوم رسيد

عندليبي از انتشار دوم آلبوم «گرفتار» و «جاده ابريشم» با صداي«افتخاري» خبر داد. محمدجليل عندليبي آهنگساز اين دو آلبوم گفت: به دليل استقبال گسترده از اين دو اثر، 20 هزار نسخه در مرحله اول به فروش رسيده و ما كار را براي انتشار دوم دوباره منتشر خواهيم كرد. او با بيان اين كه تعداد تيراژ دوم هنوز مشخص نشده، بيان داشت: در طي مدتي كه كار در بازار موجود بود از سوي علاقمندان تقاضاي انتشار تصويري اين دو آلبوم را داشتيم كه ما نيز با احترام به تقاضاي مخاطبان تا 10 روز آتي آلبوم تصويري اين دو اثر را در بازار موسيقي منتشر خواهيم كرد.
در آلبوم گرفتار قطعاتي چون يوسف عزيز با شعري از مولانا، ‌پريديم با شعري از وحشي بافقي، گرفتار با شعري از ابوالقاسم لاهوتي، وقت دعا با شعري از مولانا،‌تو آمدي با شعري از مهدخت مخبر، يا علي با شعري از سهيل محمودي و زندگي با شعري از هما مير افشار به چشم مي‌خورد كه قطعه گرفتار و زندگي به مينو افتاده و عبدالوهاب شهيدي تقديم شده است.
بنابر اين گزارش، در آلبوم جاده ابريشم كه برگزيده اي از اجراي گروه مولانا در ژاپن است قطعاتي چون پيام صلح بر اساس اشعاري از محمد جليل عندليبي،‌مرد سفر با شعري از عطار نيشابوري، سرمست و بني آدم با شعري از سعدي،‌دوبيتي با شعري از باباطاهر،‌سرخوشان با شعري از حافظ و ايران مهد هنر با شعري از جواد آذر وجود دارد.
گرفتار و جاده ابريشم حاصل همكاري 5 ساله عندليبي و افتخاري است كه تكنوازاني چون راميز قلي اف نوازنده تار آذري، محمود ترسون نوازنده كمانچه چيني و جمشيد عندليبي و بهزاد فروهي نوازنده ني در كنار اعضاي گروه به هنرنمايي پرداخته‌اند.
» ادامه مطلب

پخش سريال «در چشم باد» 21 خرداد به پايان مي‌رسد

پخش مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» در حالي ادامه دارد كه مخاطبان اين سريال روز جمعه 7 خردادماه شاهد تصاوير مربوط به عمليات بيت المقدس (آزادسازي خرمشهر) خواهند بود. بنابراين گزارش، مديران سيما زمان بندي پخش اين سريال را به شيوه‌اي تنظيم كرده‌اند كه پخش اين قسمت از سريال با سالروز آزادسازي خرمشهر مقارن و با كم‌ترين فاصله باشد. همچنين آخرين قسمت از اين سريال روز جمعه 21 خردادماه به روي آنتن شبكه يك سيما مي‌رود.
بنابراين گزارش، فيلمبرداري مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» از مهرماه سال 1382 در لوكيشني واقع در شمال كشور آغاز شد، به مدت 5 سال به طول انجاميد و در نهايت در اواخر سال 1387 به پايان رسيد.
مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» به تهيه كنندگي «مسعود جعفري‌‌جوزاني» و «عباس اكبري» در50 قسمت 50 دقيقه‌اي توليد شده است.
فيلمنامه اين سريال كه در زمره سريال‌هاي الف سيما به شمار مي‌رود، توسط «مسعود جعفري جوزاني» در مدت دوسال نوشته شده است.
» ادامه مطلب

محمدعلي طالبي «علفزار» را در ملاير كليد زد

تله فيلم «علفزار» به كارگرداني محمدعلي طالبي با موضوع كودك و نوجوان در ملاير روز گذشته جلوي دوربين رفت. قصه اين تله‌فيلم در ملاير مي‌گذرد و زمان كوچ يك ايل را روايت مي‌كند.
تصويربرداري با دوربين HD انجام مي شود، طبق برنامه ريزي انجام شده حدود 35 جلسه تصويربرداري به طول خواهد انجاميد و اكثر صحنه‌هاي فيلم خارجي و در فضايي روستايي و ايلياتي به تصوير كشيده خواهد شد.
در خلاصه داستان فيلم آمده است: علي نوجوان 12 ساله تصميم دارد به علت ناراحتي جسمي پدرش گله گوسفندان را از قشلاق به ييلاق ببرد. ابتدا پدر مخالفت مي كند اما در نهايت ناچار به موافقت مي‌شود. در اين مسير صادق نوجوان 16 ساله و كلبعلي پيرمرد 70 ساله او را همراهي مي كنند و در طول مسير با مشكلات و خطرات زيادي مواجه مي‌شوند. در نهايت علي و همراهانش با فايق آمدن بر مشكلات و سختي‌ها گله گوسفندان را به سلامت به مقصد مي‌رسانند و اينك همگان به علي به مانند فردي پخته و باتجربه مي‌نگرند.
تعدادي از عواملي كه در ساخت فيلم همكاري دارند، عبارتند از:
نويسندگان فيلمنامه: محمدعلي طالبي، محمدرضا يوسفي/ كارگردان: محمدعلي طالبي/ تهيه كننده: جواد نوروزبيگي/ مدير تصويربرداري: هادي شلالوند/ مدير صدابرداري: محمد شاهوردي/ طراح صحنه و لباس: بهزاد كزازي/ طراح چهره پردازدي: عليرضا خورشيدي/ مجري طرح و مديرتوليد: مقصود جباري/ دستيار اول كارگردان و مدير برنامه ريزي: مسعود ميمي/ عكاس: بهرنگ دزفولي‌زاده/ بازيگران: گوهر خيرانديش، نورالدين اعلمي، شعله محمدي، سپهر گودرزي، سيد خليل موسوي و... بازيگران خردسال: ابوالفضل حيدري، فاطمه ولي محمد، فاطمه مجيدي.
جواد نوروزبيگي «علفزار» را به سفارش مركز سيمافيلم تهيه و توليد مي‌كند.
» ادامه مطلب

عليرضا سجادپور در گفت‌وگو با فارس عنوان كرد؛ لغو پروانه كار تهيه‌كنندگان فيلم‌هاي سخيف در صورت تكرار تخلف

در پي برگزاري نشست هفته گذشته معاونت سينمايي با اهالي رسانه كه در آن مباحث مختلفي از جمله دلايل اكران بيش از اندازه فيلم‌هاي كمدي مطرح شد، پس از پايان اين نشست نيز در رسانه هاي مختلف به اين موضوع پرداخته شد و معاونت سينمايي به دليل ارائه پروانه‌هاي ساخت‌هاي مختلف و اكران فيلم‌هاي كمدي مورد انتقاد قرار گرفت كه در اين زمينه با سيدعليرضا سجادپور مدير كل اداره ارزشيابي و نظارت سينماي حرفه‌اي معاونت سينمايي به گفت و گو نشستيم.

* جزييات اكران و توزيع به زودي اعلام خواهد شد
--------------------------------------------------------------
سجادپور در ابتداي اين مصاحبه با اشاره به اينكه جزييات اكران و توزيع در دفترچه سياست‌هاي كلان سينمايي آورده نشده است گفت: ما اعلام دقيق برنامه‌هايمان را براي اكران و توزيع به زودي انجام خواهيم داد و بناي ما اين بود كه بعد از ابلاغ دفترچه سياست‌هاي كلان سينمايي در بحث‌هاي مختلف وارد ريز جزييات شويم كه در خصوص اكران و توزيع نيز اين اتفاق به زودي خواهد افتاد.

* اجازه نمي‌دهيم تعداد زيادي فيلم كمدي هم‌زمان اكران شوند
-----------------------------------------------------------------------------
سجادپور همچنين با اشاره به اينكه تمامي اين آثار در يك روال قانوني و از سوي مديريت‌‌هاي قبلي مجوزهاي خود را دريافت كردند گفت: اما و صد اما ما داريم تنها در روند اكران اين آثار مداخله مي‌كنيم و به همين دليل اجازه نخواهيم داد تعداد زيادي از اين آثار همزمان با هم اكران شوند.
وي افزود: اما اگر مي بينيد در حال حاضر اكران تعدادي از اين آثار روي هم افتاده است تنها به دليل شرايطي است كه در سينماي ايران حاكي است و مردم استقبال بيشتري از فيلم‌هاي كمدي مي‌كنندو به همين دليل اين فيلم‌ها، معمولا مدت زمان بيشتري روي پرده مي‌مانند و ديرتر از ساير فيلم‌ها به كف فروش مي‌‌رسند و به همين دليل، تا زماني كه به كف فروش برسند، فيلم بعدي نيز اكران مي‌شود.

* اگر به صورت مستقيم وارد عمل نمي‌شديم شايد كمدي‌ها دوبرابر موجود مي‌شدند
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
مدير كل اداره ارزشيابي و نظارت سينماي حرفه‌اي در پاسخ به اين سوال كه چرا معاونت براي سامان دادن به وضعيت اكران شخصا وارد عمل نمي‌شود گفت: اگر ما به صورت مستقيم وارد چرخه اكران نمي‌شديم شايد تعداد بيشتري از اين فيلم‌ها اكران مي‌شدند و شايد كمدي‌ها دوبرابر موجود مي‌شدند ، حتي همين تعداد معدود فيلم‌هاي جدي نيز راهي به پرده پيدا نمي‌كردند اما باتوجه به اينكه در شروع كاري تيم جديد صدور پروانه نمايش و ساخت را به شدت محدود كرده‌ايم به طور قطع تا چند ماه آينده شاهد اتمام اكران اين فيلم‌ها خواهيم بود.
سجادپور تأكيد كرد: درمورد اكران اين گونه فيلم‌ها يادمان باشد كه بسياري از آنها محصولات از پيش مجوز داده شده هستند.

* بسياري از آثار كمدي بايد رويكرد خود را عوض كند
------------------------------------------------------------------
مدير كل اداره ارزشيابي و نظارت سينماي حرفه‌اي همچنين درخصوص اين كه دليل اصلي انتقادات نسبت به فيلم‌هاي كمدي هدف گذاري نامناسب آنها است و اينكه پايين‌ترين سطح مخاطب را مورد هدف قرار مي‌دهند، گفت: من قبول دارم سينماي ايران به تنوع موضوعات و مضامين نياز دارد و به شخصه به تعدادي از اين گروه از فيلمسازان گفته‌ام كه بايد رويكرد خود را عوض كنند.

* رشد آثار كمدي محصول سينماي پاستوريزه گذشته است
---------------------------------------------------------------------------
وي خاطرنشان كرد: البته اين موضوع را هم بايد در نظر گرفت كه بخشي از دلايل رونق ساخت فيلم‌هاي كمدي مربوط به دوران سينماي پاستوريزه است كه در آن بنا به ملاحظات مختلف آثار اجتماعي و سياسي توليد نمي‌شدند به همين دليل گرايش به سمت ساخت آثار كمدي بيشتر شد و به همين دليل من فكر مي‌كنم با سياست‌هايي كه اعمال كرديم نمايش اين آثار به تدريج طي چند ماه آينده تمام خواهد شد.

* سينماي كمدي سهمي بيش از حد خود را در اكران به خود اختصاص داده است
-----------------------------------------------------------------------------------------------
سيدعليرضا سجادپور همچنين با اشاره به اينكه ارائه پروانه ساخت و نمايش به آثار كمدي به شدت محدود شده است گفت: ما اين آثار را به شدت محدود كرده‌ايم تا چرخه توليد و اكران به يك حد تعادل برسد چرا كه سينماي كمدي سهم بيشتري از حد خود را از سينماي ايران به خود اختصاص داده است و هرچند كه سينماي ايران به اين آثار احتياج دارد اما بايد سطح كيفي اين آثار قابل قبول باشد و اگر تهيه كننده و كارگرداني دست به توليد آثار درجه 4 بزند به يك سال محروم خواهد شد و اگر پس از پايان محروميت خود دوباره اثر درجه 4 توليد كنند با لغو پروانه كار مواجه مي‌شود.
» ادامه مطلب

سعدی: تلاش می‌کنیم "کیفر" عیدفطر اکران عمومی شود

تهیه کننده "کیفر" ساخته حسن فتحی از تلاش برای اکران عمومی این فیلم در عید فطر خبر داد. سعید سعدی در این ارتباط به خبرنگار مهر گفت: این فیلم برای اکران عمومی حدود شش دقیقه کوتاه‌تر شده و در موسیقی آن نیز تغییراتی ایجاد شده است. تلاش می کنیم "کیفر" را برای عید فطر حتی بدون سرگروه و در سینماهای آزاد اکران عمومی کنیم.
مریلا زارعی، مصطفی زمانی، امیر جعفری، هانیه توسلی، جمشید شاه محمدی، مینا جعفر زاده، کیانوش گرامی، سینا رازانی، امیر حسین فتحی، طوفان مهردادیان و جمشید هاشم پور، انوشیروان ارجمند و پردیس افکاری از بازیگران "کیفر" هستند.
فیلمنامه این فیلم را علیرضا نادری و حسن فتحی نوشته‌اند .فیلم درباره مرد میانسالی است که به دلیل قتل یک جوان در آستانه قصاص است. خانواده وی در تلاش برای جلب رضایت اولیا دم هستند و در این رابطه مبلغی را به عنوان پول دیه جور می‌کنند. اما پول هنگام انتقال آن از بانک توسط چند سارق دزدیده می‌شود.
"کیفر" در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و مریلا زارعی دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد.
» ادامه مطلب

فیلمبرداری "قفس طلایی" در آمریکا به پایان رسید

فیلمبرداری سکانسهای مربوط به آمریکا فیلم سینمایی"قفس طلایی" به کارگردانی محمد زرین‌دست به پایان رسید. فیلم برداری سکانسهای مربوط به آمریکا فیلم سینمایی"قفس طلایی" به کارگردانی محمد زرین‌دست به پایان رسید. فیلمبرداری این فیلم سینمایی اول فروردین 89 درآمریکا آغاز شده بود پس از سه هفته فیلمبرداری صحنه های مربوط به امین حیایی ونیلوفر خوش خلق پایان یافت. اواسط اردیبهشت نیز سکانسهای بازی سروش گودرزی فیلمبرداری شد.
محمدزرین دست علاوه برکارگردانی، مجری طرح این فیلم سینمایی را نیزبه عهده دارد. زرین ‌‌دست به تازگی به ایران بازگشته است تا پیش‌تولید سکانسهای مربوط به ایران را آغاز کند. داستان "قفس طلایی" درباره خانواده‌ای ایرانی است که در جنوب شهر زندگی می‌کنند و فرزندشان قصد مهاجرت به آمریکا را دارد و مجبور می‌شود با یک دختر آمریکایی ازدواج کند.
در"قفس طلایی" علاوه برامین حیایی، نیلوفرخوش خلق وسروش گودرزی تعدادی ازهنرپیشگان آمریکایی حضور دارند. هنوز بازیگرانی که در سکانسهای مربوط به ایران بازی می کنند قطعی نشده‌اند. تهیه کننده" قفس طلایی" علی مزینانی و نویسنده آن شبیر شیرازی است.
قفس طلایی دومین فیلم پس ازانقلاب زرین دست بعد از"سرگیجه" است. "سرگیجه" 2 سال پیش اکران شد و تا یک ماه آینده برای پخش در موسسه رسانه‌های تصویری آماده می شود.
» ادامه مطلب

موتمن مجموعه رمضان شبکه تهران را می‌سازد

مجموعه تلویزیونی "فعلاً از پذیرفتن خانواده معذوریم" به کارگردانی فرزاد موتمن برای ماه رمضان شبکه تهران تهیه می‌شود. فرزاد موتمن در این باره گفت: فیلمنامه این مجموعه تلویزیونی را عباس نعمتی و طلا معتضدی می‌نویسند و نگارش همچنان ادامه دارد. به احتمال زیاد همزمان با تصویربرداری نگارش فیلمنامه "فعلاً از پذیرفتن خانواده معذوریم" هم ادامه می‌یابد. من هم در طول نگارش نظراتم را به نویسندگان می‌دهم.
او در ادامه افزود: این مجموعه به تهیه‌کنندگی محمود رضوی برای ماه رمضان شبکه تهران تهیه می‌شود و هنوز هیچ کدام از بازیگران قطعی نشده‌اند و نمی‌توانم در حال حاضر توضیحی درباره قصه بدهم، اما اول خردادماه این پروژه را کلید می‌زنم.
موتمن با ساخت مجموعه "فعلاً از پذیرفتن خانواده معذوریم" نخستین تجربه مجموعه‌سازی خود را کسب می‌کند. فیلم سینمایی "پوپک و مش ماشاء‌الله" به کارگردانی او هم اکنون در اکران است.
موتمن کارگردانی فیلم‌های تلویزیونی "کرگدن"، "ساعت گیج زمان" و "شب زده" و فیلم‌های سینمایی "هفت پرده" ، "شب‌های روشن" "جعبه موسیقی" و "صداها" را در کارنامه دارد.
» ادامه مطلب