"تصویر سال" با 2300 تصویر منتشر شد
تصویر سال 88 با آثار برگزیده بیش از 800 هنرمند عکاس، گرافیست و کاریکاتوریست ایرانی و گزارش تصویری رویدادهای سال ایران و جهان روی کیوسک روزنامه فروشیها و کتاب فروشیهای سراسر کشور رفت.
به گزارش دبیرخانه تصویر سال، توزیع نشریه هنرهای تصویری ایران در عرصه عکاسی، سینما، گرافیک و کاریکاتور در نوزدهمین سال انتشار، در قالب شمارههای 60 تا 65 از روز سهشنبه 25 خرداد در تهران، شهرستانها و کتابفروشیها آغاز شده و تا پایان هفته جاری در کلیه مراکز مربوطه در دسترس عموم قرار میگیرد.
این شماره دربر گیرنده بیش از 2300 تصویر برگزیده از ششمین نمایشگاه تصویر سال و مهمترین رخدادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ورزشی، بههمراه تصویر آثار دلخواه و منتخب گرافیستها و کاریکاتوریستهای ایرانی است.
ششمین تصویر سال با سردبیری و مدیرمسؤولی سیفاله صمدیان، برای نخستینبار سرمقاله مکتوب ندارد و عکسی از "منا هوبهفکر" بهجای همه حرفهای سردبیر آمده است.
تصویر سال 88، بخش ویژهای برای 15 نفر از اهالی فرهنگ و هنر ایران دارد که در این بخش با عنوان "یادنامه" درباره بهمن جلالی، کوروش (ابوطالب) امام، مجتبی تکین، بهجت صدر، مهدی سحابی، پرویز مشکاتیان، فرامرز پایور، سیف الله داد، جمشید لایق، احمد آقالو، حمیده خیرآبادی، نیکو خردمند، امیر قویدل، رضا کرمرضایی و نعمت حقیقی، مطالبی نگاشته شدهاند.
این شماره که تصویر عکس گروهی با عنوان "سیاره کوچک تصویر سال" در مراسم پایانی دوره هفتم روی جلد دارد، در 370 صفحه گلاسه تمام رنگی عرضه شده است.
به گزارش دبیرخانه تصویر سال، توزیع نشریه هنرهای تصویری ایران در عرصه عکاسی، سینما، گرافیک و کاریکاتور در نوزدهمین سال انتشار، در قالب شمارههای 60 تا 65 از روز سهشنبه 25 خرداد در تهران، شهرستانها و کتابفروشیها آغاز شده و تا پایان هفته جاری در کلیه مراکز مربوطه در دسترس عموم قرار میگیرد.
این شماره دربر گیرنده بیش از 2300 تصویر برگزیده از ششمین نمایشگاه تصویر سال و مهمترین رخدادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ورزشی، بههمراه تصویر آثار دلخواه و منتخب گرافیستها و کاریکاتوریستهای ایرانی است.
ششمین تصویر سال با سردبیری و مدیرمسؤولی سیفاله صمدیان، برای نخستینبار سرمقاله مکتوب ندارد و عکسی از "منا هوبهفکر" بهجای همه حرفهای سردبیر آمده است.
تصویر سال 88، بخش ویژهای برای 15 نفر از اهالی فرهنگ و هنر ایران دارد که در این بخش با عنوان "یادنامه" درباره بهمن جلالی، کوروش (ابوطالب) امام، مجتبی تکین، بهجت صدر، مهدی سحابی، پرویز مشکاتیان، فرامرز پایور، سیف الله داد، جمشید لایق، احمد آقالو، حمیده خیرآبادی، نیکو خردمند، امیر قویدل، رضا کرمرضایی و نعمت حقیقی، مطالبی نگاشته شدهاند.
این شماره که تصویر عکس گروهی با عنوان "سیاره کوچک تصویر سال" در مراسم پایانی دوره هفتم روی جلد دارد، در 370 صفحه گلاسه تمام رنگی عرضه شده است.
آلمودوار و باردم علیه جنایات فرانکو سخن گفتند
پدرو آلمودوار فیلمساز و خاویر باردم بازیگر اسپانیایی در یک فیلم ویدیویی نسبت به قربانیان دوران دیکتاتوری ژنرال فرانکو در اسپانیا ادای احترام کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه 15 هنرمند برجسته معاصر اسپانیا در این فیلم ویدیویی که روز دوشنبه در مادرید پخش شد یاد و خاطره صد ها تن از کشته شدگان سال های زمامداری ژنرال فرانکو ( 1936 تا 1975 ) را گرامی داشتند.
در این فیلم پانزده هنرمند یاد شده داستان زندگی پانزده زن و مرد اسپانیایی را روایت کردند که در دوران جنگ های داخلی اسپانیا ( 1939-1936) و حکومت فرانسیسکو فرانکو در سی و شش سال پس از آن به دست نیرو های دیکتاتور به قتل رسیدند و بقایای اجساد آنان هرگز یافته نشد.
گروهی از بازیگران ، کارگردانان، نویسندگان و موسیقی دانان اسپانیایی در واکنش به تصمیم دادگاه عالی اسپانیا در محاکمه قاضی بالتازار گارزون به جرم سوء استفاده از قدرت و گشایش غیر قانونی پرونده های بسته شده متهمان به همکاری در کشتار های دوران حکومت ژنرال فرانکو، در این فیلم حاضر شده و به تشریح ابعاد گوناگون جنایات سال های دیکتاتوری در این کشور پرداختند.
گفتنی است در سال 1977 پارلمان اسپانیا با تصویب قانونی کلیه متهمان جنایات منصوب به ژنرال فرانکو را عفو کرد و دستور مختومه اعلام شدن کلیه پرونده ها در این زمینه را داد.
این گروه پانزده نفره نام خود را " فرهنگ در برابر مصونیت قضایی" نهاده اند و ضمن درخواست آزادی قاضی گارزون از دولت اسپانیا خواستند روند بازیابی بقایای اجساد قربانیان را جدی بگیرد. پدرو آلمودوار در این باره می گوید: سال های حکومت فرانکو در اسپانیا تجربهای تلخ و در عین حال احساس بر انگیز بود.
مراسم افتتاحیه نمایش فیلم یاد شده دیروز در یکی از سینما های مادرید با حضور آزوسنا رودریگز کارگردان فیلم و گروهی از خانواده های قربانیان برگزار شد.گفته می شود در دوران حکومت فاشیستی فرانکو بیش از 114000 نفر به دست نیروهای دولتی به قتل رسیده اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه 15 هنرمند برجسته معاصر اسپانیا در این فیلم ویدیویی که روز دوشنبه در مادرید پخش شد یاد و خاطره صد ها تن از کشته شدگان سال های زمامداری ژنرال فرانکو ( 1936 تا 1975 ) را گرامی داشتند.
در این فیلم پانزده هنرمند یاد شده داستان زندگی پانزده زن و مرد اسپانیایی را روایت کردند که در دوران جنگ های داخلی اسپانیا ( 1939-1936) و حکومت فرانسیسکو فرانکو در سی و شش سال پس از آن به دست نیرو های دیکتاتور به قتل رسیدند و بقایای اجساد آنان هرگز یافته نشد.
گروهی از بازیگران ، کارگردانان، نویسندگان و موسیقی دانان اسپانیایی در واکنش به تصمیم دادگاه عالی اسپانیا در محاکمه قاضی بالتازار گارزون به جرم سوء استفاده از قدرت و گشایش غیر قانونی پرونده های بسته شده متهمان به همکاری در کشتار های دوران حکومت ژنرال فرانکو، در این فیلم حاضر شده و به تشریح ابعاد گوناگون جنایات سال های دیکتاتوری در این کشور پرداختند.
گفتنی است در سال 1977 پارلمان اسپانیا با تصویب قانونی کلیه متهمان جنایات منصوب به ژنرال فرانکو را عفو کرد و دستور مختومه اعلام شدن کلیه پرونده ها در این زمینه را داد.
این گروه پانزده نفره نام خود را " فرهنگ در برابر مصونیت قضایی" نهاده اند و ضمن درخواست آزادی قاضی گارزون از دولت اسپانیا خواستند روند بازیابی بقایای اجساد قربانیان را جدی بگیرد. پدرو آلمودوار در این باره می گوید: سال های حکومت فرانکو در اسپانیا تجربهای تلخ و در عین حال احساس بر انگیز بود.
مراسم افتتاحیه نمایش فیلم یاد شده دیروز در یکی از سینما های مادرید با حضور آزوسنا رودریگز کارگردان فیلم و گروهی از خانواده های قربانیان برگزار شد.گفته می شود در دوران حکومت فاشیستی فرانکو بیش از 114000 نفر به دست نیروهای دولتی به قتل رسیده اند.
آخرين آمار رسمي فروش فيلمهاي اكران
ادامه فروش موفق «طلا و مس» كه شروع ناموفقي داشت، سازندگان فيلم «كيفر» را نسبت به ارتقاي فروش اين فيلم با افزايش تبليغات ميداني و مردمي اميدوار كرده است. بر اساس آخرين آمار منتشره در توسط بنياد سينمايي فارابي، فيلم «دموكراسي تو روز روشن» در 30 روز نمايش عمومي خود، تاكنون به 4,726,733,000 ريال فروش در 20 سينما دست يافته و از نظر فروش كل صدرنشين بوده است. نكته جالب افزايش رقم فروش روزانه فيلم «طلا و مس» است كه مخاطبان زيادي را به خود جذب كرده و از نظر فروش روزانه كماكان دوم است. در جدول اكران فيلم «دختران» كه در نهايت مجموع فروش خود را به 75 ميليون تومان رساند، از فردا جاي خود را به فيلم «هفت دقيقه تا پاييز» ميدهد.
فيلم «كيفر» نيز كه به يكباره و بدون تبليغات اوليه به جاي (پسر آدم دختر حوا - رامبد جوان) روانه اكران عمومي شده، با فروش پاييني هفته نخست خود را پشت سر گذاشته اما فروش اين فيلم خوشساخت در روزهاي اخير بيشتر شده است.
همچينن فيلمهاي «طلا و مس» و «ازدواج در وقت اضافه» با فاصله نزديك از نظر فروش روزانه موفقترين فيلمهاي اكران بودهاند.
بنا بر اين گزارش، ردهبندي جدول فروش فيلمهاي ايراني اكران تهران (تا تاريخ 1389/03/23) اعلام شده از سوي بنياد سينمايي فارابي به شرح زير است:
گروههاي پنجگانه تهران
1- فيلم «دموكراسي تو روز روشن» با فروش 4,726,733,000ريالي در 30 روز و با 20 سينما (گروه استقلال)
2- فيلم «طلا و مس» با فروش 3,108,532,000 ريالي در 30 روز و با 21 سينما (گروه آزادي)
3- فيلم «ازدواج در وقت اضافه» با فروش 1,293,439,000 ريالي در 17 روز و با 27 سينما (گروه قدس)
4- فيلم «دختران» با فروش 753,315,000 ريالي در 24 روز و با 9 سينما (گروه آفريقا)
5- فيلم «كيفر» با فروش 197,835,000 ريالي در 5 روز و با 18 سينما (گروه عصر جديد)
سينماهاي آزاد
1- فيلم «موج سوم» با فروش 11,255,000 ريالي در 5 روز و با 6 سينما
2- فيلم «شير و عسل» با فروش 3,063,201,000 ريالي در 37روز و با 8 سينما
اكران آزاد
3- فيلم «هيچ» با فروش 2,556,179,000 در 69 روز (اكران به پايان رسيد)
4- فيلم «آل» با فروش 2,229,686,000 ريالي در 45 روز (اكران به پايان رسيد)
5- فيلم «كودك و فرشته» با فروش 23,615,000 ريالي در 29 روز (اكران به پايان رسيد)
6- فيلم «پوپك و مش ماشاالله» با فروش 9,069,208,000 ريالي در 67 روز (اكران به پايان رسيد)
فيلم خارجي
1- فيلم «چشم» با فروش 159,920,000 ريالي در 77 روز و 1 سينما (اكران به پايان رسيد)
فيلم «كيفر» نيز كه به يكباره و بدون تبليغات اوليه به جاي (پسر آدم دختر حوا - رامبد جوان) روانه اكران عمومي شده، با فروش پاييني هفته نخست خود را پشت سر گذاشته اما فروش اين فيلم خوشساخت در روزهاي اخير بيشتر شده است.
همچينن فيلمهاي «طلا و مس» و «ازدواج در وقت اضافه» با فاصله نزديك از نظر فروش روزانه موفقترين فيلمهاي اكران بودهاند.
بنا بر اين گزارش، ردهبندي جدول فروش فيلمهاي ايراني اكران تهران (تا تاريخ 1389/03/23) اعلام شده از سوي بنياد سينمايي فارابي به شرح زير است:
گروههاي پنجگانه تهران
1- فيلم «دموكراسي تو روز روشن» با فروش 4,726,733,000ريالي در 30 روز و با 20 سينما (گروه استقلال)
2- فيلم «طلا و مس» با فروش 3,108,532,000 ريالي در 30 روز و با 21 سينما (گروه آزادي)
3- فيلم «ازدواج در وقت اضافه» با فروش 1,293,439,000 ريالي در 17 روز و با 27 سينما (گروه قدس)
4- فيلم «دختران» با فروش 753,315,000 ريالي در 24 روز و با 9 سينما (گروه آفريقا)
5- فيلم «كيفر» با فروش 197,835,000 ريالي در 5 روز و با 18 سينما (گروه عصر جديد)
سينماهاي آزاد
1- فيلم «موج سوم» با فروش 11,255,000 ريالي در 5 روز و با 6 سينما
2- فيلم «شير و عسل» با فروش 3,063,201,000 ريالي در 37روز و با 8 سينما
اكران آزاد
3- فيلم «هيچ» با فروش 2,556,179,000 در 69 روز (اكران به پايان رسيد)
4- فيلم «آل» با فروش 2,229,686,000 ريالي در 45 روز (اكران به پايان رسيد)
5- فيلم «كودك و فرشته» با فروش 23,615,000 ريالي در 29 روز (اكران به پايان رسيد)
6- فيلم «پوپك و مش ماشاالله» با فروش 9,069,208,000 ريالي در 67 روز (اكران به پايان رسيد)
فيلم خارجي
1- فيلم «چشم» با فروش 159,920,000 ريالي در 77 روز و 1 سينما (اكران به پايان رسيد)
مرتضي ميرباقري: «قهوه تلخ» به سفارش سيما ساخته نشده اما لازم باشد بررسياش ميكنيم
معاون سيماي جمهوري اسلامي ايران در جمع خبرنگاران گفت: «قهوه تلخ» به كارگرداني مهران مديري به سفارش صدا و سيما ساخته نشده اما اگر لازم شد اين كار را بررسي ميكنيم و نظرمان را درباره پخش آن اعلام خواهيم كرد.
مرتضي ميرباقري، معاون سيما در جمع خبرنگاران گفت: «قهوه تلخ» به كارگرداني مهران مديري به سفارش صدا و سيما ساخته نشده است. در اينگونه موارد، ما چنانچه بخواهيم اثري پخش كنيم هم متن و هم ساختار را بررسي ميكنيم. اگر لازم شد «قهوه تلخ» را بررسي ميكنيم و نظرمان را درباره پخش آن اعلام خواهيم كرد.
چندي پيش نيز «مهران مديري» كارگردان اين كار گفته بود: «برخلاف آنچه در رسانهها مطرح شده، واقعا چيزي در زمينه پخش «قهوه تلخ» مشخص نشده و تا 10 تا 20 روز آينده مشخص خواهد شد كه آيا «قهوه تلخ» از تلويزيون روي آنتن خواهد رفت يا به صورت سيدي پخش خواهد شد.»
مرتضي ميرباقري، معاون سيما در جمع خبرنگاران گفت: «قهوه تلخ» به كارگرداني مهران مديري به سفارش صدا و سيما ساخته نشده است. در اينگونه موارد، ما چنانچه بخواهيم اثري پخش كنيم هم متن و هم ساختار را بررسي ميكنيم. اگر لازم شد «قهوه تلخ» را بررسي ميكنيم و نظرمان را درباره پخش آن اعلام خواهيم كرد.
چندي پيش نيز «مهران مديري» كارگردان اين كار گفته بود: «برخلاف آنچه در رسانهها مطرح شده، واقعا چيزي در زمينه پخش «قهوه تلخ» مشخص نشده و تا 10 تا 20 روز آينده مشخص خواهد شد كه آيا «قهوه تلخ» از تلويزيون روي آنتن خواهد رفت يا به صورت سيدي پخش خواهد شد.»
آخرين عكسهاي «سنت اگزوپري» پيدا شد
آخرين عكسهاي «آنتوان سنت اگزوپري» نزد يكي از همرزمانش پيدا شد. به گزارش سايت خبري تي وي 5، چندين عكس چاپ نشده از آنتوان سنت اگزوپري نويسنده شاهزاده كوچولو نزد خانواده يكي از همرزمانش پيدا شد. اين 4 عكس در آخرين روزهاي زندگي نويسنده در محل خدمتش در جزيره كورس گرفته شده است.
خانواده ريموند دوريز يكي از همرزمان سنت اگزوپري اين عكسها را در ميان ديگر وسايل مربوط به پسرشان نگهداري ميكرد و به تازگي آنها را به موزه محلي آنژر اهدا كرده است. چهره اگزوپري توسط خواهرزادهاش شناسايي شده است.
اگزوپري كه خلبان جنگي بود در سال 1944 در حاليكه 44 سال داشت طي عملياتي هوايي ناپديد شد.
خانواده ريموند دوريز يكي از همرزمان سنت اگزوپري اين عكسها را در ميان ديگر وسايل مربوط به پسرشان نگهداري ميكرد و به تازگي آنها را به موزه محلي آنژر اهدا كرده است. چهره اگزوپري توسط خواهرزادهاش شناسايي شده است.
اگزوپري كه خلبان جنگي بود در سال 1944 در حاليكه 44 سال داشت طي عملياتي هوايي ناپديد شد.
«578 روز انتظار» با مهتاب كرامتي، طناز طباطبايي و بيتا بادران كليد ميخورد
مدتي است پيش توليد فيلم سينمايي «578 روز انتظار» اولين ساخته بلند سينمايي احمد عبداللهيان آغاز شده است و اواخر تيرماه فيلم در تهران جلوي دوربين خواهد رفت.
احمد عبداللهيان گفت: بازنويسي فيلمنامه به پايان رسيد و در حال حاضر دكوپاژ آن را انجام ميدهم. مدتي است پيش توليد فيلم را آغاز كرديم و جمال شورجه در اين پروژه به عنوان مشاور كارگردان و مشاور فيلمنامه حضور خواهند داشت و اواخر تيرماه فيلم در شهرك دفاع مقدس جلوي دوربين ميرود. تاكنون حضور مهتاب كرامتي، طنازطباطبايي، بيتا بادران براي ايفاي نقشهاي اصلي قطعي شده است. طبق برنامهريزي انجام شده پس از پايان فيلمبرداري در شهرك دفاع مقدس بلافاصله عازم آبادان خواهيم شد.
تحقيق و نگارش فيلمنامه توسط فتانه توفيقي و احمد عبداللهيان حدود سه سال به طول انجاميد فيلم در رابطه با عمليات بزرگ بيتالمقدس و فتح خرمشهر است كه در اين فيلم قبل و زمان آزادسازي را به تصوير كشيده خواهد شد.
تعدادي از عواملي كه تاكنون حضورشان قطعي شده است، عبارتند از:
نويسنده فيلمنامه: فتانه توفيقي/ كارگردان: احمد عبداللهيان/ مشاور كارگردان و فيلمنامه: جمال شورجه/ تهيه كننده: هادي مشكاة/ مدير فيلمبرداري: حسين ملكي/ صدابردار: محمدعلي عبيري/ طراح گريم: رحيم مهديخاني/ جلوههاي ويژه: عظيم محمدي/ مديرتوليد: مجتبي عربي/ عكاس: اسماعيل سينايي/ مدير روابط عمومي: سيروس قهرماني/ مديرتداركات: فاطمي/ بازيگران: مهتاب كرامتي، طناز طباطبايي، بيتا بادران، جلال پيشوائيان، رحمان مقدم.
احمد عبداللهيان گفت: بازنويسي فيلمنامه به پايان رسيد و در حال حاضر دكوپاژ آن را انجام ميدهم. مدتي است پيش توليد فيلم را آغاز كرديم و جمال شورجه در اين پروژه به عنوان مشاور كارگردان و مشاور فيلمنامه حضور خواهند داشت و اواخر تيرماه فيلم در شهرك دفاع مقدس جلوي دوربين ميرود. تاكنون حضور مهتاب كرامتي، طنازطباطبايي، بيتا بادران براي ايفاي نقشهاي اصلي قطعي شده است. طبق برنامهريزي انجام شده پس از پايان فيلمبرداري در شهرك دفاع مقدس بلافاصله عازم آبادان خواهيم شد.
تحقيق و نگارش فيلمنامه توسط فتانه توفيقي و احمد عبداللهيان حدود سه سال به طول انجاميد فيلم در رابطه با عمليات بزرگ بيتالمقدس و فتح خرمشهر است كه در اين فيلم قبل و زمان آزادسازي را به تصوير كشيده خواهد شد.
تعدادي از عواملي كه تاكنون حضورشان قطعي شده است، عبارتند از:
نويسنده فيلمنامه: فتانه توفيقي/ كارگردان: احمد عبداللهيان/ مشاور كارگردان و فيلمنامه: جمال شورجه/ تهيه كننده: هادي مشكاة/ مدير فيلمبرداري: حسين ملكي/ صدابردار: محمدعلي عبيري/ طراح گريم: رحيم مهديخاني/ جلوههاي ويژه: عظيم محمدي/ مديرتوليد: مجتبي عربي/ عكاس: اسماعيل سينايي/ مدير روابط عمومي: سيروس قهرماني/ مديرتداركات: فاطمي/ بازيگران: مهتاب كرامتي، طناز طباطبايي، بيتا بادران، جلال پيشوائيان، رحمان مقدم.
معاون صدا وسیما: ممنوع التصویری معتمدآریا بررسی میشود
مرتضی میرباقری معاون سیمای سازمان صدا وسیما در ارتباط با ممنوعالتصویرشدن فاطمه معتمدآریا گفت: این مسئله در هیئت نظارت مورد بررسی قرار میگیرد.
مرتضی میرباقری، معاون سیما در حاشیه نشست خبری ویژه برنامههای تابستان که 25 خرداد برگزار شد در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر ممنوعالتصویرشدن فاطمه معتمدآریا از تلویزیون گفت: این مسئله در هیئت نظارت بررسی میشود.
او افزود: بعد از ارزیابی، نتیجه ممنوعالتصویرشدن قطعی ایشان اعلام میشود و ما هم بر آن اساس عمل میکنیم.
در این نشست خبری که همچنان ادامه دارد مهدی فرجی مدیر شبکه یک، علیرضا برازش مدیر شبکه دو، علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سه، محمدتقی رستم وندی مدیر شبکه چهار، مسعود احمدی مدیر شبکه تهران، حسین ساری مدیر شبکه قرآن، رضا پورحسین مدیر شبکه آموزش و رمضانی مدیر اداره کل تامین برنامه خارجی سیما حضور دارند.
» ادامه مطلب
مرتضی میرباقری، معاون سیما در حاشیه نشست خبری ویژه برنامههای تابستان که 25 خرداد برگزار شد در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر ممنوعالتصویرشدن فاطمه معتمدآریا از تلویزیون گفت: این مسئله در هیئت نظارت بررسی میشود.
او افزود: بعد از ارزیابی، نتیجه ممنوعالتصویرشدن قطعی ایشان اعلام میشود و ما هم بر آن اساس عمل میکنیم.
در این نشست خبری که همچنان ادامه دارد مهدی فرجی مدیر شبکه یک، علیرضا برازش مدیر شبکه دو، علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سه، محمدتقی رستم وندی مدیر شبکه چهار، مسعود احمدی مدیر شبکه تهران، حسین ساری مدیر شبکه قرآن، رضا پورحسین مدیر شبکه آموزش و رمضانی مدیر اداره کل تامین برنامه خارجی سیما حضور دارند.
"پستچی" کسالتبارترین فیلم تاریخ سینما شد
فیلم " پستچی" ساخته کوینکاستنر به عنوان کسالت بارترین فیلم تاریخ سینما برگزیده شد. مجله انگلیسی توتال فیلم در یک نظر سنجی میان نویسندگان و منتقدین خود کسالت بارترین فیلم تاریخ سینما را برگزید و در این نظر سنجی فیلم " پستچی" به کارگردانی و بازی کوین کاستنر جایگاه اول را به دست آورد.
در این فهرست نام 27 فیلم به چشم می خورد که اغلب فیلم های برجسته و شناخته شده ای هستند که برخی جوایز معتبری نیز کسب کرده اند.فیلم های " درمان بی خوابی" ساخته جان هنری تیمیس ، "جدا افتاده" به کارگردانی گای ریچی ، " رمز داوینچی" اثر ران هاوارد و "طول موج" ساخته مایک گری رده های دوم تا پنجم فهرست یاد شده را به خود اختصاص داده اند.
در رده های ششم تا دهم جدول نیز فیلم های "کوکب سیاه" ساخته برایان دی پالما ، " باربر" رابرت آلتمن ، " با جو بلک ملاقات کن" به کارگردانی مارتین برست" ، "الیزابت تاون" اثر کمرون کرو و سومین قسمت دزدان دریایی کارائیب با عنوان " دزدان دریایی کارائیب : در پایان جهان" ساخته گور وربینسکی قرار گرفته اند
در رده های بعدی نیز نام فیلم های مهمی به چشم می خورد که از میان آنها می توان به " گتسبی بزرگ" در رده پانزدهم ، " انقلاب های ماتریکس" ( نوزدهم) ، " مرگ در ونیز" ( بیست و یکم) ، " از درون آفریقا" برنده چهار جایزه اسکار(بیست و سوم) ، " چوپان خوب" ( بیست و چهارم) و فیلم اسکاری " کلد مانتین " ( بیست و ششم) به چشم می خورد.
در این فهرست نام 27 فیلم به چشم می خورد که اغلب فیلم های برجسته و شناخته شده ای هستند که برخی جوایز معتبری نیز کسب کرده اند.فیلم های " درمان بی خوابی" ساخته جان هنری تیمیس ، "جدا افتاده" به کارگردانی گای ریچی ، " رمز داوینچی" اثر ران هاوارد و "طول موج" ساخته مایک گری رده های دوم تا پنجم فهرست یاد شده را به خود اختصاص داده اند.
در رده های ششم تا دهم جدول نیز فیلم های "کوکب سیاه" ساخته برایان دی پالما ، " باربر" رابرت آلتمن ، " با جو بلک ملاقات کن" به کارگردانی مارتین برست" ، "الیزابت تاون" اثر کمرون کرو و سومین قسمت دزدان دریایی کارائیب با عنوان " دزدان دریایی کارائیب : در پایان جهان" ساخته گور وربینسکی قرار گرفته اند
در رده های بعدی نیز نام فیلم های مهمی به چشم می خورد که از میان آنها می توان به " گتسبی بزرگ" در رده پانزدهم ، " انقلاب های ماتریکس" ( نوزدهم) ، " مرگ در ونیز" ( بیست و یکم) ، " از درون آفریقا" برنده چهار جایزه اسکار(بیست و سوم) ، " چوپان خوب" ( بیست و چهارم) و فیلم اسکاری " کلد مانتین " ( بیست و ششم) به چشم می خورد.
محمد نوری؛ روزگاری تلخ با یک دنیا تنهایی
حمیدرضا عاطفی: محمد نوری چهره ماندگار هنر و اخلاق و اسطوره موسیقی مردمی که دهه نهم عمر خود را می گذراند و صدا و طنین دلنشینش روح و روان هر شنونده ای را نوازش می دهد در کنج خلوت خود با بیماری، تنهایی و عسرت می ستیزد.
آن روز که زنده یاد حسین منزوی شعر "نمیشه غصه ما رو..." می سرود شاید هرگز فکر نمی کرد این سروده با صدای محمد نوری درخششی دیگر یافته و در عین جاودانگی، زبان و بیان تمام و کمال این مرد بزرگ از تبار هنر و معرفت باشد. نمیشه غصه ما رو، یه لحظه تنها بذاره/ نمیشه این قافله، ما رو تو خواب جا بذاره/ دلم از اون دلای، قدیمیه از اون دلاست/ که می خواد عاشق که شد، پا روی دنیا بذاره/...
محمد نوری از خوانندگان مطرح و پرمخاطب دهه چهل که از همان اوان پا روی دنیا گذاشت اینک دهه نهم عمر خود را می گذراند اما چه سخت و دشوار ... متاسفانه در این شرایط ، طبیعی است انسانی که تمام عمر با شرافت وصداقت و با وقار و متانت زندگی کرده و هرگز جامه خویش را برای مادیات و زرق و برق دنیا به دروغ و ریا نیالوده است باید در مضیقه و تنگنایی وصف نشدنی قرار گیرد و در مصیبت مضاعف پیری برای گذشت ثانیه ها و رسیدن به فردایی بدون آلام و درد، عسرت بکشد و فرو بریزد.
چندین نسل با صدای مخملین و دلنشین محمد نوری بزرگ شده اند، بالیده اند و با او برای بوسیدن سر قله های این خاک خطرها کرده اند: ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم/ ما برای بوسیدن خاک سر قله ها/ چه خطرها کرده ایم... در حقیقت نوری با گزینش و انتخاب شعرها و ترانه های شاعران مختلف، دیدگاه و شاکله فکری و به ویژه عشق و علاقه خود را در شرایط اجتماعی و محیط خویش به خوبی نشان داده است: این شعر نادر ابراهیمی که به شدت حس میهن پرستی و عرق ملی را تحریک می کند با صدای نوری به اوج می رسد و به جان و تن می نشیند : ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/ خون دلها خورده ایم/ ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران برده ایم/ ما برای خواندن این قصه عشق به خاک/ خون دلها خورده ایم...
نوری واقعا خون دلها خورده است تا سخنش و آوازش دلنشین شده است او در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت.
بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی "سیروس شهردار" و "فریدون فرزانه" و"مصطفی پورتراب" رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد ئولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت. شیوه ای که به سختی می توان آن را در زیر شاخه ای از شاخه هایی چون پاپ، کلاسیک و... گنجاند. خودش زمانی در مصاحبه ای که با هم داشتیم تاکید داشت که او را در زمره پاپ خوانان نیاورم و در پاسخ به اینکه به چه دسته ای تعلق دارد پاسخ قاطع و روشنی نداد اما گاهی اوقات با واژه "لایت میوزیک" از آثارش یاد می کند.
اجرای ترانه های مختلف محلی آذری ، گیلکی، شیرازی و... اوهمچون "جان مریم"، "شالیزار"،"واسونک"،"جمعه بازار" و... به لحاظ احساس و لهجه در نهایت زیبایی و استادی است به طوری که از اجرای خواننده های محلی همان دیار مسلط تر و تاثیرگذارتر است. نوری علی رغم تمامی این تواناییها وموقعیتهای هنری هیچگاه در پی مال اندوزی و بساز و بفروشی نرفت اما از سوی دیگر به لحاظ پایبندی به اخلاقیات و پرهیز از دروغ و فریب به جایگاه والایی در بین مخاطبان و در اجتماع دست یافت.
این چهره دوست داشتنی و متین چند سال پیش از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد اما در حقیقت این انتخاب و این معرفی را پایان کار و وظیفه کدامیک از این دو طرف می توان محسوب کرد؟
اینک این مرد هنر و اخلاق و این اسطوره موسیقی مردمی که صدا وطنین دلنشینش روح و روان هر شنونده ای را نوازش می کند در کنج خلوت خود با بیماری، تنهایی و عسرت می ستیزد.
شاید او دراین خلوت جانکاه، با خود به حاصل عمرش که در پاکزیستی و صداقت و سلامت نفس طی شده است می اندیشد که عجب ... روزگارغریبی است. براستی چه کسی از این مرد بزرگ خبر دارد؟ صد وسیما ؟ وزارت ارشاد؟ و ... نوری با آن نگاه مهربانانه، خطاب به چه کسی می خواند: بی تو دنیا نمی ارزه تو با من باش و بذار/ همه دنیا من و همیشه تنها بذاره ...
آن روز که زنده یاد حسین منزوی شعر "نمیشه غصه ما رو..." می سرود شاید هرگز فکر نمی کرد این سروده با صدای محمد نوری درخششی دیگر یافته و در عین جاودانگی، زبان و بیان تمام و کمال این مرد بزرگ از تبار هنر و معرفت باشد. نمیشه غصه ما رو، یه لحظه تنها بذاره/ نمیشه این قافله، ما رو تو خواب جا بذاره/ دلم از اون دلای، قدیمیه از اون دلاست/ که می خواد عاشق که شد، پا روی دنیا بذاره/...
محمد نوری از خوانندگان مطرح و پرمخاطب دهه چهل که از همان اوان پا روی دنیا گذاشت اینک دهه نهم عمر خود را می گذراند اما چه سخت و دشوار ... متاسفانه در این شرایط ، طبیعی است انسانی که تمام عمر با شرافت وصداقت و با وقار و متانت زندگی کرده و هرگز جامه خویش را برای مادیات و زرق و برق دنیا به دروغ و ریا نیالوده است باید در مضیقه و تنگنایی وصف نشدنی قرار گیرد و در مصیبت مضاعف پیری برای گذشت ثانیه ها و رسیدن به فردایی بدون آلام و درد، عسرت بکشد و فرو بریزد.
چندین نسل با صدای مخملین و دلنشین محمد نوری بزرگ شده اند، بالیده اند و با او برای بوسیدن سر قله های این خاک خطرها کرده اند: ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم/ ما برای بوسیدن خاک سر قله ها/ چه خطرها کرده ایم... در حقیقت نوری با گزینش و انتخاب شعرها و ترانه های شاعران مختلف، دیدگاه و شاکله فکری و به ویژه عشق و علاقه خود را در شرایط اجتماعی و محیط خویش به خوبی نشان داده است: این شعر نادر ابراهیمی که به شدت حس میهن پرستی و عرق ملی را تحریک می کند با صدای نوری به اوج می رسد و به جان و تن می نشیند : ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/ خون دلها خورده ایم/ ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران برده ایم/ ما برای خواندن این قصه عشق به خاک/ خون دلها خورده ایم...
نوری واقعا خون دلها خورده است تا سخنش و آوازش دلنشین شده است او در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت.
بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی "سیروس شهردار" و "فریدون فرزانه" و"مصطفی پورتراب" رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد ئولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت. شیوه ای که به سختی می توان آن را در زیر شاخه ای از شاخه هایی چون پاپ، کلاسیک و... گنجاند. خودش زمانی در مصاحبه ای که با هم داشتیم تاکید داشت که او را در زمره پاپ خوانان نیاورم و در پاسخ به اینکه به چه دسته ای تعلق دارد پاسخ قاطع و روشنی نداد اما گاهی اوقات با واژه "لایت میوزیک" از آثارش یاد می کند.
اجرای ترانه های مختلف محلی آذری ، گیلکی، شیرازی و... اوهمچون "جان مریم"، "شالیزار"،"واسونک"،"جمعه بازار" و... به لحاظ احساس و لهجه در نهایت زیبایی و استادی است به طوری که از اجرای خواننده های محلی همان دیار مسلط تر و تاثیرگذارتر است. نوری علی رغم تمامی این تواناییها وموقعیتهای هنری هیچگاه در پی مال اندوزی و بساز و بفروشی نرفت اما از سوی دیگر به لحاظ پایبندی به اخلاقیات و پرهیز از دروغ و فریب به جایگاه والایی در بین مخاطبان و در اجتماع دست یافت.
این چهره دوست داشتنی و متین چند سال پیش از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد اما در حقیقت این انتخاب و این معرفی را پایان کار و وظیفه کدامیک از این دو طرف می توان محسوب کرد؟
اینک این مرد هنر و اخلاق و این اسطوره موسیقی مردمی که صدا وطنین دلنشینش روح و روان هر شنونده ای را نوازش می کند در کنج خلوت خود با بیماری، تنهایی و عسرت می ستیزد.
شاید او دراین خلوت جانکاه، با خود به حاصل عمرش که در پاکزیستی و صداقت و سلامت نفس طی شده است می اندیشد که عجب ... روزگارغریبی است. براستی چه کسی از این مرد بزرگ خبر دارد؟ صد وسیما ؟ وزارت ارشاد؟ و ... نوری با آن نگاه مهربانانه، خطاب به چه کسی می خواند: بی تو دنیا نمی ارزه تو با من باش و بذار/ همه دنیا من و همیشه تنها بذاره ...
ميرتهماسب و جزييات كارگاه مستندسازي «ايده تا متن»: با وجود بحرانهاي مالي ناخواسته خانه سينما دركنار ماست
رييس انجمن مستندسازان سينماي ايران گفت:متاسفانه در اكثر موارد عبور از مرحلهي «ايده» تا «متن» مورد بيتوجهي قرار ميگيرد و ما در انجمن مستندسازان احساس وظيفه كرديم كه بر اهميت اين موضوع تاكيد كنيم.
مجتبي ميرتهماسب درباره كارگاه مستندسازي «از ايده تا متن» كه قرار است اوايل تير ماه در خانه سينما برگزار شود،با بيان اين مطلب ادامه داد:«هنگامي كه در بخشهاي مختلفي مانند انتخاب و داوري جشنوارهها و يا كميتهي عضوگيري انجمن به انبوه فيلمهاي رسيده نگاه ميكنيم، در موارد متعدد ميبينيم كه موضوعات بسيار خوب به شيوهاي نامناسب ساخته شدهاند و فيلمساز تنها با انتخاب موضوع به سرعت به فيلمبرداري پرداخته و مطلقاً پرورش ايده را مدنظر قرار نداده است.»
او با اشاره به اين كارگاه توضيح داد:«متاسفانه در ايران تا دو سه سال پيش حتي در دانشگاهها هم بحث آموزش سينماي مستند مورد بيتوجهي قرار ميگرفت و همواره در زمينهي آموزش مستند شاهد خلاءهايي بوديم. به همين دليل انجمن مستندسازان سينماي ايران اين موضوع را به طور جدي مورد توجه قرار داد و در زمينههاي مختلف وركشاپهاي مختلفي برگزار كرد كه خوشبختانه برگزاري اين كارگاهها موجب شد كه بعدها مراكز ديگر هم اين مساله را مورد توجه قرار دهند. اكنون در بسياري دانشكدهها، آموزشگاهها و حتي جشنوارهها شاهد توجه به آموزش سينماي مستند هستيم.»
رئيس انجمن مستندسازان با بيان اينكه اولين كارگاه انجمن مستندسازان در شهريورماه سال 81 برگزار شده، اظهار كرد:« آخرين وركشاپ ما هم چندي پيش با عنوان كارگاه "آشنايي با فرصتهاي مالي" برگزار شد كه در مجموع اين كارگاهها گاه بهطور انحصاري براي اعضاي انجمن و گاه براي عموم علاقهمندان برگزار شدهاست. در كنار اين نوع كارگاهها نيز انجمن مستندسازان همواره با پيشنهادهايي از سوي جشنوارههاي مختلف مانند دو دورهي اول جشنواره سينماحقيقت، جشنوارههاي پليس، شهر و ... مواجه بوده و براي آنها هم كارگاههايي را طراحي و برگزار كرده است.»
ميرتهماسب ادامه داد:« اكنون نيمنگاهي به فعاليتهاي موسسات آموزشگاهي سينمايي نشان ميدهد كه موسسات سينمايي هم بخشي را به آموزش سينماي مستند و علاقهمندان اين شاخه از سينما اختصاص دادهاند. اين موضوع بيانگر آن است كه طي اين سالها فضايي ايجاد شده كه به واسطهي آن ضرورت توجه به بحث آموزش مستند حس و مورد توجه قرار گرفته است؛ اما با اين حال لازم است كه مدرسين اين كارگاهها هم مورد توجه قرار بگيرند و با نگاه تخصصي انتخاب شوند.»
او با اشاره به ويژگيهاي كارگاههايي انجمن مستندسازان، تصريح كرد:«در اين وركشاپها اساتيدي كه به دلايل مختلف كمتر در كارگاههاي ديگر حاضر ميشوند، همواره به دليل لطفي كه به انجمن دارند، قبول زحمت ميكنند و در اين كارگاهها تدريس ميکنند؛ چرا كه حس ميكنند كه اين كارگاهها به شكل تخصصي و با هدفي مشخص برگزار ميشوند.»
رييس انجمن مستندسازان در عين حال گفت: «طي اين سالها، تمام كارگاههاي انجمن با حداقل توان مالي و با ناچيزترين بودجهي ممكن برگزار شده است. با اين حال همواره سعي کردهايم آداب حرفهاي وركشاپها را رعايت كنيم. فكر ميكنم كه مديران بخشهاي دولتي بايد به اين موضوع توجه داشته باشند كه چرا بودجههايي كه در اين مراكز به بخش آموزش تعلق ميگيرد را به برگزاري اين نوع برنامهها اختصاص نميدهند؟
ما از همان اولين كارگاهي كه داشتيم همواره از مشاركتهايي حداقلي بهره بردهايم و با همين حداقلها كارگاه برگزاري كردهايم. مبالغي كه ما به اساتيد اين وركشاپها پرداخت ميكنيم واقعا ناچيز و در حد يک هديه است. اگر بخواهيم فقط وجه ريالي قضيه را هم مدنظر قرار دهيم، بايد بابت هر يك از اين استادان هر روز ميليونها تومان پرداخت كنيم؛ چرا كه اين افراد تجربيات يك عمر خود را ظرف يك روز در اختيار ديگران قرار ميدهند.»
ميرتهماسب ادامه داد:«ما طي اين سالها همواره شرمنده اساتيدمان بودهايم. اين دوستان هيچگاه بحثهاي مالي را مطرح نميكنند و خالصانه تمام دانش خود را تقسيم ميكنند. اما در نهايت فكر نميكنم كه اين شرايط دوام زيادي داشته باشد. اگر قرار باشد ما اين سرمايه انساني را همينگونه بيمزد و منت خرج كنيم قطعاً اين موضوع عاقبت خوشي براي سينماي مستند نخواهد داشت. لذا دستاندركاران دولتي سينماي مستند و مراكزي كه بودجهاي را بابت آموزش ميگيرند بايد اين موضوع را مورد توجه قرار داده و بخشي از بودجههاي خود را در اين راه سرمايهگذاري كنند.»
او در ادامه به كارگاه اخير انجمن مستندسازان اشاره و عنوان كرد:«پس از اينكه اخبار برگزاري اين كارگاه منتشر شد، مسوولان مركز گسترش سينماي مستند و تجربي براي همكاري اعلام آمادگي كردند و قرار شد كه در اين كارگاه مشاركت مالي داشته باشند و اميدواريم اين اتفاق به زودي بيفتد. علاوه بر اين خانه سينما هم همچون هميشه در كنار ماست؛ گرچه در حال حاضر خانه سينما خود دچار بحرانهاي مالي ناخواسته است!»
ميرتهماسب در ادامه از اسپانسر خصوصي اين كارگاه ياد كرد و گفت:« قرار است تمام جلسات اين كارگاه به صورت کاملاً حرفهاي فيلمبرداري شود و شايد بعدها فيلمهاي اين كارگاه را وارد بازار ويديويي كنيم و در اختيار علاقهمندان قرار دهيم. براي اين مورد، هم در بخش تجهيزات و هم در بخش عوامل اجرايي، دوستاني در بخش خصوصي اعلام آمادگي کردهاند که پس از قطعي شدن همگي آنها، اطلاع رساني خواهيم کرد.»
او دربارهي چگونگي حمايت اين كارگاه از ساخت فيلم هم گفت: «يکي از اهداف انجمن اين بوده که شرايط توليد فيلم براي هنرجويان هر دورهي کارگاهي فراهم شود و اين اتفاق حداقل در دو يا سه تا از کارگاههاي انجمن افتاده و حاصل آن نيز فيلمهاي موفقي بوده است. براي اين کارگاه نيز چنين برنامهريزي نيز انجام شده ولي متاسفانه هنوز توليد اثر در قالب اين كارگاه قطعي نشده است. گرچه انجمن تا زمان برگزاري کارگاه اين تلاش را ادامه خواهد داد.»
اين كارگردان در بخش ديگري از اين مصاحبه اذعان داشت:«در اين فاصله اگر مراكز و موسسات مختلف اعلام آمادگي كنند، اين توان و تجربه وجود دارد که کليت فضاي کارگاه جوري طراحي شود تا هنرجويان بر يک موضوع خاص متمرکز شوند و پس از پايان دوره، طرحهاي حرفهاي آمادهي توليد در دست داشته باشند. به هرحال تجربيات كارگاههاي قبلي ما اغلب آثاري درخشان بودهاند.
او دربارهي اينكه آيا مدت زمان شش روز براي كارگاهي كه تنها به يك بخشي از روند فيلمسازي اختصاص دارد، زياد نيست گفت: مهمترين ويژگي كارهاي وركشاپي اين است كه طي دورهاي مشخص، به صورت كاملاً فشرده و متمركز به موضوعي خاص ميپردازند. اگر بخواهيم اين كارگاه را باز كنيم شايد به اندازهي يك يا چند ترم دانشگاهي ارزش زماني داشته باشد. به نظر من نوع مواجهه با اين موضوع از سوي آقاي مشيري به درستترين شكل ممكن انتخاب شده است، گرچه به دليل شرايط فعلي شايد عدهاي نتوانند يك هفته براي شركت در كارگاه وقت بگذارند، اما به هرحال ما بايد آداب كارگاهي را رعايت كنيم.»
ميرتهماسب در پايان به تاثير مواجهه با اساتيد سينماي مستند اشاره و عنوان كرد: «در قالب اين كارگاهها امكاني پيش ميآيد كه هنرجويان علاوه بر يادگيري سينماي مستند و مواجهه با استادان اين رشته، از تجربيات آنها نيز استفاده كنند. در واقع اين كارگاه فضايي به وجود ميآورد كه در آن مستندسازان جوان بتوانند "درك محضر" كرده و از حضور و همراهي نسلهاي قديميتر بهرهمند شوند. همين فرصت يكي از ويژگيهاي مهم اين كارگاه است كه به نظر من فيلمسازان نبايد اين نوع فرصتها را از دست بدهند.
كارگاه مستندسازي «از ايده تا متن» با حضور و تدريس اساتيدي چون منوچهر طياب، محمدرضا اصلاني، محمد تهامينژاد، محمدرضا مقدسيان، ابراهيم مختاري، محسن عبدالوهاب، فرهاد مهرانفر و بهمن كيارستمي از 6 تا 11 تيرماه برگزار ميشود.
اين كارگاه از سوي انجمن مستندسازان و با همكاري خانه سينما برگزار ميشود و ثبت نام در آن علاوه بر اعضاي انجمن مستندسازان براي عموم مستندسازان آزاد است. بهدليل محدوديت، تنها 50 نفر قادر به شركت در اين كارگاه خواهند بود كه اعضاي انجمن مستندسازان و بهويژه مستندسازان شهرستاني انجمن در اولويت قرار گرفتهاند.»
» ادامه مطلب
مجتبي ميرتهماسب درباره كارگاه مستندسازي «از ايده تا متن» كه قرار است اوايل تير ماه در خانه سينما برگزار شود،با بيان اين مطلب ادامه داد:«هنگامي كه در بخشهاي مختلفي مانند انتخاب و داوري جشنوارهها و يا كميتهي عضوگيري انجمن به انبوه فيلمهاي رسيده نگاه ميكنيم، در موارد متعدد ميبينيم كه موضوعات بسيار خوب به شيوهاي نامناسب ساخته شدهاند و فيلمساز تنها با انتخاب موضوع به سرعت به فيلمبرداري پرداخته و مطلقاً پرورش ايده را مدنظر قرار نداده است.»
او با اشاره به اين كارگاه توضيح داد:«متاسفانه در ايران تا دو سه سال پيش حتي در دانشگاهها هم بحث آموزش سينماي مستند مورد بيتوجهي قرار ميگرفت و همواره در زمينهي آموزش مستند شاهد خلاءهايي بوديم. به همين دليل انجمن مستندسازان سينماي ايران اين موضوع را به طور جدي مورد توجه قرار داد و در زمينههاي مختلف وركشاپهاي مختلفي برگزار كرد كه خوشبختانه برگزاري اين كارگاهها موجب شد كه بعدها مراكز ديگر هم اين مساله را مورد توجه قرار دهند. اكنون در بسياري دانشكدهها، آموزشگاهها و حتي جشنوارهها شاهد توجه به آموزش سينماي مستند هستيم.»
رئيس انجمن مستندسازان با بيان اينكه اولين كارگاه انجمن مستندسازان در شهريورماه سال 81 برگزار شده، اظهار كرد:« آخرين وركشاپ ما هم چندي پيش با عنوان كارگاه "آشنايي با فرصتهاي مالي" برگزار شد كه در مجموع اين كارگاهها گاه بهطور انحصاري براي اعضاي انجمن و گاه براي عموم علاقهمندان برگزار شدهاست. در كنار اين نوع كارگاهها نيز انجمن مستندسازان همواره با پيشنهادهايي از سوي جشنوارههاي مختلف مانند دو دورهي اول جشنواره سينماحقيقت، جشنوارههاي پليس، شهر و ... مواجه بوده و براي آنها هم كارگاههايي را طراحي و برگزار كرده است.»
ميرتهماسب ادامه داد:« اكنون نيمنگاهي به فعاليتهاي موسسات آموزشگاهي سينمايي نشان ميدهد كه موسسات سينمايي هم بخشي را به آموزش سينماي مستند و علاقهمندان اين شاخه از سينما اختصاص دادهاند. اين موضوع بيانگر آن است كه طي اين سالها فضايي ايجاد شده كه به واسطهي آن ضرورت توجه به بحث آموزش مستند حس و مورد توجه قرار گرفته است؛ اما با اين حال لازم است كه مدرسين اين كارگاهها هم مورد توجه قرار بگيرند و با نگاه تخصصي انتخاب شوند.»
او با اشاره به ويژگيهاي كارگاههايي انجمن مستندسازان، تصريح كرد:«در اين وركشاپها اساتيدي كه به دلايل مختلف كمتر در كارگاههاي ديگر حاضر ميشوند، همواره به دليل لطفي كه به انجمن دارند، قبول زحمت ميكنند و در اين كارگاهها تدريس ميکنند؛ چرا كه حس ميكنند كه اين كارگاهها به شكل تخصصي و با هدفي مشخص برگزار ميشوند.»
رييس انجمن مستندسازان در عين حال گفت: «طي اين سالها، تمام كارگاههاي انجمن با حداقل توان مالي و با ناچيزترين بودجهي ممكن برگزار شده است. با اين حال همواره سعي کردهايم آداب حرفهاي وركشاپها را رعايت كنيم. فكر ميكنم كه مديران بخشهاي دولتي بايد به اين موضوع توجه داشته باشند كه چرا بودجههايي كه در اين مراكز به بخش آموزش تعلق ميگيرد را به برگزاري اين نوع برنامهها اختصاص نميدهند؟
ما از همان اولين كارگاهي كه داشتيم همواره از مشاركتهايي حداقلي بهره بردهايم و با همين حداقلها كارگاه برگزاري كردهايم. مبالغي كه ما به اساتيد اين وركشاپها پرداخت ميكنيم واقعا ناچيز و در حد يک هديه است. اگر بخواهيم فقط وجه ريالي قضيه را هم مدنظر قرار دهيم، بايد بابت هر يك از اين استادان هر روز ميليونها تومان پرداخت كنيم؛ چرا كه اين افراد تجربيات يك عمر خود را ظرف يك روز در اختيار ديگران قرار ميدهند.»
ميرتهماسب ادامه داد:«ما طي اين سالها همواره شرمنده اساتيدمان بودهايم. اين دوستان هيچگاه بحثهاي مالي را مطرح نميكنند و خالصانه تمام دانش خود را تقسيم ميكنند. اما در نهايت فكر نميكنم كه اين شرايط دوام زيادي داشته باشد. اگر قرار باشد ما اين سرمايه انساني را همينگونه بيمزد و منت خرج كنيم قطعاً اين موضوع عاقبت خوشي براي سينماي مستند نخواهد داشت. لذا دستاندركاران دولتي سينماي مستند و مراكزي كه بودجهاي را بابت آموزش ميگيرند بايد اين موضوع را مورد توجه قرار داده و بخشي از بودجههاي خود را در اين راه سرمايهگذاري كنند.»
او در ادامه به كارگاه اخير انجمن مستندسازان اشاره و عنوان كرد:«پس از اينكه اخبار برگزاري اين كارگاه منتشر شد، مسوولان مركز گسترش سينماي مستند و تجربي براي همكاري اعلام آمادگي كردند و قرار شد كه در اين كارگاه مشاركت مالي داشته باشند و اميدواريم اين اتفاق به زودي بيفتد. علاوه بر اين خانه سينما هم همچون هميشه در كنار ماست؛ گرچه در حال حاضر خانه سينما خود دچار بحرانهاي مالي ناخواسته است!»
ميرتهماسب در ادامه از اسپانسر خصوصي اين كارگاه ياد كرد و گفت:« قرار است تمام جلسات اين كارگاه به صورت کاملاً حرفهاي فيلمبرداري شود و شايد بعدها فيلمهاي اين كارگاه را وارد بازار ويديويي كنيم و در اختيار علاقهمندان قرار دهيم. براي اين مورد، هم در بخش تجهيزات و هم در بخش عوامل اجرايي، دوستاني در بخش خصوصي اعلام آمادگي کردهاند که پس از قطعي شدن همگي آنها، اطلاع رساني خواهيم کرد.»
او دربارهي چگونگي حمايت اين كارگاه از ساخت فيلم هم گفت: «يکي از اهداف انجمن اين بوده که شرايط توليد فيلم براي هنرجويان هر دورهي کارگاهي فراهم شود و اين اتفاق حداقل در دو يا سه تا از کارگاههاي انجمن افتاده و حاصل آن نيز فيلمهاي موفقي بوده است. براي اين کارگاه نيز چنين برنامهريزي نيز انجام شده ولي متاسفانه هنوز توليد اثر در قالب اين كارگاه قطعي نشده است. گرچه انجمن تا زمان برگزاري کارگاه اين تلاش را ادامه خواهد داد.»
اين كارگردان در بخش ديگري از اين مصاحبه اذعان داشت:«در اين فاصله اگر مراكز و موسسات مختلف اعلام آمادگي كنند، اين توان و تجربه وجود دارد که کليت فضاي کارگاه جوري طراحي شود تا هنرجويان بر يک موضوع خاص متمرکز شوند و پس از پايان دوره، طرحهاي حرفهاي آمادهي توليد در دست داشته باشند. به هرحال تجربيات كارگاههاي قبلي ما اغلب آثاري درخشان بودهاند.
او دربارهي اينكه آيا مدت زمان شش روز براي كارگاهي كه تنها به يك بخشي از روند فيلمسازي اختصاص دارد، زياد نيست گفت: مهمترين ويژگي كارهاي وركشاپي اين است كه طي دورهاي مشخص، به صورت كاملاً فشرده و متمركز به موضوعي خاص ميپردازند. اگر بخواهيم اين كارگاه را باز كنيم شايد به اندازهي يك يا چند ترم دانشگاهي ارزش زماني داشته باشد. به نظر من نوع مواجهه با اين موضوع از سوي آقاي مشيري به درستترين شكل ممكن انتخاب شده است، گرچه به دليل شرايط فعلي شايد عدهاي نتوانند يك هفته براي شركت در كارگاه وقت بگذارند، اما به هرحال ما بايد آداب كارگاهي را رعايت كنيم.»
ميرتهماسب در پايان به تاثير مواجهه با اساتيد سينماي مستند اشاره و عنوان كرد: «در قالب اين كارگاهها امكاني پيش ميآيد كه هنرجويان علاوه بر يادگيري سينماي مستند و مواجهه با استادان اين رشته، از تجربيات آنها نيز استفاده كنند. در واقع اين كارگاه فضايي به وجود ميآورد كه در آن مستندسازان جوان بتوانند "درك محضر" كرده و از حضور و همراهي نسلهاي قديميتر بهرهمند شوند. همين فرصت يكي از ويژگيهاي مهم اين كارگاه است كه به نظر من فيلمسازان نبايد اين نوع فرصتها را از دست بدهند.
كارگاه مستندسازي «از ايده تا متن» با حضور و تدريس اساتيدي چون منوچهر طياب، محمدرضا اصلاني، محمد تهامينژاد، محمدرضا مقدسيان، ابراهيم مختاري، محسن عبدالوهاب، فرهاد مهرانفر و بهمن كيارستمي از 6 تا 11 تيرماه برگزار ميشود.
اين كارگاه از سوي انجمن مستندسازان و با همكاري خانه سينما برگزار ميشود و ثبت نام در آن علاوه بر اعضاي انجمن مستندسازان براي عموم مستندسازان آزاد است. بهدليل محدوديت، تنها 50 نفر قادر به شركت در اين كارگاه خواهند بود كه اعضاي انجمن مستندسازان و بهويژه مستندسازان شهرستاني انجمن در اولويت قرار گرفتهاند.»
گالري گلستان از جمعه ميزبان «حرف رنگ» ميشود
گالري «گلستان» از روز جمعه 28- خرداد ماه - ميزبان نمايشگاهي دو نفره «حرفرنگ» ميشود. در اين نمايشگاه،نقاشيهاي مشترک «گلناز قديري» و «ليلا ميري» به نمايش گذاشته ميشود.
نمايشگاهي که بر خلاف برنامههاي مرسوم نمايشگاههاي انفرادي يا گروهي اين بار شاهد حضور دو هنرمند است كه روي يک تابلو کار کردهاند و تعداد اين تابلوها را به 17 عدد رساندهاند.
حالا قرار است اين تابلوهاي مشترك آنها در قالب نمايشگاه «حرف رنگ» روي ديوارهاي گالري گلستان برود؛ نمايشگاهي که نه انفرادي و نه گروهي است بلکه تنها حاصل حس مشترک دو هنرمند نسبت به رنگ و خط است.
ليلا ميري در مورد اين تجربه نمايشگاهي گفته است:« مخاطب در اين مجموعه با تلفيق نقاشي و گرافيک مواجه ميشود.در حقيقت بايد بگوييم يک گفتگوي مشترک در قالب رنگ شکل گرفته است و گفتگويي مشترک با رنگ توسط دو نفر محسوب ميشود.»
او درباره چگونگي شکلگيري ايده اين نمايشگاه توضيح داد:«فکر اين کار دو نفره تابستان سال گذشته شکل گرفت. ما از نظر روحي به هم خيلي نزديک هستيم.روزي من روي کاغذي که گلناز نقاشي کشيده بود شروع به خطاطي کردم. هر دو کار خودمان را ميکرديم، اما با اين کار ديديم که جواب خوبي ميدهد.»
گلناز قديري هم معتقد است:« خانم گلستان اولين کسي بودند که کارهاي ما را ديدند و قبل از اين که کارها را ببينند ما را تشويق کردند،بعد از ديدن كارها نيز تصميم گرفتند آنها را درگالري گلستان به نمايش بگذارند.در ابتداي هر کار تازهاي،تشويق خيلي مهم است.»
قديري ادامه داد: « اين تجربه ميتواند حرف تازهاي باشد. فکر ميکنم وقتي هنرمند تجربههاي خودش را انجام ميدهد، آن تجربه تبديل به يک اتفاق جديد ميشود. يعني نميتوانيم اينها را از هم جدا کنيم.هنرمندي که به دنبال يک هدف يا يک فکر خاص باشد، وقتي کارش را در راه درست انجام دهد؛ خود به خود اين اتفاق ميافتد و به هدفش ميرسد.» به گفته او، اين آثار طي هشت ماه با تکنيک ترکيب مواد روي بوم تكميل شده است.
گلناز قديري متولد 1358 و داراي ليسانس نقاشي از دانشگاه آزاد اسلامي است.او تا به حال چهار نمايشگاه انفرادي برپا کرده که از ميان آنها سه نمايشگاه در گالري گلستان برگزار شده است.او در بيش از 20 نمايشگاه گروهي هم شرکت داشته است.سبک نقاشي او آبستره است که گاه رگههاي فيگوراتيو هم پيدا ميكند.
ليلا ميري هم متولد 1355 در شميران است. او داراي مدرک ليسانس گرافيک از دانشگاه هنرهاي تزييني و عضو انجمن صنفي طراحان گرافيك ايران (IGDS) است و در بيش از 30 نمايشگاه گروهي در داخل و خارج از کشور شرکت کرده است.
اين نمايشگاه تا سوم تير ماه در گالري گلستان به نشاني دروس،خيابان شهيد کماسايي،پلاک 34 واقع است و علاقهمندان ميتوانند از ساعت 16 تا 20 از اين آثار ديدن كنند.
نمايشگاهي که بر خلاف برنامههاي مرسوم نمايشگاههاي انفرادي يا گروهي اين بار شاهد حضور دو هنرمند است كه روي يک تابلو کار کردهاند و تعداد اين تابلوها را به 17 عدد رساندهاند.
حالا قرار است اين تابلوهاي مشترك آنها در قالب نمايشگاه «حرف رنگ» روي ديوارهاي گالري گلستان برود؛ نمايشگاهي که نه انفرادي و نه گروهي است بلکه تنها حاصل حس مشترک دو هنرمند نسبت به رنگ و خط است.
ليلا ميري در مورد اين تجربه نمايشگاهي گفته است:« مخاطب در اين مجموعه با تلفيق نقاشي و گرافيک مواجه ميشود.در حقيقت بايد بگوييم يک گفتگوي مشترک در قالب رنگ شکل گرفته است و گفتگويي مشترک با رنگ توسط دو نفر محسوب ميشود.»
او درباره چگونگي شکلگيري ايده اين نمايشگاه توضيح داد:«فکر اين کار دو نفره تابستان سال گذشته شکل گرفت. ما از نظر روحي به هم خيلي نزديک هستيم.روزي من روي کاغذي که گلناز نقاشي کشيده بود شروع به خطاطي کردم. هر دو کار خودمان را ميکرديم، اما با اين کار ديديم که جواب خوبي ميدهد.»
گلناز قديري هم معتقد است:« خانم گلستان اولين کسي بودند که کارهاي ما را ديدند و قبل از اين که کارها را ببينند ما را تشويق کردند،بعد از ديدن كارها نيز تصميم گرفتند آنها را درگالري گلستان به نمايش بگذارند.در ابتداي هر کار تازهاي،تشويق خيلي مهم است.»
قديري ادامه داد: « اين تجربه ميتواند حرف تازهاي باشد. فکر ميکنم وقتي هنرمند تجربههاي خودش را انجام ميدهد، آن تجربه تبديل به يک اتفاق جديد ميشود. يعني نميتوانيم اينها را از هم جدا کنيم.هنرمندي که به دنبال يک هدف يا يک فکر خاص باشد، وقتي کارش را در راه درست انجام دهد؛ خود به خود اين اتفاق ميافتد و به هدفش ميرسد.» به گفته او، اين آثار طي هشت ماه با تکنيک ترکيب مواد روي بوم تكميل شده است.
گلناز قديري متولد 1358 و داراي ليسانس نقاشي از دانشگاه آزاد اسلامي است.او تا به حال چهار نمايشگاه انفرادي برپا کرده که از ميان آنها سه نمايشگاه در گالري گلستان برگزار شده است.او در بيش از 20 نمايشگاه گروهي هم شرکت داشته است.سبک نقاشي او آبستره است که گاه رگههاي فيگوراتيو هم پيدا ميكند.
ليلا ميري هم متولد 1355 در شميران است. او داراي مدرک ليسانس گرافيک از دانشگاه هنرهاي تزييني و عضو انجمن صنفي طراحان گرافيك ايران (IGDS) است و در بيش از 30 نمايشگاه گروهي در داخل و خارج از کشور شرکت کرده است.
اين نمايشگاه تا سوم تير ماه در گالري گلستان به نشاني دروس،خيابان شهيد کماسايي،پلاک 34 واقع است و علاقهمندان ميتوانند از ساعت 16 تا 20 از اين آثار ديدن كنند.
عليرضا نادري: سالهاست شوراي نظارت كتبا دلايل رد شدن آثار نمايشي را اعلام نميكند
عليرضا نادري معتقد است: اصولا دادن مجوز براي اينكه كسي حرف بزند يا گروهي كاري اجرا كنند از يك نسبت غيرمعمول انساني و ماقبل مدرن سرچشمه ميگيرد. در اين وضعيت گروهي فكر ميكنند حق حيات و آزادي ديگري را در دست دارند و هر زمان بخواهند ميتوانند با اين حق بازي كنند.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر در ارزيابياش پيرامون ثبات مجوز نمايشها از مرحلهي تصويب تا اجرا ادامه داد:شيوه جديد صدور مجوزها مانند شارژ كردن كارت سوخت است اگر شهروند خوبي نباشيد، برايتان محدوديت ايجاد ميكنند. اين مناسبات در كار هنري نه انساني است و نه مدرن.
اين استاد دانشگاه اذعان داشت: در جامعه ما مسئولان اختياراتي براي خود قائل هستند. تمام تلاش ما اين است كه اين اختيارات به مردم منتقل شود. ما اين فرض نادرست را ميپذيريم كه آنان در برخي حوزههاي كاري ما نظارت كند اما بايد ميزان توان علمي و كارشناسي آنان كه اين نظارت را اعمال ميكنند ثابت شود تا معلوم شود آيا اين افراد صلاحيت اين امر را دارند يا نه.؟!
نادري با اشاره به عملكرد شوراي نظارت و ارزشيابي اضافه كرد: حداقل حق ما اين است كه ببينيم آيا آنان صلاحيت اين كار را دارند. آيا آنها حاضرند به صورت كتبي اعلام كنند مجوز فلان نمايش باطل است و زير آن را امضا كنند. سالهاست شوراي نظارت ما به صورت مكتوب دلايل ردشدن آثار نمايشي را اعلام نميكند و چنين اعتماد به نفسي ندارد. حتي اسامي اعضاي اين شورا به صورت رسمي اعلام نميشود.
برنده جايزه كتاب سال با تأكيد بر ضرورت قانونمندشدن صدور مجوزها در ايران افزود: لازم است مراجع صلاحيتدار فرهنگي رده بالا بر اعمال اين آقايان نظارت كنند. چراكه اين شيوه هنر را به تعطيلي ميكشاند و آن را به فعاليتي سفارشي تبديل ميكند كه تنها عده معدودي كه هويتشان هم معلوم نيست، از آن خوششان بيايد و به اين ترتيب مردم رغبتشان را به تئاتر از دست ميدهند. هرچند كه در بدبينانهترين نگاه، گويي قطع ارتباط مردم با تئاتر در دستور كار عدهاي است.
به اعتقاد عليرضا نادري شيوه جديد نظارت بر تئاتر بيسابقه است و ادامه داد:چنين شيوهاي تاكنون اتفاق نيافتاده است و اين شيوه هنرمندان را به فكرهاي ديگري مياندازد زيرا با اين شيوه عملا نميتوان كار كرد و شايد نتيجه اين شيوه آن باشد كه تعدادي از هنرمندان كار هنري را بايكوت كنند چون ديگر ضرورتي ندارد. نويسنده نمايشنامههايي همچون «كوكوي كبوتران حرم» و «سعادت لرزان مردمان تيره روز» متذكر شد: نميتوان به بسياري از هنرمندان تئاتر تهمت وابسته و منحرف بودن زد، اما اين رفتار اثبات اين نكته است كه هنرمندان ما افرادي منحرف، وابسته و وطن فروش هستند و اينچنين است كه به خودشان اجازه ميدهند
بر هنرمندان اينچنين تنگنظرانه و به روز نظارت كنند درحاليكه برعكس هنرمندان بايد بر رفتار مردم و مسئولان نظارت كنند، اما در شيوه فعلي، تئاتر ما به موجودي تبديل شده كه بايد تاتي تاتي راه برود و همين مسأله آن را به هنري فاقد ارزش و اعتبار تبديل ميكند.
كارگردان نمايش «پچپچههاي پشت خط نبرد» با اشاره به سخنان اخير رييس شوراي نظارت و ارزشيابي درباره صدور مجوز نمايشها براساس اعتماد به گروههاي تئاتري عنوان كرد: اين سخن ناشي از اين مسأله است كه فعاليت فرهنگي در ايران هيچ اصولي ندارد. درحاليكه اين متدها در هيچ كجاي دنيا حتي در خواب هم قابل قبول نيست اما بايد ديد اين حقوق از كجا به شوراي نظارت تفويض شده است. در همهجاي دنيا براي حفظ اخلاق و برخي مسايل، گروهي تئوريسين به صورت نامحسوس جهتدهي به آثار فرهنگي را انجام ميدهند اما اين شيوه كه در ايران اتفاق ميافتد كه شوراي نظارت مانند بازرس به افراد نمره منفي و مثبت بدهد،بي سابقه است.
برنده جايزه كتاب سال دفاع مقدس يادآور شد: در گذشته در عروسيها، مطربهايي را دعوت ميكردند و اگر مهمانان خاصي حاضر بودند از سياه ميخواستند به شيوه ديگري حرفش را بزند. اين شيوه امروز در تئاتر ما مرسوم شده است. گويي عدهاي مطرب را به عروسي دعوت كردهاند و بعد به آنها ميگويند اگر چنين حرفي بزنيد ديگر شما را دعوت نميكنيم! متوجه نيستند فعاليت كلان فرهنگي با اين شيوه تفاوت دارد.
نويسنده فيلمنامه «كيفر» در پايان سخنانش تأكيد كرد: هنرمندان صاحبخانه ندارند. ما خودمان صاحبخانه هستيم. تئاترشهر مال ماست و مديران بايد وظيفه خدمترساني به هنرمندان را انجام بدهند.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر در ارزيابياش پيرامون ثبات مجوز نمايشها از مرحلهي تصويب تا اجرا ادامه داد:شيوه جديد صدور مجوزها مانند شارژ كردن كارت سوخت است اگر شهروند خوبي نباشيد، برايتان محدوديت ايجاد ميكنند. اين مناسبات در كار هنري نه انساني است و نه مدرن.
اين استاد دانشگاه اذعان داشت: در جامعه ما مسئولان اختياراتي براي خود قائل هستند. تمام تلاش ما اين است كه اين اختيارات به مردم منتقل شود. ما اين فرض نادرست را ميپذيريم كه آنان در برخي حوزههاي كاري ما نظارت كند اما بايد ميزان توان علمي و كارشناسي آنان كه اين نظارت را اعمال ميكنند ثابت شود تا معلوم شود آيا اين افراد صلاحيت اين امر را دارند يا نه.؟!
نادري با اشاره به عملكرد شوراي نظارت و ارزشيابي اضافه كرد: حداقل حق ما اين است كه ببينيم آيا آنان صلاحيت اين كار را دارند. آيا آنها حاضرند به صورت كتبي اعلام كنند مجوز فلان نمايش باطل است و زير آن را امضا كنند. سالهاست شوراي نظارت ما به صورت مكتوب دلايل ردشدن آثار نمايشي را اعلام نميكند و چنين اعتماد به نفسي ندارد. حتي اسامي اعضاي اين شورا به صورت رسمي اعلام نميشود.
برنده جايزه كتاب سال با تأكيد بر ضرورت قانونمندشدن صدور مجوزها در ايران افزود: لازم است مراجع صلاحيتدار فرهنگي رده بالا بر اعمال اين آقايان نظارت كنند. چراكه اين شيوه هنر را به تعطيلي ميكشاند و آن را به فعاليتي سفارشي تبديل ميكند كه تنها عده معدودي كه هويتشان هم معلوم نيست، از آن خوششان بيايد و به اين ترتيب مردم رغبتشان را به تئاتر از دست ميدهند. هرچند كه در بدبينانهترين نگاه، گويي قطع ارتباط مردم با تئاتر در دستور كار عدهاي است.
به اعتقاد عليرضا نادري شيوه جديد نظارت بر تئاتر بيسابقه است و ادامه داد:چنين شيوهاي تاكنون اتفاق نيافتاده است و اين شيوه هنرمندان را به فكرهاي ديگري مياندازد زيرا با اين شيوه عملا نميتوان كار كرد و شايد نتيجه اين شيوه آن باشد كه تعدادي از هنرمندان كار هنري را بايكوت كنند چون ديگر ضرورتي ندارد. نويسنده نمايشنامههايي همچون «كوكوي كبوتران حرم» و «سعادت لرزان مردمان تيره روز» متذكر شد: نميتوان به بسياري از هنرمندان تئاتر تهمت وابسته و منحرف بودن زد، اما اين رفتار اثبات اين نكته است كه هنرمندان ما افرادي منحرف، وابسته و وطن فروش هستند و اينچنين است كه به خودشان اجازه ميدهند
بر هنرمندان اينچنين تنگنظرانه و به روز نظارت كنند درحاليكه برعكس هنرمندان بايد بر رفتار مردم و مسئولان نظارت كنند، اما در شيوه فعلي، تئاتر ما به موجودي تبديل شده كه بايد تاتي تاتي راه برود و همين مسأله آن را به هنري فاقد ارزش و اعتبار تبديل ميكند.
كارگردان نمايش «پچپچههاي پشت خط نبرد» با اشاره به سخنان اخير رييس شوراي نظارت و ارزشيابي درباره صدور مجوز نمايشها براساس اعتماد به گروههاي تئاتري عنوان كرد: اين سخن ناشي از اين مسأله است كه فعاليت فرهنگي در ايران هيچ اصولي ندارد. درحاليكه اين متدها در هيچ كجاي دنيا حتي در خواب هم قابل قبول نيست اما بايد ديد اين حقوق از كجا به شوراي نظارت تفويض شده است. در همهجاي دنيا براي حفظ اخلاق و برخي مسايل، گروهي تئوريسين به صورت نامحسوس جهتدهي به آثار فرهنگي را انجام ميدهند اما اين شيوه كه در ايران اتفاق ميافتد كه شوراي نظارت مانند بازرس به افراد نمره منفي و مثبت بدهد،بي سابقه است.
برنده جايزه كتاب سال دفاع مقدس يادآور شد: در گذشته در عروسيها، مطربهايي را دعوت ميكردند و اگر مهمانان خاصي حاضر بودند از سياه ميخواستند به شيوه ديگري حرفش را بزند. اين شيوه امروز در تئاتر ما مرسوم شده است. گويي عدهاي مطرب را به عروسي دعوت كردهاند و بعد به آنها ميگويند اگر چنين حرفي بزنيد ديگر شما را دعوت نميكنيم! متوجه نيستند فعاليت كلان فرهنگي با اين شيوه تفاوت دارد.
نويسنده فيلمنامه «كيفر» در پايان سخنانش تأكيد كرد: هنرمندان صاحبخانه ندارند. ما خودمان صاحبخانه هستيم. تئاترشهر مال ماست و مديران بايد وظيفه خدمترساني به هنرمندان را انجام بدهند.
حسامالدين سراج: نرخ سالنهاي اجراي موسيقي در تهران بالاست
حسامالدين سراج دليل اصلي برگزاري كنسرتش در كرمانشاه را،نرخ بالاي سالنهاي اجراي موسيقي در تهران دانست.
اين هنرمند با بیان اينكه از آخرين اجراي او در شهر تهران زمان زيادي ميگذرد و حالا او جديدترين اجرايش را قرار است در كرمانشاه داشته باشد گفت:سالنهاي كنسرت در تهران بسيار گران هستند و سالن براي هر صندلي 16 هزار تومان هزينه دارد و هزينههاي ديگر هم وجود دارد و اجراها در اين سالنها معمولا با ضرر همراه است. سالن همايشهاي «برج ميلاد» براي هر شب بين 15 تا 20 ميليون تومان پول مطالبه ميكنند كه اين موضوع براي هنرمندان بسيار مشكلآفرين است.
اين خواننده گفت: در شرايط فعلي به لحاظ اخذ مجوز مشكلي وجود ندارد و مشكل عمده اجراي كنسرتهاي موسيقي، فقط قيمت سالنهاست. به علاوه فكر ميكنم كه براي اينكه مردم رغبت كنند به يك كنسرت بروند بايد فضا آرامش داشته باشد وانگيزه براي كنسرت رفتن وجود داشته باشد.
این کنسرت در روزهاي 18 و 19 تير ماه مقارن با مبعث رسول اكرم (ص) برگزار ميشود، پيش از اين قرار بود 20 و 21 خرداد ماه برگزار شود كه به دليل مشكلات اجرايي و همزمان شدن با ايام امتحانات دانشجويان اين تاريخ تغيير كرد.
گفتني است اين كنسرت با همراهي جمعيت امداد دانشجويي مردمي امام علي (ع) در كرمانشاه برگزار ميشود.
» ادامه مطلب
اين هنرمند با بیان اينكه از آخرين اجراي او در شهر تهران زمان زيادي ميگذرد و حالا او جديدترين اجرايش را قرار است در كرمانشاه داشته باشد گفت:سالنهاي كنسرت در تهران بسيار گران هستند و سالن براي هر صندلي 16 هزار تومان هزينه دارد و هزينههاي ديگر هم وجود دارد و اجراها در اين سالنها معمولا با ضرر همراه است. سالن همايشهاي «برج ميلاد» براي هر شب بين 15 تا 20 ميليون تومان پول مطالبه ميكنند كه اين موضوع براي هنرمندان بسيار مشكلآفرين است.
اين خواننده گفت: در شرايط فعلي به لحاظ اخذ مجوز مشكلي وجود ندارد و مشكل عمده اجراي كنسرتهاي موسيقي، فقط قيمت سالنهاست. به علاوه فكر ميكنم كه براي اينكه مردم رغبت كنند به يك كنسرت بروند بايد فضا آرامش داشته باشد وانگيزه براي كنسرت رفتن وجود داشته باشد.
این کنسرت در روزهاي 18 و 19 تير ماه مقارن با مبعث رسول اكرم (ص) برگزار ميشود، پيش از اين قرار بود 20 و 21 خرداد ماه برگزار شود كه به دليل مشكلات اجرايي و همزمان شدن با ايام امتحانات دانشجويان اين تاريخ تغيير كرد.
گفتني است اين كنسرت با همراهي جمعيت امداد دانشجويي مردمي امام علي (ع) در كرمانشاه برگزار ميشود.
اسفنديار رحيم مشايي:مجوزي براي ورد خوانندههاي لسآنجلسي ندادهام
چندي پيش خبري مبني بر حضور دو خواننده لسآنجلسي در تهران در برخي سايتهاي خبري منتشر شد كه روايت حضور اين دو خواننده را به دعوت مقامات رسمي كشور تاييد ميكرد. اما واكنشي ازسوي هيچيك از مسئولان درباره اين خبر ديده نشد تا اينكه 24 خرداد خبرنگاران فرصت آن را يافتند تا از رئيس دفتر رئيس جمهور درباره اين خبر و حواشي مربوط به آن پرسش كنند كه البته پاسخ رحيم مشايي درحاليكه حضور آن دو خواننده را رد نميكرد اما ارايه مجوز توسط ايران براي ورود آنان را زير سوال ميبرد.
اسفنديار رحيم مشايي درباره ورود خوانندههاي خارج از كشور به داخل كشور و اينكه گفته ميشود حضور اين دو خواننده با مجوز شما به ايران سفر كردهاند، گفت: سوال شما دو بخش دارد اينكه من مجوز دادم؛ بنده اصلا مسئول اين كار نيستم اما اينكه شخصي ايراني بخواهد فعاليتي در داخل و خارج از كشور داشته باشد؛ مطابق با چارچوب و قوانين آزاد است و مشكلي نداريم.
او در پاسخ به اين سوال كه آيا اطلاعي از ورود اين افراد داريد، گفت: من اطلاع ريزي ندارم وليكن سوال شما را به صورت كلي جواب دادم.
مشايي ادامه داد: فعاليت هنري در همه بخشها ازجمله موسيقي براي همه هنرمندان در داخل و خارج از كشور و در چارچوب قوانين آزاد است.
مشاور ارشد رئيسجمهور ادامه داد: برگشت به ايران براي هيچكس مشكلي ندارد مگر اينكه جرمي انجام شده باشد و آن جرم هم تعقيب قضايي شده باشد. اما قانونا ورود به كشور قابل منع نيست. خروج از كشور هم همين طور است به شرط آنكه حكمي از دستگاه قضايي براي كسي صادر شده باشد و ممنوعيت خروج قانوني داشته باشد.
مشايي در تشريح اين گفته خود ادامه داد: مثلا هيات مديره يك شركت دولتي به جهت تعهداتي كه دارد بدون اذن نميتواند از كشور خارج شود يا مامورين دستگاههاي نظامي براي خروج از كشور بايد اذن بگيرند و اگر كسي هم به نحوي ازنظر قضايي حكمي برايش صادر شده باشد بايد حتما در حكمش آمده باشد در غير اين صورت ورود و خروج از كشور براي همه اتباع ايراني آزاد است.
مشايي تاكيد كرد: ايرانيان مقيم خارج از كشور براي ورود به كشور از هيچكس و هيچجا نبايد اجازه بگيرند اما اتباع ساير كشورها براي ورود به كشورمان بايد رواديد بگيرند.
شنيدهها حكايت از آن دارد كه؛ معین روز 19 خردادماه (چهارشنبه هفتهگذشته) برای نخستین بار وارد تهران شده است و بیژن مرتضوی نیز ویلایی در شمال کشور دارد. پیش از این حبیب محبیان با خانوادهاش به تهران سفر كرد و پس از دیدار با مقامات دولتی، ضمن سکونت دایم در تهران، درخواستهایی برای مجوز کنسرت و آلبوم نیز ارایه داد.
» ادامه مطلب
اسفنديار رحيم مشايي درباره ورود خوانندههاي خارج از كشور به داخل كشور و اينكه گفته ميشود حضور اين دو خواننده با مجوز شما به ايران سفر كردهاند، گفت: سوال شما دو بخش دارد اينكه من مجوز دادم؛ بنده اصلا مسئول اين كار نيستم اما اينكه شخصي ايراني بخواهد فعاليتي در داخل و خارج از كشور داشته باشد؛ مطابق با چارچوب و قوانين آزاد است و مشكلي نداريم.
او در پاسخ به اين سوال كه آيا اطلاعي از ورود اين افراد داريد، گفت: من اطلاع ريزي ندارم وليكن سوال شما را به صورت كلي جواب دادم.
مشايي ادامه داد: فعاليت هنري در همه بخشها ازجمله موسيقي براي همه هنرمندان در داخل و خارج از كشور و در چارچوب قوانين آزاد است.
مشاور ارشد رئيسجمهور ادامه داد: برگشت به ايران براي هيچكس مشكلي ندارد مگر اينكه جرمي انجام شده باشد و آن جرم هم تعقيب قضايي شده باشد. اما قانونا ورود به كشور قابل منع نيست. خروج از كشور هم همين طور است به شرط آنكه حكمي از دستگاه قضايي براي كسي صادر شده باشد و ممنوعيت خروج قانوني داشته باشد.
مشايي در تشريح اين گفته خود ادامه داد: مثلا هيات مديره يك شركت دولتي به جهت تعهداتي كه دارد بدون اذن نميتواند از كشور خارج شود يا مامورين دستگاههاي نظامي براي خروج از كشور بايد اذن بگيرند و اگر كسي هم به نحوي ازنظر قضايي حكمي برايش صادر شده باشد بايد حتما در حكمش آمده باشد در غير اين صورت ورود و خروج از كشور براي همه اتباع ايراني آزاد است.
مشايي تاكيد كرد: ايرانيان مقيم خارج از كشور براي ورود به كشور از هيچكس و هيچجا نبايد اجازه بگيرند اما اتباع ساير كشورها براي ورود به كشورمان بايد رواديد بگيرند.
شنيدهها حكايت از آن دارد كه؛ معین روز 19 خردادماه (چهارشنبه هفتهگذشته) برای نخستین بار وارد تهران شده است و بیژن مرتضوی نیز ویلایی در شمال کشور دارد. پیش از این حبیب محبیان با خانوادهاش به تهران سفر كرد و پس از دیدار با مقامات دولتی، ضمن سکونت دایم در تهران، درخواستهایی برای مجوز کنسرت و آلبوم نیز ارایه داد.
محمدرضا گلزار: عده اي به عزرائيل فكر نميكنند!
مراسم تقدير و تشكر از مردم و بازيگران فيلم سينمايي دموكراسي در روز روشن شب گذشته(24خرداد) در پرديس سينمايي ملت برگزار شد. محمدرضا گلزار؛ يكي از بازيگران فيلم دموكراسي تو روز روشن؛ با اشاره به استقبال مردم از اين فيلم گفت: لطف مردم هميشه شامل حال من بوده است و من از آنها تشكر ميكنم. همچنين از علي عطشاني و محمدعلي زم كه ريسك ساخت فيلم دموكراسي در روز روشن را پذيرفتند و كار بزرگي را انجام دادند، تشكر ميكنم زيرا در جريان مشكلات آنها هستم و ميدانم اين فيلم با چه مشكلاتي ساخته شده است.
گلزار با اشاره به حضور خود در اين فيلم گفت: زماني كه روز اول فيلمنامه را براي من ارسال كردند؛ بهدليل كوتاهي نقش قصد نداشتم حضور در فيلم را بپذيرم. به نوعي ابتدا برخورنده به نظر ميرسيد اما بعد كه مجدد فيلمنامه را خواندم احساس كردم نقش عزرائيل نقش مهم و تكاندهندهاي است و آنقدر نقش سنگين است كه ايفا كردن آن بدون آنكه روي من تاثير بگذارد؛ بسيار سخت است و نميتوانم مانند آدمهايي نقش عزرائيل را بازي كنم كه در طول زندگي كارهاي بسياري انجام ميدهند اما هرگز به عزرائيل فكر نميكنند.
وي ادامه داد: اگر اين فيلم فقط پنج دقيقه بيننده را به فكر فرو ببرد، تاثير خود را گذاشته است. بايد فيلمهايي مانند دموكراسي در روز روشن بسيار ساخته شود.
همچنين نيوشا ضيغمي؛ بازيگر ديگر اين فيلم؛ نيز با ابراز خوشحالي از حضور در اين مراسم گفت: از اينكه اين فيلم امروز به فروش خوبي دست يافته بسيار خوشحالم. من ابتدا كه قصد داشتم در فيلم حضور پيدا كنم، نگران بودم. اما حالا كه ميبينم فيلم خوبي ساخته شده است، خوشحالم و به عوامل فيلم خسته نباشيد؛ ميگويم و از اينكه چنين فيلمي را يك جوان ساخته است، خوشحال هستم.
مصطفي محمودي؛ مجري مراسم و مدير روابط عمومي فيلم دموكراسي تو روز روشن؛ نيز با اشاره به استقبال خوب مردم از اين فيلم گفت: فيلم دموكراسي تو روز روشن، از روز آغاز اكران تا امروز با استقبال خوبي مواجه شده است و درحاليكه در همان روزهاي اول تعدادي از بيلبوردهاي فيلم از سطح شهر جمعآوري شد، اما در مدت 31 روز به رقمي معادل 750 ميليون تومان رسيده است كه فروش بسيار خوبي است و اميدوارم در چند روز آينده اين فروش افزايش يابد.
علي عطشاني؛ كارگردان فيلم سينمايي دموكراسي تو روز روشن؛ نيز با تشكر از عوامل فيلم گفت: اگر مشكل و كاستياي در فيلم وجود دارد؛ برعهده من است.
در اين مراسم از يوسف وجداندوست، وحيد رحماني، اردشير كاظمي، محمدعلي زم، علي عطشاني به عنوان عوامل فيلم دموكراسي تو روز روشن تقدير شد. همچنين پس از پايان مراسم فيلم براي حاضران به نمايش درآمد.
اين برنامه با استقبال پرشور مردم و توسط بنيان فرهنگ و هنر ايرانيان، پرديس سينمايي ملت، مجله زندگي ايراني برگزار شد.
» ادامه مطلب
گلزار با اشاره به حضور خود در اين فيلم گفت: زماني كه روز اول فيلمنامه را براي من ارسال كردند؛ بهدليل كوتاهي نقش قصد نداشتم حضور در فيلم را بپذيرم. به نوعي ابتدا برخورنده به نظر ميرسيد اما بعد كه مجدد فيلمنامه را خواندم احساس كردم نقش عزرائيل نقش مهم و تكاندهندهاي است و آنقدر نقش سنگين است كه ايفا كردن آن بدون آنكه روي من تاثير بگذارد؛ بسيار سخت است و نميتوانم مانند آدمهايي نقش عزرائيل را بازي كنم كه در طول زندگي كارهاي بسياري انجام ميدهند اما هرگز به عزرائيل فكر نميكنند.
وي ادامه داد: اگر اين فيلم فقط پنج دقيقه بيننده را به فكر فرو ببرد، تاثير خود را گذاشته است. بايد فيلمهايي مانند دموكراسي در روز روشن بسيار ساخته شود.
همچنين نيوشا ضيغمي؛ بازيگر ديگر اين فيلم؛ نيز با ابراز خوشحالي از حضور در اين مراسم گفت: از اينكه اين فيلم امروز به فروش خوبي دست يافته بسيار خوشحالم. من ابتدا كه قصد داشتم در فيلم حضور پيدا كنم، نگران بودم. اما حالا كه ميبينم فيلم خوبي ساخته شده است، خوشحالم و به عوامل فيلم خسته نباشيد؛ ميگويم و از اينكه چنين فيلمي را يك جوان ساخته است، خوشحال هستم.
مصطفي محمودي؛ مجري مراسم و مدير روابط عمومي فيلم دموكراسي تو روز روشن؛ نيز با اشاره به استقبال خوب مردم از اين فيلم گفت: فيلم دموكراسي تو روز روشن، از روز آغاز اكران تا امروز با استقبال خوبي مواجه شده است و درحاليكه در همان روزهاي اول تعدادي از بيلبوردهاي فيلم از سطح شهر جمعآوري شد، اما در مدت 31 روز به رقمي معادل 750 ميليون تومان رسيده است كه فروش بسيار خوبي است و اميدوارم در چند روز آينده اين فروش افزايش يابد.
علي عطشاني؛ كارگردان فيلم سينمايي دموكراسي تو روز روشن؛ نيز با تشكر از عوامل فيلم گفت: اگر مشكل و كاستياي در فيلم وجود دارد؛ برعهده من است.
در اين مراسم از يوسف وجداندوست، وحيد رحماني، اردشير كاظمي، محمدعلي زم، علي عطشاني به عنوان عوامل فيلم دموكراسي تو روز روشن تقدير شد. همچنين پس از پايان مراسم فيلم براي حاضران به نمايش درآمد.
اين برنامه با استقبال پرشور مردم و توسط بنيان فرهنگ و هنر ايرانيان، پرديس سينمايي ملت، مجله زندگي ايراني برگزار شد.
«سرزمين انسانها» به پايان راه نزديك ميشود
تصويربرداري مجموعه تلويزيوني «سرزمين انسانها» به کارگردانی ابولحسن داوودی با عبور از 75 درصد به پايان راه نزديك ميشود. تصويربرداري 75 درصد از مجموعه تلويزيوني «سرزمين انسانها» در يكي از لوكيشنهاي اصلي آن به پايان رسيد. گروه توليد مجموعه طي ده روز آينده در لوكيشنهاي فرعي تصويربرداري را ادامه ميدهند و پس از گذشت 15 روز در يكي ديگر از لوكيشنهاي اصلي مستقر ميشوند.
آخرين مرحله تصويربرداري سرزمين انسانها در خارج از ايران انجام ميگيرد و تدوين سريال نيز همزمان با تصويربرداري آن انجام ميشود.اين سريال داستان چند پزشك است كه در حال ورود به دوره تخصصي (رزيدنتي) هستند و در يك بيمارستان بزرگ مشغول به ادامه تحصيل هستند. هركدام از اين شخصيتها پيشينه و زندگي گذشتهاي دارد كه در طول مجموعه به آن پرداخته ميشود و خصوصيات جذاب آنها را براي تماشگر روشن ميكند.
برخي از بازيگران اين سريال عبارتند از: علی نصیریان، سروش صحت، عسل بديعي، مائده طهماسبي، بهمن زرينپور، داريوش اسدزاده، افسانه ناصري، رضا آحادي، اميرمحمد زند.
آخرين مرحله تصويربرداري سرزمين انسانها در خارج از ايران انجام ميگيرد و تدوين سريال نيز همزمان با تصويربرداري آن انجام ميشود.اين سريال داستان چند پزشك است كه در حال ورود به دوره تخصصي (رزيدنتي) هستند و در يك بيمارستان بزرگ مشغول به ادامه تحصيل هستند. هركدام از اين شخصيتها پيشينه و زندگي گذشتهاي دارد كه در طول مجموعه به آن پرداخته ميشود و خصوصيات جذاب آنها را براي تماشگر روشن ميكند.
برخي از بازيگران اين سريال عبارتند از: علی نصیریان، سروش صحت، عسل بديعي، مائده طهماسبي، بهمن زرينپور، داريوش اسدزاده، افسانه ناصري، رضا آحادي، اميرمحمد زند.
اعلام آمار تماشاگران نمايشهاي تئاترشهر تا 21 خرداد
آمار تماشاگران مجموعه تئاترشهر تا جمعه 21 خردادماه 89 اعلام شد و بر اساس اعلام روابط عمومي بش از 33 هزار نفر در 52 روز از نمايشهاي تئاترشهر ديدن كردند.
به گزارش روابط عمومي تئاتر شهر، نمايش «پروفسور بوبوس» به كارگرداني آتيلا پسياني كه از 29 فروردينماه در تالار 579 نفري اصلي روي صحنه رفته پس از پشت سر گذاشتن 45 اجرا و 20722 تماشاگر روز جمعه 21 خردادماه به اجراي خود پايان داد.
نمايش «پريخواني عشق و سنگ» به كارگرداني چيستا يثربي كه از 28 ارديبهشتماه اجراي خود را در تالار 115 نفري قشقايي آغاز كرده پس از پشت سرگذاشتن 20 اجرا موفق به جذب 1334 تماشاگر شده است.
نمايش «كا» به كارگرداني رحمت اميني كه از 29 ارديبهشتماه در كارگاه نمايش به صحنه رفته است، پس از پشت سرگذاشتن 19 اجرا 547 تماشاگر داشته است.
نمايش «كهربا» به كارگرداني سيمين اميريان نيز از 28 ارديبهشتماه در تالار 103 نفري سايه روي صحنه رفته است كه پس از پشت سرگذاشتن 20 اجرا توانسته 655 تماشاگر را به تالار بكشاند. از 18 فروردين 1389 تا جمعه 21 ارديبهشتماه، 33192 نفر از نمايشهاي مجموعه تئاترشهر ديدن كردهاند.
به گزارش روابط عمومي تئاتر شهر، نمايش «پروفسور بوبوس» به كارگرداني آتيلا پسياني كه از 29 فروردينماه در تالار 579 نفري اصلي روي صحنه رفته پس از پشت سر گذاشتن 45 اجرا و 20722 تماشاگر روز جمعه 21 خردادماه به اجراي خود پايان داد.
نمايش «پريخواني عشق و سنگ» به كارگرداني چيستا يثربي كه از 28 ارديبهشتماه اجراي خود را در تالار 115 نفري قشقايي آغاز كرده پس از پشت سرگذاشتن 20 اجرا موفق به جذب 1334 تماشاگر شده است.
نمايش «كا» به كارگرداني رحمت اميني كه از 29 ارديبهشتماه در كارگاه نمايش به صحنه رفته است، پس از پشت سرگذاشتن 19 اجرا 547 تماشاگر داشته است.
نمايش «كهربا» به كارگرداني سيمين اميريان نيز از 28 ارديبهشتماه در تالار 103 نفري سايه روي صحنه رفته است كه پس از پشت سرگذاشتن 20 اجرا توانسته 655 تماشاگر را به تالار بكشاند. از 18 فروردين 1389 تا جمعه 21 ارديبهشتماه، 33192 نفر از نمايشهاي مجموعه تئاترشهر ديدن كردهاند.
فیلم "چیزهایی هست که نمیدانی" ساخته فردین صاحب الزمانی در بخش رقابتی چهل و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی کارلووی واری به نمایش در میآید.
» ادامه مطلب
اولین ساخته بلند سینمایی این کارگردان جوان سینما در بخش رقابتی چهل پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری که از دوم تا 10 ژوئیه ( 11 تا 19 تیر ماه 1388) در جمهوری چک برگزار می شود حضور دارد.
"چیزهایی هست که نمیدانی" توسط منیژه حکمت با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند تجربی تهیه شده و درباره علی راننده آژانسی است که از درگیر شدن با هر ماجرایی دوری میکند. سیما، همکلاس قدیمی هنوز تلاش میکند دوستی سالهای دور را زنده کند و او را از انزوا درآورد. در میان مسافرهای ثابت علی زن جوانی است که اتفاقاتی در طول راه آنها را به هم نزدیک میکند. علی مصفا، لیلا حاتمی و مهتاب کرامتی بازیگران اصلی فیلم هستند.
عوامل این فیلم عبارتند از نویسندگان فیلمنامه: فردین صاحبزمانی، پیام یزدانیان، مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش، مدیر تولید: جعفر عروجی، صدابردار: احمد اردلان، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، طراح چهره پردازی: فاطمه کمالی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: بهروز شعیبی، عکس: بهادر نعمتی، از دیگر بازیگران نیز میتوان به مهدی بجستانی، مریم کاظمی، حسام نورانی، نسیم امیرخسرو، مهدی آگاهی، مونا مستوفی، امیرعلی مالکی و... اشاره کرد.
این فیلم به دلیل آماده نشدن در بیست و هشتمین جشواره بین المللی فیلم فجر حضور نداشت و هنوز به اکران عمومی نیز در نیامده است.
فیلم "بیست" ساخته عبدالرضا کاهانی سال گذشته جایزه ویژه هیئت داوران چهل و چهارمین جشنواره کارلووی واری از آن خود کرد.
"چیزهایی هست که نمیدانی" توسط منیژه حکمت با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند تجربی تهیه شده و درباره علی راننده آژانسی است که از درگیر شدن با هر ماجرایی دوری میکند. سیما، همکلاس قدیمی هنوز تلاش میکند دوستی سالهای دور را زنده کند و او را از انزوا درآورد. در میان مسافرهای ثابت علی زن جوانی است که اتفاقاتی در طول راه آنها را به هم نزدیک میکند. علی مصفا، لیلا حاتمی و مهتاب کرامتی بازیگران اصلی فیلم هستند.
عوامل این فیلم عبارتند از نویسندگان فیلمنامه: فردین صاحبزمانی، پیام یزدانیان، مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش، مدیر تولید: جعفر عروجی، صدابردار: احمد اردلان، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، طراح چهره پردازی: فاطمه کمالی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: بهروز شعیبی، عکس: بهادر نعمتی، از دیگر بازیگران نیز میتوان به مهدی بجستانی، مریم کاظمی، حسام نورانی، نسیم امیرخسرو، مهدی آگاهی، مونا مستوفی، امیرعلی مالکی و... اشاره کرد.
این فیلم به دلیل آماده نشدن در بیست و هشتمین جشواره بین المللی فیلم فجر حضور نداشت و هنوز به اکران عمومی نیز در نیامده است.
فیلم "بیست" ساخته عبدالرضا کاهانی سال گذشته جایزه ویژه هیئت داوران چهل و چهارمین جشنواره کارلووی واری از آن خود کرد.
تصویربرداری مجموعه "ملکوت" در کن
تصویربرداری مجموعه تلویزیونی "ملکوت" به کارگردانی محمدرضا آهنج در روستای کن ادامه دارد. این مجموعه به تهیهکنندگی محسن شایانفر یکی از گزینههای شبکه دو برای پخش در ماه رمضان است.
مجموعه "ملکوت" در 30 قسمت 30 دقیقهای به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه دو تهیه میشود. موسسه دیدگاه هنر نیز مجری طرح این پروژه است.
در این سریال محمدرضا شریفینیا، احمد نجفی، رضا رویگری، علی دهکردی، کورش تهامی، نیما شاهرخشاهی، رز رضوی، مهشید افشارزاده، فریبا متخصص، غلامرضا علی اکبری، منوچهر آذری، ترلان پروانه، ابوالفضل شاهکرم، احمد عباسقلی، امیر شجاعی، عباس عرفانی، لادن سلیمانی، سارا احمدیان و ایرج نوذری بازی میکنند.
"ملکوت" به زندگی مرد متمولی به نام حاج فتاح میپردازد که در روزهای اول ماه رمضان تصادف کرده و در بیمارستان بستری میشود. فیلمنامه این سریال را احمدرضا معتمدی نوشته و نادر وحید بازنویسی نهایی را انجام داده است.
دیگر عوامل سازنده "ملکوت" عبارتند از ناظر کیفی: علیرضا افخمی، مدیر برنامهریزی: مجید موثق، دستیاراول کارگردان: منصور وثوقی، مدیر تولید:مهدی بدرلو، مدیر تصویربرداری: فرشاد گل سفیدی، صدابردار: محمد شیوندی، مشاور مذهبی: سیدمجید میرمیران، طراح صحنه و لباس: حسین عالینژاد، موسیقی متن: بهنام ابطحی، جلوههای بصری: امیررضا معتمدی، تدوین: روحالله انصاری، طراح گریم: محمدرضا توسلی، عکاس: رسول صفیزاده و هماهنگی تولید و روابط عمومی: داود یارندپور.
مجموعه "ملکوت" در 30 قسمت 30 دقیقهای به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه دو تهیه میشود. موسسه دیدگاه هنر نیز مجری طرح این پروژه است.
در این سریال محمدرضا شریفینیا، احمد نجفی، رضا رویگری، علی دهکردی، کورش تهامی، نیما شاهرخشاهی، رز رضوی، مهشید افشارزاده، فریبا متخصص، غلامرضا علی اکبری، منوچهر آذری، ترلان پروانه، ابوالفضل شاهکرم، احمد عباسقلی، امیر شجاعی، عباس عرفانی، لادن سلیمانی، سارا احمدیان و ایرج نوذری بازی میکنند.
"ملکوت" به زندگی مرد متمولی به نام حاج فتاح میپردازد که در روزهای اول ماه رمضان تصادف کرده و در بیمارستان بستری میشود. فیلمنامه این سریال را احمدرضا معتمدی نوشته و نادر وحید بازنویسی نهایی را انجام داده است.
دیگر عوامل سازنده "ملکوت" عبارتند از ناظر کیفی: علیرضا افخمی، مدیر برنامهریزی: مجید موثق، دستیاراول کارگردان: منصور وثوقی، مدیر تولید:مهدی بدرلو، مدیر تصویربرداری: فرشاد گل سفیدی، صدابردار: محمد شیوندی، مشاور مذهبی: سیدمجید میرمیران، طراح صحنه و لباس: حسین عالینژاد، موسیقی متن: بهنام ابطحی، جلوههای بصری: امیررضا معتمدی، تدوین: روحالله انصاری، طراح گریم: محمدرضا توسلی، عکاس: رسول صفیزاده و هماهنگی تولید و روابط عمومی: داود یارندپور.
تصویربرداری "در مسیر زایندهرود" ادامه دارد
تصویربرداری مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" به کارگردانی حسن فتحی در اصفهان برای پخش در ماه رمضان ادامه دارد.
مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه برای پخش در ماه رمضان از شبکه یک آماده میشود.
تصویربرداری این مجموعه در اصفهان ادامه دارد. گروه تا پایان هفته در این شهر مشغول هستند و بعد از آن عازم تهران میشوند.
همزمان با تصویربرداری بابک رضا خانی مشغول تدوین مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" است. افشین یداللهی ترانهسرای این مجموعه است و احسان خواجه امیری هم تیتراژ این مجموعه را میخواند.
در مجموعه "در مسیر زایندهرود" مسعود رایگان، حسین محجوب،مهدی باقربیگی، مهرانه مهین ترابی، اشکان خطیبی، بهنوش طباطبایی، پردیس افکاری، مهرداد ضیایی، هومن برق نورد، افسانه پاکرو، مهدی سلطانی و الهه حسینی بازی میکنند.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: مهران سارنگ فوتبالیست جوان و با آتیه تهرانی که برای عقد قرارداد با یک باشگاه تازه تاسیس به اصفهان سفر کرده، طی تصادف با مسعود مصیب جوان نخبه اصفهانی، با او درگیر میشود و این آغاز ماجرایی طولانی است... شاید از نکات جالب این مجموعه حضور مهدی باقربیگی (مجید) بعد از سالها در تلویزیون باشد .
بخشی از عوامل "در مسیر زایندهرود" عبارتند از مدیر تصویربرداری: مسعود کرانی، طراح چهره پردازی: سعید ملکان، صدابردار: خسرو کیوانمهر، طراح صحنه و لباس: پیام فروتن، مدیر برنامهریزی: مجتبی خادمزاده، دستیار اول کارگردان: علی مردانه، عکاس صحنه: نادر فوقانی، مشاور رسانهای: محمدرسول صادقی و مدیر تولید: علیرضا احمدیکیا.
حسن فتحی پیش از این در مجموعههای "میوه ممنوعه" و "اشکها و لبخندها" با علیرضا نادری همکاری کرده بود. او کارگردانی مجموعههای "شب دهم" ،"میوه ممنوعه"، "اشکها و لبخندها"، "مدار صفر درجه" و ... را در کارنامه دارد.
» ادامه مطلب
مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه برای پخش در ماه رمضان از شبکه یک آماده میشود.
تصویربرداری این مجموعه در اصفهان ادامه دارد. گروه تا پایان هفته در این شهر مشغول هستند و بعد از آن عازم تهران میشوند.
همزمان با تصویربرداری بابک رضا خانی مشغول تدوین مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" است. افشین یداللهی ترانهسرای این مجموعه است و احسان خواجه امیری هم تیتراژ این مجموعه را میخواند.
در مجموعه "در مسیر زایندهرود" مسعود رایگان، حسین محجوب،مهدی باقربیگی، مهرانه مهین ترابی، اشکان خطیبی، بهنوش طباطبایی، پردیس افکاری، مهرداد ضیایی، هومن برق نورد، افسانه پاکرو، مهدی سلطانی و الهه حسینی بازی میکنند.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: مهران سارنگ فوتبالیست جوان و با آتیه تهرانی که برای عقد قرارداد با یک باشگاه تازه تاسیس به اصفهان سفر کرده، طی تصادف با مسعود مصیب جوان نخبه اصفهانی، با او درگیر میشود و این آغاز ماجرایی طولانی است... شاید از نکات جالب این مجموعه حضور مهدی باقربیگی (مجید) بعد از سالها در تلویزیون باشد .
بخشی از عوامل "در مسیر زایندهرود" عبارتند از مدیر تصویربرداری: مسعود کرانی، طراح چهره پردازی: سعید ملکان، صدابردار: خسرو کیوانمهر، طراح صحنه و لباس: پیام فروتن، مدیر برنامهریزی: مجتبی خادمزاده، دستیار اول کارگردان: علی مردانه، عکاس صحنه: نادر فوقانی، مشاور رسانهای: محمدرسول صادقی و مدیر تولید: علیرضا احمدیکیا.
حسن فتحی پیش از این در مجموعههای "میوه ممنوعه" و "اشکها و لبخندها" با علیرضا نادری همکاری کرده بود. او کارگردانی مجموعههای "شب دهم" ،"میوه ممنوعه"، "اشکها و لبخندها"، "مدار صفر درجه" و ... را در کارنامه دارد.