عليرضا نادري معتقد است: اصولا دادن مجوز براي اينكه كسي حرف بزند يا گروهي كاري اجرا كنند از يك نسبت غيرمعمول انساني و ماقبل مدرن سرچشمه ميگيرد. در اين وضعيت گروهي فكر ميكنند حق حيات و آزادي ديگري را در دست دارند و هر زمان بخواهند ميتوانند با اين حق بازي كنند.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر در ارزيابياش پيرامون ثبات مجوز نمايشها از مرحلهي تصويب تا اجرا ادامه داد:شيوه جديد صدور مجوزها مانند شارژ كردن كارت سوخت است اگر شهروند خوبي نباشيد، برايتان محدوديت ايجاد ميكنند. اين مناسبات در كار هنري نه انساني است و نه مدرن.
اين استاد دانشگاه اذعان داشت: در جامعه ما مسئولان اختياراتي براي خود قائل هستند. تمام تلاش ما اين است كه اين اختيارات به مردم منتقل شود. ما اين فرض نادرست را ميپذيريم كه آنان در برخي حوزههاي كاري ما نظارت كند اما بايد ميزان توان علمي و كارشناسي آنان كه اين نظارت را اعمال ميكنند ثابت شود تا معلوم شود آيا اين افراد صلاحيت اين امر را دارند يا نه.؟!
نادري با اشاره به عملكرد شوراي نظارت و ارزشيابي اضافه كرد: حداقل حق ما اين است كه ببينيم آيا آنان صلاحيت اين كار را دارند. آيا آنها حاضرند به صورت كتبي اعلام كنند مجوز فلان نمايش باطل است و زير آن را امضا كنند. سالهاست شوراي نظارت ما به صورت مكتوب دلايل ردشدن آثار نمايشي را اعلام نميكند و چنين اعتماد به نفسي ندارد. حتي اسامي اعضاي اين شورا به صورت رسمي اعلام نميشود.
برنده جايزه كتاب سال با تأكيد بر ضرورت قانونمندشدن صدور مجوزها در ايران افزود: لازم است مراجع صلاحيتدار فرهنگي رده بالا بر اعمال اين آقايان نظارت كنند. چراكه اين شيوه هنر را به تعطيلي ميكشاند و آن را به فعاليتي سفارشي تبديل ميكند كه تنها عده معدودي كه هويتشان هم معلوم نيست، از آن خوششان بيايد و به اين ترتيب مردم رغبتشان را به تئاتر از دست ميدهند. هرچند كه در بدبينانهترين نگاه، گويي قطع ارتباط مردم با تئاتر در دستور كار عدهاي است.
به اعتقاد عليرضا نادري شيوه جديد نظارت بر تئاتر بيسابقه است و ادامه داد:چنين شيوهاي تاكنون اتفاق نيافتاده است و اين شيوه هنرمندان را به فكرهاي ديگري مياندازد زيرا با اين شيوه عملا نميتوان كار كرد و شايد نتيجه اين شيوه آن باشد كه تعدادي از هنرمندان كار هنري را بايكوت كنند چون ديگر ضرورتي ندارد. نويسنده نمايشنامههايي همچون «كوكوي كبوتران حرم» و «سعادت لرزان مردمان تيره روز» متذكر شد: نميتوان به بسياري از هنرمندان تئاتر تهمت وابسته و منحرف بودن زد، اما اين رفتار اثبات اين نكته است كه هنرمندان ما افرادي منحرف، وابسته و وطن فروش هستند و اينچنين است كه به خودشان اجازه ميدهند
بر هنرمندان اينچنين تنگنظرانه و به روز نظارت كنند درحاليكه برعكس هنرمندان بايد بر رفتار مردم و مسئولان نظارت كنند، اما در شيوه فعلي، تئاتر ما به موجودي تبديل شده كه بايد تاتي تاتي راه برود و همين مسأله آن را به هنري فاقد ارزش و اعتبار تبديل ميكند.
كارگردان نمايش «پچپچههاي پشت خط نبرد» با اشاره به سخنان اخير رييس شوراي نظارت و ارزشيابي درباره صدور مجوز نمايشها براساس اعتماد به گروههاي تئاتري عنوان كرد: اين سخن ناشي از اين مسأله است كه فعاليت فرهنگي در ايران هيچ اصولي ندارد. درحاليكه اين متدها در هيچ كجاي دنيا حتي در خواب هم قابل قبول نيست اما بايد ديد اين حقوق از كجا به شوراي نظارت تفويض شده است. در همهجاي دنيا براي حفظ اخلاق و برخي مسايل، گروهي تئوريسين به صورت نامحسوس جهتدهي به آثار فرهنگي را انجام ميدهند اما اين شيوه كه در ايران اتفاق ميافتد كه شوراي نظارت مانند بازرس به افراد نمره منفي و مثبت بدهد،بي سابقه است.
برنده جايزه كتاب سال دفاع مقدس يادآور شد: در گذشته در عروسيها، مطربهايي را دعوت ميكردند و اگر مهمانان خاصي حاضر بودند از سياه ميخواستند به شيوه ديگري حرفش را بزند. اين شيوه امروز در تئاتر ما مرسوم شده است. گويي عدهاي مطرب را به عروسي دعوت كردهاند و بعد به آنها ميگويند اگر چنين حرفي بزنيد ديگر شما را دعوت نميكنيم! متوجه نيستند فعاليت كلان فرهنگي با اين شيوه تفاوت دارد.
نويسنده فيلمنامه «كيفر» در پايان سخنانش تأكيد كرد: هنرمندان صاحبخانه ندارند. ما خودمان صاحبخانه هستيم. تئاترشهر مال ماست و مديران بايد وظيفه خدمترساني به هنرمندان را انجام بدهند.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر در ارزيابياش پيرامون ثبات مجوز نمايشها از مرحلهي تصويب تا اجرا ادامه داد:شيوه جديد صدور مجوزها مانند شارژ كردن كارت سوخت است اگر شهروند خوبي نباشيد، برايتان محدوديت ايجاد ميكنند. اين مناسبات در كار هنري نه انساني است و نه مدرن.
اين استاد دانشگاه اذعان داشت: در جامعه ما مسئولان اختياراتي براي خود قائل هستند. تمام تلاش ما اين است كه اين اختيارات به مردم منتقل شود. ما اين فرض نادرست را ميپذيريم كه آنان در برخي حوزههاي كاري ما نظارت كند اما بايد ميزان توان علمي و كارشناسي آنان كه اين نظارت را اعمال ميكنند ثابت شود تا معلوم شود آيا اين افراد صلاحيت اين امر را دارند يا نه.؟!
نادري با اشاره به عملكرد شوراي نظارت و ارزشيابي اضافه كرد: حداقل حق ما اين است كه ببينيم آيا آنان صلاحيت اين كار را دارند. آيا آنها حاضرند به صورت كتبي اعلام كنند مجوز فلان نمايش باطل است و زير آن را امضا كنند. سالهاست شوراي نظارت ما به صورت مكتوب دلايل ردشدن آثار نمايشي را اعلام نميكند و چنين اعتماد به نفسي ندارد. حتي اسامي اعضاي اين شورا به صورت رسمي اعلام نميشود.
برنده جايزه كتاب سال با تأكيد بر ضرورت قانونمندشدن صدور مجوزها در ايران افزود: لازم است مراجع صلاحيتدار فرهنگي رده بالا بر اعمال اين آقايان نظارت كنند. چراكه اين شيوه هنر را به تعطيلي ميكشاند و آن را به فعاليتي سفارشي تبديل ميكند كه تنها عده معدودي كه هويتشان هم معلوم نيست، از آن خوششان بيايد و به اين ترتيب مردم رغبتشان را به تئاتر از دست ميدهند. هرچند كه در بدبينانهترين نگاه، گويي قطع ارتباط مردم با تئاتر در دستور كار عدهاي است.
به اعتقاد عليرضا نادري شيوه جديد نظارت بر تئاتر بيسابقه است و ادامه داد:چنين شيوهاي تاكنون اتفاق نيافتاده است و اين شيوه هنرمندان را به فكرهاي ديگري مياندازد زيرا با اين شيوه عملا نميتوان كار كرد و شايد نتيجه اين شيوه آن باشد كه تعدادي از هنرمندان كار هنري را بايكوت كنند چون ديگر ضرورتي ندارد. نويسنده نمايشنامههايي همچون «كوكوي كبوتران حرم» و «سعادت لرزان مردمان تيره روز» متذكر شد: نميتوان به بسياري از هنرمندان تئاتر تهمت وابسته و منحرف بودن زد، اما اين رفتار اثبات اين نكته است كه هنرمندان ما افرادي منحرف، وابسته و وطن فروش هستند و اينچنين است كه به خودشان اجازه ميدهند
بر هنرمندان اينچنين تنگنظرانه و به روز نظارت كنند درحاليكه برعكس هنرمندان بايد بر رفتار مردم و مسئولان نظارت كنند، اما در شيوه فعلي، تئاتر ما به موجودي تبديل شده كه بايد تاتي تاتي راه برود و همين مسأله آن را به هنري فاقد ارزش و اعتبار تبديل ميكند.
كارگردان نمايش «پچپچههاي پشت خط نبرد» با اشاره به سخنان اخير رييس شوراي نظارت و ارزشيابي درباره صدور مجوز نمايشها براساس اعتماد به گروههاي تئاتري عنوان كرد: اين سخن ناشي از اين مسأله است كه فعاليت فرهنگي در ايران هيچ اصولي ندارد. درحاليكه اين متدها در هيچ كجاي دنيا حتي در خواب هم قابل قبول نيست اما بايد ديد اين حقوق از كجا به شوراي نظارت تفويض شده است. در همهجاي دنيا براي حفظ اخلاق و برخي مسايل، گروهي تئوريسين به صورت نامحسوس جهتدهي به آثار فرهنگي را انجام ميدهند اما اين شيوه كه در ايران اتفاق ميافتد كه شوراي نظارت مانند بازرس به افراد نمره منفي و مثبت بدهد،بي سابقه است.
برنده جايزه كتاب سال دفاع مقدس يادآور شد: در گذشته در عروسيها، مطربهايي را دعوت ميكردند و اگر مهمانان خاصي حاضر بودند از سياه ميخواستند به شيوه ديگري حرفش را بزند. اين شيوه امروز در تئاتر ما مرسوم شده است. گويي عدهاي مطرب را به عروسي دعوت كردهاند و بعد به آنها ميگويند اگر چنين حرفي بزنيد ديگر شما را دعوت نميكنيم! متوجه نيستند فعاليت كلان فرهنگي با اين شيوه تفاوت دارد.
نويسنده فيلمنامه «كيفر» در پايان سخنانش تأكيد كرد: هنرمندان صاحبخانه ندارند. ما خودمان صاحبخانه هستيم. تئاترشهر مال ماست و مديران بايد وظيفه خدمترساني به هنرمندان را انجام بدهند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر