«دي كاپريو» در نسخه دوبارهسازي شده «پنهان»
«پنهان» درام اجتماعي و ضدنژادپرستي «ميشائيل هانكه» به زبان انگليسي دوبارهسازي ميشود. نقش اصلي نسخه دوبارهسازي را «لئوناردو ديكاپريو» بازي خواهد كرد. مشخص نيست سازندگان نسخه انگليسي زبان براي توليد محصول جديد خود، «ميشائيل هانكه» را دعوت به همكاري ميكنند يا خير. هانكه «پنهان» را در سال 2005 براساس فيلمنامهاي اريژينال از خودش كارگرداني كرد. اين فيلم در زمان نمايش عمومي با استقبال بالاي تماشاگران و منتقدان سينمايي روبرو شد و جوايز متعددي از جشنوارههاي مختلف بينالمللي گرفت.
در اين درام پر رمزوراز دلهرهآور «دانيل اوتول» در نقش مردي ظاهر شد كه در كنار همسرش - با بازي «ژوليت بينوش»- زندگي آرام و راحتي در شهر پاريس دارد. زندگي آرام اين مرد با ارسال چند نوار ويدئو در هم ميريزد. يك فرد ناشناس در ساعات مختلف روز فيلمهايي از منزل او گرفته و آنها را براي وي فرستاده است.
كاراكتر اصلي قصه فيلم تصميم ميگيرد هويت پنهان كسي كه اين نوارها را براي او ميفرستد، كشف كند و بفهمد چرا او دارد اين كار را انجام ميدهد. قصه فيلم هانكه نقبي به تاريخ گذشته فرانسه و جنگ اين كشور با مستعمره خودالجزاير نيز ميزند و با اين كار، لحن ضدنژادپرستانه پيدا ميكند.
معلوم نيست سازندگان نسخه انگليسيزبان فيلم، اين بخش از قصه فيلم را چگونه با شرايط معاصر آمريكا منطبق خواهند كرد. پيشبيني ميشود در نسخه انگليسيزبان به اختلافات نژادي موجود در جامعه آمريكا پرداخته شود.
لئوناردو ديكاپريو در نسخه دوبارهسازي شده فيلم، نقشي را بازي خواهد كرد كه دانيل اوتول در نسخه فرانسوي به عهده داشت.
هنوز زماني براي شروع كار فيلمبرداري نسخه جديد «پنهان» اعلام نشده است. ديكاپريو كه تابستان امسال فيلم علمي - تخيلي «آغاز» را به روي پرده سينماها ميفرستد، اين روزها خود را آماده بازي در درام اجتماعي و خانوادگي «زندانيان» ميكند.
«آغاز» اولين همكاري او با «كريستوفر نولان» سازنده دو فيلم آخر مجموعه فيلم «بتمن» است و از آن به عنوان يكي از اميدهاي اصلي جدول گيشه نمايش تابستان امسال اسم ميبرند. اين بازيگر فصل گذشته درام دلهرهآور موفق «جزيره شاتر» را در اكران عمومي داشت.
» ادامه مطلب
در اين درام پر رمزوراز دلهرهآور «دانيل اوتول» در نقش مردي ظاهر شد كه در كنار همسرش - با بازي «ژوليت بينوش»- زندگي آرام و راحتي در شهر پاريس دارد. زندگي آرام اين مرد با ارسال چند نوار ويدئو در هم ميريزد. يك فرد ناشناس در ساعات مختلف روز فيلمهايي از منزل او گرفته و آنها را براي وي فرستاده است.
كاراكتر اصلي قصه فيلم تصميم ميگيرد هويت پنهان كسي كه اين نوارها را براي او ميفرستد، كشف كند و بفهمد چرا او دارد اين كار را انجام ميدهد. قصه فيلم هانكه نقبي به تاريخ گذشته فرانسه و جنگ اين كشور با مستعمره خودالجزاير نيز ميزند و با اين كار، لحن ضدنژادپرستانه پيدا ميكند.
معلوم نيست سازندگان نسخه انگليسيزبان فيلم، اين بخش از قصه فيلم را چگونه با شرايط معاصر آمريكا منطبق خواهند كرد. پيشبيني ميشود در نسخه انگليسيزبان به اختلافات نژادي موجود در جامعه آمريكا پرداخته شود.
لئوناردو ديكاپريو در نسخه دوبارهسازي شده فيلم، نقشي را بازي خواهد كرد كه دانيل اوتول در نسخه فرانسوي به عهده داشت.
هنوز زماني براي شروع كار فيلمبرداري نسخه جديد «پنهان» اعلام نشده است. ديكاپريو كه تابستان امسال فيلم علمي - تخيلي «آغاز» را به روي پرده سينماها ميفرستد، اين روزها خود را آماده بازي در درام اجتماعي و خانوادگي «زندانيان» ميكند.
«آغاز» اولين همكاري او با «كريستوفر نولان» سازنده دو فيلم آخر مجموعه فيلم «بتمن» است و از آن به عنوان يكي از اميدهاي اصلي جدول گيشه نمايش تابستان امسال اسم ميبرند. اين بازيگر فصل گذشته درام دلهرهآور موفق «جزيره شاتر» را در اكران عمومي داشت.
خواجهاميري زير پلخواجو «در مسير زاينده رود» را ميخواند
«احسان خواجه اميري» نماهنگهايي براي مجموعه تلويزيوني «در مسير زايندهرود» با صدا و آهنگسازي خود ميسازد. حسن فتحي مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» را هفته گذشته در جنوب تهران كليد زد و مسعود رايگان در كنار بازيگراني مثل حسين محجوب، مهرانه مهين ترابي، اشكان خطيبي، بهنوش طباطبايي، پرديس افكاري، مهرداد ضيايي، هومن برق نورد، افسانه پاكرو، مهدي سلطاني و الهه حسيني در اين سريال ايفاي نقش ميكند. فتحي بنا دارد نيمي از سريال را در اصفهان تصويربرداري كند كه بخشهايي از آن مربوط به نماهنگي با صداي احسان خواجهاميري است.
مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» براي پخش از شبكه اول سيما در ماه مبارك رمضان ساخته ميشود و در خلاصه داستان آن آمده است: مهران سارنگ فوتباليست جوان و با آتيه تهراني كه براي عقد قرارداد با يك باشگاه تازه تاسيس به اصفهان سفر كرده، طي تصادف با مسعود مصيب جوان نخبه اصفهاني، با او درگير ميشود و اين آغاز ماجرايي طولاني است...
عوامل مجموعه تلويزيوني « در مسير زاينده رود» عبارتند از: كارگردان: حسن فتحي، نويسنده: عليرضا نادري، مدير تصويربراري: مسعود كراني، طراح چهره پردازي: سعيد ملكان، مدير صدا: خسرو كيوانمهر، طراح صحنه و لباس: پيام فروتن، تدوين: بابك رضاخاني، آهنگساز: احسان خواجه اميري، مدير برنامهريزي: مجتبي خادمزاده، دستيار اول كارگردان: علي مردانه، دستيار تهيه: نعمت گودرزوند چگيني، مدير تداركات: ناصر هاديانفر و مدير توليد: عليرضا احمديكيا.
مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» محصول گروه مجموعههاي تلويزيوني شبكه يك سيماست.
» ادامه مطلب
مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» براي پخش از شبكه اول سيما در ماه مبارك رمضان ساخته ميشود و در خلاصه داستان آن آمده است: مهران سارنگ فوتباليست جوان و با آتيه تهراني كه براي عقد قرارداد با يك باشگاه تازه تاسيس به اصفهان سفر كرده، طي تصادف با مسعود مصيب جوان نخبه اصفهاني، با او درگير ميشود و اين آغاز ماجرايي طولاني است...
عوامل مجموعه تلويزيوني « در مسير زاينده رود» عبارتند از: كارگردان: حسن فتحي، نويسنده: عليرضا نادري، مدير تصويربراري: مسعود كراني، طراح چهره پردازي: سعيد ملكان، مدير صدا: خسرو كيوانمهر، طراح صحنه و لباس: پيام فروتن، تدوين: بابك رضاخاني، آهنگساز: احسان خواجه اميري، مدير برنامهريزي: مجتبي خادمزاده، دستيار اول كارگردان: علي مردانه، دستيار تهيه: نعمت گودرزوند چگيني، مدير تداركات: ناصر هاديانفر و مدير توليد: عليرضا احمديكيا.
مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» محصول گروه مجموعههاي تلويزيوني شبكه يك سيماست.
«سيندرلا» تبديل به فيلم زنده ميشود
موفقيت پيشبيني نشده و بالاي مالي و انتقادي «آليس در سرزمين عجايب» در سطح جهاني،كمپاني والت ديزني را به فكر توليد نسخههاي زنده محصولات كلاسيك كارتوني خود انداخته است. نسخه جديد زنده «سيندرلا» اولين محصول سينمايي اين كمپاني است كه به دنبال موفقيت «آليس در سرزمين عجايب» وارد مرحله توليد ميشود.
فيلمنامه نسخه زنده «سيندرلا» را آلين بروش مكنا براي والت ديزني مينويسد و هنوز معلوم نيست اين فيلم هم به صورت سه بعدي تهيه ميشود يا خير. در عين حال،هنوز مشخص نيست نسخه زنده جديد فيلم چقدر به قصه نسخه اريژينال وفادار خواهد ماند.
در شرايطي كه زماني براي شروع توليد نسخه جديد «سيندرلا» مشخص نشده ، گمانهزنيها درباره كارگردان احتمالي فيلم آغاز شده است. احتمال اين كه براي كارگرداني فيلم از «تيم برتن» دعوت به همكاري شود، بسيار زياد است.
مسئولان كمپاني والت ديزني ميگويند قصد دارند ايفاي نقش اصلي «سيندرلا» را به يك بازيگر نوجوان تازه وارد بسپارند.
اين همان كاري است كه آنها هنگام توليد نسخه جديد «آليس در سرزمين عجايب» انجام دادند. جلوههاي ويژه نقش مهمي در نسخه جديد «سيندرلا» خواهد داشت.
قصه سيندرلا كه به دختر خاكسترنشين هم معروف است، جزو معروفترين قصههاي كودكانه و نوجوانانه به حساب ميآيد كه توسط «چارلز پرالت» نوشته شده است. اين قصه درباره دختر نوجواني است كه پس از مرگ پدرش، زير دست نامادري ظالم خود زندگي سختي دارد. آشنايي با شاهزاده جوان شهر باعث تغييرات مهمي در زندگي او ميشود.
كمپاني والت ديزني در سال 1950 انيميشن «سيندرلا» را تهيه كرد كه اكنون جزو آثار كلاسيك سينما محسوب ميشود. صنعت سينما در سال 1998 فيلم زنده «عاقبت به خير» را با نگاهي به قصه «سيندرلا» تهيه كرد كه درو بريمور نقش اصلي آن را بازي كرد.
«آليس در سرزمين عجايب» ساخته تيم برتن بر اساس انيميشن كلاسيك كمپاني والت ديزني ساخته شد و تا به حال حدود 600 ميليون دلار در سطح جهاني فروش كرده است. هنگام نمايش عمومي فيلم، هيچ يك از تحليلگران اقتصادي سينما پيشبيني چنين موفقيتي را براي آن نميكردند.
» ادامه مطلب
فيلمنامه نسخه زنده «سيندرلا» را آلين بروش مكنا براي والت ديزني مينويسد و هنوز معلوم نيست اين فيلم هم به صورت سه بعدي تهيه ميشود يا خير. در عين حال،هنوز مشخص نيست نسخه زنده جديد فيلم چقدر به قصه نسخه اريژينال وفادار خواهد ماند.
در شرايطي كه زماني براي شروع توليد نسخه جديد «سيندرلا» مشخص نشده ، گمانهزنيها درباره كارگردان احتمالي فيلم آغاز شده است. احتمال اين كه براي كارگرداني فيلم از «تيم برتن» دعوت به همكاري شود، بسيار زياد است.
مسئولان كمپاني والت ديزني ميگويند قصد دارند ايفاي نقش اصلي «سيندرلا» را به يك بازيگر نوجوان تازه وارد بسپارند.
اين همان كاري است كه آنها هنگام توليد نسخه جديد «آليس در سرزمين عجايب» انجام دادند. جلوههاي ويژه نقش مهمي در نسخه جديد «سيندرلا» خواهد داشت.
قصه سيندرلا كه به دختر خاكسترنشين هم معروف است، جزو معروفترين قصههاي كودكانه و نوجوانانه به حساب ميآيد كه توسط «چارلز پرالت» نوشته شده است. اين قصه درباره دختر نوجواني است كه پس از مرگ پدرش، زير دست نامادري ظالم خود زندگي سختي دارد. آشنايي با شاهزاده جوان شهر باعث تغييرات مهمي در زندگي او ميشود.
كمپاني والت ديزني در سال 1950 انيميشن «سيندرلا» را تهيه كرد كه اكنون جزو آثار كلاسيك سينما محسوب ميشود. صنعت سينما در سال 1998 فيلم زنده «عاقبت به خير» را با نگاهي به قصه «سيندرلا» تهيه كرد كه درو بريمور نقش اصلي آن را بازي كرد.
«آليس در سرزمين عجايب» ساخته تيم برتن بر اساس انيميشن كلاسيك كمپاني والت ديزني ساخته شد و تا به حال حدود 600 ميليون دلار در سطح جهاني فروش كرده است. هنگام نمايش عمومي فيلم، هيچ يك از تحليلگران اقتصادي سينما پيشبيني چنين موفقيتي را براي آن نميكردند.
«آناهيتا» تيرماه راهي اكران عمومي ميشود
فيلم سينمايي «آناهيتا» تازهترين ساخته سينمايي «عزيزالله حميدنژاد» تيرماه اكران ميشود. در حال حاضر عزيزالله حميدنژاد براي اكران عمومي، مشغول تدوين مجدد فيلم است كه ظاهرا قرار است نسبت به نسخه نمايش داده شده در جشنواره فيلم فجر 15 دقيقه كوتاه شود.
براساس اين گزارش، قرار داد پخش «آناهيتا» به سپاهان فيلم داده شده است كه با توجه به اينكه گروههاي سينمايي دو برنامه آينده خود را نيز مشخص كردهاند، سپاهان فيلم در تلاش است تا «آناهيتا» تيرماه اكران عمومي شود.
حميدنژاد فيلمنامه «آناهيتا» را بر مبناي بخشهايي از تحقيقات علمي ايموتو دانشمند نامدار ژاپني (كه معتقد است دعا و الفاظ خوب در مولكولهاي آب تاثير ميگذارد) نوشت و جلوي دوربين برد. دكتر ايموتو بخشهايي از تحقيقات علمياش را در اختيار فيلم آناهيتا گذاشته است. شهاب حسيني، ميترا حجار، پوريا پورسرخ، نرگس محمدي و محمدرضا داودنژاد در اين فيلم ايفاي نقش كردهاند. «آناهيتا» به تهيهكنندگي حميدنژاد در شيوا فيلم پارس توليد شده است.
براساس اين گزارش، قرار داد پخش «آناهيتا» به سپاهان فيلم داده شده است كه با توجه به اينكه گروههاي سينمايي دو برنامه آينده خود را نيز مشخص كردهاند، سپاهان فيلم در تلاش است تا «آناهيتا» تيرماه اكران عمومي شود.
حميدنژاد فيلمنامه «آناهيتا» را بر مبناي بخشهايي از تحقيقات علمي ايموتو دانشمند نامدار ژاپني (كه معتقد است دعا و الفاظ خوب در مولكولهاي آب تاثير ميگذارد) نوشت و جلوي دوربين برد. دكتر ايموتو بخشهايي از تحقيقات علمياش را در اختيار فيلم آناهيتا گذاشته است. شهاب حسيني، ميترا حجار، پوريا پورسرخ، نرگس محمدي و محمدرضا داودنژاد در اين فيلم ايفاي نقش كردهاند. «آناهيتا» به تهيهكنندگي حميدنژاد در شيوا فيلم پارس توليد شده است.
صدیقه صحت:تلویزیون تیزر «دختران» را پخش نمیکند
صديقه صحت مجري طرح و مدير توليد فيلم «دختران» گفت: فروش دو روز نخست فيلم «دختران» با توجه به نداشتن آنونس و استفاده كمتعداد از بيلبوردها در سطح شهر، به بيست ميليون تومان رسيده است.
او در مورد روند توليد و نمايش اين فيلم، گفت: ما از زمان جشنواره اين فيلم را براي اكران عمومي آماده داشتيم و ميخواستيم به جشنواره برسد اما فيلم با مشكلات پيشبينينشدهاي در مراحل فني صدا روبرو شد كه به جشنواره نرسيد. پس از آن با قراردادي كه با فيلميران داشتيم قرار شد كه فيلم در ايام عيد اكران شود و حتي همه چيز آن آماده شد كه اين اتفاق رخ نداد... در حال حاضر هم كه اما تلويزيون تيزر آن را براي پخش قبول نكرده است.
صحت ادامه داد: البته رسانه ملي وظيفهاش اين است براي كليه فيلمها تبليغ كند و آنونسهاي «دختران» را با برقراري عدالت پخش كند. دراينجا از مديران سيما كه آگاه هستند، درخواست ميكنم با دقت بروند و اين فيلم را ببينند و بعد اگر ضرورت ديدند، نظرشان را درباره پخش تيزرهاي اين فيلم بگويند. ما دراين فيلم به ضرورت امر به معروف و نهي ازمنكر پرداختيم. آنچه كه در دين مبين اسلام به آن پرداخته ميشود. ما اگر بتوانيم اين اصول را درقالب يك كار نمايشي دربياوريم، درحقيقت به طور غيرمستقيم ميتوانيم آنها را گسترش دهيم. ما اگر نتوانيم از قدرت رسانه نمايشي (حال چه تلويزيون، چه سينما و يا تئاتر باشد) به طور غيرمستقيم پيامهاي خوبمان را منتقل كنيم، درحقيقت نسلهاي بعدي بيهويتي را پي ميگيرند و و از خود گم خواهند شد.
او گفت : من تهيه كننده هفت فيلم سينمايي و بيش از پنجاه سريال چه به صورت نويسنده و چه به صورت كارگردان و يا تهيه كننده بودهام، دو دختر دارم و همسرم نويسنده و كارگردان، ضمن اين كه در اجتماع امروزي علاوه بر تهيه كنندگي، مهندسي زمينشناسي خواندهام... در توليد «دختران» ما دوسال با يك گروه محقق (با بازي پزشكان، حقوقدانان و يا افرادي كه علوم اجتماعي و روانشناسي خوانده بودند) كار كرديم و طي دوسال، يك سال پيش توليد و يك ماه و نيم فيلمبرداري داشتيم.
او گفت: شروع فيلمبرداري ما عيد فطر يعني 28 شهريور و پايان آن برابر با روز دختر ميلاد حضرت معصومه(س) بود. اين فيلم را در روز وفات فاطمه زهرا(س) نمايش داديم چون محورش اسلام بود.
صحت درمورد فروش فيلم تاكنون گفت: عليرغم اينكه ما آنونس نداشتيم و بيلبورد كامل هم نداريم، فيلم حدود 20 ميليون تومان فروخته است.
او درمورد نام فيلم گفت: نام اول اين فيلم «چيزهاي كوچك» بود. چيزهاي كوچك منظورمان دختران و زنان بود ؛ و بعد تبديل كرديم به «دختران» و شايد اسم آن باعث ميشود كه بچهها را تشويق كند تا فيلم را ببينند.
به ياد دارم كه درجلسهاي كه دركنار ضرغامي بودم، ايشان تاكيد كردند كه ما به طور جدا براي كارهايي كه تحقيق و كارشناسي دارد پول ميپردازيم... چطور شده كه اين كار كه با اطلاعات زياد و تحقيق و كارشناسي بسيار بود اجازه پخش آنونس و تيزر آن را نميدهند؟ اميدوارم كه آقاي ضرغامي به همراه گروههاي رسانهاي، چه راديو و چه تلويزيون اين فرصت را براي پخش تيزر به اين فيلم بدهد.
» ادامه مطلب
او در مورد روند توليد و نمايش اين فيلم، گفت: ما از زمان جشنواره اين فيلم را براي اكران عمومي آماده داشتيم و ميخواستيم به جشنواره برسد اما فيلم با مشكلات پيشبينينشدهاي در مراحل فني صدا روبرو شد كه به جشنواره نرسيد. پس از آن با قراردادي كه با فيلميران داشتيم قرار شد كه فيلم در ايام عيد اكران شود و حتي همه چيز آن آماده شد كه اين اتفاق رخ نداد... در حال حاضر هم كه اما تلويزيون تيزر آن را براي پخش قبول نكرده است.
صحت ادامه داد: البته رسانه ملي وظيفهاش اين است براي كليه فيلمها تبليغ كند و آنونسهاي «دختران» را با برقراري عدالت پخش كند. دراينجا از مديران سيما كه آگاه هستند، درخواست ميكنم با دقت بروند و اين فيلم را ببينند و بعد اگر ضرورت ديدند، نظرشان را درباره پخش تيزرهاي اين فيلم بگويند. ما دراين فيلم به ضرورت امر به معروف و نهي ازمنكر پرداختيم. آنچه كه در دين مبين اسلام به آن پرداخته ميشود. ما اگر بتوانيم اين اصول را درقالب يك كار نمايشي دربياوريم، درحقيقت به طور غيرمستقيم ميتوانيم آنها را گسترش دهيم. ما اگر نتوانيم از قدرت رسانه نمايشي (حال چه تلويزيون، چه سينما و يا تئاتر باشد) به طور غيرمستقيم پيامهاي خوبمان را منتقل كنيم، درحقيقت نسلهاي بعدي بيهويتي را پي ميگيرند و و از خود گم خواهند شد.
او گفت : من تهيه كننده هفت فيلم سينمايي و بيش از پنجاه سريال چه به صورت نويسنده و چه به صورت كارگردان و يا تهيه كننده بودهام، دو دختر دارم و همسرم نويسنده و كارگردان، ضمن اين كه در اجتماع امروزي علاوه بر تهيه كنندگي، مهندسي زمينشناسي خواندهام... در توليد «دختران» ما دوسال با يك گروه محقق (با بازي پزشكان، حقوقدانان و يا افرادي كه علوم اجتماعي و روانشناسي خوانده بودند) كار كرديم و طي دوسال، يك سال پيش توليد و يك ماه و نيم فيلمبرداري داشتيم.
او گفت: شروع فيلمبرداري ما عيد فطر يعني 28 شهريور و پايان آن برابر با روز دختر ميلاد حضرت معصومه(س) بود. اين فيلم را در روز وفات فاطمه زهرا(س) نمايش داديم چون محورش اسلام بود.
صحت درمورد فروش فيلم تاكنون گفت: عليرغم اينكه ما آنونس نداشتيم و بيلبورد كامل هم نداريم، فيلم حدود 20 ميليون تومان فروخته است.
او درمورد نام فيلم گفت: نام اول اين فيلم «چيزهاي كوچك» بود. چيزهاي كوچك منظورمان دختران و زنان بود ؛ و بعد تبديل كرديم به «دختران» و شايد اسم آن باعث ميشود كه بچهها را تشويق كند تا فيلم را ببينند.
به ياد دارم كه درجلسهاي كه دركنار ضرغامي بودم، ايشان تاكيد كردند كه ما به طور جدا براي كارهايي كه تحقيق و كارشناسي دارد پول ميپردازيم... چطور شده كه اين كار كه با اطلاعات زياد و تحقيق و كارشناسي بسيار بود اجازه پخش آنونس و تيزر آن را نميدهند؟ اميدوارم كه آقاي ضرغامي به همراه گروههاي رسانهاي، چه راديو و چه تلويزيون اين فرصت را براي پخش تيزر به اين فيلم بدهد.
«مهين شهابي» از كما خارج شد
بيژن اميرعلايي (نوه مهين شهابي) در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: مادربزرگم پس از بستري شدن در بيمارستان حدود دو هفته در كما بود و به تازگي و حدود چند روز است كه از كما خارج شده است.
» ادامه مطلب
وي افزود: او اين روزها از آي سي يو به بخش منتقل شده و با شنيدن صداي ما عكسالعمل نشان داده و چشمانش را باز ميكند اما نميتواند سخني بر زبان آورد و با ما حرف بزند. او اين روزها فقط ما را نگاه ميكند. مادربزگم همچنان در بيمارستان پارس بستري و تحت نظر پزشكان معالج است.
مهين شهابي متولد سال 1315 در شهر تهران است و دوره بازيگري را سال 1339 در هنركده آناهيتا سپري كرده است. او فعاليت خود در راديو را از سال 1337 آغاز كرد و شروع فعاليتش در تلويزيون نيز در سال 1339است.
شروع فعاليت سينمايي او در فيلم «ماجراي جنگل» به عنوان بازيگر در سال 1339 بود و حضور در فيلم «گاو» نيز از جمله فعاليتهاي سينمايي او است. مجموعه تلويزيوني «آينه» يكي از محبوبترين سريالهاي دهه 60 سيما است كه با حضور مهين شهابي ساخته شد.
مهين شهابي متولد سال 1315 در شهر تهران است و دوره بازيگري را سال 1339 در هنركده آناهيتا سپري كرده است. او فعاليت خود در راديو را از سال 1337 آغاز كرد و شروع فعاليتش در تلويزيون نيز در سال 1339است.
شروع فعاليت سينمايي او در فيلم «ماجراي جنگل» به عنوان بازيگر در سال 1339 بود و حضور در فيلم «گاو» نيز از جمله فعاليتهاي سينمايي او است. مجموعه تلويزيوني «آينه» يكي از محبوبترين سريالهاي دهه 60 سيما است كه با حضور مهين شهابي ساخته شد.
سرير: «خانه موسيقي» از آندره آرزومانيان حمايت ميكند
مديرعامل خانه موسيقي گفت: آندره آرزومانيان استحقاق كامل براي حمايتهاي لازم از سوي خانه موسيقي را دارد و اميدوارم منابع حمايتي ايشان زودتر مشخص شود.
محمد سرير گفت: پس از عيادت از «آندره آرزومانيان» آهنگساز برجسته كشورمان در بيمارستان سرير، صحبتهايي داشتهام و نامههايي به برخي از منابع نوشتهام تا كمكهاي مالي براي اين هنرمند تامين كنيم. اين هفته نيز منتظر پاسخ هستم و به محض مشخص شدن وضعيت، ليست كمكهاي مادي به اين هنرمند عزيز كه مدتي طولاني است در بيمارستان بستري است، ارائه خواهد شد.
او اضافه کرد: آقاي آرزومانيان استحقاق كامل براي حمايتهاي لازم از سوي خانه موسيقي را دارد و اميدوارم منابع حمايتي ايشان زودتر مشخص شوند.
سرير تصريح كرد: ايشان يكي از هنرمندان و موسيقيدانهاي برجسته كشور هستند و در سه دهه اخير در حوزههاي مختلف موسيقي حضور چشمگير و فعالي داشتهاند. ما بايد شرايطي مهيا كنيم كه اگر يك هنرمند به هر دليلي در هر مقطعي از زندگيش دچار مشكل شد، بتوانيم از او حمايت كنيم و پشتوانهاي براي آنها محسوب شويم.
او گفت: من به طور جدي پيگير كار آقاي آرزومانيان هستم و تلاش ميكنم بتوانيم در اسرع وقت مشكلات اين هنرمند عزيز را مرتفع كنيم.
محمد سرير گفت: پس از عيادت از «آندره آرزومانيان» آهنگساز برجسته كشورمان در بيمارستان سرير، صحبتهايي داشتهام و نامههايي به برخي از منابع نوشتهام تا كمكهاي مالي براي اين هنرمند تامين كنيم. اين هفته نيز منتظر پاسخ هستم و به محض مشخص شدن وضعيت، ليست كمكهاي مادي به اين هنرمند عزيز كه مدتي طولاني است در بيمارستان بستري است، ارائه خواهد شد.
او اضافه کرد: آقاي آرزومانيان استحقاق كامل براي حمايتهاي لازم از سوي خانه موسيقي را دارد و اميدوارم منابع حمايتي ايشان زودتر مشخص شوند.
سرير تصريح كرد: ايشان يكي از هنرمندان و موسيقيدانهاي برجسته كشور هستند و در سه دهه اخير در حوزههاي مختلف موسيقي حضور چشمگير و فعالي داشتهاند. ما بايد شرايطي مهيا كنيم كه اگر يك هنرمند به هر دليلي در هر مقطعي از زندگيش دچار مشكل شد، بتوانيم از او حمايت كنيم و پشتوانهاي براي آنها محسوب شويم.
او گفت: من به طور جدي پيگير كار آقاي آرزومانيان هستم و تلاش ميكنم بتوانيم در اسرع وقت مشكلات اين هنرمند عزيز را مرتفع كنيم.
منوچهر محمدي: اميدوارم با استقبال مردم از «طلا و مس»، سردر سينماهاي ايران عوض شود
تهيهكننده فيلم سينمايي «طلا و مس» با اشاره به اينكه هيچ اطلاعي از جايگزيني استندهاي تبليغاتي فيلم به جاي «دموكراسي تو روز روشن» ندارد گفت: اميدوارم با استقبال مردم زمينه ساخت آثاري نظير «طلا و مس» در سينماي ايران فراهم شود.
منوچهر محمدي با اعلام مطلب فوق افزود: بنده هيچ اطلاعي از جابجايي بيلبوردهاي فيلمم با «دموكراسي تو روز روشن» ندارم چرا كه براساس قراردادي كه بستيم قرار است 40 استند تبليغاتي به «طلا و مس» اختصاص داده شود كه اطلاعي از جابجايي تبليغات اين دو فيلم ندارم و فكر هم نميكنم موضوع جايگزيني استندهاي «طلا و مس» به جاي «دموكراسي تو روز روشن» صحت داشت باشد.
تهيهكننده فيلم تحسين شده «طلا و مس» همچنين با اشاره به استقبال مخاطبان از اين فيلم گفت: خوشبختانه در مدت زماني كه فيلم روي پرده رفته است، روز به روز ميزان استقبال مردم بهتر ميشود و مخاطب ارتباط خود را با فيلم پيدا كرده است.
او همچنين در پاسخ به اين سؤال كه تا چه حد ساخت آثاري نظير «طلا و مس» ميتواند به برونرفت سينماي ايران از وضعيت فعلي كمك كند، گفت: من فكر ميكنم كه ما داريم به وظيفه خود عمل ميكنيم و تمام تلاش ما اين است كه طوري كار كنيم كه در برقراري ارتباط با مخاطب كمفروشي نكنيم و اميدوارم مخاطب نيز با ديدن تلاش عوامل سازندگان فيلم متوجه اين تلاش سالم بشوند.
محمدي در خاتمه اظهار داشت: اميدوارم مردم اين تلاش ما را ببينند و با ديدن تلاش سازندگان آثاري نظير «طلا و مس» شرايط ساخت فيلمهايي از اين قبيل كه به مخاطب خود احترام ميگذارد، بيش از پيش فراهم شود و سردر سينماهاي ايران عوض شود.
» ادامه مطلب
منوچهر محمدي با اعلام مطلب فوق افزود: بنده هيچ اطلاعي از جابجايي بيلبوردهاي فيلمم با «دموكراسي تو روز روشن» ندارم چرا كه براساس قراردادي كه بستيم قرار است 40 استند تبليغاتي به «طلا و مس» اختصاص داده شود كه اطلاعي از جابجايي تبليغات اين دو فيلم ندارم و فكر هم نميكنم موضوع جايگزيني استندهاي «طلا و مس» به جاي «دموكراسي تو روز روشن» صحت داشت باشد.
تهيهكننده فيلم تحسين شده «طلا و مس» همچنين با اشاره به استقبال مخاطبان از اين فيلم گفت: خوشبختانه در مدت زماني كه فيلم روي پرده رفته است، روز به روز ميزان استقبال مردم بهتر ميشود و مخاطب ارتباط خود را با فيلم پيدا كرده است.
او همچنين در پاسخ به اين سؤال كه تا چه حد ساخت آثاري نظير «طلا و مس» ميتواند به برونرفت سينماي ايران از وضعيت فعلي كمك كند، گفت: من فكر ميكنم كه ما داريم به وظيفه خود عمل ميكنيم و تمام تلاش ما اين است كه طوري كار كنيم كه در برقراري ارتباط با مخاطب كمفروشي نكنيم و اميدوارم مخاطب نيز با ديدن تلاش عوامل سازندگان فيلم متوجه اين تلاش سالم بشوند.
محمدي در خاتمه اظهار داشت: اميدوارم مردم اين تلاش ما را ببينند و با ديدن تلاش سازندگان آثاري نظير «طلا و مس» شرايط ساخت فيلمهايي از اين قبيل كه به مخاطب خود احترام ميگذارد، بيش از پيش فراهم شود و سردر سينماهاي ايران عوض شود.
گری اولدمن در " پاندای کونگ فوکار2" صداپیشگی می کند
گری اولدمن به جمع صدا پیشگان دومین قسمت انیمیشن " پاندای کونگ فو کار" پیوست. به گزارش سایت خبری آی ام دی بی، قسمت دوم انیمیشن موفق دریم ورکس سال آینده میلادی اکران می شود. اولدمن در این قسمت صداپیشگی نقش "طاووس" را بر عهده می گیرد که به یاری قهرمان داستان یعنی " پو" ( با صدای جک بلک) می شتابد.
چارلی کافمن هم اکنون مشغول بازنویسی فیلمنامه "پاندای کونگ فو کار2 " است که فیلمبرداری آن به زودی آغاز می شود. اولدمن سال گذشته نیز در انیمیشن موفق " سیاره 51" صدا پیشگی کرده بود.
در کارنامه سینمایی گری اولدمن ایفای نقش در فیلمهایی چون" لئون"، "شوالیه تاریکی" و... به چشم می خورد.
» ادامه مطلب
چارلی کافمن هم اکنون مشغول بازنویسی فیلمنامه "پاندای کونگ فو کار2 " است که فیلمبرداری آن به زودی آغاز می شود. اولدمن سال گذشته نیز در انیمیشن موفق " سیاره 51" صدا پیشگی کرده بود.
در کارنامه سینمایی گری اولدمن ایفای نقش در فیلمهایی چون" لئون"، "شوالیه تاریکی" و... به چشم می خورد.
آغاز تور کنسرت شجریان در آمریکا
تور کنسرت محمدرضا شجریان با همراهی گروه موسیقی شهناز به سرپرستی مجید درخشانی با برگزاری یک کنسرت روز اول خردادماه در آمریکا آغاز می شود.
پس از برگزار شدن تور کنسرتهای استاد شجریان در استرالیا، نخستین اجرای این گروه موسیقی در آمریکا فردا در شهر آتلانتا برگزار می شود و پس از آن در تاریخ 2 و 6 خردادماه در واشنگتن و هیوستن اجرای برنامه دارند و پس از یک روز استراحت 8 و 9 خرداد در شهرهای سن فرانسیسکو و لوس آنجلس کنسرت برگزار می کنند.
گروه شهناز در ادامه تور برنامه های خود 14 خردادماه در ونکور کانادا اجرای برنامه دارد و در نهایت تور کنسرت شجریان با اجرا در شهر تورنتو در تاریخ 16 خرداد به کار خود پایان می دهد.
پس از برگزار شدن تور کنسرتهای استاد شجریان در استرالیا، نخستین اجرای این گروه موسیقی در آمریکا فردا در شهر آتلانتا برگزار می شود و پس از آن در تاریخ 2 و 6 خردادماه در واشنگتن و هیوستن اجرای برنامه دارند و پس از یک روز استراحت 8 و 9 خرداد در شهرهای سن فرانسیسکو و لوس آنجلس کنسرت برگزار می کنند.
گروه شهناز در ادامه تور برنامه های خود 14 خردادماه در ونکور کانادا اجرای برنامه دارد و در نهایت تور کنسرت شجریان با اجرا در شهر تورنتو در تاریخ 16 خرداد به کار خود پایان می دهد.
گفتوگوی خبرگزاری مهر با محمد علی زم: "دموکراسی تو روز روشن" فیلم تهیه کننده است
وبیتا موسوی:حجت الاسلام محمد علی زم تاکید دارد"دموکراسی تو روز روشن" فیلم تهیه کننده است و سینمای ایران برای بهبود جریان تولید نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است. فیلمی که این روزها روی پرده رفته وبا استقبال خوبی نیز روبرو شده است. در این گفتوگو سعی شده درباره دلایل و مراحل تولید این فیلم با توجه به دوری چندین ساله ایشان از حوزه تهیه و تولید آثار سینمایی صحبت شود.
در حال حاضر وضعیت فرهنگی سینمای ایران مطلوب نیست. شما در این شرایط فیلمی ساختید با یک کارگردان جوان و با موضوعی که خطوط قرمز زیادی دارد. "دموکراسی تو روز روشن" چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب کرد با این فیلم به سینما بازگردید؟
- سینمای ما سالهاست که وضعیت خوبی ندارد و در سراشیبی افتان و خیزان حرکت می کند و دلایل و عوامل مختلفی در این وضعیت دخیل است. ولی به هر حال هر کس که به این سینما علاقمند است وتجربهای نیز اندوخته وظیفه دارد برای کاستن از بدیها و افزودن به خوبیها کاری انجام دهد. به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم در حد توانم یک قدم کوچک در بهبود اوضاع سینما بردارم و طبعا باید براساس منش و شیوه ای که در گذشته داشتم کاری میکردم.
طرح موضوع "دموکراسی تو روز روشن" و ساخت چنین فیلمی از طرف من دلیلش روشن و واضح است. ولی همانطور که عنوان کردید موضوع این فیلم پرخطر و در مرز خط قرمز بود. در شرایط ناگوار فرهنگی حاکم بر سینما و برای کاهش زشتیها سعی کردیم در نگارش فیلمنامه، چیدمان عوامل و شرایطی که در مراحل تولید داشتم با یک امید و توکل الهی کار را آغاز کنیم. تا تمام محاسبات تکنیکی به سرانجام مطلوبی برسد و وقتی مخاطب فیلم را دید آن را پس نزند و احساس بدی به وی دست ندهد. فکر میکنم این توفیق درحد نسبی نصیب ما شده است. پیش از این من از آقای عطشانی فیلم ویدئویی "پوست موز" را دیده بودم و با ارتباطی که با وی پیدا کردم احساس کردم وی این حسن نیت را دارد که اگر در کنارش باشم می توانیم به نتیجه دلخواه برسیم.
* ایده اولیه فیلمنامه چگونه شکل گرفت؟
- سناریوی اولیه را آقای مسعود احمدیان نوشته بود که حدود چهار سال این متن در دست افراد مختلفی در سینما رفت و آمد داشت. وقتی متن را خواندم آقای احمدیان اجازه دادند هر تغییری که می خواهم را در متن بدهم و با توجه به این موضوع در یک فرصت چهار ماهه هشت بار متن را بازنویسی کردم تا به شکل دلخواه نزدیک شده است. البته در این مدت برخی دوستان دلسوزم که در سینما متن اولیه را خوانده بودند پیغام می دادند که از ساخت این فیلمنامه به خاطر مشکلاتی که دارد پرهیز کنم اما من در سینما یک چیزی دیده بودم که قابلیت دگر شدن و هست شدن را داشت. در ابتدا به آقای عطشانی عنوان کردم این فیلم به دلیل مسائلی که دارد فیلم تهیه کننده است نه کارگردان واگر شما این مسئله را قبول دارید میتوانیم با هم این کار را بسازیم و طبیعا تا هر کجا که لازم بود این کار به صورت مشترک پیش رفت.
* پس شما فیلمنامهای به کارگردان دادید که کامل بود و در زمان ساخت هم دوباره بازنویسی نشد.
- اساساً بنا نبود غیر نسخه بازنویسی تغییر دیگری ایجاد شود. فیلمنامه "دموکراسی تو روز روشن" برای ساخت بازنویسی شده بود. در حقیقت فیلمنامه برای فیلمبرداری آماده بود. البته بر اساس نسخه بازنویسی شده فیلمنامه صحنه های بیشتری از آنچه که در فیلم دیده می شود و وجود داشته و گرفته شــــد. به طوری که حدود 40-30 دقیقه صحنه های اضافه داشتیم که برای رعایت ریتم و زمان اکران در فیلم استفاده نشد که ممکن است در کار دیگری که در نظر داریم استفاده کنیم. مسئولیت نخستین من بازنویسی مکرر متن قبل از کلید زدن بود. البته بازنویسیهای موردی هم به تناسب سکانسها و فیلمبرداری داشتیم که به وقت انجام شد.
* متاسفانه در سالهای اخیر به خاطر تولید فیلمهای سطحی ذائقه مخاطب ما تغییر کرده است و آنها کمتر به دیدن فیلم فرهنگی می روند. فکر می کنید موضوع "دموکراسی تو روز روشن" نیاز مخاطب امروزی است؟ البته شما برای بیان موضوع و نشان دادن فضایی از برزخ که مخاطب ما شناختی از آن ندارد سعی کردید از رگههای طنز استفاده کنید اما در تولید کار از جنس کارهای طنز امروزی فاصله گرفتید.
- بسیاری از کارهای کنونی سینما نه طنز است و نه کمدی بلکه شکل کمدی دارد و شاید بهتر است که بگوییم "کمدی مال" است. هیچوقت ساخت فیلم کمدی به عنوان یک ژانر سینمایی ناپسند نیست. ولی کمدی منطق خود را دارد. کار طنز هم با کمدی متفاوت است. امروز متاسفانه این دو با یکدیگر مخلوط شده و به کمدی طنز میگویند و به طنز که بسیار نایاب است کمدی. کار طنز برخودار از چند لایگی است و خیلی فاخرتر از کمدی است. ولی متاسفانه در سینمای ما در سالهای اخیر کمتر کار طنز اتفاق افتاده است. آنچه که هست یا شبه کمدی است یا کمدیهایی است که از منطق درستی برخوردار نیستند. این دو نکته را باید از هم جدا کنیم. ما 72 میلیون جمعیت داریم که همه طبقات سنی آن باید مخاطب سینما باشند.
فرض کنید با 15 میلیون نفر تا حدود 11-10 سال داریم که اصلا مخاطب سینما نیستند در سالهای پیش تلاشهایی صورت گرفت که به اقتضای شرایط از فیلمهای تولید شده در این بخش استقبال خوبی شد. اما مثل بقیه کارهای خوب در نطفه سوخته شد و متاسفانه این قشر عظیم که از نظر تربیت پذیری شرایط بسیار مستعد و ویژه ای دارد و امروز مشتری فیلمهای انیمیشن آمریکایی است و اصلا مدیریت تامین نیازهای بصری آنها از دست انقلاب خارج است 75 میلیونی که در یکی دو دهه گذشته تا 30 میلیون مخاطب سالانه سینما بودند و امروز به خاطر شرایط سینما دچار ریزش شدند. به نحوی که نه تنها در چند سال اخیر رشد مخاطب نداشتم بلکه مدام با ریزش روبرو بودیم و اگر سینما به حال کنونی اش رها شود با توجه به روندی که در این سالها به لحاظ تولید و مدیریتهای متلاطم و متزلزل داشته است روز به روز این ریزشها افزایش و ما را به سمت سقوط و نزول خواهد کشاند.
بهبود جریان تولید سینما نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است که در کوتاه مدت مخالف ذائقه موجود قشر کنونی سینما نباشد. طبیعتا مخاطبانی که در سینماغایب هستند وقتی خبردار می شوند که فیلمی آمده که با ذائقه آنها سازگاری دارد مخاطب سینمای ما می شوند. عده ای عقیده دارند این روش با منطق مخاطب کنونی سازگاری ندارد. اما من مخالف این نظر هستم و فکر می کنم مخاطب کنونی سینما بیشتر پذیرای این فیلم خواهد شد. مخاطب ما در دیدن فیلمهای سطحی که شماعـــــنوان می کنید مقصر نیست. مخاطب نیاز به تفریح دارد، علاقمند به سینما است و دوست دارد از روند کنونی سینمای جامعه خود مطلع باشد. اما دیدن این فیلمها به معنی رضایت او نیست.
* این فیلم با توجه به زاویه دینی که پیش رو قرار داده است ممکن است مورد نقد برخی از افراد قرار گیرد؟
- اینکه همه درباره سینما نظر دهند چیز بدی نیست. سینما متعلق به مردم است و هر کسی که اندکی به سینما علاقمند است میتواند به اندازه و میزان علاقمندی خود درباره سینما اظهارنظر کند. اتفاقاً این موضوع یک فرصت برای رشد سینمای ما است که 70 میلیون جمعیت آنچنان به سینما توجه دارند که میتوانند درباره آن صحبت کنند. این فرصت برای دیگر رشته های هنری نظیر قصه، نقاشی، موسیقی و ... وجود ندارد. ما به عنوان یک جامعه فرهنگی و سینمایی ما باید از فرصت اظهار نظر مردم استفاده کنیم. حرفی که دارای منطق درست و استوار نباشد هیچوقت و هیچ کجا قابل پذیرش نیست. درباره سینما همه میتوانند حرف بزنند، باید حرف متناسب با اطلاعاتشان باشد و نگاه جامع و ملی به عنصر سینما داشته باشند. حرف زدن نباید انتقامگیری و همراه با غرض ورزی باشد و نباید به نوعی ایجاد سنگلاخ در راه جماعتی که کار سالم سینمایی میکنند، باشد. این حرف زدن همچنین نباید همراه با حب و بغض شخصی باشد.
به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" از یک ژانر ترکیبی برخوردار است. بحث دین در جامعه ما بحث داغی است و از نظر من مقولهای به نام آخرت و توجه به این که انسان مسئول اعمال خود و تاثیر آن بر زندگی خود و دیگران است و نتایج اعمال او در هر روز مورد سنجش قرار می گیرید یک موضوع مهم دینی است. باید چنین موضوعاتی در یک ژانر سینمای دینی در قالبهای متفاوت، قصهها، شخصیتها و حوادث مختلف مطرح شود تا مردم بفهمند که زندگی امروز آنها رها شده و در پس امروز آنها فردایی وجود دارد که از زندگی دیروز او سئوال میکنند واو باید پاسخگوی آن باشد.
من این موضوع را اخلاقی، اعتقادی، اجتماعی و دینی می دانم. اگر قرار است جامعه ما سالم باشد و به سلامت از گردبادهای حوادث مادی عبور کند باید همه آگاهی بیابند که گرانفروشی، کم فروشی، اذیت و آزار مردم و کوتاهی در حق آنها در فردایی که پیش روست بازخواست می شود. من در فیلم "دموکراسی تو روز روشن" این موضوع را گنجانده ام و امیدوارم که تاثیر اخلاقی و معنوی خود را روی مردم بگذارید.
* شما برای این مفاهیم دینی از نظر کارشناسان مذهبی دیگری نیز در زمان نگارش فیلم استفاده کردید و یا آنها فیلم را دیدهاند؟
- در زمان فیلمنامه نه ولی دوستان مختلف، صاحبنظر و کارشناس دینی فیلم را دیده اند و خوشبختانه نظرات مثبتی درباره آن اظهارکرده اند.
* در زمان ساخت فیلم صحبتهایی عنوان شد مبنی بر اینکه این فیلم به نوعی جوابیه "اخراجیها" است. فیلم "اخراجیها" به شکلی و به اعتقاد بعضیها ارزشهای دفاع مقدس را به سخره گرفته است. "دموکراسی تو روز روشن" نیز شخصیت محوری خود را یکی از فرماندهان دفاع مقدس قرار داده است.
- هیچ فیلمی نباید پاسخ فیلم دیگری تلقی شود. "اخراجیها" فیلمی است که مسیر قانونی تولید و تهیه خود را داشته است و در نهایت هم آنچه که میبایست دیگران نظارت میکردند که این فیلم خوب شود صورت گرفته است. نویسنده یا کارگردانی متنی ارائه میکند و ارشاد درباره آن نظر میدهد. از این جهت که "اخراجیها" راه قانونی خود را طی کرده است هیچ انتقادی بر آن وارد نیست اما ممکن است خیلیها از مضمون فیلم خوششان نیاید و توصیههایی داشته باشند.
"دموکراسی تو روز روشن" اساساً ژانر "اخراجیها" نیست. و به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" هرگز پاسخ آن فیلم نیست. این فیلم حرف دیگری می زند که اخراجیها در پی آن نبوده است. البته من هم که از راه دور در راه جبهه و جنگ بوده ام شاید بیش از دیگران در قضیه حفظ و اشاعه درست رهاوردهای دفاع مقدس تعصب دارم و کارهای گذشته من در عرصه سینما، تئاتر، ادبیات، نقاشی، عکس و .. گویایی صحت این ادعاست. من هم متعصب هستم که نباید دفاع 8 ساله خود را ملعبه یا وسیلهای برای خندیدن دیگران کنیم. اسم آن روزها دفاع مقدس است. ما در حاشیه دفاع مقدس حرفهای طنز بسیاری میتوانیم داشته باشیم که با رعایت احترام به قهرمانان جنگ قابلیت طرح شدن دارد . البته این دقتها در "دموکراسی تو روز روشن" لحاظ شده و خط قرمزها را رعایت کرده ایم تا دچار ابتذال نشویم و چیزی را زیر سئوال نبریم. البته عدهای به دلیل تقارنی که بین نمایش "اخراجیها" و تولید "دموکراسی تو روز روشن" وجود داشته است همین تلقی شما را دارند ولی وقتی فیلم را می بینند متوجه تفاوت این دو می شوند. ما این فیلم را به عنوان پاسخی برای "اخراجیها" نساختیم. پیام، تاثیر اخلاقی و هدف این فیلم با آنچه گفته می شود کاملا متفاوت است.
* پیش تولید و مراحل تولید "دموکراسی تو روز روشن" پرحاشیه بود که بخش عمده آن به قضیه انتخاب بازیگران بر میگردد و دستمزدی که محمدرضا گلزار دریافت کرده است.
- بخشی از انتخاب بازیگران به رعایت حال گیشه بر می گردد و نوعا بسیاری از تهیهکنندگان بر همین اساس بازیگران را انتخاب میکنند. اما در "دموکراسی تو روز روشن" علاوه بر رعایت حال مخاطب قصد داشتیم انتخاب بازیگران به گونه ای باشد که مضامین مذهبی، معرفتی آن را بپذیرد و طرح مسائل عرفانی در دل مخاطب جا بگیرد. انتخاب این آدمها انتخاب تواناترینهای سینمای ایران نبوده است. ما هنرمندانی داریم که به لحاظ فنی، تکنیکی و قدرت بازی بسیار از هنرپیشه های این فیلم تواناتر هستند اما بخشی از دلایل انتخاب این بازیگران براساس پیش زمینههایی است که در نظر مردم و قشر جوان نسبت به آنها وجود دارد.
* آیا پشتوانه نگاه در انتخاب فرشته مرگ نقش داشت؟
- متاسفانه نگاه انسان به مرگ یک نگاه منفی است. در کتب آسمانی دنیای بعد از مرگ در پیوند دنیای پیش از مرگ است و عزرائیل یک مامور الهی است. اما همیشه ما این مامور الهی را بد میبینیم. به عنوان مثال، درباره کسی که می میرد میگوییم بیچاره از دنیا رفت و طبعا آن که زنده مانده و روزی هزاران گناه میکند خوشبخت است. من در صدد بودم فرشته مرگ الهی را چهرهای انتخاب کنم که آن چهره یک پیش زمینه محبوبی نزد مردم داشته باشد تا مردم بر اساس آن پیش زمینه نگاه شان به مرگ در فیلم متفاوت شود. دوم اینکه همه مهرورزیها و لطافتهایی که در روایات نسبت به حضرت عزرائیل وجود دارد را در شخصیت این فرد بگنجانیم. از نظر قرآن مرگ یک تهدید و آسیب نیست، مرگ فرصت احیاء مجدد انسان است در روزگاری غیرزمینی و این زندگی ماست که مرگ ما را زیبا و یا زشت می کند.
امیر ستوده (حمید فرخنژاد) فرمانده ما در فیلم یک آدمی است که در زندگیش دچار تضاد و تعارض شده است. اما با همه تضادهایی که دارد امیر سپاه اسلام بوده، زحمت کشیده و در حق مردم بد نکرده و مردم درباره او قضاوتهای درستی دارند. اما با تمام اینها وی در برزخ گرفتاری دنیوی پیدا می کند و باید پاسخ کارها را بدهد. با این وجود مرگی که سراغ وی رفته است مرگ بدی نیست و زیباست. این مرگ قابل گفتگو و ملایمت است و شکنجهگر نیست. او با مرگش مجادله میکند. عنوان "دموکراسی تو روز روشن" دقیقاً از همینجا ناشی می شود که یک آدم ناتوان و بیقدرت در برابر مظهر قدرت الهی- فرشته مرگ - اینگونه ایستاده و حرف خودش را میزند و در برزخ در شرایط سخت با نیکذات که یک فرشته الهی است با او بحث میکند.
دموکراسی از نظر من چنین گفتگویی است که یک آدم ناتوان در برابر قدرتمندی قرار بگیرد و بتواند بدون لکنت و با استفاده از همه منطقش حرف خودش را بزند و حتی در دفاع از خود با آن نماینده قدرت لایتناهی به مجادله بپردازد. این همان چیزی است که امیرالمومنین در دوره خلافتش عنوان کرده: "مردم، من در دسترس شما هستم هرچه که دلتان میخواهید از من سئوال کنید" علی (ع) به عنوان مظهر قدرت الهی در عصر خویش در تلاش است تا برای مردم امکان و فرصت گفتگو با خود را فراهم کند و مردم در برابر قدرت او به لکنت نیفتند. این یعنی حقیقت دموکراسی که الهی است، پس آنچه که امروز در غرب و .. بحث از آزادی و دموکراسی می کنند با حقیقتی که در دنیای ولایت شیعی و آخریت الهی ما وجود دارد، کاملا متفاوت است. ایشان عدالت به معنای واقعی را اجرا میکرد و در عین حال برابر مردم پاسخگو بودند و دموکراسی دینی به عقیده من دموکراسی برزخی است که انسان بتواند با قدرتهای حاکم بر زندگیش بحث و گفتگو کند. در انتخاب بازیگران تلاش شده از حضور کسانی استفاده کنیم، که بتوانند این مفاهیم سنگین را به خورد مخاطب بدهند. به همین دلیل ما درصدد استفاده از ظرایف و لطایفی بودیم تا به این بازیگران رسیدیم.
* این در ارتباط با انتخاب همه بازیگران صدق می کند؟
- بله تا حدودی. البته بضاعت بازیگری ما در سینمای ایران محدود است. اگر دست ما بازتر بود ممکن بود افراد دیگری جایگزین هنرمندان فعلی شود.
* پیش از این در فیلمهایی چون "یک بوس کوچولو" و یا "آدم" ما با چهرهای از فرشته مرگ روبرو بودیم که در هر دو این آثار از حضور بازیگران چهره زن برای این نقش استفاده شده است. به نوعی این انتخابها نیز با مخاطب ارتباط برقرار میکرد. شما هم عنوان کردید قصد داشتید از چهره محبوبی استفاده کنید. اما این انتخاب برای شما حاشیههای فراوانی داشت از جمله دستمزد بالای وی و رفع ممنوعالکاری این بازیگر بعد از یکسال. به هر حال شما سعی دارید با توجه به سابقه کاری که داشتید کاری انجام دهید که حاشیه کمتری داشته باشد.
- هر تهیه کنندهای به دنبال این است که فیلمی ارزان و مناسب بسازد. من هم چنین علاقمندی دارم. اما "دموکراسی تو روز روشن" فیلم گرانی شد و بدون حمایت دولتی، وام و یا کمک بلاعوض ساخته شد. از نظر برخی مدیران فرهنگی دولت این کاردر زمره آثار معناگرا است اثری معناگرا باشد. در حالی که نوعا فیلمهای معناگرا برخوردار از کمکهایی هستند که بعضا به نوعا این قبل آثار معنوی گرفتار نارسایی هستند. ولی این فیلم با همه قدرتی که در انتقال مفاهیم خودش در ذهن مخاطب پیدا کرده مورد حمایت دولتی واقع نشد. البته شاید نگاه منفی که بعضی از دوستان به من دارند باعث این محرومیت شده باشد این فیلم به نظرم به خاطر همین نگاه منفی در جشنواره فیلم فجر هم مورد بی توجهی قرار گرفت. البته من همه اینها را به حساب نامهربانیهایی که در نظام فرهنگی و سینمایی در چند سال گذشته نسبت به من وجود داشته است می گذارم. ولی دوست نداشتم بی انصافی در حق من به یک اثر فرهنگی نیز تسری پیدا کند. اثری که مورد نیاز مردم است و میتواند تاثیر اخلاقی خوبی در جامعه بگذارد. این همان نامبارکی است که به خاطر شخصی محصول خوب او را نادیده بگیریم ودرسخنان معصومین داریم "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال".
از طرف دیگر اگر از نظر منتقدان 90 میلیون تومان پول زیادی است قطعاً از نظر من هم زیاد است. اما من در شرایط طبیعی چنین تصمیمی نگرفتم. و الان نمیتوانم درباره آن شرایط غیر طبیعی صحبت کنم. چون همانطور که شما عنوان کردید من همیشه آدم عملگرایی بودم و دنبال حاشیه سازی برای خود و دیگران نیستم و حالا هم قصد ندارم با بیان کردن این موضوع ویژه حاشیه جدیدی برای کل فیلم تولید کنم. به هر حال در یک میدان عرضه و تقاضا ممکن است تقاضا ارزان و عرضهها گران باشد و یا بالعکس اما بالاخره در اما در یک نقطهای باید تلاقی عرضه و تقاضا خودش را در یک عدد و رقمی نشان دهد. من در شرایطی قرار گرفتم که باید چنین رقمی را بپذیریم عنوان دستمزد پرداخت کنم. البته میتوانست این رقم پرداخت نشود و شخص دیگری انتخاب شود، قطعا کار به گونهای دیگری شکل می گرفت. به هر حال شرایط و تشخیص آن روز حاصلش این نتیجه شد و قضاوتهای درست با منظور شرایط بدست می آید.
* شما خودتان انتخابهای بازیگران را به عهده گرفتید و نظر کارگردان و یا عوامل دیگر چقدردخیل بود.
- نه من شخصاً این کار را به تنهایی انجام ندادم. بلکه دوستان مختلفی نظر دادند. کارگردان، آقای شریفینیا، دستیاران کارگردان و برخی کسانی که از آنها مشورت می گرفتم نظرات مختلفی داشتند و یک لیست 50 نفرهای از بازیگران ارائه پیشنهاد تهیه شد. به طور مثال درباره نقش آقای گلزار ما شش پیشنهاد دیگر هم داشتیم. در واقع ما نمیخواستیم سبک فیلمهای دیگر را تکرار کنیم که از حضور بازیگران زن در نقش فرشته مرگ استفاده کرده بودند و قصد داشتیم در قالب یک بازیگر مرد آن را به تصویر بکشیم. یا به طور نمونه در نقش امیر ستوده گزینههایی چون شریفینیا ، مهدی هاشمی، پرویز پرستویی و .. داشتیم که به آقای فرخنژاد رسیدیم. حدود 40 روز ما برای انتخاب بازیگران کار میکردیم برخی از دوستان منتخب بدلیل این که همزمان با این پروژه تعهدات دیگری داشتند امکان همراهیشان فراهم نشد.
* در مورد خانم نیکی کریمی چطور؟ به هر حال نقش ایشان گویا بر اساس حرفه وی نوشته شده است.
- برای نقش خانم کریمی هم گزینههای دیگری داشتیم. به طور مثال خانم رخشان بنیاعتماد، خانم لرستانی، خانم تهرانی از جمله آنان بودند که باز در جمع بندیها به این نتیجه رسیدیم که شرایط حضور و همکاری خانم نیکی کریمی بیشتر از دیگران فراهم است. یکی از مزیتهای ایشان نسبت به دیگر بازیگران به خاطر فیلمسازی وی بود.
* شما در ساخت این فیلم سعی کردید به لحاظ فنی و تکنیکی از تجهیزات روز سینمای دنیا استفاده کنید. این موضوع در فیلمبرداری، طراحی صحنهها با استفاده از جلوههای رایانهای و ... دیده میشود. ضرورت شما برای استفاده و دسترسی به این ابزار به جهت موضوع فیلم بوده و یا قصد داشتید فیلمی بسازید که به استانداردهای سینمای دنیا نزدیک باشد؟
- متاسفانه سینمای ما سالهای زیادی است که دچار یکنواختی در تکنیک وبی بهره گی از تکنولوژی شده است. در حالی که سینمای امروز دنیا پیشرفتهای زیادی کرده و ما از آن عقب هستیم. شاید اگر حمایت مالی میشدیم "دموکراسی تو روز روشن" 40 درصد از آنچه هست بهتر می شد. من خودم معتقدم فیلم 65 درصد چیزی است که میخواستم. این فیلم قابلیت آن را داشت که در صحنه های برزخ و بهشت اتفاق بزرگ، تاثیر گذارترو باورپذیری به لحاظ فضاسازی بیافتد. فهم، دانش و شناخت این مسئله داشت ولی امکانات نداشتیم. این فیلم در همین حد 730 میلیون هزینه داشت که ما را کلی بدهکار کرد و اگر خداوند لطف نکند و در اکران سرمایه آن را برنگرداند قادر به انجام کار بعدی نخواهیم بود مگر آن که بدهی فیلم را پرداخت کنیم.
* شما خودتان دنبال حمایتهای مالی نبودید یا اقدام کردید و جوابی نگرفتید؟
فیلم هیچ حمایتی مالی نشد و این موضوع بضاعت بهره گیری تکنیکی ما را محدود می کرد. ما به هر حال مثل بقیه فیلم سازان روال حمایت مالی را طی کردیم. از بنیاد سینمایی فارابی درخواست کردیم و کمک خواستیم. البته ما در واقع در دوره پایانی و آغاز دوره جدید معاونت سینمایی "دموکراسی تو روز روشن" را به تولید رساندیم. ما 8/8/88 روز تولد امام رضا (ع) این فیلم را کلید زدیم. در آن شرایط دوستان سینمایی تازه کار خود را در دوره جدید آغاز کرده بودند و قرار بود مرکز گسترش در فیلم مشارکت داشته باشد. برای رساندن فیلم به جشنواره پول نداشتیم و نمی توانستیم نسخه ای از کار را آماده کنیم. به مدیر جشنواره فجر اعلام کردیم به شدت رغبت داریم خصوصا برای جلوگیری از شائبه ها در این رویداد شرکت کنیم. ولی واقعا برای تمام کردن فیلم 50 میلیون کم داریم و اگر کمک نکنید شاید فیلم نرسد. ولی متاسفانه دوستان گفتند نداریم و نمی توانیم. به هر حال فیلم هیچ حمایتی مالی نشد و این موضوع بضاعت بهره گیری تکنیکی ما را محدود می کرد. بخش عمده سینما صنعت، تکنولوژی و جذابیتهای هنری است که اگر این ویژگیها نباشد دیگر سینما نیست. بخش عمده بهره گیری از تکنولوژی هم صرفنظر از نیاز اندیشه و تفکر – امکانات و سرمایه و تجهیزات است. مثلا در بخش تروکاژ و ویژولها اگر تجهیزات بود آقای مجید یوسف زاده می توانست کارشان را بهتر کند، تیتراژ متفاوت کار، یکی از زحمات ارزشمند ایشان بود که نسبت به هزینه ای که تهیه کنندگان برای تیتراژ های ساده فیلمشان در نظر می گیرند، هزینه بیشتری در برداشت. اگر سینما را یک زمان 90 دقیقه ای حساب کنیم از هیچ ثانیه آن نباید سرسری گذشت این نوعی کم فروش و مخاطب را مغبون کردن است .
* مجوز و پروانه ساخت "دموکراسی تو روز روشن" زمان جعفری جلوه معاونت سابق سینمایی بود. در آن زمان شما با مشکلی در این ارتباط روبرو نبودید؟
- در همان زمان هم یک تغییراتی خواستند که در فیلمنامه اعمال کنیم که تا حدودی آن را انجام دادیم. به طور مثال، قصد داشتیم صحنه ترور امیر ستوده را خیلی بزرگتر و جذابتر بگیریم که گفتند این صحنه نباید به شکل مندرج در سناریو باشد. در صدور پروانه نمایش هم آن طور که شنیده بودیم برخی از بیرون فشار و اصرار داشتند که موارد متعددی از فیلم دچار سانسور شود. اما خوشبختانه مدیر کل نظارت و ارزشیابی جمع بندی خوبی ارائه کرده بودند و نهایتا به دو مورد ممیزی خلاصه شد که یک مورد آن واقعا سزاوار نبود و اعمال اجباری آن در فیلم سزوار دل شکستگی ما شد و واقعا یکی از صحنه های تاثیرگذار و الهی فیلم بود و به اصرار دوستان این کار را انجام دادیم.
* در حال حاضر فیلم نسبت به نسخه جشنواره چقدر تغییر کرده است؟
- معمولا سینماگران علاقمندند در جشنواره آثارشان دیده شود تا با واکنش مخاطب و در نسخه نمایش عمومی اصلاحاتی انجام دهند. ما نیز در قسمتهای پایانی فیلم که احساس می کردیم مخاطب کمی سر در گم است جابجاییهایی انجام دادیم و صحنه هایی که فیلم را دچار افت ریتم کرده بود برخی مصاحبه ها و ... را درآوردیم . از 103 دقیقه حدود 10 دقیقه آن در جهت روان شدن و رعایت زمان اکران انتقال پیام حذف شده است.
* آیا از برخورد مدیران جشنواره فجر با فیلم راضی بودید.
- من علت بی توجهی به فیلم را بی توجهی به خودم می دانم و گرنه دلیلی نداشت در این دوره که معاونت سینمایی دنبال آثار متفاوت و دینی می گردد چنین اثری مورد بی توجهی قرار گیرد. این شیوه برخورد با افرادی که در انقلاب اسلامی کار کردند و زحمت کشیده اند شیوه خوبی نیست. همه ما بچه های این کشور و ملت هستیم و هر یک از ما در جایی منشاء کاری، خدمتی و تاثیرگذاری بوده ایم.
*چه پیش بینی برای اکران فیلم " دموکراسی تو روز روشن" دارید؟
- پیش بینی خوبی به لحاظ ارتباط مخاطب با فیلم دارم ولی متاسفانه با بعضی از کج سلیقگی هایی که در بین دست اندرکاران اکران وجود دارد و ممکن است به فیلم آسیب بخورد. مثلا شیوه سال قبل در اکران فیلم این بود که اکران نوروزی 12 هفته ادامه دارد و ما خود را برای اکران دوم که اول تیرماه بود آماده کرده بودیم که با تغییر تصمیمات شورای اکران زمان اکران نوروزی کاهش پیدا کرد و اکران دوم سال مقارن با اول خرداد شد که از نظر زمانی برای آغاز اکران خوب نیست چون تعطیلاتی دارد که مصادف با امتحانات دانش آموزی است که خانواده سینما نمی روند.
» ادامه مطلب
در حال حاضر وضعیت فرهنگی سینمای ایران مطلوب نیست. شما در این شرایط فیلمی ساختید با یک کارگردان جوان و با موضوعی که خطوط قرمز زیادی دارد. "دموکراسی تو روز روشن" چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب کرد با این فیلم به سینما بازگردید؟
- سینمای ما سالهاست که وضعیت خوبی ندارد و در سراشیبی افتان و خیزان حرکت می کند و دلایل و عوامل مختلفی در این وضعیت دخیل است. ولی به هر حال هر کس که به این سینما علاقمند است وتجربهای نیز اندوخته وظیفه دارد برای کاستن از بدیها و افزودن به خوبیها کاری انجام دهد. به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم در حد توانم یک قدم کوچک در بهبود اوضاع سینما بردارم و طبعا باید براساس منش و شیوه ای که در گذشته داشتم کاری میکردم.
طرح موضوع "دموکراسی تو روز روشن" و ساخت چنین فیلمی از طرف من دلیلش روشن و واضح است. ولی همانطور که عنوان کردید موضوع این فیلم پرخطر و در مرز خط قرمز بود. در شرایط ناگوار فرهنگی حاکم بر سینما و برای کاهش زشتیها سعی کردیم در نگارش فیلمنامه، چیدمان عوامل و شرایطی که در مراحل تولید داشتم با یک امید و توکل الهی کار را آغاز کنیم. تا تمام محاسبات تکنیکی به سرانجام مطلوبی برسد و وقتی مخاطب فیلم را دید آن را پس نزند و احساس بدی به وی دست ندهد. فکر میکنم این توفیق درحد نسبی نصیب ما شده است. پیش از این من از آقای عطشانی فیلم ویدئویی "پوست موز" را دیده بودم و با ارتباطی که با وی پیدا کردم احساس کردم وی این حسن نیت را دارد که اگر در کنارش باشم می توانیم به نتیجه دلخواه برسیم.
* ایده اولیه فیلمنامه چگونه شکل گرفت؟
- سناریوی اولیه را آقای مسعود احمدیان نوشته بود که حدود چهار سال این متن در دست افراد مختلفی در سینما رفت و آمد داشت. وقتی متن را خواندم آقای احمدیان اجازه دادند هر تغییری که می خواهم را در متن بدهم و با توجه به این موضوع در یک فرصت چهار ماهه هشت بار متن را بازنویسی کردم تا به شکل دلخواه نزدیک شده است. البته در این مدت برخی دوستان دلسوزم که در سینما متن اولیه را خوانده بودند پیغام می دادند که از ساخت این فیلمنامه به خاطر مشکلاتی که دارد پرهیز کنم اما من در سینما یک چیزی دیده بودم که قابلیت دگر شدن و هست شدن را داشت. در ابتدا به آقای عطشانی عنوان کردم این فیلم به دلیل مسائلی که دارد فیلم تهیه کننده است نه کارگردان واگر شما این مسئله را قبول دارید میتوانیم با هم این کار را بسازیم و طبیعا تا هر کجا که لازم بود این کار به صورت مشترک پیش رفت.
* پس شما فیلمنامهای به کارگردان دادید که کامل بود و در زمان ساخت هم دوباره بازنویسی نشد.
- اساساً بنا نبود غیر نسخه بازنویسی تغییر دیگری ایجاد شود. فیلمنامه "دموکراسی تو روز روشن" برای ساخت بازنویسی شده بود. در حقیقت فیلمنامه برای فیلمبرداری آماده بود. البته بر اساس نسخه بازنویسی شده فیلمنامه صحنه های بیشتری از آنچه که در فیلم دیده می شود و وجود داشته و گرفته شــــد. به طوری که حدود 40-30 دقیقه صحنه های اضافه داشتیم که برای رعایت ریتم و زمان اکران در فیلم استفاده نشد که ممکن است در کار دیگری که در نظر داریم استفاده کنیم. مسئولیت نخستین من بازنویسی مکرر متن قبل از کلید زدن بود. البته بازنویسیهای موردی هم به تناسب سکانسها و فیلمبرداری داشتیم که به وقت انجام شد.
* متاسفانه در سالهای اخیر به خاطر تولید فیلمهای سطحی ذائقه مخاطب ما تغییر کرده است و آنها کمتر به دیدن فیلم فرهنگی می روند. فکر می کنید موضوع "دموکراسی تو روز روشن" نیاز مخاطب امروزی است؟ البته شما برای بیان موضوع و نشان دادن فضایی از برزخ که مخاطب ما شناختی از آن ندارد سعی کردید از رگههای طنز استفاده کنید اما در تولید کار از جنس کارهای طنز امروزی فاصله گرفتید.
- بسیاری از کارهای کنونی سینما نه طنز است و نه کمدی بلکه شکل کمدی دارد و شاید بهتر است که بگوییم "کمدی مال" است. هیچوقت ساخت فیلم کمدی به عنوان یک ژانر سینمایی ناپسند نیست. ولی کمدی منطق خود را دارد. کار طنز هم با کمدی متفاوت است. امروز متاسفانه این دو با یکدیگر مخلوط شده و به کمدی طنز میگویند و به طنز که بسیار نایاب است کمدی. کار طنز برخودار از چند لایگی است و خیلی فاخرتر از کمدی است. ولی متاسفانه در سینمای ما در سالهای اخیر کمتر کار طنز اتفاق افتاده است. آنچه که هست یا شبه کمدی است یا کمدیهایی است که از منطق درستی برخوردار نیستند. این دو نکته را باید از هم جدا کنیم. ما 72 میلیون جمعیت داریم که همه طبقات سنی آن باید مخاطب سینما باشند.
فرض کنید با 15 میلیون نفر تا حدود 11-10 سال داریم که اصلا مخاطب سینما نیستند در سالهای پیش تلاشهایی صورت گرفت که به اقتضای شرایط از فیلمهای تولید شده در این بخش استقبال خوبی شد. اما مثل بقیه کارهای خوب در نطفه سوخته شد و متاسفانه این قشر عظیم که از نظر تربیت پذیری شرایط بسیار مستعد و ویژه ای دارد و امروز مشتری فیلمهای انیمیشن آمریکایی است و اصلا مدیریت تامین نیازهای بصری آنها از دست انقلاب خارج است 75 میلیونی که در یکی دو دهه گذشته تا 30 میلیون مخاطب سالانه سینما بودند و امروز به خاطر شرایط سینما دچار ریزش شدند. به نحوی که نه تنها در چند سال اخیر رشد مخاطب نداشتم بلکه مدام با ریزش روبرو بودیم و اگر سینما به حال کنونی اش رها شود با توجه به روندی که در این سالها به لحاظ تولید و مدیریتهای متلاطم و متزلزل داشته است روز به روز این ریزشها افزایش و ما را به سمت سقوط و نزول خواهد کشاند.
بهبود جریان تولید سینما نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است که در کوتاه مدت مخالف ذائقه موجود قشر کنونی سینما نباشد. طبیعتا مخاطبانی که در سینماغایب هستند وقتی خبردار می شوند که فیلمی آمده که با ذائقه آنها سازگاری دارد مخاطب سینمای ما می شوند. عده ای عقیده دارند این روش با منطق مخاطب کنونی سازگاری ندارد. اما من مخالف این نظر هستم و فکر می کنم مخاطب کنونی سینما بیشتر پذیرای این فیلم خواهد شد. مخاطب ما در دیدن فیلمهای سطحی که شماعـــــنوان می کنید مقصر نیست. مخاطب نیاز به تفریح دارد، علاقمند به سینما است و دوست دارد از روند کنونی سینمای جامعه خود مطلع باشد. اما دیدن این فیلمها به معنی رضایت او نیست.
* این فیلم با توجه به زاویه دینی که پیش رو قرار داده است ممکن است مورد نقد برخی از افراد قرار گیرد؟
- اینکه همه درباره سینما نظر دهند چیز بدی نیست. سینما متعلق به مردم است و هر کسی که اندکی به سینما علاقمند است میتواند به اندازه و میزان علاقمندی خود درباره سینما اظهارنظر کند. اتفاقاً این موضوع یک فرصت برای رشد سینمای ما است که 70 میلیون جمعیت آنچنان به سینما توجه دارند که میتوانند درباره آن صحبت کنند. این فرصت برای دیگر رشته های هنری نظیر قصه، نقاشی، موسیقی و ... وجود ندارد. ما به عنوان یک جامعه فرهنگی و سینمایی ما باید از فرصت اظهار نظر مردم استفاده کنیم. حرفی که دارای منطق درست و استوار نباشد هیچوقت و هیچ کجا قابل پذیرش نیست. درباره سینما همه میتوانند حرف بزنند، باید حرف متناسب با اطلاعاتشان باشد و نگاه جامع و ملی به عنصر سینما داشته باشند. حرف زدن نباید انتقامگیری و همراه با غرض ورزی باشد و نباید به نوعی ایجاد سنگلاخ در راه جماعتی که کار سالم سینمایی میکنند، باشد. این حرف زدن همچنین نباید همراه با حب و بغض شخصی باشد.
به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" از یک ژانر ترکیبی برخوردار است. بحث دین در جامعه ما بحث داغی است و از نظر من مقولهای به نام آخرت و توجه به این که انسان مسئول اعمال خود و تاثیر آن بر زندگی خود و دیگران است و نتایج اعمال او در هر روز مورد سنجش قرار می گیرید یک موضوع مهم دینی است. باید چنین موضوعاتی در یک ژانر سینمای دینی در قالبهای متفاوت، قصهها، شخصیتها و حوادث مختلف مطرح شود تا مردم بفهمند که زندگی امروز آنها رها شده و در پس امروز آنها فردایی وجود دارد که از زندگی دیروز او سئوال میکنند واو باید پاسخگوی آن باشد.
من این موضوع را اخلاقی، اعتقادی، اجتماعی و دینی می دانم. اگر قرار است جامعه ما سالم باشد و به سلامت از گردبادهای حوادث مادی عبور کند باید همه آگاهی بیابند که گرانفروشی، کم فروشی، اذیت و آزار مردم و کوتاهی در حق آنها در فردایی که پیش روست بازخواست می شود. من در فیلم "دموکراسی تو روز روشن" این موضوع را گنجانده ام و امیدوارم که تاثیر اخلاقی و معنوی خود را روی مردم بگذارید.
* شما برای این مفاهیم دینی از نظر کارشناسان مذهبی دیگری نیز در زمان نگارش فیلم استفاده کردید و یا آنها فیلم را دیدهاند؟
- در زمان فیلمنامه نه ولی دوستان مختلف، صاحبنظر و کارشناس دینی فیلم را دیده اند و خوشبختانه نظرات مثبتی درباره آن اظهارکرده اند.
* در زمان ساخت فیلم صحبتهایی عنوان شد مبنی بر اینکه این فیلم به نوعی جوابیه "اخراجیها" است. فیلم "اخراجیها" به شکلی و به اعتقاد بعضیها ارزشهای دفاع مقدس را به سخره گرفته است. "دموکراسی تو روز روشن" نیز شخصیت محوری خود را یکی از فرماندهان دفاع مقدس قرار داده است.
- هیچ فیلمی نباید پاسخ فیلم دیگری تلقی شود. "اخراجیها" فیلمی است که مسیر قانونی تولید و تهیه خود را داشته است و در نهایت هم آنچه که میبایست دیگران نظارت میکردند که این فیلم خوب شود صورت گرفته است. نویسنده یا کارگردانی متنی ارائه میکند و ارشاد درباره آن نظر میدهد. از این جهت که "اخراجیها" راه قانونی خود را طی کرده است هیچ انتقادی بر آن وارد نیست اما ممکن است خیلیها از مضمون فیلم خوششان نیاید و توصیههایی داشته باشند.
"دموکراسی تو روز روشن" اساساً ژانر "اخراجیها" نیست. و به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" هرگز پاسخ آن فیلم نیست. این فیلم حرف دیگری می زند که اخراجیها در پی آن نبوده است. البته من هم که از راه دور در راه جبهه و جنگ بوده ام شاید بیش از دیگران در قضیه حفظ و اشاعه درست رهاوردهای دفاع مقدس تعصب دارم و کارهای گذشته من در عرصه سینما، تئاتر، ادبیات، نقاشی، عکس و .. گویایی صحت این ادعاست. من هم متعصب هستم که نباید دفاع 8 ساله خود را ملعبه یا وسیلهای برای خندیدن دیگران کنیم. اسم آن روزها دفاع مقدس است. ما در حاشیه دفاع مقدس حرفهای طنز بسیاری میتوانیم داشته باشیم که با رعایت احترام به قهرمانان جنگ قابلیت طرح شدن دارد . البته این دقتها در "دموکراسی تو روز روشن" لحاظ شده و خط قرمزها را رعایت کرده ایم تا دچار ابتذال نشویم و چیزی را زیر سئوال نبریم. البته عدهای به دلیل تقارنی که بین نمایش "اخراجیها" و تولید "دموکراسی تو روز روشن" وجود داشته است همین تلقی شما را دارند ولی وقتی فیلم را می بینند متوجه تفاوت این دو می شوند. ما این فیلم را به عنوان پاسخی برای "اخراجیها" نساختیم. پیام، تاثیر اخلاقی و هدف این فیلم با آنچه گفته می شود کاملا متفاوت است.
* پیش تولید و مراحل تولید "دموکراسی تو روز روشن" پرحاشیه بود که بخش عمده آن به قضیه انتخاب بازیگران بر میگردد و دستمزدی که محمدرضا گلزار دریافت کرده است.
- بخشی از انتخاب بازیگران به رعایت حال گیشه بر می گردد و نوعا بسیاری از تهیهکنندگان بر همین اساس بازیگران را انتخاب میکنند. اما در "دموکراسی تو روز روشن" علاوه بر رعایت حال مخاطب قصد داشتیم انتخاب بازیگران به گونه ای باشد که مضامین مذهبی، معرفتی آن را بپذیرد و طرح مسائل عرفانی در دل مخاطب جا بگیرد. انتخاب این آدمها انتخاب تواناترینهای سینمای ایران نبوده است. ما هنرمندانی داریم که به لحاظ فنی، تکنیکی و قدرت بازی بسیار از هنرپیشه های این فیلم تواناتر هستند اما بخشی از دلایل انتخاب این بازیگران براساس پیش زمینههایی است که در نظر مردم و قشر جوان نسبت به آنها وجود دارد.
* آیا پشتوانه نگاه در انتخاب فرشته مرگ نقش داشت؟
- متاسفانه نگاه انسان به مرگ یک نگاه منفی است. در کتب آسمانی دنیای بعد از مرگ در پیوند دنیای پیش از مرگ است و عزرائیل یک مامور الهی است. اما همیشه ما این مامور الهی را بد میبینیم. به عنوان مثال، درباره کسی که می میرد میگوییم بیچاره از دنیا رفت و طبعا آن که زنده مانده و روزی هزاران گناه میکند خوشبخت است. من در صدد بودم فرشته مرگ الهی را چهرهای انتخاب کنم که آن چهره یک پیش زمینه محبوبی نزد مردم داشته باشد تا مردم بر اساس آن پیش زمینه نگاه شان به مرگ در فیلم متفاوت شود. دوم اینکه همه مهرورزیها و لطافتهایی که در روایات نسبت به حضرت عزرائیل وجود دارد را در شخصیت این فرد بگنجانیم. از نظر قرآن مرگ یک تهدید و آسیب نیست، مرگ فرصت احیاء مجدد انسان است در روزگاری غیرزمینی و این زندگی ماست که مرگ ما را زیبا و یا زشت می کند.
امیر ستوده (حمید فرخنژاد) فرمانده ما در فیلم یک آدمی است که در زندگیش دچار تضاد و تعارض شده است. اما با همه تضادهایی که دارد امیر سپاه اسلام بوده، زحمت کشیده و در حق مردم بد نکرده و مردم درباره او قضاوتهای درستی دارند. اما با تمام اینها وی در برزخ گرفتاری دنیوی پیدا می کند و باید پاسخ کارها را بدهد. با این وجود مرگی که سراغ وی رفته است مرگ بدی نیست و زیباست. این مرگ قابل گفتگو و ملایمت است و شکنجهگر نیست. او با مرگش مجادله میکند. عنوان "دموکراسی تو روز روشن" دقیقاً از همینجا ناشی می شود که یک آدم ناتوان و بیقدرت در برابر مظهر قدرت الهی- فرشته مرگ - اینگونه ایستاده و حرف خودش را میزند و در برزخ در شرایط سخت با نیکذات که یک فرشته الهی است با او بحث میکند.
دموکراسی از نظر من چنین گفتگویی است که یک آدم ناتوان در برابر قدرتمندی قرار بگیرد و بتواند بدون لکنت و با استفاده از همه منطقش حرف خودش را بزند و حتی در دفاع از خود با آن نماینده قدرت لایتناهی به مجادله بپردازد. این همان چیزی است که امیرالمومنین در دوره خلافتش عنوان کرده: "مردم، من در دسترس شما هستم هرچه که دلتان میخواهید از من سئوال کنید" علی (ع) به عنوان مظهر قدرت الهی در عصر خویش در تلاش است تا برای مردم امکان و فرصت گفتگو با خود را فراهم کند و مردم در برابر قدرت او به لکنت نیفتند. این یعنی حقیقت دموکراسی که الهی است، پس آنچه که امروز در غرب و .. بحث از آزادی و دموکراسی می کنند با حقیقتی که در دنیای ولایت شیعی و آخریت الهی ما وجود دارد، کاملا متفاوت است. ایشان عدالت به معنای واقعی را اجرا میکرد و در عین حال برابر مردم پاسخگو بودند و دموکراسی دینی به عقیده من دموکراسی برزخی است که انسان بتواند با قدرتهای حاکم بر زندگیش بحث و گفتگو کند. در انتخاب بازیگران تلاش شده از حضور کسانی استفاده کنیم، که بتوانند این مفاهیم سنگین را به خورد مخاطب بدهند. به همین دلیل ما درصدد استفاده از ظرایف و لطایفی بودیم تا به این بازیگران رسیدیم.
* این در ارتباط با انتخاب همه بازیگران صدق می کند؟
- بله تا حدودی. البته بضاعت بازیگری ما در سینمای ایران محدود است. اگر دست ما بازتر بود ممکن بود افراد دیگری جایگزین هنرمندان فعلی شود.
* پیش از این در فیلمهایی چون "یک بوس کوچولو" و یا "آدم" ما با چهرهای از فرشته مرگ روبرو بودیم که در هر دو این آثار از حضور بازیگران چهره زن برای این نقش استفاده شده است. به نوعی این انتخابها نیز با مخاطب ارتباط برقرار میکرد. شما هم عنوان کردید قصد داشتید از چهره محبوبی استفاده کنید. اما این انتخاب برای شما حاشیههای فراوانی داشت از جمله دستمزد بالای وی و رفع ممنوعالکاری این بازیگر بعد از یکسال. به هر حال شما سعی دارید با توجه به سابقه کاری که داشتید کاری انجام دهید که حاشیه کمتری داشته باشد.
- هر تهیه کنندهای به دنبال این است که فیلمی ارزان و مناسب بسازد. من هم چنین علاقمندی دارم. اما "دموکراسی تو روز روشن" فیلم گرانی شد و بدون حمایت دولتی، وام و یا کمک بلاعوض ساخته شد. از نظر برخی مدیران فرهنگی دولت این کاردر زمره آثار معناگرا است اثری معناگرا باشد. در حالی که نوعا فیلمهای معناگرا برخوردار از کمکهایی هستند که بعضا به نوعا این قبل آثار معنوی گرفتار نارسایی هستند. ولی این فیلم با همه قدرتی که در انتقال مفاهیم خودش در ذهن مخاطب پیدا کرده مورد حمایت دولتی واقع نشد. البته شاید نگاه منفی که بعضی از دوستان به من دارند باعث این محرومیت شده باشد این فیلم به نظرم به خاطر همین نگاه منفی در جشنواره فیلم فجر هم مورد بی توجهی قرار گرفت. البته من همه اینها را به حساب نامهربانیهایی که در نظام فرهنگی و سینمایی در چند سال گذشته نسبت به من وجود داشته است می گذارم. ولی دوست نداشتم بی انصافی در حق من به یک اثر فرهنگی نیز تسری پیدا کند. اثری که مورد نیاز مردم است و میتواند تاثیر اخلاقی خوبی در جامعه بگذارد. این همان نامبارکی است که به خاطر شخصی محصول خوب او را نادیده بگیریم ودرسخنان معصومین داریم "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال".
از طرف دیگر اگر از نظر منتقدان 90 میلیون تومان پول زیادی است قطعاً از نظر من هم زیاد است. اما من در شرایط طبیعی چنین تصمیمی نگرفتم. و الان نمیتوانم درباره آن شرایط غیر طبیعی صحبت کنم. چون همانطور که شما عنوان کردید من همیشه آدم عملگرایی بودم و دنبال حاشیه سازی برای خود و دیگران نیستم و حالا هم قصد ندارم با بیان کردن این موضوع ویژه حاشیه جدیدی برای کل فیلم تولید کنم. به هر حال در یک میدان عرضه و تقاضا ممکن است تقاضا ارزان و عرضهها گران باشد و یا بالعکس اما بالاخره در اما در یک نقطهای باید تلاقی عرضه و تقاضا خودش را در یک عدد و رقمی نشان دهد. من در شرایطی قرار گرفتم که باید چنین رقمی را بپذیریم عنوان دستمزد پرداخت کنم. البته میتوانست این رقم پرداخت نشود و شخص دیگری انتخاب شود، قطعا کار به گونهای دیگری شکل می گرفت. به هر حال شرایط و تشخیص آن روز حاصلش این نتیجه شد و قضاوتهای درست با منظور شرایط بدست می آید.
* شما خودتان انتخابهای بازیگران را به عهده گرفتید و نظر کارگردان و یا عوامل دیگر چقدردخیل بود.
- نه من شخصاً این کار را به تنهایی انجام ندادم. بلکه دوستان مختلفی نظر دادند. کارگردان، آقای شریفینیا، دستیاران کارگردان و برخی کسانی که از آنها مشورت می گرفتم نظرات مختلفی داشتند و یک لیست 50 نفرهای از بازیگران ارائه پیشنهاد تهیه شد. به طور مثال درباره نقش آقای گلزار ما شش پیشنهاد دیگر هم داشتیم. در واقع ما نمیخواستیم سبک فیلمهای دیگر را تکرار کنیم که از حضور بازیگران زن در نقش فرشته مرگ استفاده کرده بودند و قصد داشتیم در قالب یک بازیگر مرد آن را به تصویر بکشیم. یا به طور نمونه در نقش امیر ستوده گزینههایی چون شریفینیا ، مهدی هاشمی، پرویز پرستویی و .. داشتیم که به آقای فرخنژاد رسیدیم. حدود 40 روز ما برای انتخاب بازیگران کار میکردیم برخی از دوستان منتخب بدلیل این که همزمان با این پروژه تعهدات دیگری داشتند امکان همراهیشان فراهم نشد.
* در مورد خانم نیکی کریمی چطور؟ به هر حال نقش ایشان گویا بر اساس حرفه وی نوشته شده است.
- برای نقش خانم کریمی هم گزینههای دیگری داشتیم. به طور مثال خانم رخشان بنیاعتماد، خانم لرستانی، خانم تهرانی از جمله آنان بودند که باز در جمع بندیها به این نتیجه رسیدیم که شرایط حضور و همکاری خانم نیکی کریمی بیشتر از دیگران فراهم است. یکی از مزیتهای ایشان نسبت به دیگر بازیگران به خاطر فیلمسازی وی بود.
* شما در ساخت این فیلم سعی کردید به لحاظ فنی و تکنیکی از تجهیزات روز سینمای دنیا استفاده کنید. این موضوع در فیلمبرداری، طراحی صحنهها با استفاده از جلوههای رایانهای و ... دیده میشود. ضرورت شما برای استفاده و دسترسی به این ابزار به جهت موضوع فیلم بوده و یا قصد داشتید فیلمی بسازید که به استانداردهای سینمای دنیا نزدیک باشد؟
- متاسفانه سینمای ما سالهای زیادی است که دچار یکنواختی در تکنیک وبی بهره گی از تکنولوژی شده است. در حالی که سینمای امروز دنیا پیشرفتهای زیادی کرده و ما از آن عقب هستیم. شاید اگر حمایت مالی میشدیم "دموکراسی تو روز روشن" 40 درصد از آنچه هست بهتر می شد. من خودم معتقدم فیلم 65 درصد چیزی است که میخواستم. این فیلم قابلیت آن را داشت که در صحنه های برزخ و بهشت اتفاق بزرگ، تاثیر گذارترو باورپذیری به لحاظ فضاسازی بیافتد. فهم، دانش و شناخت این مسئله داشت ولی امکانات نداشتیم. این فیلم در همین حد 730 میلیون هزینه داشت که ما را کلی بدهکار کرد و اگر خداوند لطف نکند و در اکران سرمایه آن را برنگرداند قادر به انجام کار بعدی نخواهیم بود مگر آن که بدهی فیلم را پرداخت کنیم.
* شما خودتان دنبال حمایتهای مالی نبودید یا اقدام کردید و جوابی نگرفتید؟
فیلم هیچ حمایتی مالی نشد و این موضوع بضاعت بهره گیری تکنیکی ما را محدود می کرد. ما به هر حال مثل بقیه فیلم سازان روال حمایت مالی را طی کردیم. از بنیاد سینمایی فارابی درخواست کردیم و کمک خواستیم. البته ما در واقع در دوره پایانی و آغاز دوره جدید معاونت سینمایی "دموکراسی تو روز روشن" را به تولید رساندیم. ما 8/8/88 روز تولد امام رضا (ع) این فیلم را کلید زدیم. در آن شرایط دوستان سینمایی تازه کار خود را در دوره جدید آغاز کرده بودند و قرار بود مرکز گسترش در فیلم مشارکت داشته باشد. برای رساندن فیلم به جشنواره پول نداشتیم و نمی توانستیم نسخه ای از کار را آماده کنیم. به مدیر جشنواره فجر اعلام کردیم به شدت رغبت داریم خصوصا برای جلوگیری از شائبه ها در این رویداد شرکت کنیم. ولی واقعا برای تمام کردن فیلم 50 میلیون کم داریم و اگر کمک نکنید شاید فیلم نرسد. ولی متاسفانه دوستان گفتند نداریم و نمی توانیم. به هر حال فیلم هیچ حمایتی مالی نشد و این موضوع بضاعت بهره گیری تکنیکی ما را محدود می کرد. بخش عمده سینما صنعت، تکنولوژی و جذابیتهای هنری است که اگر این ویژگیها نباشد دیگر سینما نیست. بخش عمده بهره گیری از تکنولوژی هم صرفنظر از نیاز اندیشه و تفکر – امکانات و سرمایه و تجهیزات است. مثلا در بخش تروکاژ و ویژولها اگر تجهیزات بود آقای مجید یوسف زاده می توانست کارشان را بهتر کند، تیتراژ متفاوت کار، یکی از زحمات ارزشمند ایشان بود که نسبت به هزینه ای که تهیه کنندگان برای تیتراژ های ساده فیلمشان در نظر می گیرند، هزینه بیشتری در برداشت. اگر سینما را یک زمان 90 دقیقه ای حساب کنیم از هیچ ثانیه آن نباید سرسری گذشت این نوعی کم فروش و مخاطب را مغبون کردن است .
* مجوز و پروانه ساخت "دموکراسی تو روز روشن" زمان جعفری جلوه معاونت سابق سینمایی بود. در آن زمان شما با مشکلی در این ارتباط روبرو نبودید؟
- در همان زمان هم یک تغییراتی خواستند که در فیلمنامه اعمال کنیم که تا حدودی آن را انجام دادیم. به طور مثال، قصد داشتیم صحنه ترور امیر ستوده را خیلی بزرگتر و جذابتر بگیریم که گفتند این صحنه نباید به شکل مندرج در سناریو باشد. در صدور پروانه نمایش هم آن طور که شنیده بودیم برخی از بیرون فشار و اصرار داشتند که موارد متعددی از فیلم دچار سانسور شود. اما خوشبختانه مدیر کل نظارت و ارزشیابی جمع بندی خوبی ارائه کرده بودند و نهایتا به دو مورد ممیزی خلاصه شد که یک مورد آن واقعا سزاوار نبود و اعمال اجباری آن در فیلم سزوار دل شکستگی ما شد و واقعا یکی از صحنه های تاثیرگذار و الهی فیلم بود و به اصرار دوستان این کار را انجام دادیم.
* در حال حاضر فیلم نسبت به نسخه جشنواره چقدر تغییر کرده است؟
- معمولا سینماگران علاقمندند در جشنواره آثارشان دیده شود تا با واکنش مخاطب و در نسخه نمایش عمومی اصلاحاتی انجام دهند. ما نیز در قسمتهای پایانی فیلم که احساس می کردیم مخاطب کمی سر در گم است جابجاییهایی انجام دادیم و صحنه هایی که فیلم را دچار افت ریتم کرده بود برخی مصاحبه ها و ... را درآوردیم . از 103 دقیقه حدود 10 دقیقه آن در جهت روان شدن و رعایت زمان اکران انتقال پیام حذف شده است.
* آیا از برخورد مدیران جشنواره فجر با فیلم راضی بودید.
- من علت بی توجهی به فیلم را بی توجهی به خودم می دانم و گرنه دلیلی نداشت در این دوره که معاونت سینمایی دنبال آثار متفاوت و دینی می گردد چنین اثری مورد بی توجهی قرار گیرد. این شیوه برخورد با افرادی که در انقلاب اسلامی کار کردند و زحمت کشیده اند شیوه خوبی نیست. همه ما بچه های این کشور و ملت هستیم و هر یک از ما در جایی منشاء کاری، خدمتی و تاثیرگذاری بوده ایم.
*چه پیش بینی برای اکران فیلم " دموکراسی تو روز روشن" دارید؟
- پیش بینی خوبی به لحاظ ارتباط مخاطب با فیلم دارم ولی متاسفانه با بعضی از کج سلیقگی هایی که در بین دست اندرکاران اکران وجود دارد و ممکن است به فیلم آسیب بخورد. مثلا شیوه سال قبل در اکران فیلم این بود که اکران نوروزی 12 هفته ادامه دارد و ما خود را برای اکران دوم که اول تیرماه بود آماده کرده بودیم که با تغییر تصمیمات شورای اکران زمان اکران نوروزی کاهش پیدا کرد و اکران دوم سال مقارن با اول خرداد شد که از نظر زمانی برای آغاز اکران خوب نیست چون تعطیلاتی دارد که مصادف با امتحانات دانش آموزی است که خانواده سینما نمی روند.
نگارش فیلمنامه جدید فرهادی به پایان رسید
نگارش فیلمنامه جدید اصغر فرهادی که درباره مهاجرت است به تازگی به پایان رسیده اما هنوز زمان ساخت آن مشخص نیست. فرهادی این فیلمنامه را با همکاری پیمان معادی بازیگر فیلم "درباره الی" به نگارش در آورده است. وی پیش از این قصد داشت این فیلم را در آلمان جلوی دوربین ببرد. گویا وی فیلمنامه دیگری نیز با موضوع اجتماعی آماده دارد که خود نگارش آن را برعهده داشته است. به همین دلیل هنوز مشخص نیست این کارگردان سینما سال 89 چه کاری را کلید بزند.
درباره الی" در جشنواره سال 2009 برلین خرس نقره ای بهترین کارگردانی را نصیب فرهادی کرد و همچنین در جشنواره های متعدد داخلی و خارجی جوایز مختلفی به دست آورد. اما از حضور در میان نامزدهای نهایی بخش اسکار بهترین فیلم خارجی زبان باز ماند.
درباره الی" در جشنواره سال 2009 برلین خرس نقره ای بهترین کارگردانی را نصیب فرهادی کرد و همچنین در جشنواره های متعدد داخلی و خارجی جوایز مختلفی به دست آورد. اما از حضور در میان نامزدهای نهایی بخش اسکار بهترین فیلم خارجی زبان باز ماند.
فرهادی ساخت فیلمهایی چون "رقص در غبار"، "شهر زیبا" و "چهارشنبه سوری" را در کارنامه کاری خود دارد که برای تمامی این آثار جوایز متعددی را از جشنواره های داخلی و خارجی از آن خود کرده است.
حامد بهداد: کیارستمی اعتبار سینمای ایران است
بازیگر فیلم بعدی عباس کیارستمی جایگاه بین المللی این فیلمساز را باعث اعتبار سینمای ایران در جهان دانست. حامد بهداد بازیگر سینما و تلویزیون که قرار است در فیلم بعدی عباس کیارستمی مقابل دوربین برود گفت: کیارستمی یکی از بزرگترین کارگردانهای سینمای جهان است و حضورش در محافل هنری و بین المللی معتبر، اعتباری برای سینمای ایران و هنرمندان آن و در سطحی بزرگتر برای فرهنگ و هنر ایران است.
» ادامه مطلب
بازیگر فیلم سینمایی "بوتیک" افزود: من پیش از این تجربه همکاری با کیارستمی را داشتم و سه سال قبل در فیلمی از این کارگردان مقابل دوربین رفتم اما وی از ساخت آن فیلم منصرف شد. خوشحالم که دوباره فرصت همکاری با این فیلمساز را به دست می آورم. فرصتی که می تواند به تجربه های بازیگری من در فضایی تازه رنگ و بویی جدید بدهد.
این بازیگر ادامه داد: من در بازیگری به تجربه کردن علاقمندم و می دانم حضور مقابل دوربین فیلمسازی صاحب سبک و در اندازه های جهانی برایم اتفاقی ویژه و شیرین است، به همکاری با کیارستمی افتخار می کنم و منتظرم تا این فیلم زودتر کلید بخورد.
عباس کیارستمی فیلمساز شاخص سینمای ایران در نشست نمایش فیلم سینمایی "رونوشت برابر اصل" در جشنواره کن اعلام کرد قرار است فیلم "پدر و پسر" را با بازی حامد بهداد در ایران کارگردانی کند. بهداد فیلمهای "هر شب تنهایی"، "شبانه روز"، "محاکمه در خیابان"، "روز سوم"، "دلخون" و... را در کارنامه دارد.
این بازیگر ادامه داد: من در بازیگری به تجربه کردن علاقمندم و می دانم حضور مقابل دوربین فیلمسازی صاحب سبک و در اندازه های جهانی برایم اتفاقی ویژه و شیرین است، به همکاری با کیارستمی افتخار می کنم و منتظرم تا این فیلم زودتر کلید بخورد.
عباس کیارستمی فیلمساز شاخص سینمای ایران در نشست نمایش فیلم سینمایی "رونوشت برابر اصل" در جشنواره کن اعلام کرد قرار است فیلم "پدر و پسر" را با بازی حامد بهداد در ایران کارگردانی کند. بهداد فیلمهای "هر شب تنهایی"، "شبانه روز"، "محاکمه در خیابان"، "روز سوم"، "دلخون" و... را در کارنامه دارد.
نامزدهای قدیمیترین جایزه ادبی بریتانیا معرفی شدند
رابرت موریسون، استاد دانشگاه کوئین نامزد جایزه یادبود تیت بلک بریتانیا شد. موریسون برای نوشتن «افیون خور انگلیسی: بیوگرافی توماس دی کوئینسی» که زندگی روشنفکر و نویسنده بریتانیایی را بررسی میکند نامزد این جایزه شده است.
جایزه یادبود تیت بلک در سال 1919 پایه گذاری شد و از سوی دانشگاه ادینبورگ اهدا میشود. این جایزه سالانه به کتابی به زبان انگلیسی تعلق میگیرد که در طول سال گذشته چاپ شده باشد و ملیت نویسنده نقشی در آن ندارد. این جایزه در دو بخش داستانی و زندگینامه اهدا میشود و هر برنده جایزه مبلغی حدود 14 هزار دلار دریافت میکند.
دیگر نامزدهای بخش زندگینامه از این قرار هستند: «شیور: یک زندگی» نوشته بلیک بیلی از آمریکا، «ویلیام گلدینگ: مردی که سالار مگسها را نوشت» نوشته جان کری از بریتانیا، «موریل اسپارک: زندگینامه» نوشته مارتین استانرد از بریتانیا و «درامنوازی متفاوت: زندگی کنت مکمیلان» نوشته جان پری از بریتانیا.
اولین اثر رماننویس آمریکایی، ریف لارسن با نام «گلچین آثار تی.اس. اسپیوت» با چهار رقیب قدر در بخش داستانی رقابت میکند. این چهار نفر پیشتر برنده جایزه بوکر شدهاند و اهل بریتانیا هستند: آنیتا بروکنر با کتاب «غریبه»، ای.اس. بیات با «کتاب کودکان»، کازوئو ایشیگورو با «شبانهها» و هیلاری منتل با «تالار گرگ». از برنگان سالهای گذشته بخش داستانی میتوان به دی.اچ. لارنس، یان مکایوانز و زیدی اسمیت اشاره کرد. برندگان این جوایز در جریان نمایشگاه بینالمللی کتاب دانشگاه ادینبورگ در ماه اوت معرفی میشوند.
جایزه یادبود تیت بلک در سال 1919 پایه گذاری شد و از سوی دانشگاه ادینبورگ اهدا میشود. این جایزه سالانه به کتابی به زبان انگلیسی تعلق میگیرد که در طول سال گذشته چاپ شده باشد و ملیت نویسنده نقشی در آن ندارد. این جایزه در دو بخش داستانی و زندگینامه اهدا میشود و هر برنده جایزه مبلغی حدود 14 هزار دلار دریافت میکند.
دیگر نامزدهای بخش زندگینامه از این قرار هستند: «شیور: یک زندگی» نوشته بلیک بیلی از آمریکا، «ویلیام گلدینگ: مردی که سالار مگسها را نوشت» نوشته جان کری از بریتانیا، «موریل اسپارک: زندگینامه» نوشته مارتین استانرد از بریتانیا و «درامنوازی متفاوت: زندگی کنت مکمیلان» نوشته جان پری از بریتانیا.
اولین اثر رماننویس آمریکایی، ریف لارسن با نام «گلچین آثار تی.اس. اسپیوت» با چهار رقیب قدر در بخش داستانی رقابت میکند. این چهار نفر پیشتر برنده جایزه بوکر شدهاند و اهل بریتانیا هستند: آنیتا بروکنر با کتاب «غریبه»، ای.اس. بیات با «کتاب کودکان»، کازوئو ایشیگورو با «شبانهها» و هیلاری منتل با «تالار گرگ». از برنگان سالهای گذشته بخش داستانی میتوان به دی.اچ. لارنس، یان مکایوانز و زیدی اسمیت اشاره کرد. برندگان این جوایز در جریان نمایشگاه بینالمللی کتاب دانشگاه ادینبورگ در ماه اوت معرفی میشوند.
این روزها چه فیلمهای سینماییای جلوی دوربین هستند
«ورود آقایان ممنوع»، «روز رستاخیز»، «سنجاقکهای برکه سبز»، «فرش قرمز»، «زمان معکوس»، «آقا یوسف»، «هر چه خدا بخواهد» از جمله فیلمهای هستند که این روزها مقابل دوربین رفتهاند.
فیلمبرداری «ورود آقایان ممنوع» به کارگردانی رامبد جوان تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد. این فیلم با بازی رضا عطاران، ویشکا آسایش، پگاه آهنگرانی، مانی حقیقی، بهاره رهنما، فلامک جنیدی، زهره حمیدی، ستاره پسیانی، حدیث میر امینی، مهرناز بیات و علی صادقی درباره یک مدرسه پیشدانشگاهی است که ارتباط دانشآموزان و مدیران ماجراهای طنزی را بوجود میآورد.
فیلمبرداری فیلمسینمایی «روز رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش در بم ادامه دارد و کمتر از نیمی از صحنههای فیلم گرفته شده است. این فیلم مقطع زمانی مرگ معاویه تا قیام امام حسین(ع) و شهادت آن حضرت را در بر میگیرد.
پرویز پورحسینی، بابک حمیدیان، آرش آصفی، فرهاد قائمیان، پوریا پورسرخ، حسن پورشیرازی، سروش گودرزی، حمید جدیدی، علی جاوید فر، امیر مولوی، بهنام تشکری و کورش زارعی از بازیگران فیلم «روز رستاخیز» هستند که تاکنون جلوی دوربین رفتهاند.
فیلم سینمایی «فرش قرمز» به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن دامادی هم فیلمبرداریش از 30 فروردین آغاز شده و در تهران ادامه دارد. در خلاصه داستان این فیلم کمدی با بازی ستاره اسکندری دانیال عبادی، محمد مطیع، مژگان بیات، حامد بهداد و علیرضا خمسه آمده است: حاشیه شهر تهران، زمینی بینشان، در معرض بحران، راهی برای درمان، ایجاد یک قبرستان، خصوصی، غیرانتفاعی، با نیت اخروی و سود کلان...
«سنجاقکهای برکه سبز» به کارگردانی و تهیهکنندگی علی قویتن فیلم دیگری است که فیلمبرداریش در شمال کشور ادامه دارد و اوایل خرداد به پایان میرسد. در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است، پسربچهای 7 ساله به نام لطیف که در خیابانهای تهران گلفروشی میکند، تصمیم میگیرد برای یافتن خانواده خود به شمال کشور برود و در این مسیر دختری جوان نیز با او همراه میشود.
«زمان معکوس» عنوان نخستین فیلم سینمایی محصول مشترک ایران و جمهوری آذربایجان است که توسط انور ابلوچ فیلمساز آذربایجانی ساخته میشود و محمدرضا فروتن در نقش اول آن ایفاگر یک پلیس بینالمللی در کنار همایون ارشادی است.
عوامل این فیلم پس از فیلمبرداری صحنههای تهران و میگون، صحنههای باقیمانده لوکیشن ایران را در بندر انزلی پیگیری میکنند که پس از آن با مراجعت گروه تولیدکننده فیلم به جمهوری آذربایجان 70 درصد باقیمانده در آن کشور فیلمبرداری میشود.
فیلمبرداری «هرچه خدا بخواهد» به کارگردانی پرویز شهبازی هم از نیمه اردیبهشت ماه در جزیره کیش آغاز شده همچنان ادامه دارد. این فیلم با بازی رضا عطاران، ترانه علیدوستی، سعید آقاخانی، یوسف تیموری و بهاره رهنما درباره مردی است که در جزیره کیش به طور مرموزی سر به نیست شده است.
علی رفیعی فیلمبرداری «آقا یوسف» را سرانجام از 21 اردیبهشت در تهران آغاز کرد و فیلمبرداری همچنان ادامه دارد. مهدی هاشمی، هانیه توسلی، پگاه آهنگرانی، ستاره اسکندری، لیلا بلوکات، سهیلا رضوی، مریم سعادت، لادن مستوفی، صابر ابر و شاهرخ فروتنیان از جمله بازیگران این فیلم هستند.
«قفس طلایی» به کارگردانی محمد زریندست هم که بیش از این به مدت سه هفته در آمریکا ادامه داشته در تهران به پایان میرسد. امین حیایی، نیلوفر خوشخلق و سروش گودرزی و تعدادی از بازیگران آمریکایی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
«مصائب چارلی» (علیرضا سعادتنیا)، «سیزده و پنجاه و نه» (سامان سالور)، «دردسر بزرگ» (مهدی گلستانه)، «پیتزا مخلوط» (حسین قاسمی جامی) و «پرنسیب» (تهمینه میلانی) از جمله فیلمهایی هستند که در روزهای گذشته فیلمبرداریشان به پایان رسید.
» ادامه مطلب
فیلمبرداری «ورود آقایان ممنوع» به کارگردانی رامبد جوان تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد. این فیلم با بازی رضا عطاران، ویشکا آسایش، پگاه آهنگرانی، مانی حقیقی، بهاره رهنما، فلامک جنیدی، زهره حمیدی، ستاره پسیانی، حدیث میر امینی، مهرناز بیات و علی صادقی درباره یک مدرسه پیشدانشگاهی است که ارتباط دانشآموزان و مدیران ماجراهای طنزی را بوجود میآورد.
فیلمبرداری فیلمسینمایی «روز رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش در بم ادامه دارد و کمتر از نیمی از صحنههای فیلم گرفته شده است. این فیلم مقطع زمانی مرگ معاویه تا قیام امام حسین(ع) و شهادت آن حضرت را در بر میگیرد.
پرویز پورحسینی، بابک حمیدیان، آرش آصفی، فرهاد قائمیان، پوریا پورسرخ، حسن پورشیرازی، سروش گودرزی، حمید جدیدی، علی جاوید فر، امیر مولوی، بهنام تشکری و کورش زارعی از بازیگران فیلم «روز رستاخیز» هستند که تاکنون جلوی دوربین رفتهاند.
فیلم سینمایی «فرش قرمز» به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن دامادی هم فیلمبرداریش از 30 فروردین آغاز شده و در تهران ادامه دارد. در خلاصه داستان این فیلم کمدی با بازی ستاره اسکندری دانیال عبادی، محمد مطیع، مژگان بیات، حامد بهداد و علیرضا خمسه آمده است: حاشیه شهر تهران، زمینی بینشان، در معرض بحران، راهی برای درمان، ایجاد یک قبرستان، خصوصی، غیرانتفاعی، با نیت اخروی و سود کلان...
«سنجاقکهای برکه سبز» به کارگردانی و تهیهکنندگی علی قویتن فیلم دیگری است که فیلمبرداریش در شمال کشور ادامه دارد و اوایل خرداد به پایان میرسد. در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است، پسربچهای 7 ساله به نام لطیف که در خیابانهای تهران گلفروشی میکند، تصمیم میگیرد برای یافتن خانواده خود به شمال کشور برود و در این مسیر دختری جوان نیز با او همراه میشود.
«زمان معکوس» عنوان نخستین فیلم سینمایی محصول مشترک ایران و جمهوری آذربایجان است که توسط انور ابلوچ فیلمساز آذربایجانی ساخته میشود و محمدرضا فروتن در نقش اول آن ایفاگر یک پلیس بینالمللی در کنار همایون ارشادی است.
عوامل این فیلم پس از فیلمبرداری صحنههای تهران و میگون، صحنههای باقیمانده لوکیشن ایران را در بندر انزلی پیگیری میکنند که پس از آن با مراجعت گروه تولیدکننده فیلم به جمهوری آذربایجان 70 درصد باقیمانده در آن کشور فیلمبرداری میشود.
فیلمبرداری «هرچه خدا بخواهد» به کارگردانی پرویز شهبازی هم از نیمه اردیبهشت ماه در جزیره کیش آغاز شده همچنان ادامه دارد. این فیلم با بازی رضا عطاران، ترانه علیدوستی، سعید آقاخانی، یوسف تیموری و بهاره رهنما درباره مردی است که در جزیره کیش به طور مرموزی سر به نیست شده است.
علی رفیعی فیلمبرداری «آقا یوسف» را سرانجام از 21 اردیبهشت در تهران آغاز کرد و فیلمبرداری همچنان ادامه دارد. مهدی هاشمی، هانیه توسلی، پگاه آهنگرانی، ستاره اسکندری، لیلا بلوکات، سهیلا رضوی، مریم سعادت، لادن مستوفی، صابر ابر و شاهرخ فروتنیان از جمله بازیگران این فیلم هستند.
«قفس طلایی» به کارگردانی محمد زریندست هم که بیش از این به مدت سه هفته در آمریکا ادامه داشته در تهران به پایان میرسد. امین حیایی، نیلوفر خوشخلق و سروش گودرزی و تعدادی از بازیگران آمریکایی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
«مصائب چارلی» (علیرضا سعادتنیا)، «سیزده و پنجاه و نه» (سامان سالور)، «دردسر بزرگ» (مهدی گلستانه)، «پیتزا مخلوط» (حسین قاسمی جامی) و «پرنسیب» (تهمینه میلانی) از جمله فیلمهایی هستند که در روزهای گذشته فیلمبرداریشان به پایان رسید.
کشف دو مجسمه سرقتشده 2500 ساله در یونان
دو مجسمه مرمر از دو مرد جوان هفته پیش در موزه ملی باستانشناسی شهر آتن به نمایش گذاشته شدند. این دو مجسمه با دستگیری دو کشاورز در جنوب یونان که به طور غیرقانونی می خواستند مجسمهها را به فروش برسانند دوباره در دست باستانشناسان قرار گرفتند.
خبرگزاری آتن اعلام کرد قدمت این دو مجسمه به سال 550 تا 520 قبل از میلاد مسیح برمیگردد و هفته گذشته در جریان عملیات پلیس در نزدیکی کورینت از چنگ سارقان درآمدند. پاولوس گرولانوس، وزیر فرهنگ و جهانگردی یونان و الفتریوس اکونومو، سربازرس پلیس یونان روز سهشنبه در موزه شهر آتن جریان تحقیقات و بازداشت مظنونین و سارقان اشیاء عتیقه را شرح دادند.
دو سارق 42 و 28 ساله در حالی که مجسمهها را در کامیونی میگذاشتند دستگیر شدند. پلیس به دنبال مرد سومی است که مغز متفکر این گروه بوده است.
گفته میشود این دو مجسمه متعلق به معبدی در شهر باستانی و گمشده پلوپونس در جنوب یونان بوده است. گرولانوس گفت:«این کشفی بزرگ و بسیار ارزشمند است.»
دو مجسمه 2500 ساله مربوط به دوران مجسمهسازی کوروس در یونان باستان هستند. چهره دو مرد این مجسمهها خشک و بیحالت است و دستانشان در کنار بدن قرار گرفتهاند، این مجسمه مربوط به دوران پیش از رئالیسم یونان باستان است.
این دو مجسمه که یک متر 82 سانتیمتر و یک متر و 78 سانتیمتر ارتفاع دارند، به جز قسمتهای از بین رفته در پاها، کاملا سالم هستند.
سرقت آثار عتیقه مشکلی بزرگ در یونان است. گرولانوس در این مورد افزود:«دستگیری سارقان اشیاء عتیقه یک اولویت است... و ما تازه داریم به نتیجه اولیه پیگیریهای خود میرسیم.»
در این سالها چندین مجسمه متعلق به یونان که به شکل غیرقانونی از کشور خارج شده بودند، از جمله چهار شاهکار هنری که در موزه جی. پال گتی شهر لسآنجلس نگهداری میشدند به موزههای یونان بازپس داده شدهاند.
خبرگزاری آتن اعلام کرد قدمت این دو مجسمه به سال 550 تا 520 قبل از میلاد مسیح برمیگردد و هفته گذشته در جریان عملیات پلیس در نزدیکی کورینت از چنگ سارقان درآمدند. پاولوس گرولانوس، وزیر فرهنگ و جهانگردی یونان و الفتریوس اکونومو، سربازرس پلیس یونان روز سهشنبه در موزه شهر آتن جریان تحقیقات و بازداشت مظنونین و سارقان اشیاء عتیقه را شرح دادند.
دو سارق 42 و 28 ساله در حالی که مجسمهها را در کامیونی میگذاشتند دستگیر شدند. پلیس به دنبال مرد سومی است که مغز متفکر این گروه بوده است.
گفته میشود این دو مجسمه متعلق به معبدی در شهر باستانی و گمشده پلوپونس در جنوب یونان بوده است. گرولانوس گفت:«این کشفی بزرگ و بسیار ارزشمند است.»
دو مجسمه 2500 ساله مربوط به دوران مجسمهسازی کوروس در یونان باستان هستند. چهره دو مرد این مجسمهها خشک و بیحالت است و دستانشان در کنار بدن قرار گرفتهاند، این مجسمه مربوط به دوران پیش از رئالیسم یونان باستان است.
این دو مجسمه که یک متر 82 سانتیمتر و یک متر و 78 سانتیمتر ارتفاع دارند، به جز قسمتهای از بین رفته در پاها، کاملا سالم هستند.
سرقت آثار عتیقه مشکلی بزرگ در یونان است. گرولانوس در این مورد افزود:«دستگیری سارقان اشیاء عتیقه یک اولویت است... و ما تازه داریم به نتیجه اولیه پیگیریهای خود میرسیم.»
در این سالها چندین مجسمه متعلق به یونان که به شکل غیرقانونی از کشور خارج شده بودند، از جمله چهار شاهکار هنری که در موزه جی. پال گتی شهر لسآنجلس نگهداری میشدند به موزههای یونان بازپس داده شدهاند.
سرقت 100 میلیون دلاری از موزهای در پاریس
پلیس فرانسه روز پنجشنبه اعلام کرد چند اثر هنری از جمله تابلوهایی از پابلو پیکاسو و هانری ماتیس از موزهای در فرانسه به سرقت رفته است. ارزش آثار به سرقت رفته که شامل آثاری از فرنان لژه، ژرژ باروک و آمدئو مودیلیانی نیز میشود 124 میلیون دلار است. این درحالی است که پیشتر اعلام شده بود ارزش این آثار 600 میلیون دلار است.
کارکنان موزه هنرهای مدرن شهر پاریس روز پنجشنبه پس از باز کردن موزه و دیدن پنجرهای شکسته متوجه به سرقت رفتن این پنج تابلو نقاشی شدند. این موزه سیستم امنیتی پیشرفته و تلویزیون مداربسته دارد و در شب سرقت سه نگهبان در آنجا در حال انجام وظیفه بوده اند، تلویزیون فرانسه اعلام کرد سیستم امنیتی موزه به کار نیفتاده است.
کریستوف ژیرار، معاون فرهنگی شهردار پاریس گفت:«این جنایتی جدی در حق میراث بشریت است.» به گفته رسانههای فرانسه آثار دزدیده شده از این قرار هستند: «کبوتر با دانههای سبز» اثر پیکاسو، «روستایی» اثر ماتیس، «درخت زیتون در نزدیکی ایستک» اثر باروک، «زن در میدان تیر» اثر مودیلیانی و «طبیعت بیجان و شمعدان» اثر لژه.
سخنگوی دادستانی پاریس دیروز اعلام کرد نیروهای پلیس تحقیقات خود را آغاز کردهاند. پلیس اطلاعی از تعداد سارقان ندارد.
آخرین سرقت بزرگ در پاریس به ژوئن سال گذشته برمیگردد که در جریان آن 32 نقاشی از موزه پیکاسو به ارزش 8 میلیون یورو به سرقت رفت. در اینجا این سوال پیش میآید که با این آثار سرقت شده چه کار میشود کرد؟
رابرت رید، مدیر موسسه بیمه آثار هنری هیزکاکس در لندن گفت: «مطمئنا خریداری خصوصی دستور این سرقت را نداده است چون کسی که این آثار را بدزدد دوست دارد آنها را به نمایش بگذارد و این ممکن نیست، احتمالا سارقان برای باج گرفتن از موزه یا کشور و یا حتی تبادل آنها در بازارهای زیرزمینی با اسلحه و موادمخدر این کار را کردهاند.»
موزه هنرهای مدرن شهر پاریس در منطقه مرفهنشین قرن شانزدهمی این شهر و روبروی برج ایفل در سوی دیگر رودخانه سن واقع شده است.
» ادامه مطلب
کارکنان موزه هنرهای مدرن شهر پاریس روز پنجشنبه پس از باز کردن موزه و دیدن پنجرهای شکسته متوجه به سرقت رفتن این پنج تابلو نقاشی شدند. این موزه سیستم امنیتی پیشرفته و تلویزیون مداربسته دارد و در شب سرقت سه نگهبان در آنجا در حال انجام وظیفه بوده اند، تلویزیون فرانسه اعلام کرد سیستم امنیتی موزه به کار نیفتاده است.
کریستوف ژیرار، معاون فرهنگی شهردار پاریس گفت:«این جنایتی جدی در حق میراث بشریت است.» به گفته رسانههای فرانسه آثار دزدیده شده از این قرار هستند: «کبوتر با دانههای سبز» اثر پیکاسو، «روستایی» اثر ماتیس، «درخت زیتون در نزدیکی ایستک» اثر باروک، «زن در میدان تیر» اثر مودیلیانی و «طبیعت بیجان و شمعدان» اثر لژه.
سخنگوی دادستانی پاریس دیروز اعلام کرد نیروهای پلیس تحقیقات خود را آغاز کردهاند. پلیس اطلاعی از تعداد سارقان ندارد.
آخرین سرقت بزرگ در پاریس به ژوئن سال گذشته برمیگردد که در جریان آن 32 نقاشی از موزه پیکاسو به ارزش 8 میلیون یورو به سرقت رفت. در اینجا این سوال پیش میآید که با این آثار سرقت شده چه کار میشود کرد؟
رابرت رید، مدیر موسسه بیمه آثار هنری هیزکاکس در لندن گفت: «مطمئنا خریداری خصوصی دستور این سرقت را نداده است چون کسی که این آثار را بدزدد دوست دارد آنها را به نمایش بگذارد و این ممکن نیست، احتمالا سارقان برای باج گرفتن از موزه یا کشور و یا حتی تبادل آنها در بازارهای زیرزمینی با اسلحه و موادمخدر این کار را کردهاند.»
موزه هنرهای مدرن شهر پاریس در منطقه مرفهنشین قرن شانزدهمی این شهر و روبروی برج ایفل در سوی دیگر رودخانه سن واقع شده است.
سازندگان سریال «قهرمانان» به دادگاه میروند
جیزان وایلد، خالق کتابهای مصور «کارناوال ارواح» از شبکه انبیسی به دلیل استفاده از رمان مصور مشهورش در ساخت فصل چهارم سریال «قهرمانان» شکایت کرد. جیزان وایلد، نویسنده و صاحب حقوق کتابهای مصور کارناوال (نام اصلی او جیسون بارنز است) ادعا کرد این شبکه «آگاهانه، با کمال میل، بدون تردید و به شکلی شرورانه حق مولف او را با استفاده از کاروانالی متحرک که کاملا شبیه کارناوالهای سه کتاب دیجیتالی اوست ضایع کردهاند.»
این شکایت به دادگاه شهر لسآنجلس تسلیم و در آن فهرست شباهت ها ذکر شده است: کارناوالی که به شکلی جادویی ظاهر و ناپدید میشود، پسر جوانی که قدرتهای خارقالعاده دارد، ابرانسانی که در جنگل از دست افراد شرور در فرار است، اتاق آینهها که ارتباط مستقیمی با خط اصلی داستان دارد، شباهت در دیالوگها و بسیاری موارد دیگر.
در این شکایت آمده است:«برخی از صحنههای سریال چنان شبیه کتاب هستند که انگار کتاب استوریبورد (فیلمنامه مصور) سازندگان بوده است.» وایلد همچنین ادعا کرده پایان سریال فقط برای سرپوش گذاشتن بر شباهتها تغییر یافته است.
این نویسنده درخواست 50 میلیون غرامت و همچنین جلوگیری از پخش مجدد فصل چهارم «قهرمانان» به دلیل سرقت ادبی کرده است. این سریال جزو مجموعههای لغو شده شبکه انبیسی است. سخنگوی شبکه گفت:«این ادعا بی اساس است و در دادگاه همه چیز به سود ما حل میشود.»
این شکایت به دادگاه شهر لسآنجلس تسلیم و در آن فهرست شباهت ها ذکر شده است: کارناوالی که به شکلی جادویی ظاهر و ناپدید میشود، پسر جوانی که قدرتهای خارقالعاده دارد، ابرانسانی که در جنگل از دست افراد شرور در فرار است، اتاق آینهها که ارتباط مستقیمی با خط اصلی داستان دارد، شباهت در دیالوگها و بسیاری موارد دیگر.
در این شکایت آمده است:«برخی از صحنههای سریال چنان شبیه کتاب هستند که انگار کتاب استوریبورد (فیلمنامه مصور) سازندگان بوده است.» وایلد همچنین ادعا کرده پایان سریال فقط برای سرپوش گذاشتن بر شباهتها تغییر یافته است.
این نویسنده درخواست 50 میلیون غرامت و همچنین جلوگیری از پخش مجدد فصل چهارم «قهرمانان» به دلیل سرقت ادبی کرده است. این سریال جزو مجموعههای لغو شده شبکه انبیسی است. سخنگوی شبکه گفت:«این ادعا بی اساس است و در دادگاه همه چیز به سود ما حل میشود.»