وبیتا موسوی:حجت الاسلام محمد علی زم تاکید دارد"دموکراسی تو روز روشن" فیلم تهیه کننده است و سینمای ایران برای بهبود جریان تولید نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است. فیلمی که این روزها روی پرده رفته وبا استقبال خوبی نیز روبرو شده است. در این گفتوگو سعی شده درباره دلایل و مراحل تولید این فیلم با توجه به دوری چندین ساله ایشان از حوزه تهیه و تولید آثار سینمایی صحبت شود.
در حال حاضر وضعیت فرهنگی سینمای ایران مطلوب نیست. شما در این شرایط فیلمی ساختید با یک کارگردان جوان و با موضوعی که خطوط قرمز زیادی دارد. "دموکراسی تو روز روشن" چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب کرد با این فیلم به سینما بازگردید؟
- سینمای ما سالهاست که وضعیت خوبی ندارد و در سراشیبی افتان و خیزان حرکت می کند و دلایل و عوامل مختلفی در این وضعیت دخیل است. ولی به هر حال هر کس که به این سینما علاقمند است وتجربهای نیز اندوخته وظیفه دارد برای کاستن از بدیها و افزودن به خوبیها کاری انجام دهد. به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم در حد توانم یک قدم کوچک در بهبود اوضاع سینما بردارم و طبعا باید براساس منش و شیوه ای که در گذشته داشتم کاری میکردم.
طرح موضوع "دموکراسی تو روز روشن" و ساخت چنین فیلمی از طرف من دلیلش روشن و واضح است. ولی همانطور که عنوان کردید موضوع این فیلم پرخطر و در مرز خط قرمز بود. در شرایط ناگوار فرهنگی حاکم بر سینما و برای کاهش زشتیها سعی کردیم در نگارش فیلمنامه، چیدمان عوامل و شرایطی که در مراحل تولید داشتم با یک امید و توکل الهی کار را آغاز کنیم. تا تمام محاسبات تکنیکی به سرانجام مطلوبی برسد و وقتی مخاطب فیلم را دید آن را پس نزند و احساس بدی به وی دست ندهد. فکر میکنم این توفیق درحد نسبی نصیب ما شده است. پیش از این من از آقای عطشانی فیلم ویدئویی "پوست موز" را دیده بودم و با ارتباطی که با وی پیدا کردم احساس کردم وی این حسن نیت را دارد که اگر در کنارش باشم می توانیم به نتیجه دلخواه برسیم.
* ایده اولیه فیلمنامه چگونه شکل گرفت؟
- سناریوی اولیه را آقای مسعود احمدیان نوشته بود که حدود چهار سال این متن در دست افراد مختلفی در سینما رفت و آمد داشت. وقتی متن را خواندم آقای احمدیان اجازه دادند هر تغییری که می خواهم را در متن بدهم و با توجه به این موضوع در یک فرصت چهار ماهه هشت بار متن را بازنویسی کردم تا به شکل دلخواه نزدیک شده است. البته در این مدت برخی دوستان دلسوزم که در سینما متن اولیه را خوانده بودند پیغام می دادند که از ساخت این فیلمنامه به خاطر مشکلاتی که دارد پرهیز کنم اما من در سینما یک چیزی دیده بودم که قابلیت دگر شدن و هست شدن را داشت. در ابتدا به آقای عطشانی عنوان کردم این فیلم به دلیل مسائلی که دارد فیلم تهیه کننده است نه کارگردان واگر شما این مسئله را قبول دارید میتوانیم با هم این کار را بسازیم و طبیعا تا هر کجا که لازم بود این کار به صورت مشترک پیش رفت.
* پس شما فیلمنامهای به کارگردان دادید که کامل بود و در زمان ساخت هم دوباره بازنویسی نشد.
- اساساً بنا نبود غیر نسخه بازنویسی تغییر دیگری ایجاد شود. فیلمنامه "دموکراسی تو روز روشن" برای ساخت بازنویسی شده بود. در حقیقت فیلمنامه برای فیلمبرداری آماده بود. البته بر اساس نسخه بازنویسی شده فیلمنامه صحنه های بیشتری از آنچه که در فیلم دیده می شود و وجود داشته و گرفته شــــد. به طوری که حدود 40-30 دقیقه صحنه های اضافه داشتیم که برای رعایت ریتم و زمان اکران در فیلم استفاده نشد که ممکن است در کار دیگری که در نظر داریم استفاده کنیم. مسئولیت نخستین من بازنویسی مکرر متن قبل از کلید زدن بود. البته بازنویسیهای موردی هم به تناسب سکانسها و فیلمبرداری داشتیم که به وقت انجام شد.
* متاسفانه در سالهای اخیر به خاطر تولید فیلمهای سطحی ذائقه مخاطب ما تغییر کرده است و آنها کمتر به دیدن فیلم فرهنگی می روند. فکر می کنید موضوع "دموکراسی تو روز روشن" نیاز مخاطب امروزی است؟ البته شما برای بیان موضوع و نشان دادن فضایی از برزخ که مخاطب ما شناختی از آن ندارد سعی کردید از رگههای طنز استفاده کنید اما در تولید کار از جنس کارهای طنز امروزی فاصله گرفتید.
- بسیاری از کارهای کنونی سینما نه طنز است و نه کمدی بلکه شکل کمدی دارد و شاید بهتر است که بگوییم "کمدی مال" است. هیچوقت ساخت فیلم کمدی به عنوان یک ژانر سینمایی ناپسند نیست. ولی کمدی منطق خود را دارد. کار طنز هم با کمدی متفاوت است. امروز متاسفانه این دو با یکدیگر مخلوط شده و به کمدی طنز میگویند و به طنز که بسیار نایاب است کمدی. کار طنز برخودار از چند لایگی است و خیلی فاخرتر از کمدی است. ولی متاسفانه در سینمای ما در سالهای اخیر کمتر کار طنز اتفاق افتاده است. آنچه که هست یا شبه کمدی است یا کمدیهایی است که از منطق درستی برخوردار نیستند. این دو نکته را باید از هم جدا کنیم. ما 72 میلیون جمعیت داریم که همه طبقات سنی آن باید مخاطب سینما باشند.
فرض کنید با 15 میلیون نفر تا حدود 11-10 سال داریم که اصلا مخاطب سینما نیستند در سالهای پیش تلاشهایی صورت گرفت که به اقتضای شرایط از فیلمهای تولید شده در این بخش استقبال خوبی شد. اما مثل بقیه کارهای خوب در نطفه سوخته شد و متاسفانه این قشر عظیم که از نظر تربیت پذیری شرایط بسیار مستعد و ویژه ای دارد و امروز مشتری فیلمهای انیمیشن آمریکایی است و اصلا مدیریت تامین نیازهای بصری آنها از دست انقلاب خارج است 75 میلیونی که در یکی دو دهه گذشته تا 30 میلیون مخاطب سالانه سینما بودند و امروز به خاطر شرایط سینما دچار ریزش شدند. به نحوی که نه تنها در چند سال اخیر رشد مخاطب نداشتم بلکه مدام با ریزش روبرو بودیم و اگر سینما به حال کنونی اش رها شود با توجه به روندی که در این سالها به لحاظ تولید و مدیریتهای متلاطم و متزلزل داشته است روز به روز این ریزشها افزایش و ما را به سمت سقوط و نزول خواهد کشاند.
بهبود جریان تولید سینما نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است که در کوتاه مدت مخالف ذائقه موجود قشر کنونی سینما نباشد. طبیعتا مخاطبانی که در سینماغایب هستند وقتی خبردار می شوند که فیلمی آمده که با ذائقه آنها سازگاری دارد مخاطب سینمای ما می شوند. عده ای عقیده دارند این روش با منطق مخاطب کنونی سازگاری ندارد. اما من مخالف این نظر هستم و فکر می کنم مخاطب کنونی سینما بیشتر پذیرای این فیلم خواهد شد. مخاطب ما در دیدن فیلمهای سطحی که شماعـــــنوان می کنید مقصر نیست. مخاطب نیاز به تفریح دارد، علاقمند به سینما است و دوست دارد از روند کنونی سینمای جامعه خود مطلع باشد. اما دیدن این فیلمها به معنی رضایت او نیست.
* این فیلم با توجه به زاویه دینی که پیش رو قرار داده است ممکن است مورد نقد برخی از افراد قرار گیرد؟
- اینکه همه درباره سینما نظر دهند چیز بدی نیست. سینما متعلق به مردم است و هر کسی که اندکی به سینما علاقمند است میتواند به اندازه و میزان علاقمندی خود درباره سینما اظهارنظر کند. اتفاقاً این موضوع یک فرصت برای رشد سینمای ما است که 70 میلیون جمعیت آنچنان به سینما توجه دارند که میتوانند درباره آن صحبت کنند. این فرصت برای دیگر رشته های هنری نظیر قصه، نقاشی، موسیقی و ... وجود ندارد. ما به عنوان یک جامعه فرهنگی و سینمایی ما باید از فرصت اظهار نظر مردم استفاده کنیم. حرفی که دارای منطق درست و استوار نباشد هیچوقت و هیچ کجا قابل پذیرش نیست. درباره سینما همه میتوانند حرف بزنند، باید حرف متناسب با اطلاعاتشان باشد و نگاه جامع و ملی به عنصر سینما داشته باشند. حرف زدن نباید انتقامگیری و همراه با غرض ورزی باشد و نباید به نوعی ایجاد سنگلاخ در راه جماعتی که کار سالم سینمایی میکنند، باشد. این حرف زدن همچنین نباید همراه با حب و بغض شخصی باشد.
به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" از یک ژانر ترکیبی برخوردار است. بحث دین در جامعه ما بحث داغی است و از نظر من مقولهای به نام آخرت و توجه به این که انسان مسئول اعمال خود و تاثیر آن بر زندگی خود و دیگران است و نتایج اعمال او در هر روز مورد سنجش قرار می گیرید یک موضوع مهم دینی است. باید چنین موضوعاتی در یک ژانر سینمای دینی در قالبهای متفاوت، قصهها، شخصیتها و حوادث مختلف مطرح شود تا مردم بفهمند که زندگی امروز آنها رها شده و در پس امروز آنها فردایی وجود دارد که از زندگی دیروز او سئوال میکنند واو باید پاسخگوی آن باشد.
من این موضوع را اخلاقی، اعتقادی، اجتماعی و دینی می دانم. اگر قرار است جامعه ما سالم باشد و به سلامت از گردبادهای حوادث مادی عبور کند باید همه آگاهی بیابند که گرانفروشی، کم فروشی، اذیت و آزار مردم و کوتاهی در حق آنها در فردایی که پیش روست بازخواست می شود. من در فیلم "دموکراسی تو روز روشن" این موضوع را گنجانده ام و امیدوارم که تاثیر اخلاقی و معنوی خود را روی مردم بگذارید.
* شما برای این مفاهیم دینی از نظر کارشناسان مذهبی دیگری نیز در زمان نگارش فیلم استفاده کردید و یا آنها فیلم را دیدهاند؟
- در زمان فیلمنامه نه ولی دوستان مختلف، صاحبنظر و کارشناس دینی فیلم را دیده اند و خوشبختانه نظرات مثبتی درباره آن اظهارکرده اند.
* در زمان ساخت فیلم صحبتهایی عنوان شد مبنی بر اینکه این فیلم به نوعی جوابیه "اخراجیها" است. فیلم "اخراجیها" به شکلی و به اعتقاد بعضیها ارزشهای دفاع مقدس را به سخره گرفته است. "دموکراسی تو روز روشن" نیز شخصیت محوری خود را یکی از فرماندهان دفاع مقدس قرار داده است.
- هیچ فیلمی نباید پاسخ فیلم دیگری تلقی شود. "اخراجیها" فیلمی است که مسیر قانونی تولید و تهیه خود را داشته است و در نهایت هم آنچه که میبایست دیگران نظارت میکردند که این فیلم خوب شود صورت گرفته است. نویسنده یا کارگردانی متنی ارائه میکند و ارشاد درباره آن نظر میدهد. از این جهت که "اخراجیها" راه قانونی خود را طی کرده است هیچ انتقادی بر آن وارد نیست اما ممکن است خیلیها از مضمون فیلم خوششان نیاید و توصیههایی داشته باشند.
"دموکراسی تو روز روشن" اساساً ژانر "اخراجیها" نیست. و به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" هرگز پاسخ آن فیلم نیست. این فیلم حرف دیگری می زند که اخراجیها در پی آن نبوده است. البته من هم که از راه دور در راه جبهه و جنگ بوده ام شاید بیش از دیگران در قضیه حفظ و اشاعه درست رهاوردهای دفاع مقدس تعصب دارم و کارهای گذشته من در عرصه سینما، تئاتر، ادبیات، نقاشی، عکس و .. گویایی صحت این ادعاست. من هم متعصب هستم که نباید دفاع 8 ساله خود را ملعبه یا وسیلهای برای خندیدن دیگران کنیم. اسم آن روزها دفاع مقدس است. ما در حاشیه دفاع مقدس حرفهای طنز بسیاری میتوانیم داشته باشیم که با رعایت احترام به قهرمانان جنگ قابلیت طرح شدن دارد . البته این دقتها در "دموکراسی تو روز روشن" لحاظ شده و خط قرمزها را رعایت کرده ایم تا دچار ابتذال نشویم و چیزی را زیر سئوال نبریم. البته عدهای به دلیل تقارنی که بین نمایش "اخراجیها" و تولید "دموکراسی تو روز روشن" وجود داشته است همین تلقی شما را دارند ولی وقتی فیلم را می بینند متوجه تفاوت این دو می شوند. ما این فیلم را به عنوان پاسخی برای "اخراجیها" نساختیم. پیام، تاثیر اخلاقی و هدف این فیلم با آنچه گفته می شود کاملا متفاوت است.
* پیش تولید و مراحل تولید "دموکراسی تو روز روشن" پرحاشیه بود که بخش عمده آن به قضیه انتخاب بازیگران بر میگردد و دستمزدی که محمدرضا گلزار دریافت کرده است.
- بخشی از انتخاب بازیگران به رعایت حال گیشه بر می گردد و نوعا بسیاری از تهیهکنندگان بر همین اساس بازیگران را انتخاب میکنند. اما در "دموکراسی تو روز روشن" علاوه بر رعایت حال مخاطب قصد داشتیم انتخاب بازیگران به گونه ای باشد که مضامین مذهبی، معرفتی آن را بپذیرد و طرح مسائل عرفانی در دل مخاطب جا بگیرد. انتخاب این آدمها انتخاب تواناترینهای سینمای ایران نبوده است. ما هنرمندانی داریم که به لحاظ فنی، تکنیکی و قدرت بازی بسیار از هنرپیشه های این فیلم تواناتر هستند اما بخشی از دلایل انتخاب این بازیگران براساس پیش زمینههایی است که در نظر مردم و قشر جوان نسبت به آنها وجود دارد.
* آیا پشتوانه نگاه در انتخاب فرشته مرگ نقش داشت؟
- متاسفانه نگاه انسان به مرگ یک نگاه منفی است. در کتب آسمانی دنیای بعد از مرگ در پیوند دنیای پیش از مرگ است و عزرائیل یک مامور الهی است. اما همیشه ما این مامور الهی را بد میبینیم. به عنوان مثال، درباره کسی که می میرد میگوییم بیچاره از دنیا رفت و طبعا آن که زنده مانده و روزی هزاران گناه میکند خوشبخت است. من در صدد بودم فرشته مرگ الهی را چهرهای انتخاب کنم که آن چهره یک پیش زمینه محبوبی نزد مردم داشته باشد تا مردم بر اساس آن پیش زمینه نگاه شان به مرگ در فیلم متفاوت شود. دوم اینکه همه مهرورزیها و لطافتهایی که در روایات نسبت به حضرت عزرائیل وجود دارد را در شخصیت این فرد بگنجانیم. از نظر قرآن مرگ یک تهدید و آسیب نیست، مرگ فرصت احیاء مجدد انسان است در روزگاری غیرزمینی و این زندگی ماست که مرگ ما را زیبا و یا زشت می کند.
امیر ستوده (حمید فرخنژاد) فرمانده ما در فیلم یک آدمی است که در زندگیش دچار تضاد و تعارض شده است. اما با همه تضادهایی که دارد امیر سپاه اسلام بوده، زحمت کشیده و در حق مردم بد نکرده و مردم درباره او قضاوتهای درستی دارند. اما با تمام اینها وی در برزخ گرفتاری دنیوی پیدا می کند و باید پاسخ کارها را بدهد. با این وجود مرگی که سراغ وی رفته است مرگ بدی نیست و زیباست. این مرگ قابل گفتگو و ملایمت است و شکنجهگر نیست. او با مرگش مجادله میکند. عنوان "دموکراسی تو روز روشن" دقیقاً از همینجا ناشی می شود که یک آدم ناتوان و بیقدرت در برابر مظهر قدرت الهی- فرشته مرگ - اینگونه ایستاده و حرف خودش را میزند و در برزخ در شرایط سخت با نیکذات که یک فرشته الهی است با او بحث میکند.
دموکراسی از نظر من چنین گفتگویی است که یک آدم ناتوان در برابر قدرتمندی قرار بگیرد و بتواند بدون لکنت و با استفاده از همه منطقش حرف خودش را بزند و حتی در دفاع از خود با آن نماینده قدرت لایتناهی به مجادله بپردازد. این همان چیزی است که امیرالمومنین در دوره خلافتش عنوان کرده: "مردم، من در دسترس شما هستم هرچه که دلتان میخواهید از من سئوال کنید" علی (ع) به عنوان مظهر قدرت الهی در عصر خویش در تلاش است تا برای مردم امکان و فرصت گفتگو با خود را فراهم کند و مردم در برابر قدرت او به لکنت نیفتند. این یعنی حقیقت دموکراسی که الهی است، پس آنچه که امروز در غرب و .. بحث از آزادی و دموکراسی می کنند با حقیقتی که در دنیای ولایت شیعی و آخریت الهی ما وجود دارد، کاملا متفاوت است. ایشان عدالت به معنای واقعی را اجرا میکرد و در عین حال برابر مردم پاسخگو بودند و دموکراسی دینی به عقیده من دموکراسی برزخی است که انسان بتواند با قدرتهای حاکم بر زندگیش بحث و گفتگو کند. در انتخاب بازیگران تلاش شده از حضور کسانی استفاده کنیم، که بتوانند این مفاهیم سنگین را به خورد مخاطب بدهند. به همین دلیل ما درصدد استفاده از ظرایف و لطایفی بودیم تا به این بازیگران رسیدیم.
* این در ارتباط با انتخاب همه بازیگران صدق می کند؟
- بله تا حدودی. البته بضاعت بازیگری ما در سینمای ایران محدود است. اگر دست ما بازتر بود ممکن بود افراد دیگری جایگزین هنرمندان فعلی شود.
* پیش از این در فیلمهایی چون "یک بوس کوچولو" و یا "آدم" ما با چهرهای از فرشته مرگ روبرو بودیم که در هر دو این آثار از حضور بازیگران چهره زن برای این نقش استفاده شده است. به نوعی این انتخابها نیز با مخاطب ارتباط برقرار میکرد. شما هم عنوان کردید قصد داشتید از چهره محبوبی استفاده کنید. اما این انتخاب برای شما حاشیههای فراوانی داشت از جمله دستمزد بالای وی و رفع ممنوعالکاری این بازیگر بعد از یکسال. به هر حال شما سعی دارید با توجه به سابقه کاری که داشتید کاری انجام دهید که حاشیه کمتری داشته باشد.
- هر تهیه کنندهای به دنبال این است که فیلمی ارزان و مناسب بسازد. من هم چنین علاقمندی دارم. اما "دموکراسی تو روز روشن" فیلم گرانی شد و بدون حمایت دولتی، وام و یا کمک بلاعوض ساخته شد. از نظر برخی مدیران فرهنگی دولت این کاردر زمره آثار معناگرا است اثری معناگرا باشد. در حالی که نوعا فیلمهای معناگرا برخوردار از کمکهایی هستند که بعضا به نوعا این قبل آثار معنوی گرفتار نارسایی هستند. ولی این فیلم با همه قدرتی که در انتقال مفاهیم خودش در ذهن مخاطب پیدا کرده مورد حمایت دولتی واقع نشد. البته شاید نگاه منفی که بعضی از دوستان به من دارند باعث این محرومیت شده باشد این فیلم به نظرم به خاطر همین نگاه منفی در جشنواره فیلم فجر هم مورد بی توجهی قرار گرفت. البته من همه اینها را به حساب نامهربانیهایی که در نظام فرهنگی و سینمایی در چند سال گذشته نسبت به من وجود داشته است می گذارم. ولی دوست نداشتم بی انصافی در حق من به یک اثر فرهنگی نیز تسری پیدا کند. اثری که مورد نیاز مردم است و میتواند تاثیر اخلاقی خوبی در جامعه بگذارد. این همان نامبارکی است که به خاطر شخصی محصول خوب او را نادیده بگیریم ودرسخنان معصومین داریم "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال".
از طرف دیگر اگر از نظر منتقدان 90 میلیون تومان پول زیادی است قطعاً از نظر من هم زیاد است. اما من در شرایط طبیعی چنین تصمیمی نگرفتم. و الان نمیتوانم درباره آن شرایط غیر طبیعی صحبت کنم. چون همانطور که شما عنوان کردید من همیشه آدم عملگرایی بودم و دنبال حاشیه سازی برای خود و دیگران نیستم و حالا هم قصد ندارم با بیان کردن این موضوع ویژه حاشیه جدیدی برای کل فیلم تولید کنم. به هر حال در یک میدان عرضه و تقاضا ممکن است تقاضا ارزان و عرضهها گران باشد و یا بالعکس اما بالاخره در اما در یک نقطهای باید تلاقی عرضه و تقاضا خودش را در یک عدد و رقمی نشان دهد. من در شرایطی قرار گرفتم که باید چنین رقمی را بپذیریم عنوان دستمزد پرداخت کنم. البته میتوانست این رقم پرداخت نشود و شخص دیگری انتخاب شود، قطعا کار به گونهای دیگری شکل می گرفت. به هر حال شرایط و تشخیص آن روز حاصلش این نتیجه شد و قضاوتهای درست با منظور شرایط بدست می آید.
* شما خودتان انتخابهای بازیگران را به عهده گرفتید و نظر کارگردان و یا عوامل دیگر چقدردخیل بود.
- نه من شخصاً این کار را به تنهایی انجام ندادم. بلکه دوستان مختلفی نظر دادند. کارگردان، آقای شریفینیا، دستیاران کارگردان و برخی کسانی که از آنها مشورت می گرفتم نظرات مختلفی داشتند و یک لیست 50 نفرهای از بازیگران ارائه پیشنهاد تهیه شد. به طور مثال درباره نقش آقای گلزار ما شش پیشنهاد دیگر هم داشتیم. در واقع ما نمیخواستیم سبک فیلمهای دیگر را تکرار کنیم که از حضور بازیگران زن در نقش فرشته مرگ استفاده کرده بودند و قصد داشتیم در قالب یک بازیگر مرد آن را به تصویر بکشیم. یا به طور نمونه در نقش امیر ستوده گزینههایی چون شریفینیا ، مهدی هاشمی، پرویز پرستویی و .. داشتیم که به آقای فرخنژاد رسیدیم. حدود 40 روز ما برای انتخاب بازیگران کار میکردیم برخی از دوستان منتخب بدلیل این که همزمان با این پروژه تعهدات دیگری داشتند امکان همراهیشان فراهم نشد.
* در مورد خانم نیکی کریمی چطور؟ به هر حال نقش ایشان گویا بر اساس حرفه وی نوشته شده است.
- برای نقش خانم کریمی هم گزینههای دیگری داشتیم. به طور مثال خانم رخشان بنیاعتماد، خانم لرستانی، خانم تهرانی از جمله آنان بودند که باز در جمع بندیها به این نتیجه رسیدیم که شرایط حضور و همکاری خانم نیکی کریمی بیشتر از دیگران فراهم است. یکی از مزیتهای ایشان نسبت به دیگر بازیگران به خاطر فیلمسازی وی بود.
* شما در ساخت این فیلم سعی کردید به لحاظ فنی و تکنیکی از تجهیزات روز سینمای دنیا استفاده کنید. این موضوع در فیلمبرداری، طراحی صحنهها با استفاده از جلوههای رایانهای و ... دیده میشود. ضرورت شما برای استفاده و دسترسی به این ابزار به جهت موضوع فیلم بوده و یا قصد داشتید فیلمی بسازید که به استانداردهای سینمای دنیا نزدیک باشد؟
- متاسفانه سینمای ما سالهای زیادی است که دچار یکنواختی در تکنیک وبی بهره گی از تکنولوژی شده است. در حالی که سینمای امروز دنیا پیشرفتهای زیادی کرده و ما از آن عقب هستیم. شاید اگر حمایت مالی میشدیم "دموکراسی تو روز روشن" 40 درصد از آنچه هست بهتر می شد. من خودم معتقدم فیلم 65 درصد چیزی است که میخواستم. این فیلم قابلیت آن را داشت که در صحنه های برزخ و بهشت اتفاق بزرگ، تاثیر گذارترو باورپذیری به لحاظ فضاسازی بیافتد. فهم، دانش و شناخت این مسئله داشت ولی امکانات نداشتیم. این فیلم در همین حد 730 میلیون هزینه داشت که ما را کلی بدهکار کرد و اگر خداوند لطف نکند و در اکران سرمایه آن را برنگرداند قادر به انجام کار بعدی نخواهیم بود مگر آن که بدهی فیلم را پرداخت کنیم.
* شما خودتان دنبال حمایتهای مالی نبودید یا اقدام کردید و جوابی نگرفتید؟
فیلم هیچ حمایتی مالی نشد و این موضوع بضاعت بهره گیری تکنیکی ما را محدود می کرد. ما به هر حال مثل بقیه فیلم سازان روال حمایت مالی را طی کردیم. از بنیاد سینمایی فارابی درخواست کردیم و کمک خواستیم. البته ما در واقع در دوره پایانی و آغاز دوره جدید معاونت سینمایی "دموکراسی تو روز روشن" را به تولید رساندیم. ما 8/8/88 روز تولد امام رضا (ع) این فیلم را کلید زدیم. در آن شرایط دوستان سینمایی تازه کار خود را در دوره جدید آغاز کرده بودند و قرار بود مرکز گسترش در فیلم مشارکت داشته باشد. برای رساندن فیلم به جشنواره پول نداشتیم و نمی توانستیم نسخه ای از کار را آماده کنیم. به مدیر جشنواره فجر اعلام کردیم به شدت رغبت داریم خصوصا برای جلوگیری از شائبه ها در این رویداد شرکت کنیم. ولی واقعا برای تمام کردن فیلم 50 میلیون کم داریم و اگر کمک نکنید شاید فیلم نرسد. ولی متاسفانه دوستان گفتند نداریم و نمی توانیم. به هر حال فیلم هیچ حمایتی مالی نشد و این موضوع بضاعت بهره گیری تکنیکی ما را محدود می کرد. بخش عمده سینما صنعت، تکنولوژی و جذابیتهای هنری است که اگر این ویژگیها نباشد دیگر سینما نیست. بخش عمده بهره گیری از تکنولوژی هم صرفنظر از نیاز اندیشه و تفکر – امکانات و سرمایه و تجهیزات است. مثلا در بخش تروکاژ و ویژولها اگر تجهیزات بود آقای مجید یوسف زاده می توانست کارشان را بهتر کند، تیتراژ متفاوت کار، یکی از زحمات ارزشمند ایشان بود که نسبت به هزینه ای که تهیه کنندگان برای تیتراژ های ساده فیلمشان در نظر می گیرند، هزینه بیشتری در برداشت. اگر سینما را یک زمان 90 دقیقه ای حساب کنیم از هیچ ثانیه آن نباید سرسری گذشت این نوعی کم فروش و مخاطب را مغبون کردن است .
* مجوز و پروانه ساخت "دموکراسی تو روز روشن" زمان جعفری جلوه معاونت سابق سینمایی بود. در آن زمان شما با مشکلی در این ارتباط روبرو نبودید؟
- در همان زمان هم یک تغییراتی خواستند که در فیلمنامه اعمال کنیم که تا حدودی آن را انجام دادیم. به طور مثال، قصد داشتیم صحنه ترور امیر ستوده را خیلی بزرگتر و جذابتر بگیریم که گفتند این صحنه نباید به شکل مندرج در سناریو باشد. در صدور پروانه نمایش هم آن طور که شنیده بودیم برخی از بیرون فشار و اصرار داشتند که موارد متعددی از فیلم دچار سانسور شود. اما خوشبختانه مدیر کل نظارت و ارزشیابی جمع بندی خوبی ارائه کرده بودند و نهایتا به دو مورد ممیزی خلاصه شد که یک مورد آن واقعا سزاوار نبود و اعمال اجباری آن در فیلم سزوار دل شکستگی ما شد و واقعا یکی از صحنه های تاثیرگذار و الهی فیلم بود و به اصرار دوستان این کار را انجام دادیم.
* در حال حاضر فیلم نسبت به نسخه جشنواره چقدر تغییر کرده است؟
- معمولا سینماگران علاقمندند در جشنواره آثارشان دیده شود تا با واکنش مخاطب و در نسخه نمایش عمومی اصلاحاتی انجام دهند. ما نیز در قسمتهای پایانی فیلم که احساس می کردیم مخاطب کمی سر در گم است جابجاییهایی انجام دادیم و صحنه هایی که فیلم را دچار افت ریتم کرده بود برخی مصاحبه ها و ... را درآوردیم . از 103 دقیقه حدود 10 دقیقه آن در جهت روان شدن و رعایت زمان اکران انتقال پیام حذف شده است.
* آیا از برخورد مدیران جشنواره فجر با فیلم راضی بودید.
- من علت بی توجهی به فیلم را بی توجهی به خودم می دانم و گرنه دلیلی نداشت در این دوره که معاونت سینمایی دنبال آثار متفاوت و دینی می گردد چنین اثری مورد بی توجهی قرار گیرد. این شیوه برخورد با افرادی که در انقلاب اسلامی کار کردند و زحمت کشیده اند شیوه خوبی نیست. همه ما بچه های این کشور و ملت هستیم و هر یک از ما در جایی منشاء کاری، خدمتی و تاثیرگذاری بوده ایم.
*چه پیش بینی برای اکران فیلم " دموکراسی تو روز روشن" دارید؟
- پیش بینی خوبی به لحاظ ارتباط مخاطب با فیلم دارم ولی متاسفانه با بعضی از کج سلیقگی هایی که در بین دست اندرکاران اکران وجود دارد و ممکن است به فیلم آسیب بخورد. مثلا شیوه سال قبل در اکران فیلم این بود که اکران نوروزی 12 هفته ادامه دارد و ما خود را برای اکران دوم که اول تیرماه بود آماده کرده بودیم که با تغییر تصمیمات شورای اکران زمان اکران نوروزی کاهش پیدا کرد و اکران دوم سال مقارن با اول خرداد شد که از نظر زمانی برای آغاز اکران خوب نیست چون تعطیلاتی دارد که مصادف با امتحانات دانش آموزی است که خانواده سینما نمی روند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر