حسین فرحبخش از تهیهکنندگان فعال سینمای ایران در گفتگویی که مدتی پیش منتشر شد نظرات جالبی درباره وظایف این صنف ارائه داده است که از منظرهای گوناگونی میتوان به آسیب شناسی آن پرداخت. نام حسین فرح بخش با موسسه " پویا فیلم" و همکار و شریک دائمی اش عبدالله علیخانی گره خورده که نشانهای از رویکردی مشخص نسبت به سینما در ایران است.رویکردی که در آن بعد تجاری و جذب مخاطب عام محور است که البته هیچ ایرادی هم ندارد و باید مورد احترام قرار گیرد.
اما با خواندن گفتگوی جالب که چند هفته قبل از ایشان در هفتهنامه همشهری جوان به چاپ رسیده متاسفانه نگارنده آن را دیر خوانده می توان به طرز فکر و نگاه مدیران موسسه پویا فیلم در باب سینما و حواشی آن پی برد که البته به بخشی از آنها انتقادهایی جدی وارد است.فرح بخش در قسمتی از گفت و گوی یاد شده با مریض و نادان خواندن خبرنگاران و منتقدین سینمایی ، همان روندی را ادامه داد که با همکاری سید ضیا هاشمی در برنامه " دو قدم مانده به صبح " در پیش گرفتند و از هیچ گونه توهینی نسبت به این قشر فروگذار نکردند.
اما مهمترین نکته ای که از این گفتگوی جذاب و با مزه دستگیر خواننده می شد تعریف منحصر به فرد آقای فرح بخش از مفهوم و شرح وظایف تهیه کننده در سینماست. ایشان مفهوم تهیه کننده را در برابر مفهوم " مولف فیلم" نهاده و بر این مبنا ، تهیه کنندگی را مستلزم دخالت در همه امور یک فیلم دانستهاند. بر اساس تعریف ایشان ، کارگردان ارزش و اعتباری هم سنگ با دیگر عوامل یک فیلم چون گریمور و طراح صحنه دارد و با اغماض و لطف، فرموده اند که شاید موقعیت کارگردان اندکی بالا تر از سایر عوامل هنری و فنی یک فیلم باشد.در ادامه وی دخالت در امور فنی و کارگردانی ، حتی در حد چک کردن و در صورت لزوم تغییر دکوپاژ را حق مسلم تهیه کننده دانسته و لزوم بازگشت بودجه سرمایه گذاری شده توسط تهیه کننده را علت این امر ذکر کرده است.
باید گفت ظاهرا جناب فرح بخش و دوستان همفکرشان تصوراتی کاملا غلط از مفهوم تهیه کنندگی و شرح وظایف خود دارند. تعریفی که ایشان ارائه می دهند در سینمای هیچ کجای جهان به رسمیت شناخته نمی شود و به نظر می رسد فرح بخش باید در دیدگاه های خود در باب این موضوع تجدید نظری اساسی ایجاد کند یا تعریف جهانی تهیهکننده را تغییر دهد!.استدلال یاد شده را میتوان با استدلال های عجیب برادران شفیع زاده مدیران باشگاه فوتبال استقلال اهواز مقایسه کرد ، که با توجه به سرمایه گذاری در ورزش به عنوان بخش خصوصی ، خود را صاحب حق دخالت در ترکیب تیم ، جابجایی بازیکنان و حتی تغییر دائمی مربی می دانند.
جالب آن که سقوط تیم استقلال اهواز به لیگ یک با در پیش گرفتن چنین استراتژی نادرستی را می توان با شکست تجاری آخرین محصولات پویا فیلم از جمله " آقای هفت رنگ " و " سلام بر عشق" مقایسه کرد و به نتایج جالب و معنی داری رسید. در همه جای جهان کارگردان مالک حقوق معنوی و تهیه کننده مالک حقوق مادی یک فیلم است. تهیه کننده مولف هم اگر وجود داشته باشد ، بیشتر در چارچوب سینمای هنری و روشنفکرانه ( همان سینمایی که آقای فرح بخش و دوستانشان از آن تنفر دارند و تبری می جویند)باید یافت. تهیه کنندگانی چون اسماعیل مرچنت که با تیمی ثابت ( روث پراور جابوالا به عنوان نویسنده و جیمز آیوری در مقام کارگردانی صاحب اندیشه و نه آلت دست تهیه کننده و یک مجری صرف) جریانی در اقتباس های ادبی سینمایی و فیلم های روشنفکرانه ایجاد کردند. و گرنه برادران زوکر و جیم آبراهام هرگز ایجاد کننده جریانی تجاری و تاثیر گذار در جریان سینمای جهان نبوده اند.
اما با خواندن گفتگوی جالب که چند هفته قبل از ایشان در هفتهنامه همشهری جوان به چاپ رسیده متاسفانه نگارنده آن را دیر خوانده می توان به طرز فکر و نگاه مدیران موسسه پویا فیلم در باب سینما و حواشی آن پی برد که البته به بخشی از آنها انتقادهایی جدی وارد است.فرح بخش در قسمتی از گفت و گوی یاد شده با مریض و نادان خواندن خبرنگاران و منتقدین سینمایی ، همان روندی را ادامه داد که با همکاری سید ضیا هاشمی در برنامه " دو قدم مانده به صبح " در پیش گرفتند و از هیچ گونه توهینی نسبت به این قشر فروگذار نکردند.
اما مهمترین نکته ای که از این گفتگوی جذاب و با مزه دستگیر خواننده می شد تعریف منحصر به فرد آقای فرح بخش از مفهوم و شرح وظایف تهیه کننده در سینماست. ایشان مفهوم تهیه کننده را در برابر مفهوم " مولف فیلم" نهاده و بر این مبنا ، تهیه کنندگی را مستلزم دخالت در همه امور یک فیلم دانستهاند. بر اساس تعریف ایشان ، کارگردان ارزش و اعتباری هم سنگ با دیگر عوامل یک فیلم چون گریمور و طراح صحنه دارد و با اغماض و لطف، فرموده اند که شاید موقعیت کارگردان اندکی بالا تر از سایر عوامل هنری و فنی یک فیلم باشد.در ادامه وی دخالت در امور فنی و کارگردانی ، حتی در حد چک کردن و در صورت لزوم تغییر دکوپاژ را حق مسلم تهیه کننده دانسته و لزوم بازگشت بودجه سرمایه گذاری شده توسط تهیه کننده را علت این امر ذکر کرده است.
باید گفت ظاهرا جناب فرح بخش و دوستان همفکرشان تصوراتی کاملا غلط از مفهوم تهیه کنندگی و شرح وظایف خود دارند. تعریفی که ایشان ارائه می دهند در سینمای هیچ کجای جهان به رسمیت شناخته نمی شود و به نظر می رسد فرح بخش باید در دیدگاه های خود در باب این موضوع تجدید نظری اساسی ایجاد کند یا تعریف جهانی تهیهکننده را تغییر دهد!.استدلال یاد شده را میتوان با استدلال های عجیب برادران شفیع زاده مدیران باشگاه فوتبال استقلال اهواز مقایسه کرد ، که با توجه به سرمایه گذاری در ورزش به عنوان بخش خصوصی ، خود را صاحب حق دخالت در ترکیب تیم ، جابجایی بازیکنان و حتی تغییر دائمی مربی می دانند.
جالب آن که سقوط تیم استقلال اهواز به لیگ یک با در پیش گرفتن چنین استراتژی نادرستی را می توان با شکست تجاری آخرین محصولات پویا فیلم از جمله " آقای هفت رنگ " و " سلام بر عشق" مقایسه کرد و به نتایج جالب و معنی داری رسید. در همه جای جهان کارگردان مالک حقوق معنوی و تهیه کننده مالک حقوق مادی یک فیلم است. تهیه کننده مولف هم اگر وجود داشته باشد ، بیشتر در چارچوب سینمای هنری و روشنفکرانه ( همان سینمایی که آقای فرح بخش و دوستانشان از آن تنفر دارند و تبری می جویند)باید یافت. تهیه کنندگانی چون اسماعیل مرچنت که با تیمی ثابت ( روث پراور جابوالا به عنوان نویسنده و جیمز آیوری در مقام کارگردانی صاحب اندیشه و نه آلت دست تهیه کننده و یک مجری صرف) جریانی در اقتباس های ادبی سینمایی و فیلم های روشنفکرانه ایجاد کردند. و گرنه برادران زوکر و جیم آبراهام هرگز ایجاد کننده جریانی تجاری و تاثیر گذار در جریان سینمای جهان نبوده اند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر