گفت‌وگوی روزنامه خبر با علیرضا عصار: هیچ‌وقت قصد خودنمایی نداشته‌ام

سمیه قاضی‌زاده: الان یکسالی است که علیرضا عصار همکاری‌هایش را بار دیگر با فواد حجازی آغاز کرده است. اینطور که پیداست کدورت‌ها تمام شده و همه چی آرومه! ارکستر بزرگ عصار که رهبری آن و تنظیم همه قطعاتش را حجازی بر عهده دارد در استودیوی سرنا که یکی از بهترین محل تمرین های ایران است در حال نوازندگی سازهایشان هستند، سازهایی که بیش از یکسال است در همراهی با عصار به صدا درنیامده بودند.
در این ارکستر 50 نفره نوازندگان نام‌آشنایی چون بابک ریاحی پور، همایون نصیری، امید حاجیلی و... حضور دارند. خوب می‌نوازند و خیالشان هم راحت است که نه تنها همه بلیت‌های سه روز اعلام شده فروش رفته که یک روز و دو سئانس هم به برنامه اضافه شده است. حالا عصار که مدت‌هاست جایگاه خودش را به عنوان خواننده‌ای قابل احترام و کاربلد در موسیقی پاپ ایران به ثبت رسانده، بار دیگر قرار است روی سن برود و کارهای جدیدی را هم ارائه کند. با او به بهانه این کنسرت درباره این برنامه و خیلی چیزهای دیگر صحبت کرده‌ایم.

چند سال قبل با ارکستر سمفونیک لندن آلبوم «نهان مکن» به رهبری شهداد روحانی را اجرا و ضبط کردید. الان هم که آقای روحانی ایران هستند. چرا هیچوقت به این فکر نیفتاده‌اید که آن کارها را به صورت زنده در ایران با ایشان اجرا کنید؟
آن کار واقعا پروژه جدا و بزرگی است که باید به صورت مجزا رویش فکر کرد. این روزها ما بسیار درگیر همین کنسرتی که دارد برگزار می‌شود هستیم و واقعا نمی‌شود برای برنامه دیگری زمان گذاشت.

این روزها بیشتر موزیسین‌ها در سالن برج میلاد کنسرت می‌دهند. شما چرا وزارت کشور را انتخاب کرده‌اید؟
دلیل عمده‌اش فضای کمی است که آن سالن دارد. برای ما اصلا صرف نمی‌کرد در یک سالن 1700 نفره کنسرت برگزار کنیم، هرچند پارکینگ دارد و جایش هم بهتر است، اما سالن وزارت کشور 3000 نفری است و به نظر من کیفیت صدای بهتری هم دارد.

در این کنسرت چند قطعه جدید هم گنجانده‌اید. سبک و سیاقشان مثل قطعات قبلی‌تان است؟
به هر حال من سبک کاری‌ام را که تغییر نمی‌دهم و قرار هم نیست این کار را بکنم. دو تا از قطعات را پارسال ساخته‌ایم و شش قطعه جدید هم هست که در این کنسرت برای اولین بار شنیده خواهند شد.

پس با این حساب آلبوم جدیدی در راه است؟
بله انشالله برای عید فطر آلبوم جدیدم منتشر می‌شود.

در آن آلبوم هم قطعاتی را آهنگسازی کرده‌اید؟
بله، مثل همیشه که آهنگسازی‌ها مشترک بین من و آقای حجازی بوده در این آلبوم هم همینطور است، اما تنظیم تمامی قطعات را آقای حجازی انجام داده‌اند.

خیلی‌ها نقش موسیقی را در قطعات شما کمرنگ می‌بینند و کلام را پررنگ. برخی از منتقدان شما تا آنجا جلو می‌روند که کارهای شما را دکلمه می‌دانند تا اجرای موسیقی.
من اصلا به چنین چیزی اعتقاد ندارم. به نظر من کلا کار موسیقی مجموعه‌ای است از خیلی چیزها از جمله شعر، موسیقی و اجرا. شما اگر موسیقی خوبی داشته باشی و شعری بد، ناموفق خواهی بود و اگر شعر خوبی داشته باشی و موسیقی بدی امکان ندارد که اتفاق جالبی برایتان بیفتد. اگر هر دوی اینها خوب باشد و اجرا خوب نباشد که دیگر واقعا نورعلی نور است! باید همه چیز خوب باشد.

صدادهی و آکوستیک سالن‌های اجرای موسیقی در ایران از آن چیزهایی است که طی این سال‌ها همه از آن گله دارند، از خواننده و موسیقیدان گرفته تا تماشاگر برنامه. برای بهتر شدن کیفیت صدای ارکستر در این اجرا چه برنامه‌ای دارید؟
ببینید به هر حال ما سالن موسیقی در ایران نداریم که اصلا توقع صدای خوب را بشود داشت. تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این بوده که بهترین صدایی که مقدور بوده با سیستم‌های صوتی طراحی کنیم. آن هم بنا به مختصات برنامه‌ای که قرار است اجرا کنیم.

اینطور که در تمرین ارکستر شاهد بودم، در ارکستراسیون تغییرانی به وجود آمده...
بله. پیش از این ارکستر بادی نداشتیم که حالا این گروه اضافه شده‌اند که تصور می‌کنم از نظر شنیداری هم خیلی مفید باشد و هم جالب. تغییرات کوچکی هم در قطعات داده شده است که بیشتر برای تفنن بوده‌اند.

پس بیشتر قطعات کنسرت همان قطعات قدیمی هستند.
مگر در یک برنامه چند قطعه جدید باید باشد؟ همه خواننده‌ها همین کار را می‌کنند. 3-2 قطعه از آلبوم آینده می‌خوانند و بعد آلبوم منتشر می‌شود و آن قطعات می‌شود کارهای قدیمی.

آقای عصار! شما جزو آن دسته از خوانندگان پاپ هستید که در انتخاب شعر بسیار هوشمندانه عمل می‌کنند. اتفاقی که این روزها نه تنها در موسیقی پاپ که در موسیقی سنتی هم کم می‌افتد و با اینکه خیلی‌ها داعیه فهم تلفیق شعر و موسیقی را دارند، اما در عمل موفق نیستند. در انتخاب قطعات جدید هم همین وسواس را داشته‌اید؟
سه تا از این قطعات جدید از سروده‌های افشین مقدم هستند که فکر می‌کنم ترانه‌های خوبی است.

اینها هم فضای انتقادی-اجتماعی همیشگی کارهای شما را دارند؟
این ترانه‌هایی که گفتم برای صدور مجوز به ارشاد فرستاده‌ایم وهنوز مجوزش صادر نشده است. در این کنسرت قطعات دیگری اجرا می‌شود که همه‌شان عاشقانه‌اند.

با این حال شما همیشه به عنوان خواننده‌ای شهره بوده اید که حرف‌هایی برای گفتن دارد و همیشه در دل کلامش، اعتراضی نهفته است.
شاید بهتر بود این حرف‌ها را بعد از کنسرت می‌زدیم و آن وقت می‌شد درباره همین قطعاتی هم که در کنسرت اجرا می‌شود راحت‌تر قضاوت کرد، اما من همان موقع هم که در اشعارم چنین حرف‌هایی بود هیچوقت قصد اینکه خودنمایی کرده باشم را نداشتم.
حس شخصی‌ام نسبت به اجتماعی که در آن زندگی می‌کنم این است. در این کنسرت هم همینطور است و شما وقتی آن را ببینید می‌توانید درباره همه چیز آن صحبت کنید. در آن صورت شما متوجه خواهید شد که آیا من همان حرف‌هایی را زده‌ام که باید می‌زدم و نزدم یا همان کارهایی را کرده‌ام که باید می‌کرده‌ام و نکرده‌ام. اگر ملایم شدم چرا شده‌ام و اگر همچنان ملایم نشده‌ام چرا؟

شما برای انتخاب شعر چقدر وقت می‌گذارید چون حالا شاید به دلیل سبکی که برای موسیقی‌تان انتخاب کرده‌اید، شعر در آن جایگاهی پررنگ دارد.
انتخاب شعر جزو مهمترین کارهایی است که من انجام می‌دهم. در تمام طول سال من مشغول انتخاب شعر هستم. گذشته از این من در تمام این مدت در جستجوی شعر خوب هستم. شعری که در آن اوضاع و احوال اجتماعم مستتر باشد. هم در اشعار شاعران کلاسیک و هم در میان کارهای شعرای جوان گمنامی که اشعارشان را یا برای من می‌فرستند یا ای میل می‌کنند یا با فکس ارسال می‌کنند. اینطور نیست که قبل از برگزاری کنسرت در حال انتخاب شعر باشم.

با این حال از اشعار قدما هم غافل نمی‌شوید؟
به هیچ وجه. در همین آلبوم جدیدی که منتشر خواهد شد روی دو شعر از حضرت مولانا کار کرده‌ام.

در این کنسرت هم قطعاتی از آن آلبوم را که خودتان آهنگسازی کرده باشید، اجرا می‌کنید؟
بله، قطعه‌ای هست به نام «یه نفس» که خودم آن را به تنهایی با پیانو می‌زنم و تمامش را خودم ساخته‌ام.

پس در کنسرت ساز هم می‌زنید؟
بله، علاوه بر پیانو، در این برنامه گیتارهم می‌نوازم.

شنیده‌ام در این کنسرت ترانه جدیدی به نام «پرسه» اجرا می‌کنید که به نوعی یک عاشقانه اعتراضی است.
بله همینطور است. حال و هوای این قطعه در چنین فضایی است که انگار یک عاشق دادش را پیش خدا می‌برد؛ پرسه ثانیه‌ها مشکوکه، ساز دلگیر زمونه کوکه/ به کدوم شونه می‌خوای تکیه بدی؟/ استخونای رفات پوکه...

طبق معمول کنسرت‌های سال‌های قبلتان در این برنامه هم قطعات بی‌کلام گنجانده‌اید. دلیلش چیست و بر چه اساسی انتخاب می‌شوند؟
دلیل اصلی‌اش این است که مردم دوست دارند یا حداقل می‌توانم بگویم که چنین حسی از آنها به ما منتقل شده است. از سال اول کنسرت‌هایمان هم همین کار را انجام می‌دادیم.
امسال گروه کُر هفت نفره‌ای هم برای اجرای قطعات آوازی در این بخش همکاری می‌کنند، اما این قطعات بیشتر بر اساس ساکسیفون تنظیم شده‌اند و گروه کر هم نقش همراهی‌کننده را بازی می‌کند، اما درباره انتخابش باید بگویم این قطعات کاملا بر اساس سلیقه شخصی انتخاب می‌شوند. کارهایی را که خودمان دوست داریم می‌زنیم.

یادم می‌آید چند سال قبل در کنسرت سالن میلاد نمایشگاه بین‌‌المللی در همین قطعات بدون خواننده، خانمی به نام سارا نائینی در گروه کُر حضور داشت که واقعا تشویق و تعجب همه را برانگیخته بود و شما هیچوقت دیگر با او همکاری نکردید؟
بله، اما در این کنسرت ایشان با ما همکاری می‌کنند و در گروه کر حضور دارند.

در همان برنامه بود که شما ویدئو آرت هم داشتید. در این کنسرت چطور؟
نه، متاسفانه امکانات سالن میلاد به ما این اجازه را می‌داد که چنین کارهایی نجام دهم، اما در سالن وزارت کشور نه چنین تجهیزاتی داریم و نه می‌توانیم کنترلی داشته باشیم.

تا جایی که یادم می‌آید شما کنسرت‌های خوب خارجی را دنبال می‌کردید و هرازگاهی در آنها حضور هم پیدا می‌کردید. هنوز هم به این سنت وفادارید؟
خیر. یکسال گذشته کلا از ایران خارج نشده‌ام.

سالی یکبار کنسرت دادن با شرایط سالن‌های موسیقی ایران که برای سرمایه‌گذار بسیار گران تمام می‌شود، آن چیزی که باید باشد نیست. در واقع آن چیزی که به نام صنعت موسیقی در دنیا شناخته می‌شود. خیلی‌ها معتقدند ما اصلا چیزی به نام صنعت موسیقی در ایران نداریم. شما نظرتان چیست؟
به نظر من در ایران چیزی به نام صنعت موسیقی وجود ندارد. یعنی آنچه در موسیقی جهان به صورت متداول مرسوم است. موسیقی در همه دنیا بحث اقتصادی بسیار مهمی است؛ از کنسرت و آلبوم گرفته تا لوازم جانبی که کنارش هست، اما ما در ایران خیلی محدودیت داریم.

خب، بخشی از این محدودیت برمی‌گردد به نداشتن کلیپ.
بله! ضمن اینکه ما اصلا چیزی به عنوان تجارت موسیقی نداریم. مدلمان در ایران اینطوری نیست. در خارج از ایران خواننده‌ای که به شهرت می‌رسد و 30-20 بلیت برنامه‌اش فروش می‌رود، تی شرت، لیوان، کلاه، پوستر و... می‌فروشد و مجموعه اینها می‌شود تجارت موسیقی. اما در ایران نمی‌شود به سادگی این کارها را انجام داد.

چون هرکدام از این کالاها مجوز می‌خواهند؟
نه فقط این مسئله. بلکه بخشی از آن به فرهنگ برمی‌گردد. همین نبود کلیپ که شما می‌گوئید واقعا عمده تجارت موسیقی است. شما ببینید برای ساخت یک کلیپ چه تیم عریض و طویلی باید فعالیت کنند. از کارگردان و نورپرداز و صدابردار بگیر تا گریمور و طراح صحنه و غیره که همه اینها در خدمت موسیقی هستند.

شما فکر می‌کنید باید چه اتفاقی بیفتد که بشود در ایران کلیپ موسیقی ساخت و یک گام به سمت صنعتی شدن موسیقی برداشت؟
نگرش عمومی به موسیقی باید تعدیل شود. اگر این نگاه‌ها به موسیقی پاپ درست شود همه چیز کم کم درست می‌شود.

پس در واقع منظورتان این است که مدیران موسیقی باید نگاهشان را درست کنند؟
بله. جز این نیست. ما که آماده هستیم. به محض اینکه بدانیم مشکل مجوزی نخواهیم داشت، کارمان را انجام می‌دهیم، اما طرز فکرهای بعدی درباره آن مهم است. الان وقتی کاری انجام نشده است هزار و یک مشکل داریم وقتی راه بیفتد آنوقت می‌شود درباره همه چیز آن حرف زد. می‌شود روی کیفیتش بحث کرد، نظارت داشت و در چارچوب‌های مشخصی جلو رفت.
من خودم در چارچوب حرکت می‌کنم. نه به این دلیل که کسی به من می‌گوید اینطور باش، نه! خودم اینطوری هستم. مدل شعرهایی که می‌خوانم، کلا طوری نیست که بشود کار غیر مجازی در آن انجام داد.

با این حال تعریف غیرمجاز عوض شده است. مگر همین «خیابان خواب‌ها» غیرمجاز نبود؟
بله، اما یک زمانی به خاطر شعرش غیرمجاز بود.

به هر حال غیر مجاز بود.
بله، می‌دانم اما وقتی با کلیت کاری موافقت شود می‌شود درباره جزئیات آن حرف زد.

یعنی در واقع می‌شود سازش کرد؟
آنها با ما سازش می‌کنند. وقتی کاری انجام بشود می‌توان درباره خط مشی آن تصمیم گرفت. مگر 10 سال پیش اوضاع چطور بود؟ همینطوری بود و ما روی مسائل مختلف با هم توافق می‌کردیم.

پیش از اینها کارهایتان خیلی از صدا و سیما پخش می‌شد، اما الان خیلی کم شده است.
بله. شاید به خاطر این باشد که سیاست کلی صدا و سیما این شده است که موسیقی پاپ کمتر پخش شود.

0 نظرات: