پژمان بازغی قرار بود در نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی "تاوان" در کنار کارگردان، نویسنده و دیگر بازیگران این پروژه حضور داشته باشد، اما به دلیل جشن تولد فرزندش دیرتر به دفتر رسید، به همین دلیل ما بعد از تمام شدن نشست در دفتر با اوجداگانه گفتوگو کردیم و بازغی درباره چالشهای نقش پویان، تعامل با کارگردان و ... در سریال "تاوان" صحبت کرد.
آقای بازغی احساس میکنم در هر اثری که بازی میکنید تجربهتان نسبت به نقشهایی قبلی که ایفا کردهاید، بیشتر میشود و نقشها بیشتر به دل مخاطب مینشیند. چطور به این تجربه رسیدید؟ از سوی دیگر نقش پویان برایتان چه ویژگیهایی داشت؟
در حال حاضر فرصت برای ایفای نقشهای خوب در سینما کمتر شده و شاید در تلویزیون بهتر بتوان نقشهای خوب بازی کرد. گرچه خطوط قرمز در تلویزیون بیشتر است، ولی الان قصه خوب بیشتری را میتوان در تلویزیون پیدا کرد تا در سینما. زمانی که نقش پویان به من پیشنهاد شد چهار تا پنج سکانس را خواندم و بعد قرارداد بستم، چرا که قبل از سریال "تاوان" تجربه کار با شهرام شاهحسینی کارگردان، آرش برهانی نویسنده و مجید مولایی تهیهکننده را در فیلم تلویزیونی "گامهای معلق" داشتم که تجربه خوبی هم بود. علاوه بر آن فیلمنامه مجموعه "تاوان" نیز متفاوتتر از ملودرامهایی بود که در تلویزیون ساخته میشود و خیلی سادهاندیشانه به مخاطب نگاه میکند.
خوشحالم بازتاب این مجموعه خوب است و ذهن مخاطب درگیر سریال است، چرا که رسالت قصه "تاوان" همین بوده است و در این باره من به عنوان بازیگر موثر نبودم، بلکه همکار ن دیگری دلیل آن بودهاند. اینکه شما میگویید بازی من بهتر شده، خوشحالم. امیدوارم نقشی که بازی کردم، دیده شود. چون در این سالها خیلی زحمت کشیدم تا نقشهای خاص را بازی کنم. این طور نبوده که هر نقشی را در تلویزیون و سینما بپذیرم و بازی کنم. به قول معروف نگفتم هر چه پیش آید خوش آید. همیشه سعی کردم انتخاب کنم.
برای ایفای نقش پویان هم باید راکورد همه چیز را حفظ میکردیم، چون فیلمنامه همزمان با تصویربرداری نوشته و تدوین هم انجام میشد. بنابراین کار مشکلی بود. تلاش کردم نقش پویان را خوب بازی کنم و به متن وفادار باشم. با توجه به بازتابهایی که از مردم دیدم، احساس میکنم مجموعه "تاوان" موفق بوده است.
شخصیت پویان در "تاوان" دوگانگیهای زیادی دارد، چرا که مخاطب در ابتدا فکر میکند او فرد خوبی است، اما به مرور متوجه تغییر روحیهاش میشود. در واقع مخاطب مرتب با شخصیت پویان درگیر است که آیا او آدم مثبتی است یا نه؟ چطور تضادهایی که با آن رو به رو بودید را در آورید؟
- این تضادها را از ابتدا طراحی کردیم، چرا که میخواستیم نشان دهیم چطور جامعه و دیگران باعث میشوند او تغییر نگاه دهد. او مجبور میشود به خاطر اتفاقاتی که برایش رقم زده شده، تغییر روش دهد. در ابتدا او را میبینیم مدیر فروش خوبی است، حتی با دزدی مخالفت میکند و ... قصه اصلی همین مسئله است که شرایط آدمها را تغییر میدهد، حتی آدمهای خوب در شرایطی مجبور میشوند زندگیشان را عوض کنند تا از خودشان یا اطرافیانشان محافظت کنند. پویان بعد از اینکه خانه و شرکت به حراج گذاشته میشود، واکنش نشان میدهد و سعی دارد مبارزه کند، به همین دلیل به نجفی (کاظم هژیرآزاد) میگوید حاضرم هر کس نقد حساب کند همه را یک جا بفروشم.
با توجه به اینکه فیلمنامه کامل آماده نبود، چقدر درباره چالشهای نقش پویان با شهرام شاهحسینی کارگردان و آرش برهانی نویسنده صحبت کردید؟ از سوی دیگر برایتان در آوردن نقش پویان دشوار نبود، چون فقط کلیت را میدانستید نه جزییات را؟
- ما از ابتدا قول و قرار گذاشته بودیم که قصه را نخوانیم و بعد بازی کنیم.
چرا؟
- در واقع میخواستم ناآگاهی خودآگاهی را تجربه کنیم و اینکه در شرایط پیش آمده چه واکنشی نشان میدهیم. به هر حال روایت قصه و کلیت را میدانستیم که شخصیتها چه سرانجامی خواهند داشت، اما علاقمند بودیم بدون آنکه جزییات را از قبل بدانیم بازی کنیم تا بازی طبیعیتر باشد. مجموعه تلویزیونی"تاوان" یک مقدار به خاطر جام جهانی هم ضربه خورد. شاید بهتر بود در یک زمان مناسب پخش شود. این مجموعه با تعلیقهایی که دارد مرتب ذهن مخاطب را درگیر میکند.
بعضی بازیگران سینما وقتی در آثار تلویزیونی بازی میکنند، کار را سطحی و کم ارزش میدانند ، بازی در مدیوم سینما و تلویزیون برایتان فرقی نمیکند؟
- من هیچ دیالوگی را بیمنطق نمیگویم و بازی در مدیوم سینما و تلویزیون برایم فرقی نمیکند، بلکه بیشتر سعی میکنم بازی خوبی ارائه دهم. اتفاقاً بازی در مجموعههای تلویزیونی سختتر است، چرا که بازیگر باید 1200 دقیقه راکورد و حسش را حفظ کند، حتی گاهی فشارهای زیاد باعث میشود گافهای بزرگی داده شود. این مسئله به خاطر اشتباه منشی صحنه نیست، بلکه فشار کار زیاد است. مسئولان باید توجه کنند این همه تعجیل برای ساخت آثار نداشته باشند، چرا که آسیب زیادی میزند. نباید مشخص کنیم که روزی 10 دقیقه یا بیشتر یا کمتر ضبط شود، چون هنر کاری نیست که برای آن زمان مشخصی تعیین کنیم و طبق آن عمل کنیم.
در مجموع بازی در تلویزیون و سینما برای من فرقی نمیکند، چون اثری که از من ثبت میشود باید آن را دوست داشته باشم و قابل دفاع هم باشد؛ چرا که مردم نمیدانند مشکلات کار ما چیست؟ و در چه شرایطی کار کردیم. آنها تصویر را فقط میبینند بنابراین باید کار خوبی ارائه دهیم. در حال حاضر بینندگان سریالهای به روز دنیا را میبینند. بنابراین ما نباید سریالهای آبکی بسازیم.
مجموعه "تاوان" به لحاظ فرم تصویربرداری تفاوتهایی دارد به ویژه در فلاشبکها. خودتان که این مجموعه را میبینید چطور ارزیابی میکنید؟
- تاسف میخورم برای بودجهای که صرف برخی مجموعههای تلویزیونی میشود، در حالی که مجموعهای مثل "تاوان" با مشکلات زیادی تهیه میشود. برخی مواقع مجموعههایی میبینیم که با توجه به بودجه زیادی که برای آن شده، مخاطب ندارد و برای تماشاگر ملموس نیست.
نقش مقابل شما در این مجموعه مرجان امینی است، زنی که چند سال از شما بزرگتر است و با او ازدواج کردهاید. چطور خودتان را با نقش هماهنگ میکردید؟
- پیامی که "تاوان" میدهد درباره سن و سال آدمها نیست. آنچه اهمیت دارد این است که آدمها در اثر شرایط اجتماعی تغییر میکنند، به همین دلیل شاهد هستیم وقتی دسیسهها شروع میشود کلی زندگیها به هم میریزد. پویان عاشق زنی میشود که بزرگتر از او است، اما با یک سی دی همه چیز تغییر میکند.
برای ایفای نقش پویان خودتان هم برای بهتر شدن این شخصیت پیشنهاد میدادید؟
- همانطور که گفتم من دیالوگ بیمنطق نمیگویم. همیشه میان شهرام شاهحسینی کارگردان و بازیگران تعامل وجود داشت. او بازیگران را آزاد میگذاشت تا درباره سکانسهای مختلف نظر دهند. "تاوان" حاصل یک کار گروهی خوب است.
درباره سکانس آمبولانس در مجموعه "تاوان" توضیح دهید؟
- درباره این سکانس من، شهرام شاهحسینی و تصویربردار خیلی صحبت کردیم. به هر حال هر فردی که همسرش فوت میکند، در ابتدا گریه میکند. ما گفتیم ضبط صحنهای به این ترتیب جذابیت زیادی ندارد. به هر حال فردی که عزیزی را از دست داده دوست دارد آخرین نگاه را به او داشته باشد. ما سعی کردیم صحنه مردن مرجان را به این صورت بگیریم که پژمان عاشقانه به دنبال آمبولانس بدود.
فکر نمیکنید صحنه مرگ مرجان کشش بیشتری برای پرداخت داشت؟
- نه، چون ویژگی این مجموعه در مردن مرجان نیست، بلکه داستان پویان و آدمهای جامعه است. در سکانس جنگل میبینید وقتی پویان متوجه میشود مرجان زنده است به او میگوید الان خیلیها در تهران از اینکه میدانند تو مردی، خوشحال هستند یا وقتی مرجان به دنبال دختر گمشدهاش است، پویان به او میگوید تو فقط یک پسر داری که دوستت ندارد. از سوی دیگر هومن پسر مرجان را میبینیم که سر خاک مادرش رفته و با وجود اینکه مادرش برای او ارثیه کمی گذاشته و ناراحت است، می گوید مادر هر وقت موهاتو کوتاه میکردی زیبا میشدی. "تاوان" این پیام را میدهد که برای ابراز علاقه به همدیگر فرصت ایجاد کنیم. این مسائل در زندگی ما پیش میآید که فرصت نمیکنیم همه چیز را به یکدیگر بگوییم.
چرا پویان وقتی بوی پول به مشاماش میخورد تغییر میکند؟
- پویان با بوی پول تغییر نمیکند، بلکه شرایط و بوی توطئه است که باعث میشود تغییر کند. او آدم خود ساختهای است و وقتی متوجه دسیسه میشود، میداند که وارد بازی شده است. یا وقتی مرجان میمیرد، میبینیم که شرکت آن وضعیت را پیدا میکند یا پسرش روی وسائل منزلش برچسب برای فروش میزند. مثل فیلم "زوربای یونانی" که در یک سکانس نشان داده میشود که زن هنوز نمرده، اما ارثیه او تقسیم میشود. بعد از اینکه پویان متوجه زنده بودن مرجان میشود که حافظهاش را از دست داده، تصمیم میگیرد به کسی چیزی نگوید. از سوی دیگر مرجان دیگری چیزی به یاد نمیآورد، حتی علاقهای هم دیگر به پویان ندارد. بنابراین پویان حق دارد با توجه به شرایط ایجاد شده، تغییر کند.
چه آثاری را آماده نمایش دارید؟
- شش تا فیلم آماده نمایش دارم. فیلمهای "مرگ کسب و کار من نیست"، "خاطره"، "فاصله"، "فرود در غربت" و ...
مثل اینکه برای بازی در فیلمهای سینمایی بیانگیزه شدید؟
- من بیانگیزه نشدم، اما وقتی برای بازی در فیلم "خواب لیلا" آن همه زحمت کشیدیم و پنج سال پیش با امکاناتی که در اختیار داشتیم ساخته شد، اما بعد از پنج سال در دو سینما به نمایش در آمد مسلماً انگیزه بازیگر کم میشود. مشکلات سینما خیلی مفصل است، حتی میتوان یک کتاب هزار صفحهای نوشت.
با توجه به شرایط بد اکران علاقمندید در سینما بازی کنید یا تلویزیون؟
- برایم فرقی نمیکند، بلکه فیلمنامه برایم اهمیت دارد. در حال حاضر در مجموعه تلویزیونی "همچون سرو" به تهیهکنندگی بیژن بیرنگ و مهران رسام بازی میکنم که یک نگاه شیرین و غیر رئال به جبهه دارد. من در پرونده 18 سالهام در سینما در 15 فیلم بازی کردم. حال بازیگرانی هستند که ظرف پنج سال در 18 فیلم بازی کردند. دلیل پذیرفتن بازی در مجموعه "همچو سرو" هم فیلمنامه خوب و همکاری با بیژن بیرنگ بود. نام بیرنگ ما را به یاد دهههایی میاندازد که او مجموعههای جذابی همچون "خانه سبز" با بازی به یادماندی خسرو شکیبایی و دیگر بازیگران تهیه کرده بود.
آقای بازغی احساس میکنم در هر اثری که بازی میکنید تجربهتان نسبت به نقشهایی قبلی که ایفا کردهاید، بیشتر میشود و نقشها بیشتر به دل مخاطب مینشیند. چطور به این تجربه رسیدید؟ از سوی دیگر نقش پویان برایتان چه ویژگیهایی داشت؟
در حال حاضر فرصت برای ایفای نقشهای خوب در سینما کمتر شده و شاید در تلویزیون بهتر بتوان نقشهای خوب بازی کرد. گرچه خطوط قرمز در تلویزیون بیشتر است، ولی الان قصه خوب بیشتری را میتوان در تلویزیون پیدا کرد تا در سینما. زمانی که نقش پویان به من پیشنهاد شد چهار تا پنج سکانس را خواندم و بعد قرارداد بستم، چرا که قبل از سریال "تاوان" تجربه کار با شهرام شاهحسینی کارگردان، آرش برهانی نویسنده و مجید مولایی تهیهکننده را در فیلم تلویزیونی "گامهای معلق" داشتم که تجربه خوبی هم بود. علاوه بر آن فیلمنامه مجموعه "تاوان" نیز متفاوتتر از ملودرامهایی بود که در تلویزیون ساخته میشود و خیلی سادهاندیشانه به مخاطب نگاه میکند.
خوشحالم بازتاب این مجموعه خوب است و ذهن مخاطب درگیر سریال است، چرا که رسالت قصه "تاوان" همین بوده است و در این باره من به عنوان بازیگر موثر نبودم، بلکه همکار ن دیگری دلیل آن بودهاند. اینکه شما میگویید بازی من بهتر شده، خوشحالم. امیدوارم نقشی که بازی کردم، دیده شود. چون در این سالها خیلی زحمت کشیدم تا نقشهای خاص را بازی کنم. این طور نبوده که هر نقشی را در تلویزیون و سینما بپذیرم و بازی کنم. به قول معروف نگفتم هر چه پیش آید خوش آید. همیشه سعی کردم انتخاب کنم.
برای ایفای نقش پویان هم باید راکورد همه چیز را حفظ میکردیم، چون فیلمنامه همزمان با تصویربرداری نوشته و تدوین هم انجام میشد. بنابراین کار مشکلی بود. تلاش کردم نقش پویان را خوب بازی کنم و به متن وفادار باشم. با توجه به بازتابهایی که از مردم دیدم، احساس میکنم مجموعه "تاوان" موفق بوده است.
شخصیت پویان در "تاوان" دوگانگیهای زیادی دارد، چرا که مخاطب در ابتدا فکر میکند او فرد خوبی است، اما به مرور متوجه تغییر روحیهاش میشود. در واقع مخاطب مرتب با شخصیت پویان درگیر است که آیا او آدم مثبتی است یا نه؟ چطور تضادهایی که با آن رو به رو بودید را در آورید؟
- این تضادها را از ابتدا طراحی کردیم، چرا که میخواستیم نشان دهیم چطور جامعه و دیگران باعث میشوند او تغییر نگاه دهد. او مجبور میشود به خاطر اتفاقاتی که برایش رقم زده شده، تغییر روش دهد. در ابتدا او را میبینیم مدیر فروش خوبی است، حتی با دزدی مخالفت میکند و ... قصه اصلی همین مسئله است که شرایط آدمها را تغییر میدهد، حتی آدمهای خوب در شرایطی مجبور میشوند زندگیشان را عوض کنند تا از خودشان یا اطرافیانشان محافظت کنند. پویان بعد از اینکه خانه و شرکت به حراج گذاشته میشود، واکنش نشان میدهد و سعی دارد مبارزه کند، به همین دلیل به نجفی (کاظم هژیرآزاد) میگوید حاضرم هر کس نقد حساب کند همه را یک جا بفروشم.
با توجه به اینکه فیلمنامه کامل آماده نبود، چقدر درباره چالشهای نقش پویان با شهرام شاهحسینی کارگردان و آرش برهانی نویسنده صحبت کردید؟ از سوی دیگر برایتان در آوردن نقش پویان دشوار نبود، چون فقط کلیت را میدانستید نه جزییات را؟
- ما از ابتدا قول و قرار گذاشته بودیم که قصه را نخوانیم و بعد بازی کنیم.
چرا؟
- در واقع میخواستم ناآگاهی خودآگاهی را تجربه کنیم و اینکه در شرایط پیش آمده چه واکنشی نشان میدهیم. به هر حال روایت قصه و کلیت را میدانستیم که شخصیتها چه سرانجامی خواهند داشت، اما علاقمند بودیم بدون آنکه جزییات را از قبل بدانیم بازی کنیم تا بازی طبیعیتر باشد. مجموعه تلویزیونی"تاوان" یک مقدار به خاطر جام جهانی هم ضربه خورد. شاید بهتر بود در یک زمان مناسب پخش شود. این مجموعه با تعلیقهایی که دارد مرتب ذهن مخاطب را درگیر میکند.
بعضی بازیگران سینما وقتی در آثار تلویزیونی بازی میکنند، کار را سطحی و کم ارزش میدانند ، بازی در مدیوم سینما و تلویزیون برایتان فرقی نمیکند؟
- من هیچ دیالوگی را بیمنطق نمیگویم و بازی در مدیوم سینما و تلویزیون برایم فرقی نمیکند، بلکه بیشتر سعی میکنم بازی خوبی ارائه دهم. اتفاقاً بازی در مجموعههای تلویزیونی سختتر است، چرا که بازیگر باید 1200 دقیقه راکورد و حسش را حفظ کند، حتی گاهی فشارهای زیاد باعث میشود گافهای بزرگی داده شود. این مسئله به خاطر اشتباه منشی صحنه نیست، بلکه فشار کار زیاد است. مسئولان باید توجه کنند این همه تعجیل برای ساخت آثار نداشته باشند، چرا که آسیب زیادی میزند. نباید مشخص کنیم که روزی 10 دقیقه یا بیشتر یا کمتر ضبط شود، چون هنر کاری نیست که برای آن زمان مشخصی تعیین کنیم و طبق آن عمل کنیم.
در مجموع بازی در تلویزیون و سینما برای من فرقی نمیکند، چون اثری که از من ثبت میشود باید آن را دوست داشته باشم و قابل دفاع هم باشد؛ چرا که مردم نمیدانند مشکلات کار ما چیست؟ و در چه شرایطی کار کردیم. آنها تصویر را فقط میبینند بنابراین باید کار خوبی ارائه دهیم. در حال حاضر بینندگان سریالهای به روز دنیا را میبینند. بنابراین ما نباید سریالهای آبکی بسازیم.
مجموعه "تاوان" به لحاظ فرم تصویربرداری تفاوتهایی دارد به ویژه در فلاشبکها. خودتان که این مجموعه را میبینید چطور ارزیابی میکنید؟
- تاسف میخورم برای بودجهای که صرف برخی مجموعههای تلویزیونی میشود، در حالی که مجموعهای مثل "تاوان" با مشکلات زیادی تهیه میشود. برخی مواقع مجموعههایی میبینیم که با توجه به بودجه زیادی که برای آن شده، مخاطب ندارد و برای تماشاگر ملموس نیست.
نقش مقابل شما در این مجموعه مرجان امینی است، زنی که چند سال از شما بزرگتر است و با او ازدواج کردهاید. چطور خودتان را با نقش هماهنگ میکردید؟
- پیامی که "تاوان" میدهد درباره سن و سال آدمها نیست. آنچه اهمیت دارد این است که آدمها در اثر شرایط اجتماعی تغییر میکنند، به همین دلیل شاهد هستیم وقتی دسیسهها شروع میشود کلی زندگیها به هم میریزد. پویان عاشق زنی میشود که بزرگتر از او است، اما با یک سی دی همه چیز تغییر میکند.
برای ایفای نقش پویان خودتان هم برای بهتر شدن این شخصیت پیشنهاد میدادید؟
- همانطور که گفتم من دیالوگ بیمنطق نمیگویم. همیشه میان شهرام شاهحسینی کارگردان و بازیگران تعامل وجود داشت. او بازیگران را آزاد میگذاشت تا درباره سکانسهای مختلف نظر دهند. "تاوان" حاصل یک کار گروهی خوب است.
درباره سکانس آمبولانس در مجموعه "تاوان" توضیح دهید؟
- درباره این سکانس من، شهرام شاهحسینی و تصویربردار خیلی صحبت کردیم. به هر حال هر فردی که همسرش فوت میکند، در ابتدا گریه میکند. ما گفتیم ضبط صحنهای به این ترتیب جذابیت زیادی ندارد. به هر حال فردی که عزیزی را از دست داده دوست دارد آخرین نگاه را به او داشته باشد. ما سعی کردیم صحنه مردن مرجان را به این صورت بگیریم که پژمان عاشقانه به دنبال آمبولانس بدود.
فکر نمیکنید صحنه مرگ مرجان کشش بیشتری برای پرداخت داشت؟
- نه، چون ویژگی این مجموعه در مردن مرجان نیست، بلکه داستان پویان و آدمهای جامعه است. در سکانس جنگل میبینید وقتی پویان متوجه میشود مرجان زنده است به او میگوید الان خیلیها در تهران از اینکه میدانند تو مردی، خوشحال هستند یا وقتی مرجان به دنبال دختر گمشدهاش است، پویان به او میگوید تو فقط یک پسر داری که دوستت ندارد. از سوی دیگر هومن پسر مرجان را میبینیم که سر خاک مادرش رفته و با وجود اینکه مادرش برای او ارثیه کمی گذاشته و ناراحت است، می گوید مادر هر وقت موهاتو کوتاه میکردی زیبا میشدی. "تاوان" این پیام را میدهد که برای ابراز علاقه به همدیگر فرصت ایجاد کنیم. این مسائل در زندگی ما پیش میآید که فرصت نمیکنیم همه چیز را به یکدیگر بگوییم.
چرا پویان وقتی بوی پول به مشاماش میخورد تغییر میکند؟
- پویان با بوی پول تغییر نمیکند، بلکه شرایط و بوی توطئه است که باعث میشود تغییر کند. او آدم خود ساختهای است و وقتی متوجه دسیسه میشود، میداند که وارد بازی شده است. یا وقتی مرجان میمیرد، میبینیم که شرکت آن وضعیت را پیدا میکند یا پسرش روی وسائل منزلش برچسب برای فروش میزند. مثل فیلم "زوربای یونانی" که در یک سکانس نشان داده میشود که زن هنوز نمرده، اما ارثیه او تقسیم میشود. بعد از اینکه پویان متوجه زنده بودن مرجان میشود که حافظهاش را از دست داده، تصمیم میگیرد به کسی چیزی نگوید. از سوی دیگر مرجان دیگری چیزی به یاد نمیآورد، حتی علاقهای هم دیگر به پویان ندارد. بنابراین پویان حق دارد با توجه به شرایط ایجاد شده، تغییر کند.
چه آثاری را آماده نمایش دارید؟
- شش تا فیلم آماده نمایش دارم. فیلمهای "مرگ کسب و کار من نیست"، "خاطره"، "فاصله"، "فرود در غربت" و ...
مثل اینکه برای بازی در فیلمهای سینمایی بیانگیزه شدید؟
- من بیانگیزه نشدم، اما وقتی برای بازی در فیلم "خواب لیلا" آن همه زحمت کشیدیم و پنج سال پیش با امکاناتی که در اختیار داشتیم ساخته شد، اما بعد از پنج سال در دو سینما به نمایش در آمد مسلماً انگیزه بازیگر کم میشود. مشکلات سینما خیلی مفصل است، حتی میتوان یک کتاب هزار صفحهای نوشت.
با توجه به شرایط بد اکران علاقمندید در سینما بازی کنید یا تلویزیون؟
- برایم فرقی نمیکند، بلکه فیلمنامه برایم اهمیت دارد. در حال حاضر در مجموعه تلویزیونی "همچون سرو" به تهیهکنندگی بیژن بیرنگ و مهران رسام بازی میکنم که یک نگاه شیرین و غیر رئال به جبهه دارد. من در پرونده 18 سالهام در سینما در 15 فیلم بازی کردم. حال بازیگرانی هستند که ظرف پنج سال در 18 فیلم بازی کردند. دلیل پذیرفتن بازی در مجموعه "همچو سرو" هم فیلمنامه خوب و همکاری با بیژن بیرنگ بود. نام بیرنگ ما را به یاد دهههایی میاندازد که او مجموعههای جذابی همچون "خانه سبز" با بازی به یادماندی خسرو شکیبایی و دیگر بازیگران تهیه کرده بود.
0 نظرات:
ارسال یک نظر