اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون درباره مشكل كمبود بازيگر كه به دفعات از سوي سازندگان فيلمها و سريالها به آن اشاره ميشود، ابراز عقيده كرد: من اصلا معتقد نيستم كه با كمبود بازيگر مواجه هستيم، ما تعداد زيادي بازيگر داريم. شما فقط كافي است يك روز وقت بگذاريد و به تئاتر شهر برويد و تئاترها را ببينيد و بفهميد بازيگري يعني چه؛ مثل قضيه فوتبال ميماند، صرفا 20 نفري كه به تيم ملي دعوت ميشوند، فوتباليست واقعي نيستند؛ ما بازيكنان بسياري در ليگهاي دسته سه و دسته چهار داريم، كه بازي ميكنند و ناشناخته هستند و كسي ريسك نميكند كه آنها را به تيمش دعوت كند. متاسفانه در بازيگري هم وضعيت به همين منوال است. هيچ كارگرداني اول نميرود تئاتر ببيند و از بين بازيگران تئاتر، بازيگرش را انتخاب كند؛ گر هم كارگرداني برود و از بازيگر تئاتر خوشش بيايد، صداوسيما ميگويد، آيا بازيگري كه انتخاب كردهاي چهره است، يا سينما ميگويد آيا اين بازيگر بفروش است؛ به همين دليل، دور يك دايره ميچرخيم، بيآن كه كه بدانيم يكسري استعدادهاي ديگر هم هستند. نه در مورد بازيگري كه در مورد نويسندگي و ساير بخشهاي فيلمسازي هم وضعيت به همين منوال است.
امير جعفري در ادامه اين گفتوگو تصريح كرد: در حال حاضر سينماي ما احتياج به بازيگر ندارد؛ كافي است تنها چهرهات قشنگ باشد، يا پول و پارتي داشته باشي؛ چنين ويژگيهايي كفايت ميكند. اين بدان معناست كه شما استعداد بازيگري هم نداشته باشيد، چندان مهم نيست. فرهنگ جامعه به گونهاي درباره بازيگري جا افتاده و ارج و قرب بازيگري به حدي پايين آمدهاست كه برخي افراد در خيابان به سراغ من ميآِيند و ميگويند بچه من سه ماه تابستان بيكار است، ميتواند بيايد بازي كند! با چنين ديدگاهي بازيگري شغل نيست و اگر شغل نباشد، استعداد هم نميخواهد؛ استعداد هم نخواهد، در باز است و هر كسي ميتواند وارد شود.
جعفري در پاسخ به اين پرسش كه آيا نگاه عام نسبت به بازيگري را ميتوان به سينما و تلويزيون هم تعميم داد؟ گفت: عوام را چه كسي تربيت ميكند؟ آيا ما كه در كار هنر هستيم، عوام را تربيت ميكنيم؟
او سپس در پاسخ به اين مطلب كه اغلب افرادي كه به واسطه پول، پارتي و چهره وارد سينما و تلويزيون ميشوند، بعد از اندكي فراموش ميشوند و دوام نميآورند، گفت: اين گونه نيست؛ خيلي از اين افراد هم باقي ماندهاند و خيلي از اين افراد حتي الان تز بازيگري ميدهند و درباره متدهاي مختلف بازيگري در دنيا صحبت ميكنند و هيچ مشكلي هم ندارند.
*** تاكيد تلويزيون بر استفاده از چهرهها
اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون در پاسخ به پرسشي درباره تمايل مديران تلويزيون به بهرهگيري از بازيگران چهره در فيلمها و سريالها، خاطرنشان كرد:به هر حال تلويزيون هم براي كاري كه ميسازد، هزينه كردهاست و ميخواهد بيننده پاي برنامه بنشيند. تلويزيون دنبال اين ميگردد كه از چهرهاي استفاده كند كه براي تماشاگر آشنا باشد؛ اين مساله زمان ميبرد. فكر نكنيد تلويزيون يك سازمان دولتي است، بالاخره اين رسانه هم خرج خودش را دارد. تلويزيون بايد سريالهايي بسازد كه بتواند اسپانسر بگيرد و از طريق آن، بودجه خود تلويزيون تامين شود.
*** بازيگران ماندگاري كه از تئاتر به سينما و تلويزيون آمدند
جعفري در اين بخش گفتوگو تاكيد كرد: آنهايي كه بين بازي در تئاتر با سينما و تلويزيون تفاوت قائل ميشوند، آدمهاي بيسوادي هستند. يك سري ظرائف وجود دارد كه آن هم بازيگر بر اساس تجربه دست ميآورد. براي مثال پانتهآ بهرام بازيگر تئاتر است، اما شما كدام كارش در سينما و تلويزيون را ميتوانيد بگوييد تئاتري است؟ خسرو شكيبايي، پرويز پرستويي، آتيلا پسياني، رضا كيانيان و غيره هم همين طور؛ من تا صبح ميتوانم از بازيگران ماندگاري در سينما و تلويزيون نام ببرم كه از تئاتر آمدهاند.
*** ورود بازيگران تئاتر به سينما و تلويزيون و يا بالعكس
اين بازيگر درباره ورود بازيگران چهرهي سينما و تلويزيون به تئاتر، تصريح كرد: تئاتر اصلا به چهره نيازي ندارد كه تلويزيون و سينماييها بخواهند واردش شوند تا تئاتر بفروشد. زماني كه من، خانم بهرام، ريما رامينفر، رحيم نوروزي، هومن برق نورد و محمد يعقوبي در گروهمان با عنوان «تئاتر امروز»، كار ميكرديم، هيچ كدام چهره نبوديم، اما همواره سالن پر از جمعيت بود؛ به نحوي كه حتي ما بليت نداشتيم به خانوادههايمان بدهيم.
جعفري در پاسخ به پرسشی درباره ايفاي نقش برخي بازيگران سينما و مجريان تلويزيون در نمايشهاي صحنه، اظهار كرد: فردي مثل فرزاد حسني اتفاقا سابقه تئاتري دارد، حالا اگر رفته و مجري شده، كمي از تئاتر دور ماندهاست. فرزاد حسني قبل از اينكه مجري باشد، يك بازيگر خوب است. ولي با اين مساله كه ما در تئاتر چهره بياوريم كه كار فروش برود، من صددرصد مخالف اين قضيه هستم.
او در عين حال گفت: مخالفت من بدان معنا نيست كه در تئاتر به روي همه بسته باشد؛ من اتفاقا مخالف اين عقيده هستم كه تلويزيونيها و سينماييها حق ندارند به تئاتر بيايند. من ميگويم به لحاظ فروش تئاتري نميفهمم اين كار به چه معناست. ما در گروهمان هيچ اجرايي نداشتيم كه بليط اضافه داشته باشيم؛ اين اتفاق به سال 76 برميگردد، زماني كه هيچكدام از ما چهره نبوديم.
جعفري تاكيد كرد: كارگردانان تئاتري كه دوست دارند در كارشان از چهرههاي سينما و تلويزيون استفاده كنند، اعتماد به نفس لازم را ندارند كه مبادا كارشان نفروشد.
اين بازيگر با تاكيد بر اينكه كه اصلا مخالف حضور بازيگران سينما و تلويزيون در تئاتر نيست، افزود: من ميگويم، اين گوي و ميدان؛ هركس ميتواند بيايد بازي كند. در سينما و تلويزيون هم وضعيت همينطور است. ولي اينكه صرفا شما براي پز روشنفكري، تئاتر بازي كني، خودت را خراب كردهاي؛ چراكه شايد عوام را بتواني گول بزني ولي نميتواني از نگاه تيزبين بازيگران حرفهاي تئاتر دوربماني.
جعفري توضيح داد: البته بعضي بازيگران مانند شهاب حسيني ريشه تئاتري داشتند و زحمت ميكشيدند؛ وضعيت اينها فرق ميكند. شهاب حسيني ريشه تئاتري داشته است، حالا يك مدت از تئاتر دور ماندهاست. نميتوانيد بگوييد اين بازيگر چهره بوده و به تئاتر آمدهاست، نه خانه اصلي او تئاتر بودهاست. خيليهاي ديگر هم وضعيتشان به همين منوال است. بازيگري مانند صابر ابر ريشه تئاتري دارد، اين آدم زحمتكشيده، تئاتر كاركرده، حالا رفته سينما چهره هم شدهاست، دوباره بر ميگردد و تئاترش هم كار ميكند. اينها بچههاي تئاتر هستند، خانهشان تئاتر است. ممكن است چند سال از تئاتر دور شوند، اما دوباره باز ميگردند. رضا كيانيان پنج سال از تئاتر دور بود؛ نميتواني بعد از اين مدت اگر در تئاتري كاركرد، بگويي كارگردان كار، چهره آوردهاست.
*** از شاخهبندي بازيگران خوشم نميآيد
اين بازيگر سپس با بيان اينكه اصلا از شاخهبندي بازيگران، تئاتر، تلويزيون و سينما خوشم نميآيد، گفت: هرچند سينماييها اغلب اين كار را ميكنند و نگاهي از بالا به پايين به تلويزيونيها دارند؛ اين در حالي است كه الان در تلويزيون كارهايي كه ساخته ميشوند، خيلي بهتر از كارهايي هستند كه در سينما ساخته ميشوند. جعفري در اين زمينه ادامه داد: روزي خبرنگاري از من پرسيد، چرا سينما شما را نميخواهد؟!، من گفتم سينما من را ميخواهد، من اين فيلمنامهها را نميخواهم. از عيد به اين طرف شايد 10 فيلمنامه در خانه من باشد، اما حتي ارزش خواندن را هم نداشتند؛ نميگويم من كار بد نكردهام؛ من هم كار بد كردهام، اما در شرايطي كه به خاطر قضيه مالي مجبور شدم. ترجيح ميدهم در تلويزيون و تئاتر بمانم و كار خوب بكنم. اگر اين سينما است، من اين سينما را دوست ندارم و نميخواهم.
*** ايفاي نقش در سريال سيروس مقدم و تئاتر عليرضا نادري
امير جعفري در پايان اين گفتوگو نقش خود را در سريال «زير هشت» بسيار متفاوت خواند و گفت: بر خلاف «چارديواري»(به كارگرداني سيروس مقدم)، «زير هشت»، اصلا كمدي نيست و قصه تلخي دارد. نقشم در اين سريال ربطي به «چار ديواري» ندارد و ربطي به نقشهاي ديگر من هم ندارد. من تا آخرهاي تير در اين سريال ايفاي نقش ميكنم و احتمال دارد يك تئاتري را با آقاي عليرضا نادري كار كنم. مرداد ماه تمرينها را شروع ميكنيم و شهريور و مهرماه اجرا ميرويم.
امير جعفري در ادامه اين گفتوگو تصريح كرد: در حال حاضر سينماي ما احتياج به بازيگر ندارد؛ كافي است تنها چهرهات قشنگ باشد، يا پول و پارتي داشته باشي؛ چنين ويژگيهايي كفايت ميكند. اين بدان معناست كه شما استعداد بازيگري هم نداشته باشيد، چندان مهم نيست. فرهنگ جامعه به گونهاي درباره بازيگري جا افتاده و ارج و قرب بازيگري به حدي پايين آمدهاست كه برخي افراد در خيابان به سراغ من ميآِيند و ميگويند بچه من سه ماه تابستان بيكار است، ميتواند بيايد بازي كند! با چنين ديدگاهي بازيگري شغل نيست و اگر شغل نباشد، استعداد هم نميخواهد؛ استعداد هم نخواهد، در باز است و هر كسي ميتواند وارد شود.
جعفري در پاسخ به اين پرسش كه آيا نگاه عام نسبت به بازيگري را ميتوان به سينما و تلويزيون هم تعميم داد؟ گفت: عوام را چه كسي تربيت ميكند؟ آيا ما كه در كار هنر هستيم، عوام را تربيت ميكنيم؟
او سپس در پاسخ به اين مطلب كه اغلب افرادي كه به واسطه پول، پارتي و چهره وارد سينما و تلويزيون ميشوند، بعد از اندكي فراموش ميشوند و دوام نميآورند، گفت: اين گونه نيست؛ خيلي از اين افراد هم باقي ماندهاند و خيلي از اين افراد حتي الان تز بازيگري ميدهند و درباره متدهاي مختلف بازيگري در دنيا صحبت ميكنند و هيچ مشكلي هم ندارند.
*** تاكيد تلويزيون بر استفاده از چهرهها
اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون در پاسخ به پرسشي درباره تمايل مديران تلويزيون به بهرهگيري از بازيگران چهره در فيلمها و سريالها، خاطرنشان كرد:به هر حال تلويزيون هم براي كاري كه ميسازد، هزينه كردهاست و ميخواهد بيننده پاي برنامه بنشيند. تلويزيون دنبال اين ميگردد كه از چهرهاي استفاده كند كه براي تماشاگر آشنا باشد؛ اين مساله زمان ميبرد. فكر نكنيد تلويزيون يك سازمان دولتي است، بالاخره اين رسانه هم خرج خودش را دارد. تلويزيون بايد سريالهايي بسازد كه بتواند اسپانسر بگيرد و از طريق آن، بودجه خود تلويزيون تامين شود.
*** بازيگران ماندگاري كه از تئاتر به سينما و تلويزيون آمدند
جعفري در اين بخش گفتوگو تاكيد كرد: آنهايي كه بين بازي در تئاتر با سينما و تلويزيون تفاوت قائل ميشوند، آدمهاي بيسوادي هستند. يك سري ظرائف وجود دارد كه آن هم بازيگر بر اساس تجربه دست ميآورد. براي مثال پانتهآ بهرام بازيگر تئاتر است، اما شما كدام كارش در سينما و تلويزيون را ميتوانيد بگوييد تئاتري است؟ خسرو شكيبايي، پرويز پرستويي، آتيلا پسياني، رضا كيانيان و غيره هم همين طور؛ من تا صبح ميتوانم از بازيگران ماندگاري در سينما و تلويزيون نام ببرم كه از تئاتر آمدهاند.
*** ورود بازيگران تئاتر به سينما و تلويزيون و يا بالعكس
اين بازيگر درباره ورود بازيگران چهرهي سينما و تلويزيون به تئاتر، تصريح كرد: تئاتر اصلا به چهره نيازي ندارد كه تلويزيون و سينماييها بخواهند واردش شوند تا تئاتر بفروشد. زماني كه من، خانم بهرام، ريما رامينفر، رحيم نوروزي، هومن برق نورد و محمد يعقوبي در گروهمان با عنوان «تئاتر امروز»، كار ميكرديم، هيچ كدام چهره نبوديم، اما همواره سالن پر از جمعيت بود؛ به نحوي كه حتي ما بليت نداشتيم به خانوادههايمان بدهيم.
جعفري در پاسخ به پرسشی درباره ايفاي نقش برخي بازيگران سينما و مجريان تلويزيون در نمايشهاي صحنه، اظهار كرد: فردي مثل فرزاد حسني اتفاقا سابقه تئاتري دارد، حالا اگر رفته و مجري شده، كمي از تئاتر دور ماندهاست. فرزاد حسني قبل از اينكه مجري باشد، يك بازيگر خوب است. ولي با اين مساله كه ما در تئاتر چهره بياوريم كه كار فروش برود، من صددرصد مخالف اين قضيه هستم.
او در عين حال گفت: مخالفت من بدان معنا نيست كه در تئاتر به روي همه بسته باشد؛ من اتفاقا مخالف اين عقيده هستم كه تلويزيونيها و سينماييها حق ندارند به تئاتر بيايند. من ميگويم به لحاظ فروش تئاتري نميفهمم اين كار به چه معناست. ما در گروهمان هيچ اجرايي نداشتيم كه بليط اضافه داشته باشيم؛ اين اتفاق به سال 76 برميگردد، زماني كه هيچكدام از ما چهره نبوديم.
جعفري تاكيد كرد: كارگردانان تئاتري كه دوست دارند در كارشان از چهرههاي سينما و تلويزيون استفاده كنند، اعتماد به نفس لازم را ندارند كه مبادا كارشان نفروشد.
اين بازيگر با تاكيد بر اينكه كه اصلا مخالف حضور بازيگران سينما و تلويزيون در تئاتر نيست، افزود: من ميگويم، اين گوي و ميدان؛ هركس ميتواند بيايد بازي كند. در سينما و تلويزيون هم وضعيت همينطور است. ولي اينكه صرفا شما براي پز روشنفكري، تئاتر بازي كني، خودت را خراب كردهاي؛ چراكه شايد عوام را بتواني گول بزني ولي نميتواني از نگاه تيزبين بازيگران حرفهاي تئاتر دوربماني.
جعفري توضيح داد: البته بعضي بازيگران مانند شهاب حسيني ريشه تئاتري داشتند و زحمت ميكشيدند؛ وضعيت اينها فرق ميكند. شهاب حسيني ريشه تئاتري داشته است، حالا يك مدت از تئاتر دور ماندهاست. نميتوانيد بگوييد اين بازيگر چهره بوده و به تئاتر آمدهاست، نه خانه اصلي او تئاتر بودهاست. خيليهاي ديگر هم وضعيتشان به همين منوال است. بازيگري مانند صابر ابر ريشه تئاتري دارد، اين آدم زحمتكشيده، تئاتر كاركرده، حالا رفته سينما چهره هم شدهاست، دوباره بر ميگردد و تئاترش هم كار ميكند. اينها بچههاي تئاتر هستند، خانهشان تئاتر است. ممكن است چند سال از تئاتر دور شوند، اما دوباره باز ميگردند. رضا كيانيان پنج سال از تئاتر دور بود؛ نميتواني بعد از اين مدت اگر در تئاتري كاركرد، بگويي كارگردان كار، چهره آوردهاست.
*** از شاخهبندي بازيگران خوشم نميآيد
اين بازيگر سپس با بيان اينكه اصلا از شاخهبندي بازيگران، تئاتر، تلويزيون و سينما خوشم نميآيد، گفت: هرچند سينماييها اغلب اين كار را ميكنند و نگاهي از بالا به پايين به تلويزيونيها دارند؛ اين در حالي است كه الان در تلويزيون كارهايي كه ساخته ميشوند، خيلي بهتر از كارهايي هستند كه در سينما ساخته ميشوند. جعفري در اين زمينه ادامه داد: روزي خبرنگاري از من پرسيد، چرا سينما شما را نميخواهد؟!، من گفتم سينما من را ميخواهد، من اين فيلمنامهها را نميخواهم. از عيد به اين طرف شايد 10 فيلمنامه در خانه من باشد، اما حتي ارزش خواندن را هم نداشتند؛ نميگويم من كار بد نكردهام؛ من هم كار بد كردهام، اما در شرايطي كه به خاطر قضيه مالي مجبور شدم. ترجيح ميدهم در تلويزيون و تئاتر بمانم و كار خوب بكنم. اگر اين سينما است، من اين سينما را دوست ندارم و نميخواهم.
*** ايفاي نقش در سريال سيروس مقدم و تئاتر عليرضا نادري
امير جعفري در پايان اين گفتوگو نقش خود را در سريال «زير هشت» بسيار متفاوت خواند و گفت: بر خلاف «چارديواري»(به كارگرداني سيروس مقدم)، «زير هشت»، اصلا كمدي نيست و قصه تلخي دارد. نقشم در اين سريال ربطي به «چار ديواري» ندارد و ربطي به نقشهاي ديگر من هم ندارد. من تا آخرهاي تير در اين سريال ايفاي نقش ميكنم و احتمال دارد يك تئاتري را با آقاي عليرضا نادري كار كنم. مرداد ماه تمرينها را شروع ميكنيم و شهريور و مهرماه اجرا ميرويم.
0 نظرات:
ارسال یک نظر