یادداشت پرویز نوری به بهانه حضور عباس کیارستمی در مسابقه کن

اگر هم نخل طلا نمی‌گرفت، اگر هم در همه جشنواره‌های دنیا شهره نمی‌شد و اگر هم این همه تحسین و تمجید جهانی را برنمی‌انگیخت بازهم کیارستمی بود. فیلمسازی یگانه با نگاهی یگانه و با سبکی یگانه از اصل سینما. کافی‌ است نگاه کنیم به فیلم کوتاهش یعنی اولین فیلمی که سی یا چهل‌سال پیش ساخت. «نان و کوچه» با آن ایده بکر و فکر درخشان و بعد همین طور دنبال کنیم کارهایش را تا «خانه دوست کجاست» که نمونه‌ای بدیع از سینمایی ارژينال بود. سبک و سیاق کیارستمی ربطی به دیگر فیلم‌سازهای قبل و بعد ندارد.
گفته‌اند که شبیه به کارهای روبر برسون است به دلیل کشدار بودن وقایع و سکون و تکرار مضامینش، اما به گمانم این الهام شاید – و نه شباهت- در نحوه بهره‌گیری از آن چه فیلمسازی می‌خواهد اندیشه و افکارش را از طریق تصویر بازگو سازد، تفاوت بسیار می‌کند.
مگر نه اینکه زنده یاد سهراب شهیدثالث هم چنین سبکی را داشت؟
ولی اختلاف فاحش است بین فیلم برسون یا فیلم کیارستمی با فیلم شهیدثالث و به نظرم آثار کیارستمی بیش از هر چیز آوانگارد است.هر فیلم بعدی‌اش، گامی به جلوست و با «شیرین» که به نظرم اثری خارق‌العاده است- نشان داد جدا از تسلط بر مدیوم سینما، از جرأت و جسارتی بی‌مانند هم برخوردار است.بنابراین، زیاد به جشنواره کن و اینکه درباره فیلم جدید او «کپی برابر اصل» چه واکنشی نشان خواهند داد و در مسابقه است یا نیست، محل نگذارید. برای ما کیارستمی همیشه کیارستمی است.

0 نظرات: