شامگاه 31 خرداد ماه خانه سينما ميزبان جمعي از سينماگران، مستندسازان و مدير مركز گسترش سينماي مستند و تجربي شد تا بزرگداشت محمدرضا مقدسيان و سازندهي مستندهاي همچون «كورهپزخانه»، «خيزاب»، «سرود دشت نيمور» و... را برگزار كنند.
ميرتهماسب: خوشبختيم در فضاي زندگي ميكنيم كه مقدسيان در آن نفس ميكشد
در ابتدا مجتبي ميرتهماسب رييس انجمن مستندسازان به نمايندگي از اعضاي اين انجمن در سخناني گفت: اين مراسم به پيشنهاد سايت «و مستند» برگزار شده و ما دوست داشتيم كه همزمان با تولد محمدرضا مقدسيان باشد، اما به دليل اينكه ميدانستيم او قبول نميكند، ناچار شديم كه جشن تولد كوچكي را براي او برگزار كنيم و در آن مراسم پيشنهاد چنين بزرگداشتي را با او مطرح كنيم.
او در عينحال گفت: مقدسيان طي اين چند روز مدام تماس ميگرفت و درخواست ميكرد كه برگزاري اين مراسم كنسل شود، اما براي ما مهم بود كه اين مراسم برگزار شود.
رييس انجمن مستندسازان در پايان صحبتهايش به كتابي كه در قالب اين مراسم منتشر و توزيع شده بود، اشاره و عنوان كرد: در اين كتاب گفتوگوي زيبايي با مقدسيان وجود دارد كه او خود در اين مصاحبه گفته است؛«خوشبختترين انسان روي زمينم چراكه مستند ميسازم.» من بايد بگويم كه ما هم بسيار خوشبخت هستيم كه در فضايي زندگي ميكنيم كه افرادي مانند محمدرضا مقدسيان در آن نفس ميكشد.
در ادامه اين مراسم، مينا كشاورز به نمايندگي از سايت «و مستند» اظهار كرد: سال گذشته با بزرگداشت دكتر محمد تهامينژاد سايت «و مستند» را افتتاح كرديم.اما به دليل مشكلاتي وقفهاي در كار اين سايت پيش آمد، لذا براي شروع مجدد آن دوست داشتيم كه با بزرگداشت يكي ديگر از عزيزان آغاز به كار كنيم. البته در كنار اساتيد پيشكسوت، ما در سايت خود به نوعي جوانان را هم بزرگ و گرامي ميداريم.
اصلاني: اميدوارم مقدسيان همچنان كودك بماند
محمدرضا اصلاني بهعنوان دوست و همكار قديمي مقدسيان به صحبتي كوتاه پرداخت و گفت: خوشحالم كه امروز اين سالن پر است و مقدسيان ميتواند ببيند كه دوستانش تا چه اندازه نسبت به او محبت دارند.
او از آشنايياش با محمدرضا مقدسيان ياد كرد و افزود:سابقه آشنايي ما به اوايل دهه 50 برميگردد و اكنون نزديك به 40 سال است كه مقدسيان را ميشناسم. در آن زمان مقدسيان براي من مانند يك بچه بود و اكنون هم مانند همه پدراني كه عليرغم بزرگشدن فرزندانشان آنها را همچنان به چشم كودك ميبينند. من مقدسيان را يك كودك و نوجوان ميبينم و اميدوارم كه همچنان كودك بماند، چراكه كودك ماندن يك موهبت است.
اصلاني در ادامه صحبتهايش به فضاي كاري دهههاي 40 و 50 اشاره كرد و گفت: اگر به فضاي آن دوران اشاره و فعاليتهاي افراد را در آن دوران بگوييم، آنگاه شما خود متوجه ميشويد كه مقدسيان فرد بزرگي بوده يا انسان كوچكي است. البته بزرگ و كوچك بودن ما مهم نيست و مهم آن است كه ما زندهايم و دنيا را ميبينيم و با بودن و حضور خود جهان را واكاوي ميكنيم.
درويشي: كمتر مستندسازان به سراغ ما ميآيند
سپس محمدرضا درويشي آهنگساز هم به دليل سابقه دوستي و همكارياش با مقدسيان در سخناني گفت:به ندرت پيش ميآيد كه از ميان جامعه سينماي مستند گذر يك فيلمساز به آهنگسازان بيافتد. اما خوشبختانه حدود 22 يا 23 سال پيش من در فيلمي مستند با محمدرضا مقدسيان آشنا شدم و توانستم موسيقي فيلم مستند او را بسازم. بعد از آن دوران ديگر تنها يك بار اتفاق افتاد كه در سينماي مستند فردي براي آهنگسازي به من پيشنهاد دهد كه آن هم مربوط به فيلم مجتبي ميرتهماسب و حدود 20 سال پس از فيلم اولم بود.
او ادامه داد: دليل اينكه كمتر گذر مستندسازان به موسيقيسازان ميافتد را خود افراد اين صنف بهتر ميدانند. درواقع در سينما يك ناخدا وجود دارد و بقيه افرادي كه در فيلم كار ميكنند به نوعي عوامل فيلم محسوب ميشوند.
او با بيان اينكه، آهنگساز ميتواند در كنار فيلمساز به عنوان يك عامل اصلي كار كند، تصريح كرد: من به شخصه هميشه كار براي مستند را دوست داشته و هنوز هم دوست دارم. اما متأسفانه كمتر پيش ميآيد كه كسي به سراغمان بيايد.
درويشي در بخش ديگري از صحبتهايش به همكاري ديگر خود با مقدسيان اشاره كرد و گفت: در سال 73 به مدت 30 روز جشنوارهاي به نام «آيينه و آواز» برگزار شد كه پس از آن قرار بود مسوولان حوزه هنري 10 فيلم مستند درباره شخصيتهاي برتر موسيقي محلي ايران بپردازند كه محمدرضا مقدسيان از سه استاد فيلم ساخت و من هنوز غبطه ميخورم كه به دليل برخي مسايل ساخت اين پروژهها متوقف شد. اكنون سه فيلم مقدسيان در اين زمينه سه اثر ارزشمند درباره سه استاد مهم موسيقي مناطق مختلف ايران است، اما هفت استاد ديگري كه باقي ماندند همه فوت كردهاند و اگر مسوولان حوزه هنري يكسال صبر ميكردند، اكنون ميتوانستيم گنجينهاي بيهمتا براي زندگي اين افراد داشته باشيم.
اين آهنگساز در بخش پاياني صحبتهاي خود به وضعيت سينماي مستند اشاره و عنوان كرد: در زندگيام تنها دوبار شانس اين را داشتهام كه با مستندسازان همكاري كنم. اما خوش به حال شما مستندسازان و بد به حال آنهايي كه مستند را نفهميدهاند و امروز هم نميفهمند و مستندسازي را تنها به فيلمگرفتن از گل و بوته و حشره ميدانند. خوش بهحال شما و بد به حال سينماي ايران كه با وضعيت اسفباري كه دارد به طبع وضعيت سينماي مستند آن دوچندان اسفبار خواهد بود.
روزبه مقدسيان: مطالب مهمي از پدر آموختم
در ادامه روزبه مقدسيان فرزند محمدرضا مقدسيان در سخناني دربارهي پدرش گفت:يادم است كه روزي به يكي از دوستانم ميگفتم كه ما زندگي بسيار سختي داشتهايم. چراكه هيچگاه پيش نيامد كه با پدرم حتي يكبار بيرون بروم و يا يك فيلم را با هم ببينيم، چراكه پدر همواره يا سر كار بود و يا مشغول مطالعه.
او ادامه داد: پدر از هفت يا هشت سالگي به ما ميگفت كه بايد كتاب بخوانيد و هيچگاه نبايد فيلم جنگي ببينيد. من در زندگي مطالب مهمي را از او آموختم. اما با اين وجود زندگي سختي داشتيم و تازه سر صحنهاي از فيلم «خيزآب» تازه فهميدم كه چهقدر كار و زندگي پدر سخت است.
فرزند مقدسيان گفت:به غير از اين اواخر هيچگاه فرصتي براي نزديك شدن به پدر نداشتم. چراكه او ميگفت وظيفه من بين مردم است و مرا بايد از طريق فيلمهايم شناخت. ايشان همواره كار ميكردند و ميخواندند اما اين اواخر و از وقتي كه فيلم نميسازند خيلي مظلوم شدهاند.
او دوباره به فاصلهاي كه همواره ميان او و پدرش وجود داشته اشاره كرد و افزود:اين فاصله تنها به دليل فيلم مستند پيش آمده و به همين دليل هيچ خاطرهي خوشي از فيلم مستند ندارم. من گاه در مراسمي از قبيل بزرگداشت امشب، به پدر افتخار كردهام اما از نظر رابطه پدر و فرزندي تا همين اواخر بسيار از هم دور بودهايم. اما اكنون ارتباطي كه پدر با من برقرار نكرده بود را با نوهاش برقرار كرده است كه فكر ميكنم اين ارتباط به دليل اين است كه اين روزها كار نميكند.
روزبه مقدسيان در پايان سخنانش گفت:پدر من اصولي در زندگياش دارد كه براي او يكي از مهمترين مسايلش محسوب ميشود. او هيچوقت از اصول خود تخطي نكرده است. زماني او به دليل شرايطي كه پيش آمده بود، روي وانت كار ميكرد اما همان زمان پيشنهادات خوبي كه به او ميشد را قبول نميكرد و در برابر مسايل مختلف هيچگاه سر خم نكرد و هنوز هم اين كار را نميكند و من از اين موضوع بسيار خوشحالم.
در بخش ديگري از اين مراسم محمدرضا مقدسيان به روي سن دعوت شد تا به صحبت بپردازد.
مقدسيان: پيش نيامد كه يكسري كارها را انجام بدهيم چون سياستها در دورهاي تغيير كرد
او در صحبتي كوتاه به ياد تمامي افرادي كه در فيلمهايش با او همكاري داشتند پرداخت و گفت: اگر پيشنهاد اين مراسم با تولدي كه اعضاي انجمن مستندسازان و بسياري از اساتيد سينماي مستند مانند مختاري، كلانتري، بهرامينژاد و غيره براي من گرفتند، همراه نبود قطعا نميپذيرفتم كه اين بلا بر سرم نازل شود، چراكه فكر ميكنم بايد اين مراسم براي ديگران برگزار شود و من به آنها خدمت كنم.
مقدسيان ادامه داد:دوست داشتم كه امروز از افرادي كه در ميان ما نيستند، ياد كنم. احساس ميكنم كه در زندگي به دو نفر وامدارم، اولي فريدون رهنما و ديگري محمدرضا اصلاني. رهنما متأسفانه ديگر بين ما نيست و يادش براي من گرامي است.
او سپس از محمدرضا درويشي ياد كرد و افزود:واقعا از درويشي هم مطالب بسياري آموختم و اگر او نبود من چگونه ميتوانستم با فردي مثل «نظرلي» كار كنم. واقعا اگر امروز مستند «سرود دشت نيمور» وجود دارد مديون موسيقي شگفتانگيز درويشي است كه زير بمباران و زماني كه همه ما به پناهگاه ميرفتيم، او همچنان مشغول ساخت موسيقي بود.
مقدسيان گفت: ما با افرادي زندگي كردهايم كه مطالب بسياري از آنها آموختهايم. اما متأسفانه نتوانستهايم از بسياري از اين افراد فيلمي بسازيم. به هرحال پيش نيامد كه يكسري كارها را انجام دهيم. چراكه سياستها در دورهاي دچار تغيير شد و افراد گفتند كه از فردا بايد سريال توليد كنيد و كار مستند ديگر جذابيتي ندارد.
اين مستندساز يادآور شد:عدهاي گاه به من ميگويند كه آيا بهتر نبود مجموعههاي نيمهكارهات را به نوعي تمام ميكرد و موضوعاتي كه پيگيري كردي را به شكل وسيعتري ادامه ميدادي؟ من در پاسخ به اين دوستان بايد بگويم كه كار دست ما نيست. زمانيكه موضوعي كنجكاوي ما را برميانگيزد بايد به كار درباره آن بپردازيم و زماني كه مشغول به كار ميشويم قطعا به يك دريا ميرسيم. اما واقعا ما در ميان امواج اين دريا گم نميشويم.
مقدسيان در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به اين مراسم گفت:همواره ترديد داشتم كه بزرگداشت يك نفر در كار سينما بايد برگزار شود يا خير، من فكر ميكنم كه ساخت يك فيلم كاري گروهي است و نه كار يك فرد خاص. اگر افرادي مانند شادروان بهادري، رهنما، درويشي و يا توحيدي نبودند فيلمهاي من ساخته نميشد. يا زماني كه فردي مثل محسن عبدالوهاب كه اكنون در اين جمع حضور دارد به پشت صحنه كارهاي من ميآمد انگار كه پشتم را به كوه داده بودم. من فكر ميكنم واقعا بايد براي اين افراد بزرگداشت گرفته شود.
او دوباره از همكارانش ياد كرد و افزود:من فيلمهاي بد زياد ساختم و ميراحسان هم به نقد آنها پرداخته كه حق دارد. فيلمهاي معمولي و زيرمعمولي هم زياد ساختهام و چند فيلم متوسط هم در كارنامهام دارم. اما شما براي من بزرگداشت گرفتهايد و اين لطف شماست اما خودم چنين تصوري ندارم.
مقدسيان در پايان با ذكر خاطراتي از دوران همكاريش رهنما، اظهار كرد: در آن زمان مديران به راحتي به تمام افراد اعتماد ميكردند. اما اكنون متأسفانه شرايطي پيش آمد كه حتي شش ماه پس از اينكه افراد فيلمي را سفارش ميدهند، از ساخت آن منصرف ميشوند. من نميخواهم بگويم كه در گذشته هيچ مسألهاي نبود اما به هرحال برخي مسايل مثبت وجود داشت.
او در پايان سخنانش گفت:اگر وقت داشتم، دوست داشتم درباره اين بحث كنم كه آيا واقعا فيلمسازان مستند ديوانهاند؟! اما متأسفانه فرصتي براي اين بحث وجود ندارد.
در ادامه اين مراسم با بيان اينكه مدتهاست محمدرضا مقدسيان شرايطي نداشته كه به ساخت فيلم بپردازد، رضا بهرامينژاد كه اجراي اين مراسم را برعهده داشت از شفيع آقامحمديان مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي دعوت كرد كه به روي سن برود.
وعده آقامحمديان براي ساخت يك مستند توسط مقدسيان
آقامحمديان در صحبتي كوتاه از حمايت مركز گسترش از مقدسيان براي ساخت يك فيلم 30 دقيقهاي خبر داد و گفت: درباره بودجه اين فيلم هم بايد با آقاي مقدسيان صحبت كنيم تا بتوانيم در خدمت اين مستندساز خوب كشور باشيم. اگر هم بودجه ما از نظر ايشان كمي كم يا زياد شد ما آمادگي اين را داريم كه با ايشان به توافق برسيم و اميدواريم كه در آيندهاي نزديك شاهد فيلم خوب ديگري از ايشان باشيم.
در ادامه اين مراسم مهرداد زاهديان، سحر سلحشور و اميرحسين ثنايي (مدير سايت رايبون مستند) دربارهي محمدرضا مقدسيان و تأثير فيلمهاي او در فيلمسازان نسل جديد صحبت كردند و هريك سكانس منتخبي از فيلمهاي او را معرفي كرده و به نمايش گذاشتند.
در بخش پاياني اين مراسم هم مجتبي ميرتهماسب به نمايندگي از انجمن مستندسازان به اعطاي لوحي به محمدرضا مقدسيان پرداخت و گفت: سالهاست از ديدن فيلمهاي مقدسيان محروميم، من فكر ميكنم واقعا بايد ايشان را دعوت به كار كنيم و همه بسيج شويم تا شاهد فيلم بعدي مقدسيان باشيم.
پس از صحبتهاي مجتبي ميرتهماسب، اعضاي سايت «و مستند» ، علياكبر قاضي نظام از سوي سازمان فرهنگي هنري شهرداري و موسسه تصوير شهر هم هركدام لوحهاي جداگانهاي را به مقدسيان اهدا كردند.
در اين مراسم هنرمنداني چون جعفر پناهي، ابراهيم مختاري، منوچهر مشيري، پيروز كلانتري، محسن عبدالوهاب ، محمد رسولاف، فريد فرخندهكيش، محمد تهامينژاد، تورج اصلاني، محبوبه هنريان، فرشاد فرشته حكمت، اكبر حر و ... نيز حضور داشتند.
در اين مراسم از كامران شيردل مستندساز كه به دليل كسالت در برنامه حاضر نبود ياد شد و سالروز تولدش گرامي داشته شد و برگزاركنندگان اين برنامه اظهار اميدواري كردند بزرگداشت بعدي براي كامران شيردل برگزار شود.
گفتني است؛ در بخشهايي از اين مراسم فيلم مستندي به نام «لحظهها»به كارگرداني حميد جعفري دربارهي محمدرضا مقدسيان پخش شد. در اين برنامه قرار بود ميزگردي با حضور پيروز كلانتري با موضوع بررسي سينماي مستند دهه 60 برگزار شود، اما به دليل كمبود وقت شرايط برگزاري اين ميزگرد فراهم نشد.
در اين برنامه كتاب «با مستند گذشت» شامل زندگينوشتي به قلم محمدرضا مقدسيان، گفتوگويي از پيروز كلانتري، مهرداد اسكويي و اميرحسين ثنايي با مقدسيان و مقالاتي از محمد تهامينژاد، همايون امامي، محمدسعيد محصصي و احمد ميراحسان دربارهي مقدسيان عرضه شد.
مقدسيان از سال 52 تاكنون مستندهايي چون «ملحمه آخر»، «نگارگر الطافي»، توليد فيلمي درباره «انقلاب اسلامي ايران»، «كورهپزخانه»، «خيزاب»، «سرود دشت نيمور»، « يك مبتكر بزرگ »، «در نيمههاي راه»، «آن سوي حصار»، «راز برج كبوتر»، «آواي دريا»، «كشتيسازي خليج فارس ايران»، مجموعه فيلمهاي مستند درباره موسيقي مقامي ايران (3 فيلم)، «خليفه نظرلي محجوبي»، «عاشيق اصلان طالبي»،«عاشيق حسين دهقان»، «مايسا و ماسان »، «شاعر قاصدكها»، «آخرين راه»، «گفتوگو در مه »،«دروازهاي به سوي جهان»، «دو سه چيزي كه ميتوانم بگويم» درباره مشكلات نشر در ايران و «خاور چاه جنوب» را در كارنامه دارد و از سال 85 تاكنون فيلمي نساخته است.
ميرتهماسب: خوشبختيم در فضاي زندگي ميكنيم كه مقدسيان در آن نفس ميكشد
در ابتدا مجتبي ميرتهماسب رييس انجمن مستندسازان به نمايندگي از اعضاي اين انجمن در سخناني گفت: اين مراسم به پيشنهاد سايت «و مستند» برگزار شده و ما دوست داشتيم كه همزمان با تولد محمدرضا مقدسيان باشد، اما به دليل اينكه ميدانستيم او قبول نميكند، ناچار شديم كه جشن تولد كوچكي را براي او برگزار كنيم و در آن مراسم پيشنهاد چنين بزرگداشتي را با او مطرح كنيم.
او در عينحال گفت: مقدسيان طي اين چند روز مدام تماس ميگرفت و درخواست ميكرد كه برگزاري اين مراسم كنسل شود، اما براي ما مهم بود كه اين مراسم برگزار شود.
رييس انجمن مستندسازان در پايان صحبتهايش به كتابي كه در قالب اين مراسم منتشر و توزيع شده بود، اشاره و عنوان كرد: در اين كتاب گفتوگوي زيبايي با مقدسيان وجود دارد كه او خود در اين مصاحبه گفته است؛«خوشبختترين انسان روي زمينم چراكه مستند ميسازم.» من بايد بگويم كه ما هم بسيار خوشبخت هستيم كه در فضايي زندگي ميكنيم كه افرادي مانند محمدرضا مقدسيان در آن نفس ميكشد.
در ادامه اين مراسم، مينا كشاورز به نمايندگي از سايت «و مستند» اظهار كرد: سال گذشته با بزرگداشت دكتر محمد تهامينژاد سايت «و مستند» را افتتاح كرديم.اما به دليل مشكلاتي وقفهاي در كار اين سايت پيش آمد، لذا براي شروع مجدد آن دوست داشتيم كه با بزرگداشت يكي ديگر از عزيزان آغاز به كار كنيم. البته در كنار اساتيد پيشكسوت، ما در سايت خود به نوعي جوانان را هم بزرگ و گرامي ميداريم.
اصلاني: اميدوارم مقدسيان همچنان كودك بماند
محمدرضا اصلاني بهعنوان دوست و همكار قديمي مقدسيان به صحبتي كوتاه پرداخت و گفت: خوشحالم كه امروز اين سالن پر است و مقدسيان ميتواند ببيند كه دوستانش تا چه اندازه نسبت به او محبت دارند.
او از آشنايياش با محمدرضا مقدسيان ياد كرد و افزود:سابقه آشنايي ما به اوايل دهه 50 برميگردد و اكنون نزديك به 40 سال است كه مقدسيان را ميشناسم. در آن زمان مقدسيان براي من مانند يك بچه بود و اكنون هم مانند همه پدراني كه عليرغم بزرگشدن فرزندانشان آنها را همچنان به چشم كودك ميبينند. من مقدسيان را يك كودك و نوجوان ميبينم و اميدوارم كه همچنان كودك بماند، چراكه كودك ماندن يك موهبت است.
اصلاني در ادامه صحبتهايش به فضاي كاري دهههاي 40 و 50 اشاره كرد و گفت: اگر به فضاي آن دوران اشاره و فعاليتهاي افراد را در آن دوران بگوييم، آنگاه شما خود متوجه ميشويد كه مقدسيان فرد بزرگي بوده يا انسان كوچكي است. البته بزرگ و كوچك بودن ما مهم نيست و مهم آن است كه ما زندهايم و دنيا را ميبينيم و با بودن و حضور خود جهان را واكاوي ميكنيم.
درويشي: كمتر مستندسازان به سراغ ما ميآيند
سپس محمدرضا درويشي آهنگساز هم به دليل سابقه دوستي و همكارياش با مقدسيان در سخناني گفت:به ندرت پيش ميآيد كه از ميان جامعه سينماي مستند گذر يك فيلمساز به آهنگسازان بيافتد. اما خوشبختانه حدود 22 يا 23 سال پيش من در فيلمي مستند با محمدرضا مقدسيان آشنا شدم و توانستم موسيقي فيلم مستند او را بسازم. بعد از آن دوران ديگر تنها يك بار اتفاق افتاد كه در سينماي مستند فردي براي آهنگسازي به من پيشنهاد دهد كه آن هم مربوط به فيلم مجتبي ميرتهماسب و حدود 20 سال پس از فيلم اولم بود.
او ادامه داد: دليل اينكه كمتر گذر مستندسازان به موسيقيسازان ميافتد را خود افراد اين صنف بهتر ميدانند. درواقع در سينما يك ناخدا وجود دارد و بقيه افرادي كه در فيلم كار ميكنند به نوعي عوامل فيلم محسوب ميشوند.
او با بيان اينكه، آهنگساز ميتواند در كنار فيلمساز به عنوان يك عامل اصلي كار كند، تصريح كرد: من به شخصه هميشه كار براي مستند را دوست داشته و هنوز هم دوست دارم. اما متأسفانه كمتر پيش ميآيد كه كسي به سراغمان بيايد.
درويشي در بخش ديگري از صحبتهايش به همكاري ديگر خود با مقدسيان اشاره كرد و گفت: در سال 73 به مدت 30 روز جشنوارهاي به نام «آيينه و آواز» برگزار شد كه پس از آن قرار بود مسوولان حوزه هنري 10 فيلم مستند درباره شخصيتهاي برتر موسيقي محلي ايران بپردازند كه محمدرضا مقدسيان از سه استاد فيلم ساخت و من هنوز غبطه ميخورم كه به دليل برخي مسايل ساخت اين پروژهها متوقف شد. اكنون سه فيلم مقدسيان در اين زمينه سه اثر ارزشمند درباره سه استاد مهم موسيقي مناطق مختلف ايران است، اما هفت استاد ديگري كه باقي ماندند همه فوت كردهاند و اگر مسوولان حوزه هنري يكسال صبر ميكردند، اكنون ميتوانستيم گنجينهاي بيهمتا براي زندگي اين افراد داشته باشيم.
اين آهنگساز در بخش پاياني صحبتهاي خود به وضعيت سينماي مستند اشاره و عنوان كرد: در زندگيام تنها دوبار شانس اين را داشتهام كه با مستندسازان همكاري كنم. اما خوش به حال شما مستندسازان و بد به حال آنهايي كه مستند را نفهميدهاند و امروز هم نميفهمند و مستندسازي را تنها به فيلمگرفتن از گل و بوته و حشره ميدانند. خوش بهحال شما و بد به حال سينماي ايران كه با وضعيت اسفباري كه دارد به طبع وضعيت سينماي مستند آن دوچندان اسفبار خواهد بود.
روزبه مقدسيان: مطالب مهمي از پدر آموختم
در ادامه روزبه مقدسيان فرزند محمدرضا مقدسيان در سخناني دربارهي پدرش گفت:يادم است كه روزي به يكي از دوستانم ميگفتم كه ما زندگي بسيار سختي داشتهايم. چراكه هيچگاه پيش نيامد كه با پدرم حتي يكبار بيرون بروم و يا يك فيلم را با هم ببينيم، چراكه پدر همواره يا سر كار بود و يا مشغول مطالعه.
او ادامه داد: پدر از هفت يا هشت سالگي به ما ميگفت كه بايد كتاب بخوانيد و هيچگاه نبايد فيلم جنگي ببينيد. من در زندگي مطالب مهمي را از او آموختم. اما با اين وجود زندگي سختي داشتيم و تازه سر صحنهاي از فيلم «خيزآب» تازه فهميدم كه چهقدر كار و زندگي پدر سخت است.
فرزند مقدسيان گفت:به غير از اين اواخر هيچگاه فرصتي براي نزديك شدن به پدر نداشتم. چراكه او ميگفت وظيفه من بين مردم است و مرا بايد از طريق فيلمهايم شناخت. ايشان همواره كار ميكردند و ميخواندند اما اين اواخر و از وقتي كه فيلم نميسازند خيلي مظلوم شدهاند.
او دوباره به فاصلهاي كه همواره ميان او و پدرش وجود داشته اشاره كرد و افزود:اين فاصله تنها به دليل فيلم مستند پيش آمده و به همين دليل هيچ خاطرهي خوشي از فيلم مستند ندارم. من گاه در مراسمي از قبيل بزرگداشت امشب، به پدر افتخار كردهام اما از نظر رابطه پدر و فرزندي تا همين اواخر بسيار از هم دور بودهايم. اما اكنون ارتباطي كه پدر با من برقرار نكرده بود را با نوهاش برقرار كرده است كه فكر ميكنم اين ارتباط به دليل اين است كه اين روزها كار نميكند.
روزبه مقدسيان در پايان سخنانش گفت:پدر من اصولي در زندگياش دارد كه براي او يكي از مهمترين مسايلش محسوب ميشود. او هيچوقت از اصول خود تخطي نكرده است. زماني او به دليل شرايطي كه پيش آمده بود، روي وانت كار ميكرد اما همان زمان پيشنهادات خوبي كه به او ميشد را قبول نميكرد و در برابر مسايل مختلف هيچگاه سر خم نكرد و هنوز هم اين كار را نميكند و من از اين موضوع بسيار خوشحالم.
در بخش ديگري از اين مراسم محمدرضا مقدسيان به روي سن دعوت شد تا به صحبت بپردازد.
مقدسيان: پيش نيامد كه يكسري كارها را انجام بدهيم چون سياستها در دورهاي تغيير كرد
او در صحبتي كوتاه به ياد تمامي افرادي كه در فيلمهايش با او همكاري داشتند پرداخت و گفت: اگر پيشنهاد اين مراسم با تولدي كه اعضاي انجمن مستندسازان و بسياري از اساتيد سينماي مستند مانند مختاري، كلانتري، بهرامينژاد و غيره براي من گرفتند، همراه نبود قطعا نميپذيرفتم كه اين بلا بر سرم نازل شود، چراكه فكر ميكنم بايد اين مراسم براي ديگران برگزار شود و من به آنها خدمت كنم.
مقدسيان ادامه داد:دوست داشتم كه امروز از افرادي كه در ميان ما نيستند، ياد كنم. احساس ميكنم كه در زندگي به دو نفر وامدارم، اولي فريدون رهنما و ديگري محمدرضا اصلاني. رهنما متأسفانه ديگر بين ما نيست و يادش براي من گرامي است.
او سپس از محمدرضا درويشي ياد كرد و افزود:واقعا از درويشي هم مطالب بسياري آموختم و اگر او نبود من چگونه ميتوانستم با فردي مثل «نظرلي» كار كنم. واقعا اگر امروز مستند «سرود دشت نيمور» وجود دارد مديون موسيقي شگفتانگيز درويشي است كه زير بمباران و زماني كه همه ما به پناهگاه ميرفتيم، او همچنان مشغول ساخت موسيقي بود.
مقدسيان گفت: ما با افرادي زندگي كردهايم كه مطالب بسياري از آنها آموختهايم. اما متأسفانه نتوانستهايم از بسياري از اين افراد فيلمي بسازيم. به هرحال پيش نيامد كه يكسري كارها را انجام دهيم. چراكه سياستها در دورهاي دچار تغيير شد و افراد گفتند كه از فردا بايد سريال توليد كنيد و كار مستند ديگر جذابيتي ندارد.
اين مستندساز يادآور شد:عدهاي گاه به من ميگويند كه آيا بهتر نبود مجموعههاي نيمهكارهات را به نوعي تمام ميكرد و موضوعاتي كه پيگيري كردي را به شكل وسيعتري ادامه ميدادي؟ من در پاسخ به اين دوستان بايد بگويم كه كار دست ما نيست. زمانيكه موضوعي كنجكاوي ما را برميانگيزد بايد به كار درباره آن بپردازيم و زماني كه مشغول به كار ميشويم قطعا به يك دريا ميرسيم. اما واقعا ما در ميان امواج اين دريا گم نميشويم.
مقدسيان در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به اين مراسم گفت:همواره ترديد داشتم كه بزرگداشت يك نفر در كار سينما بايد برگزار شود يا خير، من فكر ميكنم كه ساخت يك فيلم كاري گروهي است و نه كار يك فرد خاص. اگر افرادي مانند شادروان بهادري، رهنما، درويشي و يا توحيدي نبودند فيلمهاي من ساخته نميشد. يا زماني كه فردي مثل محسن عبدالوهاب كه اكنون در اين جمع حضور دارد به پشت صحنه كارهاي من ميآمد انگار كه پشتم را به كوه داده بودم. من فكر ميكنم واقعا بايد براي اين افراد بزرگداشت گرفته شود.
او دوباره از همكارانش ياد كرد و افزود:من فيلمهاي بد زياد ساختم و ميراحسان هم به نقد آنها پرداخته كه حق دارد. فيلمهاي معمولي و زيرمعمولي هم زياد ساختهام و چند فيلم متوسط هم در كارنامهام دارم. اما شما براي من بزرگداشت گرفتهايد و اين لطف شماست اما خودم چنين تصوري ندارم.
مقدسيان در پايان با ذكر خاطراتي از دوران همكاريش رهنما، اظهار كرد: در آن زمان مديران به راحتي به تمام افراد اعتماد ميكردند. اما اكنون متأسفانه شرايطي پيش آمد كه حتي شش ماه پس از اينكه افراد فيلمي را سفارش ميدهند، از ساخت آن منصرف ميشوند. من نميخواهم بگويم كه در گذشته هيچ مسألهاي نبود اما به هرحال برخي مسايل مثبت وجود داشت.
او در پايان سخنانش گفت:اگر وقت داشتم، دوست داشتم درباره اين بحث كنم كه آيا واقعا فيلمسازان مستند ديوانهاند؟! اما متأسفانه فرصتي براي اين بحث وجود ندارد.
در ادامه اين مراسم با بيان اينكه مدتهاست محمدرضا مقدسيان شرايطي نداشته كه به ساخت فيلم بپردازد، رضا بهرامينژاد كه اجراي اين مراسم را برعهده داشت از شفيع آقامحمديان مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي دعوت كرد كه به روي سن برود.
وعده آقامحمديان براي ساخت يك مستند توسط مقدسيان
آقامحمديان در صحبتي كوتاه از حمايت مركز گسترش از مقدسيان براي ساخت يك فيلم 30 دقيقهاي خبر داد و گفت: درباره بودجه اين فيلم هم بايد با آقاي مقدسيان صحبت كنيم تا بتوانيم در خدمت اين مستندساز خوب كشور باشيم. اگر هم بودجه ما از نظر ايشان كمي كم يا زياد شد ما آمادگي اين را داريم كه با ايشان به توافق برسيم و اميدواريم كه در آيندهاي نزديك شاهد فيلم خوب ديگري از ايشان باشيم.
در ادامه اين مراسم مهرداد زاهديان، سحر سلحشور و اميرحسين ثنايي (مدير سايت رايبون مستند) دربارهي محمدرضا مقدسيان و تأثير فيلمهاي او در فيلمسازان نسل جديد صحبت كردند و هريك سكانس منتخبي از فيلمهاي او را معرفي كرده و به نمايش گذاشتند.
در بخش پاياني اين مراسم هم مجتبي ميرتهماسب به نمايندگي از انجمن مستندسازان به اعطاي لوحي به محمدرضا مقدسيان پرداخت و گفت: سالهاست از ديدن فيلمهاي مقدسيان محروميم، من فكر ميكنم واقعا بايد ايشان را دعوت به كار كنيم و همه بسيج شويم تا شاهد فيلم بعدي مقدسيان باشيم.
پس از صحبتهاي مجتبي ميرتهماسب، اعضاي سايت «و مستند» ، علياكبر قاضي نظام از سوي سازمان فرهنگي هنري شهرداري و موسسه تصوير شهر هم هركدام لوحهاي جداگانهاي را به مقدسيان اهدا كردند.
در اين مراسم هنرمنداني چون جعفر پناهي، ابراهيم مختاري، منوچهر مشيري، پيروز كلانتري، محسن عبدالوهاب ، محمد رسولاف، فريد فرخندهكيش، محمد تهامينژاد، تورج اصلاني، محبوبه هنريان، فرشاد فرشته حكمت، اكبر حر و ... نيز حضور داشتند.
در اين مراسم از كامران شيردل مستندساز كه به دليل كسالت در برنامه حاضر نبود ياد شد و سالروز تولدش گرامي داشته شد و برگزاركنندگان اين برنامه اظهار اميدواري كردند بزرگداشت بعدي براي كامران شيردل برگزار شود.
گفتني است؛ در بخشهايي از اين مراسم فيلم مستندي به نام «لحظهها»به كارگرداني حميد جعفري دربارهي محمدرضا مقدسيان پخش شد. در اين برنامه قرار بود ميزگردي با حضور پيروز كلانتري با موضوع بررسي سينماي مستند دهه 60 برگزار شود، اما به دليل كمبود وقت شرايط برگزاري اين ميزگرد فراهم نشد.
در اين برنامه كتاب «با مستند گذشت» شامل زندگينوشتي به قلم محمدرضا مقدسيان، گفتوگويي از پيروز كلانتري، مهرداد اسكويي و اميرحسين ثنايي با مقدسيان و مقالاتي از محمد تهامينژاد، همايون امامي، محمدسعيد محصصي و احمد ميراحسان دربارهي مقدسيان عرضه شد.
مقدسيان از سال 52 تاكنون مستندهايي چون «ملحمه آخر»، «نگارگر الطافي»، توليد فيلمي درباره «انقلاب اسلامي ايران»، «كورهپزخانه»، «خيزاب»، «سرود دشت نيمور»، « يك مبتكر بزرگ »، «در نيمههاي راه»، «آن سوي حصار»، «راز برج كبوتر»، «آواي دريا»، «كشتيسازي خليج فارس ايران»، مجموعه فيلمهاي مستند درباره موسيقي مقامي ايران (3 فيلم)، «خليفه نظرلي محجوبي»، «عاشيق اصلان طالبي»،«عاشيق حسين دهقان»، «مايسا و ماسان »، «شاعر قاصدكها»، «آخرين راه»، «گفتوگو در مه »،«دروازهاي به سوي جهان»، «دو سه چيزي كه ميتوانم بگويم» درباره مشكلات نشر در ايران و «خاور چاه جنوب» را در كارنامه دارد و از سال 85 تاكنون فيلمي نساخته است.
0 نظرات:
ارسال یک نظر