علاقمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه هر روز از ساعت 9 صبح تا 9 شب به این نشانی مراجعه کنند. خیابان ولیعصر، بین فاطمی و زرتشت، مجتمع تجاری کامران، طبقه زیر همکف، کافه گالری چاپلین.
«پیتزا مخلوط» نمایشگاهی از عکسهای بهروز داوری
علاقمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه هر روز از ساعت 9 صبح تا 9 شب به این نشانی مراجعه کنند. خیابان ولیعصر، بین فاطمی و زرتشت، مجتمع تجاری کامران، طبقه زیر همکف، کافه گالری چاپلین.
لینچ برای ساخت فیلم جدید یکی از تابلوهایش را به حراج میگذارد
به گزارش اسکرین دیلی فیلمهای لینچ که حال و هوایی منحصر به فرد داشته و مخاطبان نخبه از آنها استقبال میکنند هرگز فروش مطلوبی در سینماها نداشته است، اما منتقدین و مخاطبان جدیتر سینما همواره این آثار را ستایش کردهاند.
لینچ که اخیرا و به واسطه بحران اقتصادی در پیدا کردن تهیه کننده و سرمایه گذار برای تولید فیلمهایش دچار مشکل شده، برای ساخت یک فیلم مستند دست به دامان هوادارانش شده تا با خرید یک تابلو اثر خود لینچ هزینه ساخت این فیلم را فراهم کنند.
این مستند " لینچ 3" نام دارد و به گفته لینچ سومین بخش از یک سه گانه درباره این فیلمساز و آثارش به شمار می رود. جالب آنکه دو قسمت قبلی این مستند را تا کنون کسی ندیده و حتی خبری درباره ساخت آنها منتشر نشده است.
در کارنامه سینمایی لینچ ساخت فیلمهایی چون " داستان سر راست" ، " بزرگراه گمشده" ،" توین پیکس " ،" مخمل آبی" و " قلبا وحشی" به چشم میخورد. فیلم " جاده مالهالند" لینچ به عنوان بهترین فیلم دهه نخست قرن بیست و یکم از سوی منتقدین آمریکایی شناخته شده است.
ضبط ایران "سرزمین انسانها" به زودی تمام میشود
این مجموعه تلویزیونی در 26 قسمت 45 دقیقهای به تهیهکنندگی بیتا منصوری به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه تهران تهیه میشود.
تصویربرداری مجموعه تلویزیونی "سرزمین انسانها" بر مبنای فیلمنامهای از حمید سلیمی از اول اسفندماه پارسال شروع شده و همچنان ادامه دارد. پخش این مجموعه قرار است از نیمه دوم سال جاری آغاز شود. تا یکماه آینده تصویربرداری بخشهای ایران به پایان میرسد گروه شهریور ماه برای ادامه کار عازم آلمان میشوند. بخشهایی از این سریال با حضور برخی بازیگران آلمانی در آن کشور تصویربرداری میشود.در مجموعه "سرزمین انسانها" علی نصیریان نقشی متفاوت بازی میکنند و دیگر بازیگران آن سروش صحت، عسل بدیعی، مائده طهماسبی، بهمن زرینپور، افسانه ناصری، رضا آحادی، امیرمحمد زند و ... هستند.
این مجموعه داستان چند پزشک را روایت میکند که دوره تخصصی ( رزیدنتی ) را سپری میکنند و در یک بیمارستان بزرگ مشغول به ادامه تحصیل هستند. هر کدام از این شخصیتها پیشینهای دارند.
فراهانی: دولت مایل نیست تئاتر را واگذار کند
بهزاد فراهانی که در حال حاضر دوران نقاهت پس از بیماری را طی میکند درباره شکلگیری سازمان تئاتر گفت: چون مدیریت تئاتر دست وزارت ارشاد است اندیشه و رویکرد غالب در آن هم از طرف دولت تزریق میشود.
سرپرست گروه تئاتر "کوچ" تصریح کرد: سازمان تئاتر راهکاری است که طی آن دولت کمی دست از سر تئاتر بردارد. البته ما نیازمند سازمان تئاتر به معنای واقعی آن هستیم نه اینکه چنین سازمان تأسیس شود اما در رأس آن وزیر یا فردی از دولت حضور داشته باشد. سازمان تئاتر باید به دست جامعه تئاتر اداره شود.
کارگردان نمایشهای "دنیای دیوانه دیوانه" و "فیروزه" درباره دلایل شکل نگرفتن سازمان تئاتر طی سالهای گذشته خاطرنشان کرد: شکل نگرفتن سازمان تئاتر به این خاطر است که دولت مایل نیست تئاتر را واگذار کند. به همین دلیل هم بخش خصوصی تئاتر نمیتواند رشد کند. درصورتی که اگر امنیت شغلی و سرمایه برای بخش خصوصی وجود داشته باشد مشکلات تاحد زیادی برطرف میشود.
فراهانی ادامه داد: اما در حال حاضر بخش خصوصی امنیت شغلی و سرمایه را ندارد و ما با مشکل مواجه هستیم.
پولانسکی آزاد شد
به نظر می رسد مقامات قضایی سوئیس درخواست همتایان آمریکایی خود نسبت به استرداد پولانسکی را قانع کننده ندانسته و از این امر سر باز زدهاند.
پولانسکی که برای ساخت فیلم هایی چون " بچه رز ماری" ، " محله چینیها" و " پیانیست" مورد ستایش قرار گرفته 9 ماه پیش برای دریافت جایزه دستاورد یک عمر فعالیت هنری به سوئیس سفر کرد که به در خواست مقامات قضایی آمریکا که سی سال است او را تحت تعقیب قرار دادهاند و توسط پلیس آن کشور دستگیر شد.
پس از آن مقامات آمریکایی درخواست استرداد او را به منظور محاکمه داشتند که ادله آنان همتایان سوئیسی را اقناع نکرد.اما طی این مدت پولانسکی در منزل شخصی اش در سوئیس تحت نظر و بازداشت خانگی بود.
اما اینک مقامات قضایی سوئیس اعلام کردهاند نه تنها او را به آمریکا تحویل نخواهند داد ، بلکه دلیلی هم بر ادامه حبس خانگی پولانسکی هم نمیبینند.
گفتوگوی خبرگزاری مهر با رامبد جوان:برای پول به تئاتر نیامدهام
* ماجرای بازی در نمایش "کالیگولا" از کجا شروع شد؟ متن را خواندید و جذاب بود یا گروه و تجربه ویژه حضور در این نمایش باعث شد پیشنهاد بازی در آن را بپذیرید؟
-دو هفته مانده به اجرای این نمایش در جشنواره تئاتر فجر آقای آتیلا پسیانی با من تماس گرفت و پیشنهاد داد در این نمایش بازی کنم. من شنیده بودم که همایون غنیزاده کارگردان این نمایش است و صابر ابر و هنگامه قاضیانی و تعدادی از بازیگران خوب تئاتردر آن بازی میکنند. بازیگری که آن نقش را بازی میکرد رفته بود، آقای غنیزاده هم با من تماس گرفت اما من در شرایط بدی بودم، باید "پسر آدم، دختر حوا" را به جشنواره فیلم فجر میرساندم و سرم شلوغ بود.
* "کالیگولا" را خوانده بودید؟
- سالها پیش خوانده بودم، نمایشنامه جالبی است. در مورد این نمایش تعریفهای مثبتی شنیده بودم، میدانستم کارگردان باهوشی پشت آن است و حضور ابر و قاضیانی هم مرا برای بازی در "کالیگولا" ترغیب میکرد. اما نمیرسیدم. تصمیم گرفتم بگویم نمیآیم. رفتم سر تمرین اما دو صحنهای که دیدهام باعث شد موافقت کنم.
* گروه کدام صحنهها را آن روز تمرین کردند؟
- صحنه افتادن صندلیها و باند پیچی کردن مریا را دیدم، فوقالعاده و درجه یک بود.
* به دلیل فاصلهای که از تئاتر داشتید، نگران بازی در چنین نمایش فرمگرا و ویژهای نبودید؟
- پیش از بازی دو نگرانی داشتم، یکی این که در این فرصت کم میتوانم خودم را با گروه هماهنگ کنم، دیالوگم را حفظ کنم، سر جای خودم قرار بگیرم و نقشم را درآورم، نگرانی بعدی این بود که میتوانم با کلیت کار ارتباط برقرار کنم. صابر معتقد بود اگر من بیایم زود با زبان این نمایش همراه میشوم.
* نقش از ابتدا همین طور بود، روی صندلی چرخدار و کم تحرکت نسبت به شخصیتهای دیگر؟
- بله.
*بخشی از بازی شما حرکتهایتان است اما در "کالیگولا" این ابزار را ندارید. سخت نیست؟
- برایم جالب بود، رامبدی که بازیاش بیشتر به بدن متکی است و حرکت زیاد دارد، تمام اینها را ندارد و محدود میشود به صورت و صدا. این خیلی جذاب است.
* همایون غنیزاده کارگردانی بود که با بازیگرانش تعامل داشته باشد یا همه چیز از پیش تعیین شده بود؟
- همه چیز از پیش تعیین شده بود، من وقتی با کارگردان حرف زدم، نگاه و سلیقهاش را شناختم فهمیدم که من باید کجا قرار بگیرم، این اتفاق خیلی زود افتاد، هم من فهمیدم زبان او چیست و هم او فهمید چطور باید با من کار کند.
*پیش از "کالیگولا" پیشنهاد تئاتری داشتید؟
- نه، اصلا. یعنی در سه سال گذشته یک یا دو پیشنهاد.
* دوست داشتید روی صحنه تئاتر بروید؟
- بله، نمایش هم حرفه من است، بازیگری و نمایش شغل من است. کارم را از تئاتر شروع کردهام و به سینما و تلویزیون رفتهام.
* پس چرا پیشنهادها این قدر کم بود؟ شاید تئاتریها فکر میکنند بازیگران سینما و تلویزیون مناسب تئاتر نیستند.
- نه فکر نمیکنم دلیلش این باشد. این را باید از آنهایی پرسید که باید من را دعوت میکردند و نکرند.
* بعضی از بازیگرها و کارگردانهای تئاتر در باره حضور بازیگران سینما و تلویزیون در تئاتر نظر مثبت ندارند، میگویند تبعات منفیاش بیشتر است، دستمزدها بالا میرود، نظم تئاتر بهم میریزید و...
- این که بگوییم بازیگرهای سینما و تلویزیون نمیتوانند در تئاتر خوب باشند، شوخی است. بازیگر خوب نقشش را میفهمد و همهجا خوب است. وجود داشتن این گارد هم شایعه است، صحت ندارد.
* حضور بازیگرانی مثل شما، شهاب حسینی، صابر ابر و... میتواند مخاطبان شما در سینما و تلویزیون را بیاورد به تئاتر و این خوب است.
- من به عنوان بازیگر دستمزدی که در تلویزیون و سینما میگیرم در تئاتر نمیگیرم، توقعی هم ندارم. از تئاتر نمیخواهم درآمدزایی کنم، یک بار هم راجع به دستمزدم حرف نزدهام. آمدهام کاری انجام بدهم و به دنبال پول نیستم. بدیهی است به عنوان یک بازیگر و کارگردان تعدادی مشتری دارم و به خاطر من میآیند اینجا و به فروش نمایش کمک میشود و پول بیشتری به تئاتر میآید و این امکان کار را بیشتر میکند. تهیهکننده و کارگردانی که پول خوبی به دست آورده کار بعدی را با شرایط بهتری تولید میکند. اینها آدمهایی نیستند که با این پول بروند دنبال ساختمان سازی.
*با عکس این جریان هم موافقید؟ با این که بازیگرهای تئاتر به سینما و تلویزیون بیایند؟
- این اتفاق دارد میافتد. من این تفکیکها را قبول ندارم. اما به سلیقه اعتقاد دارم، ممکن است کارگردان یا تهیهکنندهای مخالف این جریان باشد. یک نکته را هم در نظر بگیرید یک فیلم سینمایی دست کم با 500 میلیون تومان ساخته میشود و طبیعی است کسی که حرفهاش این است بخواهد سرمایهاش را برگرداند. برای بازگشت سرمایه هم بازیگر یکی از ابزارها است. بازیگر تئاتر برای شناخته شدن نیاز به رسانه تلویزیون دارد تا به شهرت و محبوبیت برسد و بعد از آن طریق به سینما بروند. در این شرایط هم توانایی دارند و هم چهره شدهاند. من به عنوان کارگردان وقتی با تهیهکننده بخش خصوصی کار میکنم برایم مهم است که فیلمم بفروشد.
* در نمایشی مثل "کالیگولا" که قطعا مخاطب عام ندارد، اگر بازیگرانی مثل ابر، قاضیانی و جوان حضور نداشته باشند مخاطب عام هرگز به تئاتر نمیآید. اما این گروه وقتی میآید و از نمایش چیزی سر در نمیآورد سرخورده شده دیگر سراغ تئاتر نمیآید.
- نه، حتی تماشاگر عام هم میتواند با این نمایش ارتباط برقرار کند، ما تماشاگر عام را دست کم میگیریم. تماشگر خاص امتیازهای بیشتری از این نمایش میگیرد و مخاطب عام کمتر متوجه ظرافتها و جذابیتهایش میشود. من واکنشها را میبینم هر کس در حد بضاعت خود از این نمایش لذت میبرد.
*بازخوردها خوب بوده؟
- کلا بله، "کالیگولا" نمایش خوبی است، حرفه من این است و میفهمم که این نمایش خوب است و آمدهام در آن بازی کنم. اهل ادعای زیاد یا خضوع نیستم. 20 سال است بازیگری میکنم و تشخیص میدهم چه کاری خوب است یا نیست.
* بازیگرهای متعددی در صحنه حضور دارند و کمتر بازیگری به طور مشخص با بازیگر دیگر در ارتباط مستقیم است. این در بازی شما تاثیر دارد؟
- همه ما روایتگر یک کلیت هستیم بعد رابطه من با کالیگولا شکل میگیرد بعد با اسکیپیون یکی از بزرگزادگان دربار، بعد جمع کردن بقیه و در نهایت برخورد با کالیگولا. این مشخص و روشن است.
*نگران نبودید بین این همه بازیگر دیده نشوید؟
- اصلا، من جای خودم را دارم.
* با کدام بازیگر راحت ترید؟
- با همه، البته یک صحنه اصلاح من و صابر بازی داریم که طراحی خوبی دارد، این از معدود صحنههای نمایش است که بازیگریاش دیده میشود. "کالیگولا" نمایش کارگردانی است و جای جلوهگری برای بازیگر کم دارد. البته در این صحنه هم حضور کارگردان دیده میشود. من و صابر این صحنه را خوب بازی میکنیم، دوستش داریم و از آن لذت بازیگری میبریم.
*بازیگر و کارگردانی مثل شما که کار تصویری زیاد انجام داده میداند که در کارهای تصویری میشود مونتیور یا راشها را دید و اگر اشتباهی هست اصلاح کرد به غنیزاده اطمینان داشتید تا درست بازی کنید؟
- خیلی اطمینان داشتم، کارگردان ما باهوش و نابغه است. در تئاتر این را فرصت دارید که اگر جایی از کار میلنگد آن را به مرور درست کنید. اما دوربین این خطر را دارد که بعد از ثبت نمیشود کاری کرد.
*بازیگری و کارگردانی در سینما سختتر است یا تئاتر؟
-هر کدام ویژگیهای خود را دارند، سینما خیلی پیچیده است.
* در این شبها در اجرا با ماجرای غیرقابل پیش بینی روبرو نشدید؟
-این نمایش، نمایش کارگردانی است، به عنوان بازیگر باید در چارچوبی که برایتان در نظر گرفته شده حرکت کنید و نمیتوانید از این قالب بیرون بروید. جا به جا کردن آنچه کارگردان برایتان در نظر گرفته نظم دیگران را برهم میزند.
* بهترین اظهار نظری که درباره بازیتان در "کالیگولا" خواندهاید چه بوده؟
- من معمولا نقدها و نظرها درباره کارهایم را نمیخوانم. مخصوصا مطالبی که منتقدان مینویسند کمتر میخوانم چون ذهنیتم را عوض میکند و دیگر دیر است، زمانی که کاری انجام میدهم این تغییر دیگر مفید نیست. سلیقهها متفاوت است و نمیشود با نگاه دیگران کار را عوض کرد.
*پس نقد به چه درد میخورد؟
- به درد منتقدان!
* باز هم به تئاتر برمیگردید؟
- من تا یک سال دیگر برنامهام پر است، قرار است یک مجموعه و بعد از آن یک فیلم سینمایی بسازم و فکر نمیکنم فعلا بتوانم به تئاتر برگردم.
* شما از معدود بازیگرها و کارگردانهایی هستید که تعادل در کارتان را حفظ میکنید، در تئاتر، سینما و تلویزیون حضور دارید و پیوندتان با هیچ حوزهای قطع نشده. این چقدر به ماندگاری یک هنرمند کمک میکند؟
- بیشتر به لذت بردن من از حرفهام کمک میکند (میخندد) من کارم را دوست دارم، درباره هیچ شاخهای گارد ندارم، همه آنها را ابزاری برای ارتباط میدانم، دوست دارم همکارانم هم این گارد را نداشته باشند و از کار و زندگیشان لذت ببرند.
* احتمال دارد در آینده نمایشی را کارگردانی کنید؟
- حتما، من از تئاتر شروع کردهام و مدتی از آن دور بودهام حالا که به تئاتر برگشتهام دوباره لذت آن را کشف کردهام. اگر بخواهم نمایشی کارگردانی کنم طوری جریان را پیش میبرم که هم من لذت ببرم، هم مخاطب و هم بازیگران. در ضمن پول هم به دست بیاوریم.
* در تئاتر چه طور میتوان پول درآورد؟
- میشود راههایش را پیدا کرد، البته بخش بزرگی از این ماجرا به مدیریت تئاتر برمیگردد. من از همین الان میگویم اگر بخواهم سال آینده نمایشی روی صحنه ببرم کاری معتبر و حرفهای انجام میدهم، ممکن است کسی آن را دوست نداشته باشد که سلیقهای است ولی تماشاگر نمیتواند بگوید کار بیارزش است.
* اما مردم ما به دیدن تئاتر عادت ندارند و این باعث میشود تئاتر بنیه مالی قوی نداشته باشد.
- بله، اما ما بعضی چیزها را سخت میگیریم و میگوئیم کار سخت است، به راههای تازه فکر نمیکنیم.
* نمایشهایی در انتظار اجرا هستند و صف اجرا طولانی است، در این شرایط اجراها کوتاه میشود و تماشاگر کمی به سالن میآید و گیشه تئاتر رونق نمیگیرد.
- اگر نمایشی با استقبال مردم مواجه شود سالندار هم اجازه تمدید اجرا میدهد و این فرصت را برای نمایشهای پرمخاطب به وجود میآورد که بیشتر مخاطب جذب کنند و فروش بالاتری داشته باشند. اگر نمایشها پرمخاطب و پرفروش باشند و تئاتر به هنری سودآور تبدیل شود سالن بیشتر ساخته میشود، تبلیغات حرفهای تر میشود و اتفاقهای بهتری برای تئاتر میافتد.
*استقبال از "کالیگولا" تا امروز چه طور بوده؟
- جام جهانی فوتبال تاثیرش را داشته اما فکر میکنم در روزهای آینده اوضاع فروش و استقبال بهتر شود.
اعتراض شدید حسن فتحی به شیوه اجرای برنامه «هفت»
فتحی در پاسخ به این انتقادات گفت: من باید به تک تک این انتقادات پاسخ دهم و باید زمانی در اختیار من قرار دهید تا حرف های خود را بزنم زیرا برای تک تک مسائلی که از سوی فراستی مطرح شد پاسخ دارم.
او افزود: روندی که در داستان می بینیم کاملا طبیعی است و برای مخاطب باور پذیر است. همچنین بسیاری از اتفاقاتی که در این اثر سینمایی مشاهده می کنیم بر اساس واقعیات ترسیم شده است.
کارگردان فیلم سینمایی پستچی سه بار در نمی زند خاطر نشان کرد: به احتمال فراوان آقای فراستی در زمان تماشای فیلم به این اثر سینمایی توجه نداشتند و درگیر مسائل شخصی خود بودند و به جزئیاتی که در این اثر سینمایی آورده شده توجه نکردند.
در حالی که فتحی در حال دفاع از فیلم کیفر بود جیرانی صحبت های وی را قطع کرده و زمان را در اختیار فراستی قرار داد که این کار با انتقاد شدید فتحی روبرو شد.
این کارگردان سینما گفت: متسفانه ایراد اصلی این برنامه در مدیریت جلسه و شیوه اجرای آن است. متاسفانه عمدا و یا سهوا در اختیار من کاغذ و خودکار قرار ندادند تا به انتقادات اشاره شده یک به یک پاسخ دهم. اجرای اینگونه این برنامه صحیح نیست و من به این نوع اجرا که زمان کمتری در اختیار فیلمسازان قرار می دهد انتقاد دارم.
بازگشت آمیتاب باچان به تلویزیون با «چه کسی میخواهد میلیونر شود؟»
آمیتاب باچان که طرفداران پرشمارش او را با نام «بی بزرگ» میشناسند در وبلاگ شخصیاش و شبکه اجتماعی توئیتر این خبر را تایید کرد به عنوان مجری به برنامه «Kaun Banega Crorepati» بازمیگردد.
باچان 67 ساله روز چهارشنبه در وبلاگش چنین نوشت:«10 سال پس از زمانی که این برنامه برای اولین بار در سال 2000 روی آنتن رفت دوباره به این برنامه برمیگردم، خدایا انگار همین دیروز بود...هیچکس، واقعا هیچکس مرا به انجام این کار تشویق نکرده به جز شبکه تلویزیون سونی. روزی که این برنامه شروع شد زندگی خیلیها تغییر کرد. مخصوصا زندگی من...این برنامه به دلایل بسیار تجربهای شگفتانگیز برای من بوده است.»
باچان که در دهه 1970 با لقب «مرد جوان خشمگین» در سینمای هند با بازی در فیلمهایی چون «شعله» نامی برای خودش دست و پا کرده بود در دهه 1980 و 1990 روزگار بدی را سپری میکرد. کمپانی تولید فیلم او شکست خورده بود، حزبهای ملی هندو در بمبئی او را یک خارجی قلمداد میکردند و رابطه رسانهها با او شکرآب بود.
اما برنامه «Kaun Banega Crorepati» به او کمک کرد دوباره روی پا بایستد و جایگاه خودش به عنوان مشهورترین بازیگر هند را دوباره به دست بیاورد. آخرین فیلمی که از باچان به نمایش درآمده «سه ورق» نام دارد که در آن با بن کینگزلی بریتانیایی همبازی است.
باچان تا سال 2006 که مجبور شد به دلیل بیماری از برنامه کنارهگیری کند مجری آن بود و پس از او شاهرخ خان مجری برنامه شد.
این برنامه که بسیار محبوب است محور اصلی رمانی به قلم ویکاس سوارپ به نام «سین جیم» شد که سپس اقتباس سینمایی از آن به عمل آمد به نام «میلیونر زاغهنشین» که چند جایزه اسکار را به خانه برد.
فریده سپاهمنصور به بیمارستان دی منتقل شد
هوشنگ توکلی همسر این بازیگر، گفت: «امکانات تخصصی بیمارستان دی بالاتر از بیمارستان چمران است و چون وضعیت تخصصی بیمارستان قبلی چندان رضایتبخش نبود، بهتر دیدیم ایشان را به بیمارستان دیگری منتقل کنیم.» به گفته او سپاهمنصور از چهارشنبه شانزدهم تیرماه در بخش عمومی بیمارستان دی بستری است.
توکلی همچنین درباره وضعیت جسمانی سپاهمنصور توضیح داد: «خوشبختانه حال عمومی ایشان بسیار بهتر است و خطر رفع شده است. در حال حاضر پزشکان سرگرم تشخیصهای طبی هستند تا متناسب با این تشخیصها نوع درمان را انتخاب کنند.»
او اظهار امیدواری کرد همسرش تا هفته آینده از بیمارستان مرخص شود.
بازگشت حاتمیکیا با «چ مثل چمران» به سینمای جنگ
این کارگردان به تازگی فیلمنامه «چ مثل چمران» را تکمیل کرده است. حاتمیکیا تاکنون اطلاعات دقیقی در مورد زمان تولید این فیلم ارائه نکرده است. او در حال حاضر تولید فیلم سینمایی «بانوی شهر ما» را در برنامه کاری دارد.
جشنواره فیلم نیویورک با «فیسبوک» آغاز میشود
فیلم جدید فینچر اولین بار در دنیا 24 سپتامبر (دوم مهر) در شب افتتاحیه جشنواره نیویورک 2010 در سالن آلیس تالی مرکز لینکلن نمایش داده میشود.
«شبکه اجتماعی» از اول اکتبر (9 مهر) در آمریکا اکران میشود. ریچارد پنا، رئیس کمیته انتخاب و مسئول برنامهریزی جامعه فیلم مرکز لینکلن که دو دهه است ریاست این کمیته را به عهده دارد، دراینباره، گفت: «کشف فیلمی که این چنین روح زمان خود را ثبت میکند، خیلی کم پیش میآید.»
فیلمنامه «شبکه اجتماعی» را آرون سورکین با اقتباس از کتاب «میلیاردرهای تصادفی: تاسیس فیسبوک، داستانی از جنسیت، پول، نبوغ و خیانت» اثر بن مزریک نوشته است.
ماریا مانوس مدیر اجرایی جامعه فیلم مرکز لینکن درباره فیلم جدید فینچر، گفت: «کارگردان و فیلمنامهنویس با در اختیار داشتن شخصیتی چندوجهی در مرکز داستان که به یک اندازه پیچیده و باهوش است، توجه خود را معطوف بر دوستی، وفاداری و خیانت کردهاند.»
جسی آیزنبرگ در «شبکه اجتماعی» نقش مارک زاکربرگ را بازی میکند و جاستین تیمبرلیک خواننده پاپ، اندرو گارفیلد (که قرار است در فیلم جدید «اسپایدرمن» نقش پیتر پارکر را بازی کند)، رشیدا جونز و برندا سانگ دیگر بازیگران فیلم هستند.
دیوید فینچر که متولد 1962 در دنور است، سال 2009 با فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد. «بیگانه 3»، «هفت»، «بازی»، «باشگاه مشتزنی» و «زودیاک» از دیگر فیلمهای اوست. فینچر فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» را در مرحله پیشتولید دارد.
چهل و هشتمین جشنواره فیلم نیویورک 24 سپتامبر تا 10 اکتبر (دوم تا 10 مهر) برگزار میشود. دیگر برنامههای این دوره جشنواره هنوز اعلام نشده است.
بهاره رهنما درباره رضا عطاران نوشت؛ او آدم را یاد بهلول می اندازد
دوست ندارم دیگه خواب ببینم
توی خواب تورو بی تاب ببینم
بدونم که نگران حال منی
تو نخ هر روز و هر سال منی
جای تو خالیه تو قصه ما
بیا بریم به کوچه اقاقیها
....
به خودش هم گفتم که جگونه روزهای بسیاری این ترانه و مضمونش تکرار شب و روز من شده بود .شعر این ترانه از یغما گلرویی عزیزم بود و حتمن به یاد دارید رضا عطاران ترانه ای را با این شعر برای تیتراژ سریالی به کارگزدانی خودش و به نام کوچه اقاقیها خواند . شاید ده سال گذشته یا کمی بیشتر یا کمتر . مدت هاست خیلی در نخ ارقام و اعداد نیستم . چون به گمانم همیشه تقریبی هستند و باید آخرش به قلب رجوع کرد .
خلاصه داستان این است که من مثل همه فن (طرفدار)های رضا عطاران و نه مثل یکی از همکارانش همیشه ذوق دیدنش را داشتم و دوستش داشتم . تا این که کوچه اقاقیها که داشت ساخته میشد رضا عطاران برای بازی در نقش مقابلش با من تماس گرفت ذوق کردم و جیغ زدم و رفتم دفترش و قرار داد بستم یادم هست غروب بود و من در گیجی کامل نسبت به این که واقعن آدم بازی در سریال هستم یا نه از ذوق کنار رصا بودن قراردادم را بستم . اما فردایش دو تا ترس سراغم آمد، یکی این که من واقعن نباید کار هرشبی بازی کنم به دلایل فراوان که در این مقال نمیگنجد و دیگر این که انقدر رصا را دوست داشتم و تحسینش میکردم که ترسیدم روبه رویش بازی کنم . خلم دیگر زد به سرم و فردا تماس گرفتم و قرار دادم را بهم زدم .
مدت هاست که برای حسرت خوردنم ارزش قائل هستم . برای هرچیز ساده ای یا حتی گاهی هم مهم حسرتم را خرج نمیکنم . سال هاست که در سینما و تیاتر ایران کاری نبود که قرار باشد بازی کنم و نکنم و بعد که میبینم حسرتش بر دلم بماند . دقت کنید که حسرت لفت مقدسی است وگرنه همین اواخر برای این که فیلمم همزمان شد با تیاتر آتیلای عزیز و نتوانستم در نقش بامزه آن دخترک روس بازی کنم کلی غصه خوردم اما حسرت حرف خیلی سنگین تری است . حسرت نداشته هایی که یک عمر به قول نازنینی بر شانه هایمان سنگینی میکند .
سال ها گذشت و من از سال گذشته و امسال در سه فیلم:" بعد از ظهر سگی .ورود آقایان ممنوع و هرچی خدا بخواد" با او هم بازی بودم . آنقدر انسان بزرگوار و عجیب بود که حالا میبینم نبودنم در کوچه اقاقیها جزو حسرت های نادر عمرم هست . بودن بیشتر و چندین ماهه کنار رضا عطارانی که سخاوتمند است و شوخ و آدم را یاد بهلول و کریم دربار ناصری و خیلی طنازان ادبیات ایران می اندازد .اینکه گمان میکنی هیچ چیز را جدی نمیگیرد اما یکهو میبینی آن حال بدی را که از صبح از همه قایمش کرده ای فقط او دیده و آرام سوال کرده که:" بهتر شدی ؟بابا تو چرا انقدر همه چیو جدی میگیری ؟"و این که با زیرکی خاص خودش نمیگذارد هیچ کس سر کار از دیگری دلگیر باشد او هدایت کننده فضای اطراف خودش است به سوی یکرنگی و دوستی و آنقدر هوای تو را دارد که دوربین کجاست و تو چه قدر دیده میشوی و تنها کسی است که وقتی نقش تو یکهو از این رو به آن رو میشود و جا می افتد و شاه نقش میشود بیشتر از حتی خودت یا کارگردان ذوق میکند . در یک کلمه او بدی را نمیفهمد و نا خود آگاه بدی ها وقتی رضا هست گم میشود . شنونده خوبی است و وقتی مینشیند و تو حرف میزنی با لبخندش طوری آرامت میکند که با خودت میگویی خوب این که مرا آزرده که دیگر مشکلی نیست حل میشود و میرود هوا ...رضا عطاران گویی مال این دنیا نیست دنیا شوخی بزرگ و لذت بخشی برای اوست که خوب میداند چه طور بازی اش کند . در طول هفته هایی که در کیش با او همبازی بودم یا خودش می خواند این ترانه را یا ما از او خواهش میکردیم بخواند و میگفت:" باور ندارد که این ترانه آنقدر که من میگویم معرکه است ."همیشه همین طور است وقتی هم به او میگویم بهترین همبازی همه عمرم هست می خندد و میگوید :"من که شکل کیوی هستم چه طور بهترینم ؟"او نمیداند من در میان همه میوه ها کیوی را بهترین میدانم :)بهترین تحلیل او از من این بود که گفت : در جمع ما فقط تو مثل ستاره هایی ".گفتم :الکی تغریف نکن این فیلم اینهمه ستاره دارد !"گفت :منظورم یک جور حس افسارگسیختگی است که معمول ذات ستاره هاست ما همه سعیش را میکنیم اما تو ذاتن اینطوری هستی .مثل" جیمز دین" یا حتی "مرلین مونرو "هیچ بعید نیست دست آخر خودت را بکشی و می خندد."
نه گذشت از سرم گمان نمیکنم این حماقت را انجام بدهم اما به طرز عجیبی ترانه اش از دهنم نمی افتد و صدای غریب و معرکه اش در سرم مانده که روی قایق می خواند:
دوست ندارم دیگه خواب ببینم
توی خواب تو رو بی تاب ببینم
شون پن از 16 اوت مقابل دوربين «پائولو سورنتينو» ميرود
فيلم «بايد همينجا باشد» جديدترين پروژه «پائولو سورنتينو» كه اولين فيلم انگليسيزبان او خواهد بود، از روز 16 اوت (25 مرداد) در دوبلين ايرلند كار ساخت خود را آغاز خواهد كرد.
اين فيلم به مدت 10 هفته در لوكيشنهاي مختلفي در ميشيگان، نيويورك و نيومكزيكو مقابل دوربين ميرود و «شون پن»، بازيگر سرشناس آمريكايي از هنرپيشههاي اصلي فيلم خواهد بود.
اين فيلم داستان يك ستاره موسيقي بازنشسته است كه تصميم ميگيرد يك جنايتكار نازي را كه دستور قتل پدرش در اردوگاه كار اجباري داده بود را از پا درآورد.
به گزارش هاليوود ريپورتر، «شون پن» در سال 2008 هنگامي كه رياست هيات داوران جشنواره كن را برعهده داشت، با حضور در اين فيلم موافقت كرد. او در آن سال براي فيلم «نخست وزير» جايزه ويژه هيات داوران را به «سورنتينو» اعطا كرد.
اين پروژه با بودجه 28 ميليون دلاري ساخته خواهد شد و اين در حاليست كه پرهزينهترين فيلم اخير سينماهاي ايتاليا، «باريا» ساخته «جوزپه تورناتوره» حدود 35 ميليون دلار هزينه در برداشته است.
براي نهمين هفته متوالي، «تصوير كامل» جودي پيكولت پرفروشترين كتاب انگليس شد
براساس آمار منتشر شده، كتاب «تصوير كامل» نوشته «جودي پيكولت»، نويسندهي 44 ساله آمريكايي در هفته گذشته بيش از 47 هزار نسخه در انگليس فروش داشت و براي نهمين هفته متوالي رتبه اول پرفروشترين آثار ادبي اين كشور را به خود اختصاص داد.
به گزارش روزنامه گاردين، كتاب «تصوير كامل» براي اولينبار در سال 1995 منتشر شد و اين در حالي است كه تاكنون بيش از 14 ميليون نسخه از كتابهاي «پيكولت» در سراسر جهان به چاپ رسيده است. «نوزده دقيقه»، «تغيير قلبي» و «نگهبان خواهرم» از معروفترين رمانهاي اين نويسنده هستند.
در رتبه دوم پرفروشترين كتابهاي انگليس «بازي مرده» نوشته «هارلان كوبن» قرار دارد كه براي اولينبار در سال 1991 وارد بازار كتاب شد. اين كتاب در هفته گذشته 38 هزار نسخه فروش داشت.
تغيير در قوانين آكادمي اسكار
براساس قوانين جديد، از امسال تعداد نامزدهاي نهايي بخش بهترين جلوههاي ويژه به پنج فيلم افزايش خواهد يافت.
اين در حاليست كه ازسال 1963 كه بخش جلوههاي ويژه و صداگذاري بهشكل جداگانهاي برگزار ميشد تنها سالي كه تعداد نامزدهاي نهايي بخش جلوههاي ويژه به پنج فيلم افزايش يافت مربوط به سال 1977 تا 1979 بود.
به گزارش اسكرين ديلي، ديگر تغيير صورت گرفته ازسوي آكادمي اسكار مربوط به بخش بهترين انيميشن بلند است كه از اين پس فيلمهايي كه بيش از 40 دقيقه زمان داشته باشند، براي رقابت در بخش بهترين انيميشن بلند مجاز خواهند بود. درحاليكه طي سالهاي گذشته فيلمهاي انيميشن ميبايست بيش از 70 دقيقه باشند. هشتادوسومين مراسم اعطاي جوايز اسكار روز 27 فوريه 2011 (هشتم اسفند) برگزار خواهد شد. سال گذشته فيلم «قفسه درد» ساخته «كاترين بيگلو» موفق به كسب شش جايزه ازجمله بهترين فيلم و بهترين كارگرداني از جوايز اسكار شد.
در بخش بهترين بازيگر نقش اول مرد، «جف بريجز» و در بخش بهترين بازيگر نقش اول زن «ساندرا بولاك» جايزه اسكار را كسب كردند.
در بخش بهترين فيلم غيرانگليسي درحاليكه همه پيشبينيها حكايت از موفقيت،«روبان سفيد»، برنده نخل طلاي كن داشت، اما فيلم «رازي در چشمهايش» از آرژانتين موفق به كسب جايزه اسكار اين بخش شد.
«كپي برابر اصل» عباس كيارستمي به جشنوارهي «ملبورن» دعوت شد
برگزاركنندگان جشنواره فيلم «ملبورن» پنجشنبه گذشته فهرست فيلمهاي حاضر در اين رويداد سينمايي را درحالي اعلام كردند كه آثار نمايش يافته در جشنواره كن امسال، ازجمله ساخته جديد «عباس كيارستمي» حضور پررنگي در ملبورن خواهند داشت.
فيلم «كپي برابر اصل» كيارستمي كه در جشنواره كن يكي از نامزدهاي نخل طلا بود و جايزه بهترين بازيگر زن را براي «ژوليت بينوش» بههمراه آورد، يكي از آثار راهيافته به جشنواره ملبورن است. اين فيلم اخيرا براي نمايش در جشنواره كارلووي واري جمهوري چك نيز انتخاب شده است.
فيلمهاي «آفتاب سوخته2» ساخته «نيكيتا ميخالكوف»، «خدمتكار» ساخته «سانگ سو» و «سوسياليسم» ساخته «ژان لوك گدار» از ديگر آثار مطرح حاضر در جشنواره ملبورن خواهند بود كه در جشنواره كن در بخش رقابتي نمايش يافتند.
به گزارش سايت جشنواره ملبورن، فيلمهاي «تترو» ساخته «فرانسيس فورد كوپولا»، «روحنگار» ساخته «رومن پولانسكي» و «همهچيز خوب است» ساخته «استيون سودربرگ» از فيلمهاي جديد كارگردانان مطرح سينما هستند كه در اين رويداد سينمايي نمايش مييابند.
جشنواره فيلم ملبورن طي روزهاي 22 جولاي تا 8 اوت (31 تير-17 مرداد) برگزار خواهد شد.
با سخنراني جمشيد مشايخي، مجيد جعفري مراسم دومين سالروز درگذشت خسرو شكيبايي فردا برگزار ميشود
در اين مراسم از كتاب خسرو شكيبايي نيز رونمايي ميشود. اين كتاب در 216 صفحه در قطع رحلي بزرگ با عكسهاي اختصاصي از هنرمندان و افرادي كه درباره خسرو شكيبايي اظهارنظر كردهاند توسط الهام قرهخاني آماده شده است.
دقايق ابتدايي صبح روز جمعه 28 تيرماه 87 در حالي خبرها مخابره ميشد كه خبر رسيد خسرو شكيبايي، بازيگر «هامون»، «يك بار براي هميشه»، «خانهي سبز» و «روزي روزگاري» براي هميشه از مقابل دوربينها رفت و در قاب خاطرهها ثبت شد.
خسرو شكيبايي فارغالتحصيل بازيگري از دانشكدهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، با بازي در نقش كوتاهي در فيلم «خط قرمز» (مسعود كيميايي، 1361) اولين حضورش را در سينما رقم زد و با «هامون» داريوش مهرجويي در خاطرهها ماندگار شد.
شكيبايي در حدود 40 فيلم سينمايي حضور داشته است؛ كه از ميان آنها مي توان به «دادشاه»، «صاعقه»، «دزد و نويسنده»، «رابطه»، «ترن»، «شكار»، «عبور از غبار»، «ابليس»، «جستوجو در جزيره»، «بانو»، «پرواز را به خاطر بسپار»، «سارا»، «يك بار براي هميشه»، «بلوف»، «پري»، «درد مشترك»، لژيون»،«عاشقانه»، «خواهران غريب»، «سايه به سايه»، «سرزمين خورشيد»، «رواني»، «زندگي»، «ميكس»، «كاغذ بيخط»، «دختري به نام تندر»، «مزاحم»، «صبحانهاي براي دو نفر» ، «نسكافه داغ داغ» ،«دلشكسته» و «حيران» اشاره كرد.
اين بازيگر كه دريافت سه سيمرغ بلورين و يك ديپلم افتخار را از اين جشنواره در كلكسيون افتخاراتش دارد، در هشتمين دورهي جشنواره فجر به خاطر فيلم«هامون» سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را گرفت، سالها بعد به خاطره فيلم «كيميا» دوباره اين سيمرغ را به خانه برد و سومين سيمرغ خود را هم را براي بازي در فيلم «سالاد فصل» گرفت. از آخرين افتخارات شكيبايي هم دريافت ديپلم افتخار براي فيلم «اتوبوس شب» بود.
خسرو شكيبايي ميگفت: «مردم بدون من، هميشه مردماند؛ من اما بدون مردم، مُردهام.»
اين بازيگر سينما و تئاتر ايران در گفتوگويي سالها قبل دربارهي تماشاگران فيلمهايش اين جملات را مطرح كرد و گفته بود: «ما ماحصل نيروي ذهني و خاطرات عزيز مردم هستيم. هنر بدون مردم مثل درخت بدون ريشه است بازيگر بدون تماشاگر يعني هيچ.»
كنسرت «حسامالدين سراج» در كرمانشاه لغو شد
به گزارش خبرگزاري ايسنا منطقه کرمانشاه، اين كنسرت كه قرار بود به همت جمعيت دانشجويي خيريه امام(علي) در کرمانشاه برگزار شود، ديشب در اولين شب اجرايش لغو شد.
طبق مشاهده خبرنگار ايسنا، شب گذشته که اولين شب اجرا اين کنسرت بود، افرادي که بليت اين کنسرت را در دست داشتند به تالار «انتظار» محل برگزاري اين کنسرت مراجعه کردند اما عدهاي با تجمع مقابل اين تالار مانع از حضور مردم شدند و بالاخره پس از گذشت مدتي از سوي مسئولين اعلام شد، برگزاري اين کنسرت در امشب و شبهاي آتي لغو شده و افرادي که بليت تهيه کردهاند از روز يکشنبه ـ 20 تير ماه ـ با مراجعه به مکانهايي که بليت کنسرت را تهيه کردهاند، ميتوانند مبالغ پرداختي را پس بگيرند.
حسامالدين سراج نيز پس لغو كنسرتش در گفتوگويي با خبرنگار ايسنا با تاييد اين مطلب گفت: شب گذشته عدهاي جلوي در سالن «انتظار» را زنجير بستند و به مردمي كه براي ديدن كنسرت آمده بودند، اجازه ورود به سالن ندادند و ما هم نتوانستيم براي اجرا وارد سالن شويم.
او با ابراز تاسف از اين اتفاق توضيح داد: بهدعوت يک جمعيت خيريه و جهت کمک به ايتام قصد برگزاري اين کنسرت را داشتيم و در واقع يک وجه اين برنامه کار انساني بود و يک وجه ديگر آن كار فرهنگي و برگزاري موسيقي سنتي ايراني بود که متاسفانه با اين عمل انساني و فرهنگي، مخالفت شد. عدهاي با اين کار خود به اسم مذهب به مردم و ما توهين کردند.
او در ادامه با بيان اينکه برگزاري کنسرت در کشور ما از گرفتن مجوز تا کرايه سالن و ... خيلي سخت است، تصريح كرد: حال اينكه كنسرتها اينگونه لغو شود، خيلي تاسف برانگيز است.
سراج در بخش پاياني سخنانش گفت: امروزه در کشور فضا براي برگزاري کنسرت پاپ بازتر از کنسرت موسيقي سنتي است، در حاليکه بايد موسيقي سنتي را که جزيي از فرهنگ ماست اشاعه دهيم که با اين روند فکر ميکنم موسيقي سنتي به تعطيلي بينجامد.
اين هنرمند، اين روند را در بيانگيزگي دانشجويان رشتههاي موسيقي نيز بيتاثير ندانست.
در ادامه محمدحامد پورجعفري، مسئول برگزاري کنسرت در کرمانشاه نيز درگفتوگويي با ايسنا با بيان اينکه با سختي فراوان مجوز برگزاري اين کنسرت را از وزارت ارشاد گرفتهاند، اظهار داشت: براي هماهنگي با گروه «بيدل» و آقاي سراج زحمات زيادي متحمل شديم، اما به راحتي يک عده قانون شکن مانع برگزاري اين کنسرت شدند و دو ماه دوندگي ما از بين رفت.
پورجعفري افزود: کار ما کاملا قانوني بود و مجوز داشتيم و سئوال ما اين است مسئولين به جاي برخورد با اين افراد، چرا با مسامحه با آنان برخورد ميكنند، چرا بايد حق ما به اين راحتي از بين برود.
او عنوان کرد: مطمئنا اين حرکات بازخورد منفي نسبت به کرمانشاه ايجاد ميکند و باعث خواهد شد ديگر گروه هاي هنري نيز نسبت به کرمانشاه ذهنيت خوبي نداشته باشند.
او گفت: قرار بود تمام عوايد حاصل از اين کنسرت صرف امور خيريه شود و با درآمد آن بچههاي خانوادههاي تحت پوشش جمعيت خيريه امام علي(ع) که تاکنون به مشهد مقدس سفر نکرده اند را به اين سفر اعزام کنيم که با اين کار همه برنامهها از بين رفت.
پورجعفري ادامه داد: با وجود اينکه آقاي سراج قبول کرد براي برپايي اين کنسرت هيچ مبلغي دريافت نکند، باز هم حدود 21 ميليون تومان هزينه کردهايم و نميدانيم چه کسي بايد پاسخگو باشد.
او در خصوص بليتهاي فروخته شده نيز گفت: مسئولين ارشاد خودشان اعلام کردند، اين افراد از روز يکشنبه براي بازپسگيري بهاء پرداختي مراجعه کنند و هيچ هماهنگي با ما در اين رابطه نشده، ضمن اينکه تمام اين پولها هزينه شده است.
پورجعفري گفت: چند روز پيش کنسرت پاپ در کرمانشاه برگزار شد و هيچ ممانعتي از اجرا آن به عمل نيامد، اما با برگزاري اين کنسرت سنتي مخالفت شد و اين موضوع جاي سئوال دارد!
براي سالروز تولد 69 سالگي ناصر تقوايي
در اين مسير به آدمهاي دانا برخوردم و صحنههاي جالب، ولي زندگي خودم هيچ صحنهي جالبي ندارد. تنها شانس من در زندگي شايد اين بوده كه با يك تولد ناخواسته شصت سال تمام مثل يك آدم زيادي در كنار يك ملت كهنسال زندگي كردهام. دوازده داستان كوتاه، سيزده فيلم گزارشي و مستند، سه فيلم كوتاه داستاني، شش فيلم بلند سينمايي و يك مجموعهي شانزده ساعتهي تلويزيوني در كارنامهي من ديده ميشود. به اضافهي يك مجموعه عكس و اسلايد از طبيعت و زندگي و فرهنگ اين مرز پرگهر، در هزار و يك نما. با اينهمه از دور تنبل جلوه ميكنم. چرا كه در اين ده ساله، به دلايلي كه ناگفتنش بهتر، كارهاي تازهي مرا نه كسي خوانده، نه كسي ديده ... »
تقوايي كه در فيلمسازي علاوه بر ساخت فيلم كوتاه، فيلمهاي بلندي چون «آرامش در حضور ديگران»، «صادق كرده»، «ناخدا خورشيد»، «اي ايران»، «كاغذ بيخط » را ساخته است، در سالهاي اخير بعد از متوقف شدن دو فيلم «زنگي و رومي» و «چاي تلخ» مستند كوتاه «تمرين آخر» را دربارهي تعزيه ساخت.
سال 1383؛ شوراي ارزشيابي هنرمندان در وزارت ارشاد، مدرك درجه يك هنري كشور (معادل دكترا) را به ناصر تقوايي، اعطا كرد.
سال گذشته نيز در جشن سيزدهم خانه سينما، تنديس شايستگي جشن سينماي ايران بهخاطر يک عمر دستاورد هنري به «ناصر تقوايي» اهدا شد.
يشايايي: قابليتهاي ناصر تقوايي بهعنوان نويسنده، كارگردان و محقق قابل ترديد نيست
هارون يشايايي تهيهكننده سينما كه فيلمهاي «ناخدا خورشيد» و «اي ايران» كه دو فيلم از سه فيلم بعد از انقلاب ناصرتقوايي را تهيه كرده است، سال گذشته به ايسنا گفت: قابليتهاي ناصر تقوايي بهعنوان نويسنده، كارگردان و محقق قابل ترديد نيست. مخصوصا در مورد فرهنگ مردم جنوب ايران، تقريبا آدم منحصر بهفردي است.
او به يكي از دلايل ماندگاري «ناخدا خورشيد» اشاره كرد و افزود: ناصر تقوايي آنقدر خوب جنوب را ميشناسد كه در واقع «ناخدا خورشيد» مقطعي از زندگي مردم سواحل خليج فارس را منعكس كرده است.
يشايايي از حضور جهاني اين فيلم ياد كرد و افزود:«ناخدا خورشيد» در ايران و هركجاي دنيا كه به نمايش درآمد، مورد تحسين قرار گرفت.آن زمان كه سينماي ايران هنوز در دنيا معرفي نشده بود، تقريبا جزو اولين فيلميهاي بعد از انقلاب بود كه سينماي ايران را به دنيا معرفي كرد.
همينطور در مورد فيلم «اي ايران»، باز «اي ايران» مقطعي از تاريخ ايران را منعكس كرده است و هر دو اين فيلمها جزو فيلمهاي ماندگار در سينماي ايران هستند.
هارون يشايايي در بخش ديگري از اين گفتوگو درپاسخ به دلايل كمكاري فيلمسازاني چون ناصر تقوايي گفت: مجموعهي شرايط باعث اين اتفاق ميشود. بعضي از اين شرايط به شخص هنرمند برميگردد كه بالاخره سن و سالش زياد ميشود و تواناييهاش كم ميشود و بخشي به شرايطي كه محدوديت ايجاد ميكند، برميگردد.
او معتقد است: يكي از دلايل اصلي فيلم نخواستن ناصرتقوايي به اين موضوع برميگردد كه؛در شرايط فعلي بخش خصوصي توان ساختن فيلمهاي فرهنگي را ندارد.
در اين روزگار عموما بدنهي سينما، فيلمهايي ميسازد كه مطمئن باشد، تماشاچي ميرود و گيشه جواب ميدهد، بنابراين ساخت فيلمهايي كه ماهيت فرهنگي داشته باشد، سخت شده است.
هارون يشايايي از تهيهي دو فيلم «ناخداخورشيد» و «ايايران» ياد كرد و افزود: بنده با ناصر تقوايي سالها دوست هستم و ساخت اين دو فيلم نيز برمبناي دوستيام با ايشان ساخته شده و نه بر مبناي يك تصميم حرفهاي؛ يعني من با ناصر تقوايي دوست هستم و بيشتر دوستيمان مبناي اين همكاري بوده است تا مسائل ديگر.
صدرعاملي: براي ناصر تقوايي كاري جز تحسين از ما ساخته نيست
رسول صدرعاملي هم گفت: فيلمسازي ناصر تقوايي در هر دورهاي ارزشمند است و در هيچ شرايطي قابل انكار نيست.
اين كارگردان سينماي ايران با بيان اينكه سينما يعني ماندگاري، اذعان داشت: وقتي فيلمسازي فيلمي خوب و تاثيرگذار ميسازد، دوست و دشمن را به تحسين كردن، وادار ميكند. فيلمسازان خوشآوازه و خوشنامي داريم كه به فيلمهايشان به خاطر سينما احترام ميگذاريم و بخشي از فيلمسازاني كه مخاطبان ويژهي خودشان را دارند و تفاوت ناصر تقوايي با اين نوع فيلمسازان، در مردمشناسي است كه تقوايي از جامعه دارد.
صدرعاملي با اشاره به سريال «ميرزاكوچكخان» گفت: حالا بعد از سالها حسرت ميخورم كه چرا ناصر تقوايي خودش اين سريال را نساخت. دلايل اينكه چرا ناصر تقوايي در سالهاي اوايل انقلاب، اين سريال را نساخت را همه ميدانند و دلايل آن هم منصفانه نبود.
او ادامه داد: متن «ميرزا كوچك خان» اينقدر قوي بود كه هر فيلمسازي كه رفت آن را بسازد با تكيه به آن متن توانست آن سريال را ديدني كند و الان فكر ميكنم اگر خودش آن سريال را ميساخت، كار موثرتري به جا ميگذاشت.
صدرعاملي با بيان اينكه هميشه حسرت ميخورد كه چرا به ناصر تقوايي فرصت داده نشد،ادامه داد: ناصر تقوايي بعد از انقلاب از دور قضاوت شد، چه در ميان تهيهكنندگان بخش خصوصي و چه در ميان تهيهكنندگان بخش دولتي و اين قضاوتها هيچگاه صحيح نبود.
اين كارگردان اذعان داشت: اگر بپذيريم كه زمان هنرمند را داوري ميكند، حالا كه اين همه سال گذشته است اين قضاوت ميتواند درست باشد كه حسرت بخوريم كه ناصر تقوايي چرا برخي از فيلمها همچون «چاي تلخ» را نساخت.
رسول صدرعاملي در بخش ديگري از اين گفتوگو با اشاره به فيلمهاي بعد از انقلاب ناصر تقوايي گفت: سه فيلم عزيز و نجيب و شريف با سه تم و موضوع مختلف. حال كه فكر ميكنم، چرا نشد كه 4 يا 5 فيلم نداشته باشيم از ناصرتقوايي؟ هر چه هست، ولي نميبخشم آنهايي را كه نگذاشتند سه تا فيلم بشود، چهار تا و بيشتر. آنهايي را كه هرگز به درك از سينماي ايران نرسيدند و خودخواهيهاي مبتذلشان نميگذارد پس از اين هم برسند.
او با اشاره به فيلمهاي بعد از انقلاب ناصرتقوايي ادامه داد: «ناخداخورشيد» قصهاي از مردم جنوب ايران است كه با قصهي خوب و ساختاري درخشان و تاثيرگذار كه دارد، وقتي فيلم تمام ميشود، يك دنيا دانش و تجربه براي شناخت بيشتر در مخاطب ايجاد ميكند. و او سپس، فيلم «اي ايران»، فيلمي كاملا متفاوت و جدا از «ناخدا خورشيد» را ميسازد و باز هم ماندگار است. به خاطر ميآوريم رنجهايي كه در اين پروژه كشيد و اگر اين رنجها را نميكشيد، اين فيلم از آنچه كه هست بزرگتر ميشد، البته الان هم فيلمي خوبي است.
و او از جهان روشنفكري كاملا ملموس و آشنا براي همه «كاغذ بيخط» را ميسازد و در زمان خودش مورد بيمهري قرار ميگيرد و آنچه را كه شايسته است براي عرضه و پخش فيلم او به كار نميگيرند.
صدرعاملي گفت:تا آنجا كه به نوشتن مربوط ميشود، ناصر تقوايي مقتدر و پرصلابت آغاز به كار ميكند و به بهترين شكل به پايان ميرساند. وقتي در اين سينماي بيرحم از تنهايي بايد خارج شود و به درك شدن نياز دارد آنجاست كه هيچكس كنارش نيست و آدمهايي هم كه ميآيند دراين حد هستند كه ميخواهند اسمشان كنار اسم او باشد و بعد كه ميفهمند كه سينما براي ناصر تقوايي چقدر جدي است و بازيگرانش را به مزايده نميگذارد و پُز زود به پايان رساندن فيلم را نميدهد، تازه ميفهمي چرا همان عده كه آمده بودند، نميتوانند ادامه بدهند و او را تنها ميگذارند.
اين كارگردان در پايان گفت: بسياري از فيلمسازان همنسل ناصر تقوايي كه خيليهايشان هم قابل احتراماند در اين سالها به هر شكلي كه بود از موانع عبور كردند و فيلمهايشان را ساختند، اما شرايط براي ناصر تقوايي اينگونه نبود.
صدرعاملي گفت: براي ناصر تقوايي كاري جز تحسين از ما ساخته نيست و آرزويي كه دوباره شرايط فيلمسازي برايش فراهم شود.
كيميايي: يك سوال مطرح است، چرا ناصر فيلم نميسازد؟
مسعود كيميايي كه سال گذشته براي اهداي تنديس خانه سينما او به روي صحنه رفته بود، تقوايي را يكي از نزديكترين دوستاناش طي 50 سال فيلمسازياش دانست و گفت: يا بايد براي ناصر زياد گفت و يا اصلاً نگفت. اگر بخواهيم وارد اقيانوس ناصر شويم بايد خيلي چيزها بگويم. در اين 50سال فيلمسازيام دوستاني داشتهام که ناصر يکي از نزديکترين آنها است و ناصر چند سالي است که فيلم نساخته، سکوت اين سالهاي ناصر کمتر از فيلمسازياش نيست. اما يک سوال مطرح ميشود چرا ناصر فيلم نميسازد؟
او يادآور شد: يازده ماه پيش آقاي جعفريجلوه فيلمنامهاي را از من گرفت تا با حمايت فارابي آنرا بسازم، اما طي اين مدت به دنبال آن هستم. عمر كاري ما آنقدر نيست كه چنين وقتي را به دنبال فيلم ساختن باشيم. البته شكل فيلم ساختن من با ناصر فرق ميكند و به هر طريق فيلمم را ميسازم.
و ناصر تقوايي هم در همان مراسم گفت:اگر سخن گفتنم، اثرگذار باشد، دربارهي دلايل فيلمنساختنم خواهم گفت. ناصر تقوايي هم با بيان اينكه علت فيلم نساختناش سر دراز دارد و روزي كه ببيند صحبت كردن دربارهي آن اثرگذار است، سخن خواهم گفت.
او ادامه داد: ايرانيها در دو مورد معمولا خيلي غُلو ميكنند وقتي يكي را دوست داشته باشيم يا يكي را دوست نداشته باشيم كه البته الان دوست داشتن شامل حال من شده است.
او گفت: امروز واژهي هنرمند به راحتي به كسي داده ميشود، اما بايد توجه داشت حرمت آن بيشتر است و شايد هركسي لايق آن نباشد. هنرمند فردي است كه وقتي كاري ميكند، مردم از آن بهره ببرند و از شما سپاسگزارم كه فرض ميكنيد، من چنين جايگاهي دارم و خودم را شايسته آن نميدانم.
در آن مراسم، وعدهي حمايت از ادامهي ساخت «چاي تلخ» داده شد، اما با گذشت يك سال همچنان «چاي تلخ» ساخته نشده است.
مراسم تشييع و خاكسپاري مرحوم «محمود بهرامي» برگزار شد
خسرو اميرصادقي تهيهكننده سينما كه به عنوان بازيگر كارهاي زيادي با بهرامي انجام داده او را يك بازيگر بيآزار دانست كه در طول زندگياش هيچگاه كسي را نرنجاند.در مراسم تشييع اين بازيگر قديمي، مسئولان خانه سينما و معاونت سينمايي و بسياري از همكارانش حضور نداشتند.پيكر اين بازيگر در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاك سپرده شد. محمود بهرامي 14 تير در 73 سالگي به دليل عارضه ريوي دارفاني را وداع گفت.
او به خاطر عفونت ريه سه هفته در بخشهاي عمومي بيمارستان شهيد لبافينژاد تحت درمان بوده و ده روز نيز در بخش مراقبهاي ويژه اين بيمارستان بستري بود. مرحوم بهرامي، در سال 1316 در شهر تويسركان متولد شد. آغاز فعاليت هنري وي از سال 1334 با قصه نويسي در نشريات مختلف بود. همچنين بازي در سينما را از سال 1350 شروع كرد. ازدواج در وقت اضافه آخرين كار وي بود كه اخيرا در سينماها اكران شد.
آقاي هفت رنگ، اگه مي توني منو بگير، راننده تاكسي، چند ميگيري گريه كني، قلقلك، اسپاگتي در هشت دقيقه، بله برون، سيزده گربه روي شيرواني، گاهي به آسمان نگاه كن، بازيگر، شهردار مدرسه، ماه پيشوني، من زمين را دوست دارم، جيببرها به بهشت نميروند، مخترع 2001 ، رنو تهران ـ 29 ، بازي تمام شد، دستمزد، سالهاي خاكستري، خارج از محدوده، مسافران مهتاب، مدار بسته، پيك جنگل از كارهاي اين بازيگر در فيلمهاي پس از انقلاب به شمار ميآيند.
از آخرين فعاليتهاي تلويزيوني ميتوان به سريالهاي «زنبابا»،«متهم گريخت»،«تعطيلات نوروزي» و «بزنگاه» اشاره كرد.
فیلم جدید امینی به "انتهای خیابان هشتم" تغییر نام داد
پیش تولید این فیلم از روز 20 تیر ماه آغاز می شود و با برنامه ریزی های انجام شده نیمه اول مرداد ماه کلید می خورد. فیلمبرداری "انتهای خیابان هشتم" در تهران انجام می شود و علیرضا فرید به همراه امینی مشغول بازنویسی نهایی فیلمنامه هستند.
تا کنون حضور علی تیموری به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز وسید جمال ساداتیان تهیه کننده کار مشخص شده است. این فیلم نیز مانند کار قبلی وی در ژانر اجتماعی است. "انتهای خیایان هشتم" دومین همکاری امینی و ساداتیان بعد از "هفت دقیقه تا پاییز" است.
از علیرضا امینی هم اکنون فیلم "هفت دقیقه تا پاییز" با بازی هدیه تهرانی، حامد بهداد، محسن تنابنده و خاطره اسدی بر روی پرده سینماها قرار دارد که با استقبال خوبی نیز روبرو شده است.
تصاوير آنجلينا جولي و برد پیت در بازديد از اردوگاه پناهندگان مسلمان بوسنی
مجموعه «زير هشت» از 20 تير روي آنتن ميرود
الهام غفوري كه تهيهكنندگي مجموعه تلويزيوني «زير هشت» را برعهده دارد گفت: تا به حال حدود 80 درصد از تصويربرداري سريال انجام شده است. تصويربرداري اين بخشها كه جزو بخشهاي پاياني كار است، در حال حاضر در بيمارستان جواهريان ادامه دارد و پس از رفتن به چند لوكيشن ديگر، تصويربرداري به پايان خواهد رسيد. پخش اين سريال قرار است از روز 20 تيرماه آغاز شود و هر شب ساعت 22:15 به روي آنتن خواهد رفت.
غفوري در ادامه درباره اين كه آيا با آغاز پخش، تصويربرداري به پايان خواهد رسيد، اظهارداشت: 24 قسمت از سريال را آماده كردهايم و به دليل اين كه قسمتهاي آمادهاي داريم، مشكلي براي پخش نخواهيم داشت.
امير جعفري، پانتهآ بهرام، كامران تفتي، كتايون اميرابراهيمي، آرش مجيدي، مريم بوباني، آناهيتا افشار و... در كنار آتيلا پسياني نقشهاي اصلي اين كار را بازي ميكنند. اين سريال پس از «نرگس» و «رستگاران» تازهترين مجموعه هر شبي سيروس مقدم به حساب ميآيد. لوكيشنهاي اين سريال همگي در تهران است و طبق برنامهريزيها، گروه طي پنج ماه اين كار را تصويربرداري خواهند كرد. آخرين كار سيروس مقدم سريال «چارديواري» است كه در نوروز 89 روي آنتن رفت.
عوامل اصلي اين سريال عبارتند از: مدير توليد: سيدرسول سيدحاتمي، مدير تصويربرداري: امير معقولي، صدابردار: سعيد احمدي، طراح گريم: مجيد اسكندري، مدير تداركات: محمود اتحادي، برنامهريز: فهيمه كمالي، دستيار اول كارگردان: سهيل بيرقي، منشيصحنه: فرشته عروجي و...
«سن پترزبورگ» براي اكران در عيدفطر امسال آماده ميشود
«حميد اعتباريان» درباره اكران فيلم سينمايي «سنپترزبورگ» ساخته بهروز افخمي گفت: تا دو هفته ديگر، مراحل فني «سنپترزبورگ» به پايان ميرسد تا به اميد خدا، فيلم براي اكران عمومي در عيد فطر آماده شود. صداگذاري، ساخت موسيقي و تدوين فيلم به ترتيب توسط حسين ابوالصدق، كارن همايونفر و مستانه مهاجر در استوديو آواي نفس در حال انجام است.
به گفته اعتباريان، اين فيلم توسط شركت فيلميران به اكران ميرسد. داستان اين فيلم كمدي پرحادثه در مورد رفاقت، بلوف، عشق و ... است.
امين حيايي، محسن تنابنده، پيمان قاسمخاني، الناز شاكردوست، بهاره رهنما، انديشه فولادوند، كيانوش گرامي، سروش صحت، سيامك انصاري، اميد روحاني، سيدابراهيم بحرالعلومي، آرش تاج، بابك برزويه، اردشير كاظمي، يوسف قرباني، علي اصغر طبسي، مهدي دانايي مقدم، نعيمه نظامدوست، مجيد شهرياري ... و امين حيايي بازيگران اين فيلم هستند.
شاپور قریب:خوشحالم بعد از سالهاي سال در جيبم 50 هزار تومان پول هست!
«شاپور قريب» كارگردان سينماي كشورمان كه پس از نزديك به 10 سال دوباره روي صندلي كارگرداني قرار گرفته است در جمع خبرنگاران گفت: دليل اينكه من در اين پروژه حاضر شدم بيشتر به خود پروژه برميگردد، مرا جذب خود كرده است.
او خطاب به خبرنگاران با اشاره به فاصلهاي كه ميان پيشكسوتان سينما افتاده، اظهار داشت: نميدانم اين فاصله به چه دليل است و از طريق ما ايجاد شده يا شما؟ اما اي كاش اين فاصله از بين برود و ما بتوانيم صميمانه در مورد سينما با هم صحبت كنيم.
اين كارگردان پيشكسوت تصريح كرد: دليل اين فاصله اين است كه به عنوان مثال مني كه هيچ ارزشي ندارم در بورس گذاشته ميشوم و روي من قيمت ميگذارند و همين موضوع باعث ايجاد فاصله بين نسلهاي گذشته سينمايي ميشود.
كارگردان فيلمهاي سينمايي «هفتتيرهاي چوبي» و «بگذار زندگي كنم» در مورد دلايل دوري 10 ساله خود از سينما گفت: اينها به دليل دستهبنديهاي سينماست و گرنه من هيچگاه از سينما فاصله نگرفتهام حتي وقتي ميخوابم نيز خواب سينما را ميبينم اما عدهاي در پشت پرده خيلي راحت من را كنار ميگذارند با اين حال من هر روز به سينما فكر ميكنم. كار از پايه خراب است چرا كه نميتوانم به كسي كه پول دارد و به يكباره وارد سينما ميشود و ميخواهد همه چيز را در دست خود بگيرد، ايراد بگيرم.
اين كارگردان پيشكسوت همچنين با ذكر خاطرهاي از همكاري با مهدي مصيبي در تهيه برخي از فيلمهايش گفت: مصيبي خصوصياتي داشت كه در عباس رافعي هم وجود دارد و به كساني كه علاقه داشت احترام ميگذاشت اما ايرادش هميشه از من اين بود كه با هنرپيشهها و ستارهها جوش نميخوردم، در صورتي كه من اگر احساس ميكردم طرف مقابلم آدم است با او جوش ميخوردم.
قريب همچنين با اشاره به وجود مافياي پنهان در سينماي ايران از سالهاي پيش از انقلاب گفت: قبل از انقلاب فيلمي را به نام «خروس» ساختهام و همزمان «بهرام بيضايي» و «ناصر تقوايي» نيز فيلم ساخته بودند كه هر سه فيلم همزمان با هم اكران شدند و با وجود اينكه خوب ميفروختند اما به يكباره از سينما پايين آورده شدهاند و بعدها فهميديم دست شخصي پشت پرده در كار بوده است.
اين كارگردان همچنين با اشاره به اينكه همه فيلمهاي كه ساخته در حمايت از زنان بوده، تأكيد كرد: تمام فيلمهاي كه در تاريخ سينما ساختهام در حمايت از زنان بوده است اما هيچ كس در سينما به اين موضوع اشاره نكرد و دليل اينكه در سالهاي اخير فيلم نساختم، اين است كه از باندها و دستههاي سينمايي دور بودم. اما خوشحالم كه اولين بار بعد از سالهاي سال در جيبم 50 هزار تومان پول هست!
شاپور قريب پرسشهاي خبرنگاران را بسيار كوتاه اما تأثيرگذار جواب ميداد و جمله آخر وي كه پس از سالها 50 هزار تومان پول در يكي از جيبهايش است باعث شد همه جمع متأثر شوند.
دوازدهمين دوسالانه عكس ايران برگزار ميشود
قرار است به زودي دفتر هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد در اين باره تصميمگيري كند و نتيجه را به انجمن اعلام كند كه در صورت توافق دو جانبه، دوازدهمين دوسالانه عكس ايران، از سوي انجمن عكاسان ايران برگزار شود.
يازدهمين دوسالانه عكس ايران، ديماه سال 1387 به شكل غيررقابتي در مؤسسه فرهنگي و هنري صبا و موزه هنرهاي معاصر يزد برگزار شد.
هفت اثر نمايشي مهمان جشنواره بينالمللي تئاتر عروسكي
به گزارش روابط عمومي سيزدهمين جشنواره بينالمللي نمايش عروسكي مبارك، دبيرخانه اين جشنواره 7 اثر نمايشي زير را براي حضور در بخش مهمان معرفي كرد:
1. «بهار آمد» به كارگرداني حسن دادشكر
2. «بيژن و منيژه» به كارگرداني رسول نجفيان
3. «عروسي ملك جمشيد» به كارگرداني هما جديكار
4. «موسم گل» به كارگرداني عادل بزدوده
5. «سمك عيار» به كارگرداني جواد ذوالفقاري
6. «كنسرت حشرات» به كارگرداني مريم سعادت
7. «اپراي مولوي» به كارگرداني بهروز غريبپور
نمايشهاي «بيژن و منيژه» كار رسول نجفيان و «اپراي مولوي» به كارگرداني بهروز غريبپور پيش از اين در اجراهاي عمومي با استقبال زيادي از سوي مخاطبان رو به رو شدند.
سيزدهمين جشنواره بينالمللي نمايش عروسكي تهران مبارك 31 تيرماه تا 5 مردادماه در تهران برگزار خواهد شد.
كنسرت مختاباد با گروه رودكي در باكو برگزار شد
به گزارش روابطعمومي مؤسسه فرهنگي اكو، در اين كنسرت سيدمحمد حسيني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، ايوبي رئيس مؤسسه فرهنگي اكو، ابوالفضل قارايف وزير فرهنگ و گردشگري آذربايجان، جهانگير سفير آذربايجان در ايران، بهرامي سفير ايران در آذربايجان، ابطحي قائممقام مؤسسه فرهنگي اكو، نوري رايزن فرهنگي ايران در آذربايجان و جمعي از هنرمندان پيشكسوت موسيقي جمهوري آذربايجان در كنار علاقمندان به موسيقي حضور داشتند.
سالن مقام كه از جديدترين بناهاي شهر باكو به شمار ميرود، از بالا به شكل ساز تار ساخته شده است. يكي از ويژگيهاي اين سالن كه سبب تمايز آن با بيشتر سالنهاي جهان است، اكوستيك كمنظير اين سالن است كه دقيقاً براي اجراي موسيقي سنتي طراحي شده است.
كنسرت گروه موسيقي «رودكي» به خوانندگي سيدعبدالحسين مختاباد در دو بخش، در دستگاه شور و اصفهان اجرا شد كه در بخش دوم كه اشعار شهريار در آن خوانده شد، بارها مورد تشويق حضار قرار گرفت. اعضاي گروه موسيقي «رودكي» نيز به سرپرستي محسن حسيني در اين برنامه خوش درخشيدند.
اين برنامه توسط مؤسسه فرهنگي اكو و هم زمان با سفر وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به جمهوري آذربايجان برگزار شد.
در ابتداي مراسم ابوالفضل قارايف، وزير فرهنگ و گردشگري آذربايجان با حضور بر روي صحنه ضمن خوشامدگويي به هنرمندان و هيئت اعزامي جمهوري اسلامي ايران، چشمانداز نويني در تبادلات فرهنگي و هنري دو كشور ترسيم كرد و جمهوري آذربايجان را در گسترش اين همكاريها مصمم دانست.
در ادامه سيدمحمد حسيني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي هم با استقبال از اين عزم و اراده، حضور هر چه بيشتر هنرمندان دو كشور را در اين عرصه از مهمترين برنامههاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين زمينه برشمرد. وي همچنين از وزير فرهنگ آذربايجان و دكتر ايوبي رئيس موسسه فرهنگي اكوبه خاطر برگزاري اين كنسرت تقدير كرد.
در پايان حجتالله ايوبي، رياست مؤسس فرهنگي اكو به عنوان برگزاركننده اين كنسرت، با حضور بر روي صحنه كه با تشويق حضار و هنرمندان مواجه شد در مورد اهميت و قدمت موسيقي مشرق زمين و بهره برداري غرب از ظرفيت بزرگ موسيقي، سخنان كوتاهي ايراد كرد و كشورهاي منطقه اكو را كشورهاي «سرزمين خورشيد» ناميد.
لازم به ذكر است كه شركت كنندگان در اين كنسرت كه به شدت تحتتاثير نواي دلنشين مختاباد و اجراي زيباي گروه موسيقي رودكي بودند خواستار تداوم چنين برنامه هايي شدند.